فضیلت روز غدیر

فضیلت روز غدیر
 

بیانات آیة الله العظمی وحید خراسانی مدظله درباره فضیلت روز غدیر و مقامات امیرالمؤمنین علیه السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین سیما بقیة الله في الأرضین واللعن علی أعدائهم إلی یوم الدین

مطلبی که اهم مطالب است در این زمان، معرفت، به حقیقت معرفت، به مقامی است که لا یدرک ولا یوصف، منتها در حد امکان.

قضیه غدیر و حادثه این روز نه تا کنون فهمیده شده و نه آن چنان که باید و شاید تحقیق شده. دقائق مطالب در فقه روایات معتبر است. این روایت از احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی است که این مرد از خواص امام هشتم است و از اصحاب اجماع. سند شیخ اعلی الله مقامه به بزنطی سند تام و تمام است؛ قهرا چنین روایتی باید معرض افکار فقهای عریق در فقاهت باشد تا حدی درک کنند اهمیت امر را.

گفت: در محضر امام هشتم بودیم والمجلس غاص بأهله. بعد گفتگوی غدیر پیش آمد. روایت مفصل است، شرحش هم فوق این مجالس است. قسمتی از روایت این است. فرمود به همچو کسی که از خواص بود و قدرت درک داشت - از این جمله ها معلوم می شود چه خبر است- فرمود: در این روز خداوند متعال برای هر مؤمنی، هر مؤمنه ای، هر مسلمی، هر مسلمه ای، گناه شصت سال را می آمرزد. بعد فرمود: دو برابر آنچه در ماه رمضان که شهر الله اعظم است و منزل قرآن است و مورد لیلة القدر است، آن هم اجر صائمین، اما آنچه را که در ماه رمضان آزاد کرده از عذاب نار، دو برابر در روز غدیر آزاد می کند. بعد باز فرمود: آن کس را که در لیلة القدر، شب قدری که خیر من الف شهر، آن اندازه که آزاد کند از نار، دو برابر در روز غدیر آزاد می کند.

آنچه محیر العقول اهل فن است، این بیان امام است که توأم است با قسم جلاله: والله... ، کسی که گفتۀ او صدق مطلق است اما بیانش این است: والله! اگر مردم این روز را به حقیقتش بشناسند - کلمات امام امام الکلمات است –لو عرف الناس این روز را اما بحقیقته، لصافحتهم الملائکة؛ ملائکۀ ملأ اعلا روزی ده مرتبه با کسانی که عارف به حقیقت این روز باشند، مصافحه می کنند.

از این بیانات باید فهمید چه غوغایی است. چه روزی است و روز هم روز چه کسی است. کسی که ومَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى - نص قرآن است- ومَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى ، آنچه[را] او می گوید القای خداست.

علامه این روایت را از اخطب خوارزم نقل می کند: - متن روایت باید تامل شود- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ : لَوْ أَنَّ الرِّيَاضَ أَقْلَامٌ - تصورش عقل را مبهوت می کند- تمام درختان عالم اگر قلم بشوند، وَالْبَحْرَ مِدَادٌ دریا هم مرکب بشود، وَالْجِنَّ حُسَّابٌ والْإِنْسَ كُتَّابٌ - هر یک از این کلمات عنایتی دارد- حساب به جن، سیطرۀ روحی او بر معادلات، اما کتابت با انس، دریا مرکّب، تمام جنس جن، حسابگر، تمام بشر از اول تا آخر، نویسنده، مَا أَحْصَوْا فَضَائِلَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ . این جمله آن هم از پیغمبر خاتم برای اهلش چه می سازد؟ ما احصوا، بعد از همه اینها احصا شدنی نیست.

نتیجۀ بحث این است که این بشر خواه ناخواه محدود است و متناهی. چه شده که یک انسان به این جا رسیده که فضائل او لا یتناهی است، فضیلت در حد و حصر نمی گنجد. سرّش چیست؟ سرّش این است : این متناهی، فانی شده اراده اش در ارادۀ ذات لایتناهی. وقتی رسید به مقامی که قدم گذاشت روی تمام دنیا و ما فیها؛ این قدم اولش بود. قدم دوم گذاشت روی تمام درجات بهشت تا اعلا علیین. همه را پایمال کرد، بعد رسید به این جا گفت: عبدتک ؛ تو را پرستیدم نه برای شوق ثوابت که تمام اولین و آخرین اعمالشان منشأش خوف عقاب است شوق ثواب است. قلم بر همه کشید، بعد گفت: وجدتک اهلا للعبادة فعبدتک. کسی که این چنین بشود خواه ناخواه با او چنان می شود. منتها وظیفۀ علمای محققین است که حقایق مقامات او را درک کنند و به مردم بفهمانند. این مقام بسیار مهم است.

زیارت جامعه کبیره که اصح الزیارات است، هر جمله ای از آن کتابی است، یک جمله این است: وجعلنی ممن یقتص آثارکم، بارالها! مرا قرار بده از کسانی که آثار اینها را برای مردم بگویم.

مهمترین نتیجۀ این بحثها این است : باب الله الاعظم، صراط الله الاقوم اوست، اگر او شناخته شد، اگر راه به او پیدا شد راه به خدا، به تمام انبیا مفتوح است والا یکسره مسدود است. باب الله اوست. أنا مدینة العلم... أنا دارالحکمة وعلي بابها. کسی که می خواهد وارد شهری بشود اول باید درِ آن شهر را پیدا کند.

معرفت در این مقام بهت انگیز است. این روایت که باز صدوق اعلی الله مقامه نقل می کند: قال رسول الله – اهلش باید خوب گوش بدهند درک کنند- علي في السماء السابعة کالشمس بالنهار وفي السماء الدنیا کالقمر باللیل .

یعنی چه علی در آسمان هفتم مثل خورشید است در وسط سماء، علی در سماء دنیا مثل قمر است در شب تاریک؟ کسی تامل کرده تا بفهمد که عقل کل و کل عقل دراین بیان چه اراده کرده؟ سماء دنیا کجاست؟ قرآن بخوان. تمام این کهکشان ها که میلیاردها سال، آن هم به سال نوری فاصله با زمین دارند، همه در سماء دنیا اند. زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ. این، سماء دنیاست. حالا آسمان دوم چه خبر است! آسمان سوم چه خبر است! تا برسد به آسمان هفتم. آسمان هفتم، علی آفتاب است. آسمان اول علی ماهتاب است. مقصد از این کلمه این است که اهل زمین کجا!!! داخل حساب نیستند؛ اهل آسمان، آن هم سماء دنیا، استعدادشان برای شناختن او در این حد است . از او درک می کنند نور ماه را ولی وقتی رسید به آسمان هفتم که دیگر ملائکه مقربین اند- من ملائکة أسکنتهم سماواتک- آنها استعدادشان چون بالاتر است درکشان از علی مثل آفتاب در وسط نهار است؛ پس خود اهل آسمان باز مراتب دارند در معرفتش. از ماه گرفته در شب تا خورشید در روز. باز از آن جا می گذرد . افسوس که عمری گذشت و ما تو را نشناختیم و به اندازه خودمان هم حق تو را ادا نکردیم. چه باید گفت. بهتر از همه این است که از زبان خود پیغمبر بشنویم که او کیست و در وجود او چیست.

قال رسول الله صلی الله علیه وآله: هر کس بخواهد آدم را ببیند در علمش - وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا - هر کس بخواهد ببیند نوح را در فهمش، هر کس بخواهد ببیند ابراهیم را در حلمش- از هر پیغمبری آن شاخصه او را گرفته- ابراهیم و آن حلم! باز قرآن بخوان ببین حلم چه حلمی بود! وقتی فرزندش را خواباند، شمشیر را کشید، آنجا باید بفهمی حلم ابراهیم چه حلمی بود. هر که بخواهد او را در حلمش ببیند، هر کس بخواهد یحیی را در زهدش ببیند، هر کس بخواهد کلیم الله موسی را در هیبتش ببیند، هر کس بخواهد عیسی را در عبادتش ببیند، هر کس بخواهد ایوب را در صبرش ببیند، هر کس بخواهد داوود را در حکمتش ببیند، هر کس بخواهد سلیمان را در بهجتش ببیند، فلینظر إلی علي بن أبي طالب.

نه تنها مسأله این است، یک نفر یک بشر به کجا رسیده ؟! عن البزنطی . روایت همچو روایتی است. عن البزنطی، عن حماد بن عثمان، عن فضیل، عن ابی جعفر، قال: کانت في علي سنة ألف نبي. در علی سنت هزار پیغمبر جمع بود. این قدر کجا شناخته شد؟ این مقام کجا فهمیده شد؟ هنوز برتر و بالاتر است...وقت هست یا نه؟

 

جدیدترین ها در این موضوع

خانه وسیع

خانه وسیع

علاء عرض كرد: عبائى (ناچيز) پوشيده و از دنيا كناره گرفته است . على عليه السلام فرمود: او را نزد من بياور، وقتى كه عاصم به حضور على عليه السلام آمد، حضرت به او فرمود: (اى دشمنك جان خود، شيطان در تو راه يافته و تو صيد او شده اى آيا به خانواده ات رحم نمى كنى ؟ تو خيال مى كنى خداوند خداوند كه طيبات (زندگى خوب ) رابر تو حلال كرده ، دوست ندارد كه از آنها بهره مند شوى ؟!
سرکشي ابليس

سرکشي ابليس

ولي سرانجام ابليس (پدر شيطانها) او را فريب داد، و بر او حسادت ورزيد، چرا که ابليس از اينکه حضرت آدم در بهشت در جايگاه هميشگي و همنشين نيکان است، ناراحت بود، وسوسه هاي او باعث شد که آدم(ع) يقين خود را به شک و وسوسه او از دست داد، و تصميم محکم خويش را باسخنان بي اساس او مبادله کرد.
No image

یاد جانسوز علی (ع) از یاران شهید

سپس با صدای بلند فریاد زد: «الجهاد الجهاد عباد الله، الا و انّی معسکر فی یومی هذا، فمن اراد الرّواح الی الله فلیخرج؛ بندگان خدا، جهاد! جهاد! ... همگان بدانید که من امروز لشکر به سوی جبهه، حرکت می دهم، هر آن کس که هوای کوچ به سوی خدا را دارد، از خانه بیرون آید و با ما حرکت کند».
انتقاد شدید به حامیان باطل

انتقاد شدید به حامیان باطل

امام علی (علیه السلام) به این ترتیب به همه کوته فکران و جاهلان، هشدار داد که فریب شیّادان را نخورند، بنده شکم و پول نباشند، و از ستمگران و مفسدین، تقلید ننمایند، و گرنه همچون مردم بصره، صید شیادان قدّاره بند می شوند و دنیا و آخرتشان تباه می گردد.
اعلام آماده باش

اعلام آماده باش

در روز موعود، افراد پاکدل و مؤمنان واقعی در محل حاضر شدند، ولی تعداد آنها کمتر از سیصد نفر بود، وقتی که تعداد این جمعیت را به علی (علیه السلام) گزارش دادند، آن حضرت فرمود: اگر عده این افراد به هزار نفر می رسید، درباره آنها رأی و حکمی داشتم ولی اکنون فرمانی در این باره نخواهم داد.

پر بازدیدترین ها

قاطعیت، برای اجرای عدالت

قاطعیت، برای اجرای عدالت

بنابر این، با این دوگانگی نمی توانم، با شما باشم، سپس فرمود:« ای مردم مرا در راه اصلاح و سامان یافتن جامعه خودتان كمك كنید، و ایم الله لانصفن المظلوم من ظالمه و لاقودن الظالم بخزامته، حتی اورده منهل الحق وان كان كارها؛ سوگند به خدا داد مظلوم را از ستمگر می گیرم، و افسار ستمگر را می كشم، تا او را به آبشخور حق، وارد سازم، هر چند ناخوشایند او باشد»
نوید به قیام و ظهور جهانی حضرت مهدی (عج)

نوید به قیام و ظهور جهانی حضرت مهدی (عج)

ایا با توجه به پنج موضوع فوق و توجه به سخن علی (علیه السلام) ، به خصوص دقت در کلمه «علینا» (به سوی ما اهل بیت رو می آورند) می توان چنین حکومتی را به حکومتهای باطل نسبت داد؟! مسلّماً جواب منفی است. بنابراین، سخن فوق نوید به حکومت مصلح کل حضرت مهدی (علیه السلام) می باشد.
No image

مناظره با خوارج

امام به ابن عباس فرمود: «لَا تُخَاصِمْهُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّ الْقُرْآنَ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ تَقُولُ وَ یَقُولُونَ وَ لَكِنْ خَاصِمْهُمْ بِالسُّنَّهِ فَإِنَّهُمْ لَنْ یَجِدُوا عَنْهَا مَحِیصاً؛ به وسیله آیات قرآن با خوارج مناظره مکن، زیرا قرآن کتابی است که می توان آیاتش را با احتمالات و توجیهات گوناگون معنی کرد، تو چیزی می گویی و آنها چیز دیگر (و سخن به جایی نمی رسد) ولی با سنت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) با آنها بحث کن که در برابر آن پاسخی نخواهند یافت
نهی از حرکت ذلّت بار

نهی از حرکت ذلّت بار

در این هنگام یکی از سران این قبیله به نام «حرب بن شرحبیل» به حضور آن حضرت آمد. امام به او فرمود: «این گونه که احساس می کنم، زن های شما بر شما مسلط شده اند آیا آنها را از گریه کردن، باز نمی دارید؟!».
وارستگی عیسی (ع)

وارستگی عیسی (ع)

امام صادق (علیه السلام) فرمود: در کتاب انجیل آمده: عیسی (علیه السلام) به خدا عرض می کرد: «خدایا، صبح، گرده نان جوین به من عطا کن، و شب نیز آن را به من بده، و بیشتر نده که طغیان کنم»
Powered by TayaCMS