وفات حضرت خدیجه (سلام الله علیها)

وفات حضرت خدیجه (سلام الله علیها)

وفات حضرت خدیجه (سلام الله علیها)

وفات حضرت خدیجه ؛روز دهم سال دهم بعثت

به خدا سوگند بهتر از خدیجه را خدا به من عوض نداده

زندگینامه حضرت خدیجه(سلام الله علیها

)

حضرت خدیجه سلام الله علیها مادر امت

ولادت و خانواده خدیجه (س

)

اخلاق خدیجه

آشنایی با حضرت پیامبر

ازدواج خدیجه با رسول خدا

خصال خدیجه (س

)

درود خدا بر خدیجه

نقش خدیجه در پیشبرد اسلام

فرزندان خدیجه

وصیت خدیجه

وفات خدیجه (س

)

یاد خدیجه

وفات حضرت خدیجه (سلام الله علیها)

وفات حضرت خدیجه ؛روز دهم سال دهم بعثت

در ماه مبارک رمضان سال دهم بعثت خدیجه بانوی فداکار و همسر بی نهایت مهربان حضرت رسول در روز دهم به سن شصت و پنج سالگی از دنیا رفت، و پیامبر اورا با دست مبارک خویش در حجون مکه (قبرستان ابوطالب) به خاک سپرد، و حزن در گذشت اوپیامبر را بسیار محزون ساخت که پیامبر ( سال در گذشت حضرت خدیجه را "عام الحزن " سال اندوه نام نهاده، بلی خدیجه همسر بی همتای پیامبر بانوئی که از ثروت او اسلام رونق یافت و پشت پیامبر راست شد، باید سال در گذشتش را "عام الحزن " نام نهاد و مصیب پیامبر شدت گرفت، زیرا که پیامبر مادر شایسته دخترش زهرای مرضیه را از دست داده و یاری همچون خدیجه را هرگز به دست نخواهد آورد.

به خدا سوگند بهتر از خدیجه را خدا به من عوض نداده

عایشه گفت پیامبر از خانه بیرون نمی رفت مگر آنکه خدیجه سلام الله علیها را یاد می کرد، و بر او به خوبی و نیکی مدح و ثنا می نمود، روزی از روزها غیرت مرا فرا گرفت، گفتم: او پیره زنی بیش نبود، و خدا بهتر از او به شما عوض داده است، پیامبر غضبناک شد، به طوری که موی جلوی سرش از غضب تکان می خورد سپس فرمود: نه به خدا قسم بهتر از او را خدا به من عوض نداده، او به من ایمان آورد هنگامی که مردم کافر بودند، و تصدیق کرد مرا، هنگامی که مردم مرا تکذیب می کردند و در اموال خود با من مواسات کرد، وقتی مردم مرا محروم ساختند، و از او فرزندانی خدا روزی من کرد که از زنان دیگر محروم فرمود، "یعنی خدا فاطمه را از او به من عنایت فرمود"

زندگینامه حضرت خدیجه(سلام الله علیها

)

حضرت خدیجه سلام الله علیها مادر امت

سخن از خدیجه ، سخن از یک دنیا عظمت و پایداری و استقامت درراه هدف است . به حق قلم فرسایی در باره کسی که خداوند بر اوسلام و درود فرستاد ، بسی مشکل است . اما به مصداق "مالا یدرک کله لا یترک کله ،" به بررسی گوشه هایی از شخصیت و زندگی این بزرگ بانو می پردازیم :

ولادت و خانواده خدیجه (س

)

68 سال قبل از هجرت بدنیا آمد . خانواده ای که خدیجه را پرورش داد ، از نظر شرافت خانوادگی و نسبت های خویشاوندی ، در شمار بزرگترین قبیله های عرب جای داشت . این خاندان در همه حجاز نفوذ داشت . آثار بزرگی و نجابت و شرافت ازکردار و گفتار خدیجه پدیدار بود .

خدیجه از قبیله هاشم بود و پدر و اقوامش از ثروتمندان قریش بودند . پدرش خویلدبن اسد قریشی نام داشت . مادرش فاطمه دخترزائد بن اصم بود .

اخلاق خدیجه

خدیجه در بین اقوام خود یگانه و ممتاز و میان اقران کم نظیربود . او به فضیلت اخلاقی و پذیرایی های شایان بسیار معروف بود وبدین جهت زنان مکه به وی حسد می ورزیدند .دخترت خویلد در سجایا و کمالات اخلاقی زبانزد و نمونه بود و به حق ایشان کفو خوبی برای پیامبر (ص) بود . بی تردید می توان گفت که این سجایا و فضایل اخلاقی سبب شد تا خدیجه برای همسری پیامبراکرم (ص) شایسته شمرده شود . طبق روایات ، او برای پیامبراکرم (ص) یاوری صادق بود .آیا خدیجه (س) قبل از پیامبر (ص) ازدواج کرده بود ؟معروف است اولین کسی که به خواستگاری خدیجه آمد یکی ازبزرگان عرب به نام "عتیق بن عائذ مخزومی " بود . او پس ازازدواج با خدیجه ، در جوانی در گذشت و اموال بسیاری برای خدیجه ارث گذاشت . پس از او "ابی هاله بن المنذر الاسدی " که یکی ازبزرگان قبیله خود او بود ، با وی ازدواج کرد . ثمره این پیوندفرزندی به نام "هند" بود که در کودکی در گذشت . ابی هاله نیز پس از چندی ، وفات یافت و ثروت بسیار از خویش بر جای نهاد.هرچند این مطلب که پیامبر اکرم (ص) سومین همسر خدیجه بود وجز عایشه با دوشیزه ای ازدواج نکرد ، نزد عامه و خاصه معروف است; ولی مورد تایید همگان نیست . جمعی از مورخان و بزرگان ، نظرمخالف دارند ; برای مثال "ابوالقاسم کوفی " ، "احمد بلاذری " ، "علم الهدی " ، (سیدمرتضی) در کتاب "شافی " و "شیخ طوسی " در "تلخیص شافی " آشکارا می گویند که خدیجه ،هنگام ازدواج با پیامبر ، "عذرا" بود . این معنا را علامه مجلسی نیز تایید کرده است . او می نویسد : "صاحب کتاب انوارو البدء" گفته است که زینب و رقیه دختران هاله ، خواهر خدیجه بودند .برخی از معاصران نیز چنین ادعا کرده اند و برای اثبات ادعای خود کتابهایی نوشته اند .

آشنایی با حضرت پیامبر

فضایل اخلاقی خدیجه ، بسیاری از بزرگان و صاحب منصبان عرب رابه فکر ازدواج با وی می انداخت . ولی خاطرات همسر پیشین به وی اجازه نمی داد شوهری دیگر انتخاب کند . تا اینکه با مقامات معنوی حضرت محمد (ص) آشنا شد و آن دو غلامی که برای تجارت همراه پیامبر (ص) فرستاده بود ، مطالب و معجزاتی که از وی دیده بودند ، برای خدیجه نقل کردند . خدیجه فریفته اخلاق و کمال و مقامات معنوی پیامبر (ص) شد . البته او از یکی ازدانشمندان یهود و نیز ورقه بن نوفل ، که از علمای بزرگ عرب وخویشان نزدیک خدیجه به شمارمی رفت ، در باره ظهور پیغمبرآخرالزمان و خاتم الانبیا (ص) مطالبی شنیده بود . همه این عوامل موجب شد تا خدیجه حضرت محمد (ص) را به همسری خودانتخاب کند .

ازدواج خدیجه با رسول خدا

زفاف خدیجه با حضرت محمد (ص) 2 ماه و 75 روز پس از بازگشت از سفر تجارت شام تحقق یافت . در آن زمان ، حضرت محمد (ص) 25سال داشت و خدیجه چهل ساله بود . ابن عباس سن ایشان را 28 سال نقل می کند . هرچند بعضی از مورخان اهل سنت سعی می کنند این سخن را رد کنند ; چون راوی آن محمد بن صائب کلبی از شیعیان است وآنها او را ضعیف می دانند .خدیجه به سبب علاقه به حضرت محمد (ص) و مقام معنوی او بارسول خدا ازدواج کرد و تمام دارایی و مقام و جایگاه فامیلی خودرا فدای پیشرفت مقاصد همسرش ساخت .در عقد ازدواج حضرت محمد (ص) و خدیجه ، عبدالله بن غنم به آنها چنین تبریک گفت :هنیئا مریئا یا خدیجه قد جرت لک الطیرفیما کان منک باسعدتزوجت خیر البریه کلها و من ذا الذی فی الناس مثل محمد ؟و بشر به البران عیسی بن مریم و موسی ابن عمران فیاقرب موعداقرت به الکتاب قدما بانه رسول من البطحاء هادو مهتدگوارا باد بر تو ای خدیجه که طالع تو سعادتمند بوده و بابهترین خلایق ازدواج کردی . چه کسی در میان مردم همانند محمد (ص) است . محمد (ص) کسی است که حضرت عیسی و موسی به آمدنش بشارت داده اند و کتب آسمانی به پیامبری او اقرار داشتند .رسولی که سر از بطحاء (مکه) در می آورد و او هدایت کننده وهدایت شونده است .

احترام پیغمبر خدا (ص) به خدیجه احترام حضرت محمد (ص) به خدیجه ، به خاطر عقیده و ایمان اوبه توحید بود .

خصال خدیجه (س

)

خدیجه از بزرگترین بانوان اسلام به شمار می رود . او اولین زنی بود که به اسلام گروید ; چنان که علی بن ابی طالب (ع) اولین مردی بود که اسلام آورد . اولین زنی که نماز خواند ، خدیجه بود. او انسانی روشن بین و دور اندیش بود . با گذشت ، علاقه مند به معنویات ، وزین و با وقار ، معتقد به حق و حقیقت و متمایل به اخبار آسمانی بود . همین شرافت برای او بس که همسر رسول خدا (ص) بود و گسترش اسلام به کمک مال و ثروت او تحقق یافت خدیجه از کتب آسمانی آگاهی داشت و علاوه بر کثرت اموال و املاک، او را "ملکه بطحاء" می گفتند . از نظر عقل و زیرکی نیزبرتری فوق العاده ای داشت و مهمتر اینکه حتی قبل ازاسلام وی را"طاهره " و "مبارکه " و "سیده زنان " می خواندند .جالب این است او از کسانی بود که انتظار ظهور پیامبر اکرم (ص) می کشید و همیشه از ورقه بن نوفل و دیگر علما جویای نشانه های نبوت می شد . اشعار فصیح و پر معنای وی در شان پیامبر اکرم (ص) از علم و ادب و کمال و محبت او به آن بزرگوار حکایت می کند .نمونه ای از اشعار خدیجه در باره پیامبراکرم (ص) چنین است :فلواننی امسیت فی کل نعمه و دامت لی الدنیا و تملک الاکاسرهفما سویت عندی جناح بعوضه اذا لم یکن عینی لعینک ناظره اگر تمام نعمتهای دنیا از آن من باشد و ملک و مملکت کسراها وپادشاهان را داشته باشم ، در نظرم هیچ ارزش ندارد زمانی که چشم به چشم تو نیافتند .دیگر خصوصیت خدیجه این است که او دارای شم اقتصادی و روح بازرگانی بود و آوازه شهرتش در این امر به شام هم رسیده بود .البته سجایای اخلاقی حضرت خدیجه چنان زیاد است که قلم از بیان آن ناتوان است . پیامبر اکرم (ص) می فرماید : "افضل نساء اهل الجنه خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد ومریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم ."چه می توان گفت در شان کسی که مایه آرامش و تسلای خاطر رسول خدا (ص) بود ؟ ! در تاریخ می خوانیم : "حضرت محمد (ص) هر وقت از تکذیب قریش و اذیت های ایشان محزون و آزرده می شدند ، هیچ چیز آن حضرت را مسرور نمی کرد مگریاد خدیجه ; و هرگاه خدیجه را می دید مسرور می شد"ذهبی می گوید : مناقب و فضایل خدیجه بسیار است ; او از جمله زنان کامل ، عاقل ، والا ، پای بند به دیانت و عفیف و کریم و ازاهل بهشت بود . پیامبر اکرم (ص) کرارا او را مدح و ثنا می گفت و بر سایر امهات مومنین ترجیح می داد و از او بسیار تجلیل می کرد. به حدی که عایشه می گفت : بر هیچ یک از زنان پیامبر (ص) به اندازه خدیجه رشک نورزیدم و این بدان سبب بود که پیامبر (ص)بسیار او را یاد کرد .

درود خدا بر خدیجه

خدیجه کبری چنان مقام والایی داشت که خداوند عزوجل بارها براو درود و سلام فرستاد . طبق روایتی از حضرت امام محمد باقر (ص) : پیامبر اکرم (ص) هنگام باز گشت از معراج ، به جبرئیل فرمود : "آیا حاجتی داری ؟"جبرئیل عرض کرد : خواسته ام این است که از طرف خدا و من به خدیجه سلام برسانی "در روایتی دیگر می خوانیم : روزی خدیجه به طلب رسول خدا (ص) بیرون آمد . جبرئیل به صورت مردی با وی رو به رو شد و از خدیجه احوال رسول خدا (ص)را پرسید . خدیجه نمی توانست بگوید رسول خدا (ص) در کجا به سرمی برد . او می ترسید این مرد از کسانی باشد که قصد کشتن پیغمبر(ص) را دارد . وقتی که خدمت آن حضرت رسید و قصه باز گفت ،حضرت محمد (ص) فرمود : "آن جبرئیل بود و امر کرد که از خداتو را سلام برسانم ."

نقش خدیجه در پیشبرد اسلام

وقتی حضرت خدیجه دریافت که سعادتمند شده ، هرچه داشت در راه پیشرفت و موقعیت پیغمبر اسلام (ص) انفاق کرد . او تمام اموال خویش را به پیامبر (ص) بخشید و در راه نشر اسلام به مصرف رساند . تا جایی که هنگام ارتحال ، پارچه ای برای کفن نداشت .ابن اسحاق جمله ای در شان خدیجه دارد که گویای همکاری وصداقت او در پیشبرد اسلام است . او می گوید : "خدیجه یاور صادق و با وفایی برای پیامبر (ص) بود و مصیبت ها در پی رحلت خدیجه و ابوطالب بر پیامبر (ص) سرازیر شد ."گویا این دو ، در برابر هجوم ناملایمات بر پیامبر اکرم (ص)، سدی بلند و مستحکم بودند .این جمله ، معروف که اسلام رهین اخلاق پیامبر (ص) ، شمشیرعلی (ع) ، و اموال خدیجه است از نهایت همکاری و صداقت خدیجه پرده بر می دارد .

فرزندان خدیجه

در تعداد فرزندان حضرت خدیجه ، میان مورخان اختلاف است . به گفته مشهور : ثمره ازدواج رسول خدا و خدیجه ، شش فرزند بود .1- هاشم . 2- عبدالله . به این دو "طاهر" و "طیب "می گفتند . . 3- رقیه . 4- زینب 5- ام کلثوم . 6- فاطمه .رقیه بزرگترین دخترانش بود و زینب ، ام کلثوم و فاطمه به ترتیب پس از رقیه قرار داشتند . پسران خدیجه پیش از بعثت پیامبر (ص) ، بدرود زندگی گفتند . ولی دخترانش ، نبوت پیامبر(ص) را درک کردند .گروهی از محققان معتقدند : قاسم و همه دختران رسول خدا (ص)پس از بعثت به دنیا آمدند و چندروز پس از پیامبر خدا (ص) به مدینه هجرت کردند .

وصیت خدیجه

حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد . پیغمبر (ص) به عیادت وی رفت و فرمود : ای خدیجه ، "اما علمت ان الله قد زوجنی معک فی الجنه " ; آیا می دانی که خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است ؟ !آنگاه از خدیجه دل جویی و تفقد کرد ; او را وعده بهشت داد ودرجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود .چون بیماری خدیجه شدت یافت ، عرض کرد : یا رسول الله ! چندوصیت دارم : من در حق تو کوتاهی کردم ، مرا عفو کن .پیامبر (ص) فرمود : هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی . در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را درراه خدا مصرف کردی .عرض کرد : یا رسول الله ! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید . و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد . چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد . پس مبادا کسی از زنان قریش به اوآزار برساند . مبادا کسی به صورتش سیلی بزند . مبادا کسی بر اوفریاد بکشد . مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده ای داشته باشد .اما وصیت سوم را شرم می کنم برایت بگویم . آن را به فاطمه عرض می کنم تا او برایت بازگو کند . سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود : "نور چشمم ! به پدرت رسول الله بگو :مادرم می گوید : من از قبر در هراسم ; از تو می خواهم مرا درلباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی ، کفن کنی ."پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر(ص) عرض کرد . پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد . هنگام وفات حضرت خدیجه ، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت . ناگهان جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت ، نازل شد و عرض کرد : یا رسول الله ، خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید : "ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده بگیریم ."

وفات خدیجه (س

)

خدیجه در سن 65 سالگی در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج ازشعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد . پیغمبر خدا (ص)شخصا خدیجه را غسل داد ، حنوط کرد و با همان پارچه ای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای خدیجه آورده بود ، کفن کرد . رسول خدا (ص) شخصا درون قبر رفت ، سپس خدیجه را در خاک نهاد وآنگاه سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت . او بر خدیجه اشک می ریخت ، دعا می کرد و برایش آمرزش می طلبید . آرامگاه خدیجه درگورستان مکه در "حجون " واقع است .رحلت خدیجه برای پیغمبر (ص) مصیبتی بزرگ بود ; زیرا خدیجه یاور پیغمبر خدا (ص) بود و به احترام او بسیاری به حضرت محمد(ص) احترام می گذاشتند و از آزار وی خودداری می کردند .

یاد خدیجه

رسول خدا (ص) با این که بعد از رحلت حضرت خدیجه (س) بازنانی چ ازدواج کرد ; ولی هرگز خدیجه را از یاد نبرد . عایشه می گوید : هر وقت پیغمبرخدا یاخدیجه می افتاد ، ملول وگرفته می شد و برای او آمرزش می طلبید . روزی من رشک ورزیدم وگفتم : یا رسول الله ، خداوند به جای آن پیرزن ، زنی جوان وزیبا به تو داد .پیغمبر (ص) ناگهان بر آشفت و خشمگینانه دست بر دست من زد وفرمود : خدا شاهد است خدیجه زنی بود که چون همه از من رو می گردانیدند ، او به من روی می کرد ; و چون همه از من می گریختند، به من محبت و مهربانی می کرد ; و چون همه دعوت مرا تکذیب می کردند ، به من ایمان می آورد و مرا تصدیق می کرد . در مشکلات زندگی مرا یاری می داد و با مال خود کمک می کرد و غم از دلم می زدود .حضرت امام صادق (ع) فرمود : "وقتی خدیجه از دنیا رفت ،فاطمه کودکی خردسال بود ، نزد پدر آمد و گفت : "یا رسول الله امی " ; مادرم کجاست ؟پیامبر (ص) سکوت کرد . جبرئیل نازل شد و گفت : خدایت سلام می رساند و می فرماید : به زهرا بفرما ، مادرت در بهشت و در کاخ طلایی که ستونش از یاقوت سرخ است و اطرافش آسیه و مریم هستند ،جای دارد .

پاورقی

    این موضوعات را نیز بررسی کنید:

     

    جدیدترین ها در این موضوع

    خانه وسیع

    خانه وسیع

    علاء عرض كرد: عبائى (ناچيز) پوشيده و از دنيا كناره گرفته است . على عليه السلام فرمود: او را نزد من بياور، وقتى كه عاصم به حضور على عليه السلام آمد، حضرت به او فرمود: (اى دشمنك جان خود، شيطان در تو راه يافته و تو صيد او شده اى آيا به خانواده ات رحم نمى كنى ؟ تو خيال مى كنى خداوند خداوند كه طيبات (زندگى خوب ) رابر تو حلال كرده ، دوست ندارد كه از آنها بهره مند شوى ؟!
    سرکشي ابليس

    سرکشي ابليس

    ولي سرانجام ابليس (پدر شيطانها) او را فريب داد، و بر او حسادت ورزيد، چرا که ابليس از اينکه حضرت آدم در بهشت در جايگاه هميشگي و همنشين نيکان است، ناراحت بود، وسوسه هاي او باعث شد که آدم(ع) يقين خود را به شک و وسوسه او از دست داد، و تصميم محکم خويش را باسخنان بي اساس او مبادله کرد.
    No image

    یاد جانسوز علی (ع) از یاران شهید

    سپس با صدای بلند فریاد زد: «الجهاد الجهاد عباد الله، الا و انّی معسکر فی یومی هذا، فمن اراد الرّواح الی الله فلیخرج؛ بندگان خدا، جهاد! جهاد! ... همگان بدانید که من امروز لشکر به سوی جبهه، حرکت می دهم، هر آن کس که هوای کوچ به سوی خدا را دارد، از خانه بیرون آید و با ما حرکت کند».
    انتقاد شدید به حامیان باطل

    انتقاد شدید به حامیان باطل

    امام علی (علیه السلام) به این ترتیب به همه کوته فکران و جاهلان، هشدار داد که فریب شیّادان را نخورند، بنده شکم و پول نباشند، و از ستمگران و مفسدین، تقلید ننمایند، و گرنه همچون مردم بصره، صید شیادان قدّاره بند می شوند و دنیا و آخرتشان تباه می گردد.
    اعلام آماده باش

    اعلام آماده باش

    در روز موعود، افراد پاکدل و مؤمنان واقعی در محل حاضر شدند، ولی تعداد آنها کمتر از سیصد نفر بود، وقتی که تعداد این جمعیت را به علی (علیه السلام) گزارش دادند، آن حضرت فرمود: اگر عده این افراد به هزار نفر می رسید، درباره آنها رأی و حکمی داشتم ولی اکنون فرمانی در این باره نخواهم داد.

    پر بازدیدترین ها

    علی (ع) کنار قبر زهرا (س)

    علی (ع) کنار قبر زهرا (س)

    زهرا (علیها السلام ) فرمود: ای پسر عمو، من مرگ را ـ که همه ناگزیرند به آن تن در دهند ـ در خودم می یابم، و می دانم که تو بعد از من ازدواج خواهی کرد، وقتی با زنی ازدواج کردی، روز و شب را تقسیم کن یک روز و شب را برای او قرار بده و یک روز و شب را برای فرزندانم، و در برابر فرزندانم، حسن و حسین علیهما السلام بلند، سخن نگو، آن ها دو یتیم و دو غریب دل شکسته اند... .
    No image

    ویژگیهای برادر و دوست علی (ع)

    فعلیکم بهذه الخلائق فالزموها و تنافسوا فیها، فان لم تستطیعوها فاعلموا انّ اخذ القلیل خیرٌ من ترک الکثیر: بر شما باد به داشتن این گونه اخلاق نیک و در داشتن این ویژگی ها از همدیگر سبقت بگیرید و اگر قدرت اجرای همه آنها را ندارید، بدانید که انجام اندکی از آنها بهتر از ترک بسیار است
    No image

    نصیحت علی (ع) به دانشمند ربّانی

    و اعلم بانّ الدّهر یومان، یوم لک و یوم علیک؛ بدان که دنیا دو روز است: 1. یک روز به سود تو؛ 2. یک روز به زیان تو و بدان که دنیا خانه ای است در حال تغییر و تحول، آن چه که از دنیا برای تو تقدیر شده، به سراغ تو می آید، هر چند ناتوان باشی و آن چه به زیان تو است، آن نیز گریبان تو را خواهد گرفت، هر چند قوی باشی و بتوانی آن را از خود دفع کنی»
    قاطعیت، برای اجرای عدالت

    قاطعیت، برای اجرای عدالت

    بنابر این، با این دوگانگی نمی توانم، با شما باشم، سپس فرمود:« ای مردم مرا در راه اصلاح و سامان یافتن جامعه خودتان كمك كنید، و ایم الله لانصفن المظلوم من ظالمه و لاقودن الظالم بخزامته، حتی اورده منهل الحق وان كان كارها؛ سوگند به خدا داد مظلوم را از ستمگر می گیرم، و افسار ستمگر را می كشم، تا او را به آبشخور حق، وارد سازم، هر چند ناخوشایند او باشد»
    نوید به قیام و ظهور جهانی حضرت مهدی (عج)

    نوید به قیام و ظهور جهانی حضرت مهدی (عج)

    ایا با توجه به پنج موضوع فوق و توجه به سخن علی (علیه السلام) ، به خصوص دقت در کلمه «علینا» (به سوی ما اهل بیت رو می آورند) می توان چنین حکومتی را به حکومتهای باطل نسبت داد؟! مسلّماً جواب منفی است. بنابراین، سخن فوق نوید به حکومت مصلح کل حضرت مهدی (علیه السلام) می باشد.
    Powered by TayaCMS