آرمان‏های انقلاب

آرمان‏های انقلاب خلاصه سخنرانی | آرمان‏های انقلاب
انقلاب هم شیرینی دارد و هم سیلی. ما اگر در شرایط سخت انقلاب و شکنجه و خفقان بودیم، آیا واقعاً دیندار می ماندیم ؟! * انقلاب ما انقلاب در مادیات نبود،انقلاب در معنویات و ارزش ها بود.

 یا لطیف
سخنرانی حجة الاسلام انجوی‏نژاد
موضوع: آرمان های انقلاب



در چشم بر هم زدنی نسل ها بزرگ شدند و نسل عوض میشود. 29 سال از انقلاب گذشت و جوان های آن روز بازنشست شدند. 20 – 30 سال دیگر بازماندگان جنگ و انقلاب دیگر نخواهند بود.. آیا مفاهیم جنگ و انقلاب انتقال یافت؟
ما خیلی از افراد که در انقلاب کارهای مهم انجام دادند را اصلاً نمی شناسیم. نباید کار ما و فعالیت ها فقط به دهه ی فجر محدود شود، باید در طول سال کار کرد. ما نتوانستیم یک تعریف درست از انقلاب و اتفاقات بعد و قبل از آن برای جوانان و نسل کنونی ارائه دهیم و اونها فکر می کنند قبل از انقلاب چه خبر بوده!! از آن طرف تبلیغات زیادی نسبت به آن میشود و از این طرف ما تبلیغاتی نسبت به بعد از انقلاب و اتفاقات و سازندگی ها و پیشرفت های آن نمی کنیم. نسل امروز ما نسبت به انقلاب و اهداف آن اطلاع درستی ندارد و در نسل خود زمان انقلاب هم که انقلابی بودند و ماندند، گروهی هستند که بعضی از آنها استحاله شدند. استحاله به این معنا که فرهنگ و الفاظ آنها هم تغییر کردند. و به کسانی که هنوز بر سر ارزش ها باقی ماندند به تمسخر می گویند شما هنوز شعار زده و پراگمات ( سخنرانی را ول کن و عمل کن) و انقلابی هستید؟؟!!!!

بعد از مقدمه می رویم سراغ آرمانها:
آرمان سه کلمه بود: استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. این آرمان اصلی بود.
1- حضرت امام(ره) اعلام کردند انقلاب ما بر مبنای ایمان به غیب است، اعتقاد داشتیم که در دنیای امروز ما به تکلیف بندگی عمل می کنیم و خدا ربوبیت خود را می کند. 
2- حضرت امام(ره) فرمودند: آرمان های اصلی این انقلاب رساندن مردم به کلمه ی مقدس زُهد است.
امام(ره) اعتقاد داشت دنیا نمیتواند برای من دلفریب باشد. یک عمر زُهد را به این معنا می گفتند که شما به عبادت بپردازید، به دنیا چه کار دارید؟!!
آمدند نزد امام باقر(ع) – که از خستگی عرق کرده بودند – گفتند شما برو ذکر بگو. چرا به کار دنیایی می پردازی؟! امام(ع) همانطور که کار می کردند فرمودند: سبحان الله. یعنی مهم اینه که دنیا از ما دلربایی نکنه. ( نقل به مضمون)

امام(ره) بر اینکه ولایت فقیه را پایه گذاری کنند که کشور در دست آن باشد، اصرار دارد و هدفشان از اون اصلاح بود نه دنیا طلبی.
اگر امام(ره) در زندگی ساده زیستی را رعایت می کردند، برای درک حال مردم بود و این وظیفه ی شرعی مسئولان است.

3- توکل بر خدا: وقتی انسان به خدا توکل کند، حرکات و اتفاقات دنیا در ظرش کوچک میشود. وقتی عظمت خدا را می بیند، کره ی زمین انقدر برایش کوچک می شود که دیگر خریداری ندارد. امام فرمودند مگر چه میشود بذارید امریکا بیاید 2 تا بمب اتم بزند و همه از بین بروند. فوقش این است که می گویند یه عده آدم آمدند و مقاومت کردند.
حرفی که دیگر الآن خریدار ندارد. حرف امروزی ها اینه: انقلاب نکردیم که از بین برویم!

انقلاب ما انقلاب در مادیات نبود. انقلاب در معنویات و ارزش ها بود. امام گفتند ما حاضریم روزه بگیریم، لباس ساده بپوشیم ولی ارزش هایمان را حفظ کنیم. وای الان توقعات مصرفی آدم ها را بالا بردند. هر روز انتظار جدید؛ چون آرمانخواهی دیگر جایی ندارد.
الآن تبلیغات کاندیداهای ما هم مصرف گرایانه و دور از آرمانگرایی شده است. اول انقلاب شعار مارکسیست ها که کار، مسکن، آزادی بود رو مسخره می کردند که مگر ما حیوانیم؟؟!!!

4- تواضع: در این انقلاب هر که بارش بیشتر می شود، سرش افتاده تر می شود. امام در وصف آقای رجایی فرمودند: همین آقای رجائی حالش از زمان دستفروشی تا ریاست جمهوری هیچ تغییری نکرده است. 

تواضع یک حالتی است که باید کار کرد و در خود ایجاد کرد نه فقط زمانی که شرایط پایین داری متواضع باشی!
5- قاطعیت: به حق رسیدی، قاطع باش. آقای امام کاشانی می گفتند امام فرمودند 3 نوع موسیقی داریم، در حالیکه بعد مراجع حکم به حُرمت آن داده بودند. وقتی این فتواها را جلوی امام بردند، امام با دست پس زدند و گفتند: بی سوادها...!
وقتی به حقیقت می رسد، قاطع است.

6- اعتماد به خودِ خداییِ خود.

7- عدالت: همه باید با هم استفاده کنند. نه اینکه هزار فامیل باشد با حقوق های میلیونی در کنار حقوق های پایین و زیر خط فقرها.
عدالت بین مسئولان و مردم کمرنگ شده است. این با آرمان انقلاب فاصله دارد. هدف عدالت مادی و معنوی است.

8- نگاه درست به دنیا و آخرت باوری. در تمام زندگی به یاد آخرت و مرگ باشد نه تنها در لحظات آخر یا گوشه هایی از زندگی.
انقلاب هم شیرینی دارد و هم سیلی. ما اگر در شرایط سخت انقلاب و شکنجه و خفقان بودیم، آیا واقعاً دیندار می ماندیم؟! خسته نمی شدیم و کم نمی اوردیم؟!

9- ولایت: پایه ی اصلی انقلاب که تاکنون آن را نگه داشته است، ولایت است.


 

جدیدترین ها در این موضوع

 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.

پر بازدیدترین ها

 بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

آن‌ فاعل‌ غيرمتناهي‌ هم‌،اوّل‌، و مبدأ فاعلي‌ بالذات‌ تمام‌ ماسوي‌ است‌؛ و هم‌، آخِر، و مبدأ غايي‌ بالذات‌همة‌ ماعدي‌. هدفمند بودن‌ نظام‌ هستي‌ ـ كه‌ قرآن‌ تكويني‌ است‌ ـ و نيز هدفدار بودن‌قرآن‌ حكيم‌ ـ كه‌ جهان‌ تدويني‌ است‌ ـ بر اساس‌ دو اسم‌ از اسماي‌ حسناي‌خداوند خواهد بود.
 بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بهترين‌ وجه‌ معقول‌ آفرينش‌ جهان‌، همانا تجلّي‌ است‌؛ كه‌ از ظريف‌ترين‌ تعبيرهاي‌ قرآني‌ و روايي‌ است‌، چنان‌كه‌ در آية‌ «فلما تجلي‌ ربه‌ للجبل‌ جعله‌ دكّا وخرّ موسي‌ صعقا» آمده‌ است‌. و در جريان‌ معاد هم‌، تلويحاً به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌است‌؛ زيرا، خداوند در آية‌ «قل‌ اءنما علمها عند ربّي‌ لايُجَليها لوقتها الا هو»، تجلية‌ساعت‌ و قيامت‌ را به‌ خود اِسناد داده‌ است‌ و چون‌ در قيامت‌ كبرا و حشر اكبر،تمام‌ اشخاص‌ و اشيا به‌ عنوان‌ مبدأ قابلي‌ حضور و ظهور دارند نه‌ به‌ عنوان‌مبدأ فاعلي‌ ـ زيرا همة‌ آن‌ها، تحت‌ قهر حاكم‌اند ـ بنابراين‌، تنها عامل‌ تجلّي‌قيامت‌، ظهور خود خداوندِ متجلّي‌ خواهد بود.
 بررسي‌ نظام‌ داخلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ داخلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

همين‌ معنا، درباره‌ قرآن‌ تدويني‌ ـنيزـ صادق‌ است‌. يعني‌ اگر كسي‌درباره‌ نظام‌ معرفتي‌ قرآن‌ ـ كه‌ جهان‌ علمي‌ است‌ ـ صحيح‌ بيانديشد و پرسش‌استواري‌ ارايه‌ كند، پاسخ‌ صائب‌ خود را از قرآن‌ كريم‌ دريافت‌ مي‌كند؛ ولي‌اگر كسي‌ در اين‌ باره‌ درست‌ فكر نكند، و سؤال‌ متقن‌ و مشخصي‌ را عرضه‌ندارد، اصلاً پاسخي‌ از قرآن‌ نمي‌شنود؛ و اگر در اثر خامي‌ و كژ راهه‌ رفتن‌،سؤال‌ ناصوابي‌ را مطرح‌ كند، پاسخ‌ غلطي‌ را بر قرآن‌ صائب‌ صامت‌ تحميل‌ مي‌كند.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʂ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(2)

در نامه يي كه علي (علیه السلام) به قثم بن عباس بن عبدالمطلب حاكم مكه نوشته اند، مي فرمايد: «وَ لَنْ يَفُوزَ بِالْخَيْرِ اِلاّ عامِلُهُ وَ لا يُجْزي جَزاءَ الشَّرِّ اِلاّ فاعِلُهُ؛ (نامه 33) و هرگز به خير و نيكي نرسد مگر نيكوكار و هرگز كيفر بدي نبيند مگر بدكردار.»
 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
Powered by TayaCMS