احکام موسيقى

احکام موسيقى

دختران و موسيقى

فلسفه حرمت موسيقى

موسيقى و نكته ها

ويژگى هاى موسيقى حرام

استماع موسيقى

تشخيص موسيقى

حكم انواع موسيقى

تكثير نوار موسيقى

آموزش موسيقى

موسيقى شب عروسى

مجالس عروسى

آهنگ هاى صدا و سيما

موسيقى در محل كار


[1]. امام خمينى، المكاسب المحرمة، ج 1، باب الغناء.

[2]. اجوبة الاستفتائات، خامنهاى، ص 249، م 1135.

[3]. در حديثى از نبىاكرم(صلى الله عليه وآله) آمده است: «الغِناءُ رُقِيَّةُ الزِّنا»; «غنا نردبان زنا است.»بحارالانوار، ج76، باب99، الغناء.

[4]. ر.ك: تفسير نمونه، ج 17، ص 24.

[5]. المكاسب المحرمه، ج 1، باب الغناء.

[6]. استفتائات امام، ج 2; مكاسب محرمه، س 25; خامنهاى، اجوبة الاستفتائات، س 1157; بهجت، وسيلةالنجاة،ج 1، م1449; صافى،جامع الاحكام،ج1،س1003; مكارم،استفتائات،ج2،س708.

[7]. امام، استفتائات، ج 3، سؤالات متفرقه، س 110; مكارم، استفتائات، ج 2، س 694 و 698; صافى، جامع الاحكام، ج1، س 1003 و 1017; خامنهاى، اجوبة الاستفتائات، س 1131 و 1135 و 1155.

[8]. تحريرالوسيله، ج 1، مكاسب محرمه، م 13; فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1005 و 987 و 988و 974; خامنهاى، اجوبة الاستفتائات، س 1127 و 1132.

[9]. صافى، جامع الاحكام، ج 1. س 995 و 1018.

[10]. سيستانى، منهاج الصالحين، ج 2، م 20; مكارم، استفتائات، ج 1، س 519 و 520.

[11]. مكارم، استفتائات، ج 2، س 719 و ج 1، س 537; صافى، جامع الاحكام، ج 1، س 1011 و 1013 و ج 2، س 1466 و 1477 و 1475; تبريزى، استفتائات، س 1045 و 1071 و 1074; فاضل،جامع المسائل، ج 1، س 948 و 946 و 950 و ج 2،س 947;خامنهاى، اجوبةالاستفتائات، س 1427 و 1429 و 1154.

[12]. مكارم، استفتائات، ج 2، س 659; صافى، جامع الاحكام، ج 1، س 994 و 1018 و 1020; تبريزى، استفتائات، س 1077 و 1050 و 1059; فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 996; خامنهاى، اجوبة الاستفتائات، س 1154 و 1127; سيستانى، منهاج الصالحين، ج 2، م 20; نورى.

[13]. صافى، جامع الاحكام، ج 1، س 1002، خامنهاى، اجوبة الاستفتائات، س 1127 و 1146; مكارم، استفتائات، ج 1، س 527; تبريزى، استفتائات، س 1043.

[14]. خامنهاى، اجوبة الاستفتائات، س 1210 و 1165; مكارم، استفتائات، ج 2، س 812 و ج 1، س 518; توضيح المسائل، مراجع م 2055 و 2067 و 2068.

[15]. امام، استفتائات، ج 2، مكاسب محرمه، م 26; خامنهاى، اجوبة الاستفتائات، س 1144; تبريزى، استفتائات، س 1078; فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 992; مكارم، استفتائات، ج 2، س 711، سيستانى، منهاج الصالحين، ج 2، م 11.

[16]. خامنهاى، اجوبة الاستفتائات، س 1134; امام، استفتائات، س 25.

[17]. مكارم، استفتائات، ج 1، س 535; صافى، جامع الاحكام، ج 1، س 1023.

[18]. تبريزى، صراط النجاة، ج 6، س 1456 و 1448 و 1444.

[19]. خامنهاى، اجوبة الاستفتائات، س 1133، 1134، 1166 و 249.

[20]. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 929; خامنهاى، اجوبة الاستفتائات، س 1140; امام، تحريرالوسيله، ج 1، القول فى شرايط وجوبهما، م 2، منهاج الصالحين، ج 2، م 1271.

[21]. مكارم، استفتائات، ج 1، س 1160; صافى، جامع الاحكام، ج 1، س 1016; فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 933 و 947; خامنهاى، اجوبة الاستفتائات، س 1138، 1158 و 1064.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.

پر بازدیدترین ها

 نهج البلاغه و قرآن

نهج البلاغه و قرآن

حضرت علی(ع) می فرماید: «کتاب ربکم فیکم: مبیناً حلاله و حرامه و فرائضه و فضائله...»«کتاب پروردگار میان شماست؛ که بیان کننده حلال و حرام، واجب و مستحب، ناسخ و منسوخ، مباح و ممنوع، خاص و عام، پندها و مثل ها، مطلق و مقید، محکم و متشابه می باشد، عبارات مجمل خود را تفسیر و نکات پیچیدۀ خود را روشن می کند؛ از واجباتی که پیمان شناسایی آن را گرفت و مستحباتی که آگاهی از آنها لازم نیست. قسمتی از احکام دینی در قرآن واجب شمرده شد .»
 قرآن درآيينه نهج البلاغه

قرآن درآيينه نهج البلاغه

حضرت على(عليه السلام) در نهج البلاغه، بيش از بيست خطبه را به معرفى قرآن و جايگاه آن اختصاص داده است و گاه بيش از نصف خطبه به تبيين جايگاه قرآن و نقش آن در زندگى مسلمانان و وظيفه آنان در مقابل اين كتاب آسمانى اختصاص يافته كه پرداختن به همه آن ها مجالى ديگر مى طلبد.
 تجلی قرآن در نهج‏ البلاغه

تجلی قرآن در نهج‏ البلاغه

امام(ع) در توصيف پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: «… و دعا الي الحكمة و الموعظة الحسنة»3 كه اشاره است به آيه شريفه: «ادع الي سبيل ربك بالحكمة و الموعظة الحسنة (نحل، 16/125). با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن»
 قرآن در نهج البلاغه

قرآن در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علی علیه السلام در خطبه ای از نهج البلاغه در توصیف این کتاب آسمانی چنین می فرماید: «قرآن نوری است که خاموشی ندارد، چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد، دریایی است که ژرفای آن درک نشود، راهی است که رونده آن گمراه نگردد.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
Powered by TayaCMS