ارزش عبادات در رمضان

ارزش عبادات در رمضان

 

ارزش عبادات در رمضان‏

 

انسان از نگاه اسلام، تركيبى از جسم و جان است. همان گونه كه جسم انسان براى تداوم وجود خويش نيازمند غذاهاى مادّى است. هويّت و حقيقت انسانى او نيز نيازمند غذاهاى معنوى از سنخ خود است.

روشن است كه خداوند سبحان، ميهمانى رمضان را براى پذيرايى از جسم و وجود مادّى دوستانش فراهم نساخته است؛ چرا كه بدن هاى آنان مانند همه در ضيافت هميشگى خدايند.

جناب سعدى مى سرايد:

وليكن خداوند بالا و پست به عصيان درِ رزق بر كس نبست

 

اديم زمين، سفره عام اوست چه دشمن بر اين خوانِ يغما چه دوست

 

(سعدى)

اين در حالى است كه همه دشمنان خدا از اين سفره گسترده بيش از ديگران بهره مى برند. پس ارزش پذيرايى از جسم و تأمين خواسته هاى مادّى هرگز به پاى تأمين نيازهاى معنوى نمى رسد.

بلكه خداى متعال در ميهمان سراى رمضان ، جان ها و افكار مؤمنان را به ضيافت فرا خوانده است؛ و ارزش آن را تنها پروردگار منّان مى داند.

از سوى ديگر شرايط و آداب اين ميهمانى بايد هماهنگ با ضيافت معنوى و روحانى بوده و غذا و نوشيدنى آن متناسب با تحوّل روحى و تجديد حيات معنوى و تقويت بنيه روانى انسان باشد.

از برجستگى هايى كه در فضاى اين ماه با فضيلت جلوه گر است؛ زمينه ها و ظرفيّت هايى است كه خداوند سبحان براى دعوت فراهم ساخته است؛ آن گونه كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در توصيف دعوت فرمود:

هُوَ شَهْرٌ دُعيتُمْ فِيهِ إِلى ضِيافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِيهِ مِنْ أَهْلِ كِرامَةِ اللَّهِ.

 

ماهى كه در آن به ميهمانى خدا دعوت شده ايد و از اهل كرامت خدا قرار گرفته ايد.

فقيه و فيلسوف و عارف وارسته؛ مرحوم شيخ محمد حسين اصفهانى در «الرسالة المجدية» در شرح فراز فوق از خطبه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله درباره دعوت مى فرمايد:

«دعوت به ماه رمضان، دعوت به بهشت است و غذاهاى اين ميهمانى نيز از نوع غذاهاى بهشتى است. هر دو ميهمان خانه خدايند؛ ليكن نام ميهمان سرا در اين جا «ماه رمضان» است و نامش در آن جا غرفه هاى بهشتى؛ اين جا غيب است و آن جا مشهود و عيان؛ اينجا تسبيح و تهليل است و آن جا چشمه سلسبيل؛ اينجا نعمت هاى پوشيده و اندوخته هستند و آن جا «ميوه اى از آنچه برمى گزينند و گوشت بريان پرنده اى كه ميل دارند. «1» پس نعمت در هر جهان با پوشش همان جهان آشكار مى شود و گاهى هم هست كه نعمت ها در همين دنيا براى پيامبران و معصومان عليهم السلام به شكل آن جهان آشكار مى شوند.

آنچه در روايات آمده كه: پيامبر خدا براى فاطمه زهرا عليها السلام يا امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام ميوه اى از ميوه هاى بهشت يا جامه اى از جامه هاى بهشت آورد، گواه اين مطلب است.

شراب طهور در زندگى دنيا محبّت خداست و بهترين وقتى كه براى فراهم ساختن آن مغتنم است، همين ضيافتى است كه ساقيش همان ميزبانش است.» جايگاه و پاداش عبادات و امور خير معنوى دراين ماه چندين برابر مى شود و از آنجا كه پيامبر حق صلى الله عليه و آله فرموده اند:

هر كار آدميزاد چند برابر مى شود. كار نيك، ده برابر تا هفتصد برابر مى شود، خداوند فرموده است: مگر روزه كه براى من است و خودم پاداش آن را مى دهم و روزه دار خواسته دل و خوراكش را به خاطر من وامى گذارد. از جمله خطابه هاى رسول اللّه صلى الله عليه و آله در هنگام ماه رمضان اين بود كه:

مَنْ تَطَوَّعَ بِخَصْلَةٍ مِنْ خِصالِ الْخَيْرِ فى شَهْرِ رَمَضانَ كانَ كَمَنْ أَدَّى سَبْعينَ فَريضَةً مِنْ فَرائِضِ اللَّهِ وَ مَنْ أَدَّى فِيهِ فَريضَةً مِنْ فَرائِضِ اللَّهِ كانَ كَمَنْ أَدَّى سَبْعينَ فَريضَةً مِنْ فَرائِضِ اللَّهِ تَعالى فِيما سِواهُ مِنَ الشُّهُورِ.

 

كسى كه در ماه رمضان يكى از كارهاى نيك را انجام دهد همچون كسى است كه هفتاد واجب از واجبات خدا را انجام داده است. و هر كس در اين ماه، واجبى از واجبات خدا را انجام دهد همچون كسى است كه هفتاد واجب از واجبات خداى متعال را در ماه هاى ديگر انجام داده است.

 

منبع : پایگاه عرفان

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.

پر بازدیدترین ها

 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʂ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(2)

در نامه يي كه علي (علیه السلام) به قثم بن عباس بن عبدالمطلب حاكم مكه نوشته اند، مي فرمايد: «وَ لَنْ يَفُوزَ بِالْخَيْرِ اِلاّ عامِلُهُ وَ لا يُجْزي جَزاءَ الشَّرِّ اِلاّ فاعِلُهُ؛ (نامه 33) و هرگز به خير و نيكي نرسد مگر نيكوكار و هرگز كيفر بدي نبيند مگر بدكردار.»
 برخی مستندات قرآنی نهج ‏البلاغه

برخی مستندات قرآنی نهج ‏البلاغه

وهمانا امامان تدبيركنندگان امر خداوند برمردمان وكارگزاران بربندگان اويند. كسي به بهشت نرود جز اينكه او را شناخته باشند و او نيز آنان را بشناسد و به آتش درنيايد جز آنكس كه منكر آنان بوده و ايشان نيز او را نپذيرفته و محرم ندانند.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʂ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(2)

علي (علیه السلام) در نامه يي به يكي از عمّالش مي نويسد: «فَكَأَنَّكَ قَدْ بَلَغْتَ الْمَدي وَ دُفِنْتَ تَحْتَ الثَّري وَ عُرِضَتْ عَلَيْكَ اَعْمالُكَ بِالمَحَلِّ الَّذي ينُارِي الظّالِمُ فيهِ بِالحَسْرَةِ وَ يَتَمَنَّي الْمُضَيِّعُ فيهِ الرَّجْعَةَ؛ (نامة 41) به آن ماند كه تو به آخرت رسيده يي و زير خاك پنهان گشته يي و كردارت به تو نمايانده شده است در جايي كه ستمگر به صداي بلند، دريغ مي گويد و تبهكار آرزوي برگشت به دنيا مي كند.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
Powered by TayaCMS