اعمال روز عرفه

اعمال روز عرفه

براى روز عرفه چند عمل وارد شده است:

1ـ روزه گرفتن; که پاداش فراوانى دارد. ولى اگر روزه در آن روز سبب ضعف و ناتوانى جهت دعا و انجام اعمال و عبادات روز عرفه شود ترک آن بهتر است!(5) (البتّه روزه مربوط به کسانى است که در وطن هستند یا قصد اقامت ده روز کرده اند).

2ـ غسل کردن قبل از غروب آفتاب.(6)

3ـ زیارت امام حسین(علیه السلام)، که زیارت آن حضرت در روز عرفه طبق روایتى از امام صادق(علیه السلام) پاداش حج و عمره بسیار، و جهاد فراوان دارد.(7)

در روایت دیگرى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که خداوند در روز عرفه، توجّه خاصّى به زائران قبر امام حسین(علیه السلام) دارد، حاجاتشان را برآورده مى سازد و گناهانشان را مى آمرزد.(8)

در حدیث دیگرى از سه امام بزرگوار، حضرت امام صادق و امام کاظم و امام رضا(علیهم السلام) آمده است که هر کس روز عرفه به زیارت امام حسین(علیه السلام) برود، خداوند او را با ایمان محکم همراه با اطمینان باز مى گرداند.(9)

به هر حال، همان گونه که «سیّد بن طاووس»، در «اقبال» فرموده است: احادیث در فضیلت زیارت امام حسین(علیه السلام) در روز عرفه، متواتر است.(10) به همین دلیل سیل مشتاقان در این روز به سوى مرقد آن حضرت سرازیر مى شود.

زیارت مخصوص امام حسین(علیه السلام) در روز عرفه، در بخش زیارات (صفحه 423) ذکر شد.

4ـ پس از نماز عصر، و قبل از آن که دعاهاى روز عرفه را بخواند، دو رکعت نماز در زیر آسمان، بجا آورد و به گناهان و خطاهاى خود اعتراف کند، که امام صادق(علیه السلام) فرمود: هر کس چنین کند، پاداش کسانى که در سرزمین عرفاتند، را خواهد داشت و گناهانش آمرزیده گردد.(11)

 

مرحوم «شیخ کفعمى» کیفیّت نماز را این گونه آورده است: پس از آن که نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نیکو، بجا آوردى، دو رکعت نماز بخوان ; در رکعت اوّل بعد از سوره حمد، سوره توحید (قل هو اللّه احد) و در رکعت دوم، پس از سوره حمد، سوره قُل یا اَیُّهَا الْکافِرُون را بخوان. بعد از آن نیز چهار رکعت نماز بگزار (هر دو رکعت به یک سلام). و در هر رکعت بعد از سوره حمد، پنجاه مرتبه سوره توحید را بخوان (که نماز امیرالمؤمنین نیز به همین صورت است) آنگاه این تسبیحات را که از رسول خدا نقل شده است و «سیّدبن طاووس» آن را در «اقبال» آورده، بخوان:

سُبْحانَ مَنْ فِى السَّماءِ عَرْشُهُ... (این تسبیحات را در اعمال شب عرفه ذکر کردیم).

آنگاه صد مرتبه بگو:

سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَرُ.

منزّه است خدا و حمد از آن خداست و معبودى جز خدا نیست و خدا بزرگ تر از توصیف است.

و صد مرتبه سوره قُل هُوَ اللّهُ أحَد را بخوان.

صد مرتبه آیة الکرسى.

صد مرتبه صلوات بر محمّد و آل محمّد.

ده مرتبه

لااِلـهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، یُحْیى

معبودى جز خدا نیست یگانه اى که شریک ندارد پادشاهى خاصّ اوست و از آن اوست حمد زنده کند

وَیُمیتُ، وَیُمیتُ وَیُحْیى، وَهُوَ حَىٌّ لا یَمُوتُ، بِیَدِهِ الْخَیْرُ، وَهُوَ عَلى کُلِّ

و بمیراند و بمیراند و زنده کند و اوست زنده اى که نمیرد هر چه خیر است به دست اوست و او بر همه

شَىْء قَدیرٌ.

چیز تواناست.

ده مرتبه

اَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذى لا اِلـهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ، وَاَتُوبُ اِلَیْهِ.

آمرزش خواهم از خدایى که معبود به حقى جز او نیست که زنده و پاینده است و به سویش توبه کنم.

ده مرتبه یا اَللهُ ـ ده مرتبه یا رَحْمنُ ـ ده مرتبه یا رَحیمُ ـ ده مرتبه یا بَدیعَ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ ـ ده مرتبه یا حَىُّ یا قَیُّومُ ـ ده مرتبه یا حَنّانُ یا مَنّانُ ـ ده مرتبه یا لا اِلـهَ اِلاَّ اَنْتَ ـ ده مرتبه آمینَ.

پس آنگاه بگو:

اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ یا مَنْ هُوَ اَقْرَبُ اِلَىَّ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ، یا مَنْ یَحُولُ

خدایا از تو خواهم اى کسى که او نزدیکتر است به من از رگ گردن اى که حائل شود

بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ، یا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الاَْعْلى وَ بِالاُْفُقِ الْمُبینِ، یا مَنْ هُوَ

میان انسان و دلش اى که او در دیدگاه اعلى است و در افق آشکارى است اى که او

الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى، یا مَنْ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَىْءٌ، وَ هُوَ السَّمیعُ

بخشاینده است و بر عرش استیلا دارد اى که نیست مانندش چیزى و او شنوا و

الْبَصیرُ، اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد.

بینا است از تو خواهم که درود فرستى بر محمّد و آل محمّد.

آنگاه حاجت خود را از خداوند طلب کن که برآورده خواهد شد، ان شاءاللّه.(12)

(دعاى کوتاه بالا دعاى بسیار پرمحتوایى است که سزاوار است انسان هر زمان که حال دعا پیدا کند از آن بهره گیرد و همچنین در قنوت هاى نماز مى توان از آن استفاده کرد; دعایى است که جمله هاى آن غالباً از آیات قرآن گرفته شده و صفات جمال و جلال خداوند در آن منعکس است).

 

مرحوم «کفعمى» در ادامه مى افزاید: پس از آن این صلوات را بخوان; امام صادق(علیه السلام) فرمود: هر کس بخواهد محمّد و آل محمّد را با صلوات بر آنان مسرور و خشنود سازد، این صلوات را بخواند(13):

اَللّهُمَّ یا اَجْوَدَ مَنْ اَعْطى، وَیا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ، وَیا اَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ،

خدایا اى بخشنده ترین عطابخشان و اى بهترین درخواست شدگان و اى مهربانترین کسى که از او مهربانى جویند

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ فِى الاَْوَّلینَ، وَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ فِى

خدایا درود فرست بر محمّد و آلش در زمره پیشینیان و درود فرست بر محمّد و آلش در زمره

الاْخِرینَ، وَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ فِى الْمَلاَِ الاَْعْلى، وَصَلِّ عَلى مُحَمَّد

پسینیان و درود فرست بر محمّد و آلش در ساکنین عالم بالا و درود فرست بر محمّد

وَآلِهِ فِى الْمُرْسَلینَ، اَللّهُمَّ اَعْطِ مُحَمَّداً وَ آلَهُ الْوَسیلَةَ وَ الْفَضیلَةَ،

و آلش در زمره مرسلین خدایا عطا کن به محمّد و آلش مقام وسیله و فضیلت

وَالشَّرَفَ وَ الرِّفْعَةَ وَ الدَّرَجَةَ الْکَبیرَةَ، اَللّهُمَّ اِنّى آمَنْتُ بِمُحَمَّد صَلَّى اللهُ

و شرف و رفعت و درجه بلند خدایا من ایمان آوردم به محمّد صلى الله

عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ لَمْ اَرَهُ، فَلا تَحْرِمْنى فِى الْقِیمَةِ رُؤْیَتَهُ، وَ ارْزُقْنى صُحْبَتَهُ،

علیه و آله با این که او را ندیده ام پس در روز قیامت از دیدارش محرومم مفرما و مصاحبت و همنشینى او را روزیم فرما

وَتَوَفَّنى عَلى مِلَّتِهِ، وَ اسْقِنى مِنْ حَوْضِهِ مَشْرَباً رَوِیّاً سآئِغاً هَنیئاً، لا

و بر کیش او بمیرانم و بنوشانم از حوض او (حوض کوثر) نوشاندنى سیراب و جانبخش و گوارا که

اَظْمَأُ بَعْدَهُ اَبَداً، اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ، اَللّهُمَّ اِنّى آمَنْتُ بِمُحَمَّد صَلَّى

پس از آن هرگز تشنه نشوم که براستى تو بر هر چیز توانایى خدایا من ایمان آورده ام به محمّد صلى

اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَلَمْ اَرَهُ، فَعَرِّفْنى فِى الْجِنانِ وَجْهَهُ، اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مُحَمَّداً

الله علیه وآله و او را ندیده ام پس در بهشت رویش را به من نشان ده خدایا برسان به محمّد

صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ مِنّى، تَحِیَّةً کَثیرَةً وَسَلاماً.

صلى الله علیه و آله از جانب من تحیتى بسیار و سلامى.

آنگاه دعاى «امّ داوود» را بخوان (که در اعمال نیمه ماه رجب ـ صفحه 647 ـ گذشت). سپس این تسبیحات را که پاداش فراوانى دارد،

بخوان:

سُبْحانَ اللهِ قَبْلَ کُلِّ اَحَد، وَ سُبْحانَ اللهِ بَعْدَ کُلِّ اَحَد، وَ سُبْحانَ اللهِ مَعَ

منزه باد خدا پیش ازهر کس و منزه باد خدا پس از هرکس و منزه باد خدا با

کُلِّ اَحَد، وَ سُبْحانَ اللهِ یَبْقى رَبُّنا و یَفْنى کُلُّ أَحَد، وَ سُبْحانَ اللهِ تَسْبیحاً

هرکس و منزه باد خدا که باقى ماند پروردگار ما و فانى شود هرکس و منزه باد خدا تنزیهى

یَفْضُلُ تَسْبیحَ الْمُسَبِّحینَ فَضْلاً کَثیراً قَبْلَ کُلِّ اَحَد، وَ سُبْحانَ اللهِ

که فزونى گیرد بر تسبیح تسبیح گویان فزونى بسیارى پیش از هرکس و منزه باد خدا

تَسْبیحاً یَفْضُلُ تَسْبیحَ الْمُسَبِّحینَ فَضْلاً کَثیراً بَعْدَ کُلِّ اَحَد، وَ سُبْحانَ

تنزیهى که فزونى گیرد برتسبیح تسبیح گویان فزونى بسیارى پس از هر کس و منزه باد

اللهِ تَسْبیحاً یَفْضُلُ تَسْبیحَ الْمُسَبِّحینَ فَضْلاً کَثیراً مَعَ کُلِّ اَحَد، وَسُبْحانَ

خدا تنزیهى که فزونى گیرد بر تسبیح تسبیح گویان فزونى بسیار با هر کس، و منزه باد

اللهِ تَسْبیحاً یَفْضُلُ تَسْبیحَ الْمُسَبِّحینَ فَضْلاً کَثیراً لِرَبِّنَا الْباقى وَیَفْنى کُلُّ

خدا تنزیهى که فزونى گیرد بر تسبیح تسبیح گویان برترى بسیارى براى پروردگار ما که باقى ماند و جز او فانى شود هر

اَحَد، وَ سُبْحانَ اللهِ تَسْبیحاً لا یُحْصى وَ لا یُدْرى وَ لا یُنْسى، وَ لا یَبْلى

 

کس و منزه باد خدا تنزیهى که به شماره در نیاید و دانسته نشود و فراموش نگردد و کهنه نشود

وَ لا یَفْنى وَ لَیْسَ لَهُ مُنْتَهى، وَ سُبْحانَ اللهِ تَسْبیحاً یَدُومُ بِدَوامِهِ، وَ یَبْقى

و فنا نپذیرد و انتهایى برایش نباشد و منزه باد خدا تنزیهى که دوام داشته باشدبه دوام او و باقى ماند

بِبَقآئِهِ فى سِنِى الْعالَمینَ، وَ شُهُورِ الدُّهُورِ، وَ اَیّامِ الدُّنْیا وَ ساعاتِ اللَّیْلِ

به بقاى او در طول سالهاى این جهان و سایر جهانیان و ماههاى این روزگار و هر روزگار و روزهاى دنیا و ساعات شب

وَ النَّهارِ، وَ سُبْحانَ اللهِ اَبَدَ الاَْبَدِ، وَمَعَ الاَْبَدِ مِمّا لا یُحْصیهِ الْعَدَدُ، وَ لا

و روز و منزه باد خدا تا جاویدان است جاوید و و همراه با جاوید بد انسان که شماره اش نتوان کرد و

یُفْنیهِ الاَْمَدُ، وَ لا یَقْطَعُهُ الاَْبَدُ، وَتَبارَکَ اللهُ اَحْسَنُ الْخالِقینَ.

زمان و مدت آن را به فنا نکشاند و قطعش نکند «هرگز» و بزرگ است خدا بهترین آفریدگان.

بار دیگر همین دعا را بخوان، ولى بجاى سُبْحانَ اللّهِ قَبْلَ کلِّ أَحَد، بگو: وَ الْحَمْدُ لِلّه قَبْلَ کُلِّ اَحَد، و هر جا که کلمه سُبْحانَ اللّه دارد; به جاى آن اَلْحَمدُ لِلّه بگو و دعا را تا آخر بخوان.

براى بار سوم از ابتدا شروع کن ولى این بار به جاى سُبْحانَ اللّهِ، بگو: لا إِلهَ إلاّ اللّه. مثلاً بگو: لا إله إلاّ اللّه قَبْلَ کُلِّ أَحَد...

در مرتبه چهارم، دعا را از ابتدا شروع کن و تا آخر بخوان، ولى به جاى سبحان اللّه بگو أللّه اکبر. مثلاً مى گویى: أللّه أکبر قَبلَ کلِّ أحد...

سپس دعاى أللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّأ وَ تَهَیَّأَ را بخوان (که در اعمال شب جمعه، صفحه 966 خواهد آمد).(14)

آنگاه با نهایت خشوع و فروتنى، دعاى چهل و هفتم «صحیفه سجّادیّه» را بخوان که بسیار دعاى گران قدر و ارزشمندى است.(15)

5- دعاى معروف عرفه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.

پر بازدیدترین ها

 بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

آن‌ فاعل‌ غيرمتناهي‌ هم‌،اوّل‌، و مبدأ فاعلي‌ بالذات‌ تمام‌ ماسوي‌ است‌؛ و هم‌، آخِر، و مبدأ غايي‌ بالذات‌همة‌ ماعدي‌. هدفمند بودن‌ نظام‌ هستي‌ ـ كه‌ قرآن‌ تكويني‌ است‌ ـ و نيز هدفدار بودن‌قرآن‌ حكيم‌ ـ كه‌ جهان‌ تدويني‌ است‌ ـ بر اساس‌ دو اسم‌ از اسماي‌ حسناي‌خداوند خواهد بود.
ادله جامعيت و جاودانگي قرآن كريم در نهج البلاغهʁ)

ادله جامعيت و جاودانگي قرآن كريم در نهج البلاغه(1)

نهج البلاغه، اخو القرآن و بهترين و نابترين منبعي است كه مي تواند ره پويان طريق را در شناخت صحيح و حقيقي قرآن مجيد ياري دهد. در نگاه اميرمؤمنان علي عليه السلام، قرآن نسخه اي جامع و جاوداني است كه از نيازهاي بشر براي رسيدن به سرمنزل سعادت و كمال، فروگذار نكرده است. حضرت در موارد گوناگون و به شيوه هاي زيبا و حكيمانه به ترسيم اين ويژگي پرداخته است ؛ در يكي از خطبه هاي نهج البلاغه[1] با استناد به آيات قرآن، جامعيت آن را بوضوح تشريح كرده است.
 بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بهترين‌ وجه‌ معقول‌ آفرينش‌ جهان‌، همانا تجلّي‌ است‌؛ كه‌ از ظريف‌ترين‌ تعبيرهاي‌ قرآني‌ و روايي‌ است‌، چنان‌كه‌ در آية‌ «فلما تجلي‌ ربه‌ للجبل‌ جعله‌ دكّا وخرّ موسي‌ صعقا» آمده‌ است‌. و در جريان‌ معاد هم‌، تلويحاً به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌است‌؛ زيرا، خداوند در آية‌ «قل‌ اءنما علمها عند ربّي‌ لايُجَليها لوقتها الا هو»، تجلية‌ساعت‌ و قيامت‌ را به‌ خود اِسناد داده‌ است‌ و چون‌ در قيامت‌ كبرا و حشر اكبر،تمام‌ اشخاص‌ و اشيا به‌ عنوان‌ مبدأ قابلي‌ حضور و ظهور دارند نه‌ به‌ عنوان‌مبدأ فاعلي‌ ـ زيرا همة‌ آن‌ها، تحت‌ قهر حاكم‌اند ـ بنابراين‌، تنها عامل‌ تجلّي‌قيامت‌، ظهور خود خداوندِ متجلّي‌ خواهد بود.
 اهمیت تاریخ از دیدگاه قرآن و نهج‏ البلاغه

اهمیت تاریخ از دیدگاه قرآن و نهج‏ البلاغه

قرآن پيروان خود را به مطالعه تاريخ گذشتگان فرامى‏ خواند و با تكرار و تأكيد زياد به پيروانش دستورمى ‏دهد به سير و سفر بپردازند و از نزديك نشانه ‏هاى تاريخى را مشاهده نمايند تا انديشه آنها بارور شود و سطح فكر و فرهنگشان ارتقا يابد.
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.
Powered by TayaCMS