او گناهان را به نیکی ها تبدیل میکند

او گناهان را به نیکی ها تبدیل میکند

نتیجه توبه

فی القرآن الکریم إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ‏ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً

«مگر آن كسان كه توبه كنند و ايمان آورند و كارهاى شايسته انجام دهند . خدا بديهايشان را به نيكيها تبدیل مى‏كندو خدا آمرزنده و مهربان است».[1]

یاد خدا

رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: ما جَلسَ قَومٌ يَذْكرونَ اللَّهَ إلّا ناداهُم مُنادٍ مِن السّماءِ: قومُوا فَقد بُدِّلَتْ سيّئاتُكُم حَسَناتٍ وغُفِرَتْ لَكُم جَميعاً

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هيچ گروهى در انجمن خود ياد خدا نمى‏كنند، مگر آن كه ندا دهنده‏اى از آسمان بر آنان ندا مى‏دهد: برخيزيد! كه خداوند گناهان و زشتيهايتان را به نيكى بدل كرد و همه شما را آمرزيد.[1]

یاد خدا در هنگام توبه

لإمامُ الصّادقُ عليه السلام: أوحى‏ اللَّهُ عزّ وجلّ إلى‏ داوودَ النَّبيِّ على‏ نبيّنا وآلهِ وعلَيهِ السّلامُ: يا داوودُ، إنّ عَبديَ المؤمنَ إذا أذْنَبَ ذَنباً ثُمّ رَجعَ وتابَ مِن ذلكَ الذَّنبِ واسْتَحيى‏ مِنّي عندَ ذِكْرِهِ غَفَرْتُ لَهُ، وأنسَيْتُهُ الحَفَظَةَ وأبْدَلْتُهُ الحسَنَةَ، ولا ابالي وأنا أرْحَمُ الرّاحِمينَ.

امام صادق عليه السلام: خداوند عزّوجلّ به داوود پيامبر- كه بر پيامبر ما و خاندانش و بر او درود باد- وحى كرد: اى داوود! هرگاه بنده مؤمن من گناهى كند و سپس از آن گناه برگردد و توبه نمايد و به هنگام ياد كردن از آن گناه از من شرم كند، او را مى‏آمرزم و آن گناه را از ياد فرشتگان نگهبان اعمال مى‏برم و آن را به نيكى بدل مى‏كنم. و از اين كار باكى ندارم كه من مهربانترين مهربانانم.[1]

پرده پوشی خدا

لإمامُ الصّادقُ عليه السلام: «فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ»-: هذهِ فيكُم، إنَّهُ يُؤتى‏ بالمؤمنِ المُذنِبِ يَومَ القيامةِ حتّى‏ يُوقَفَ بينَ يَدَيِ اللَّهِ عزّ وجلّ، فيكونُ هُوَ الّذي يَلِي حِسابَهُ ... حتّى‏ يُوقِفَهُ على‏ سَيّئاتِهِ كُلِّها، كُلُّ ذلكَ يقولُ: أعْرِفُ، فيقولُ: سَتَرْتُها علَيكَ في الدُّنيا وأغْفِرُها لَكَ اليَومَ، أبْدِلوها لِعَبدي حَسَناتٍ. قالَ:فتُرْفَعُ صَحيفَتُهُ للنّاسِ فيقولونَ: سُبحانَ‏اللَّهِ، أمَا كانَتْ لهذا العبدِ سَيّئةٌ واحِدةٌ؟!

امام صادق عليه السلام‏- درباره آيه «خداوند گناهان اينان را به نيكيها بدل مى‏كند»- فرمود: اين آيه درباره شماست. در روز رستاخيز مؤمن گنهكار را آورده، در برابر خداوند عزّوجلّ نگه مى‏دارند و خداوند، خود، به حسابش رسيدگى مى‏كند ... تا آن كه وى را بر همه گناهانش آگاه مى‏سازد و او همواره مى‏گويد: مى‏دانم. پس، خداوند به او مى‏فرمايد: در دنيا گناهان تو را پرده‏پوشى كردم، و امروز آنها را مى‏بخشم. گناهان بنده مرا به نيكى تبديل كنيد.پس، نامه اعمال او در برابر مردم بالا برده مى‏شود. آنها مى‏گويند: سبحان اللَّه! آيا اين بنده حتّى يك گناه هم نداشته است؟![1]

منابع:

  1. الفرقان: 70.
  2. عدّة الداعي: 238.
  3. بحار الأنوار: 6/ 28/ 30.
  4. بحار الأنوار: 7/ 288/ 5.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.

پر بازدیدترین ها

 قرآن درآيينه نهج البلاغه

قرآن درآيينه نهج البلاغه

حضرت على(عليه السلام) در نهج البلاغه، بيش از بيست خطبه را به معرفى قرآن و جايگاه آن اختصاص داده است و گاه بيش از نصف خطبه به تبيين جايگاه قرآن و نقش آن در زندگى مسلمانان و وظيفه آنان در مقابل اين كتاب آسمانى اختصاص يافته كه پرداختن به همه آن ها مجالى ديگر مى طلبد.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 تجلی قرآن در نهج‏ البلاغه

تجلی قرآن در نهج‏ البلاغه

امام(ع) در توصيف پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: «… و دعا الي الحكمة و الموعظة الحسنة»3 كه اشاره است به آيه شريفه: «ادع الي سبيل ربك بالحكمة و الموعظة الحسنة (نحل، 16/125). با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن»
 قرآن در نهج البلاغه

قرآن در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علی علیه السلام در خطبه ای از نهج البلاغه در توصیف این کتاب آسمانی چنین می فرماید: «قرآن نوری است که خاموشی ندارد، چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد، دریایی است که ژرفای آن درک نشود، راهی است که رونده آن گمراه نگردد.
 اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʃ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(3)

از تمام اين جملات استفاده مي‌شود، زماني هم هست كه توبه پذيرفته نيست و راهش مسدود است و آن حالت احتضار و زمان فرا رسيدن مرگ است. فقط جملة آخري كه از نهج البلاغه ذكر شد، ظاهرش اين است كه تا فرا رسيدن مرگ اگرچه حال احتضار باشد، توبه قبول است. آنچه اكنون در جواب اين اشكال به نظر مي‌رسد، اين است كه اين يك جمله تاب مقاومت با نصّ صريح قرآن و جملات ديگر را ندارد، پس بايد گفت مراد به «قبل از مرگ»قبل از حالت احتضار است و فقط حالت احتضار از اين مدت استثنا مي‌شود.
Powered by TayaCMS