این که می گویند در ماه رمضان شیطان در زنجیر است، چقدر مستند است؟

این که می گویند در ماه رمضان شیطان در زنجیر است، چقدر مستند است؟

 

این که می گویند در ماه رمضان شیطان در زنجیر است، چقدر مستند است؟

 

یکی از سخنان پیامبر اسلام(ص) در مورد آثار و برکات ماه مبارک رمضان که در منابع معتبر روایی؛ نظیر کتاب کافی، تهذیب و... آمده است. روایتی است که در آن این جمله آمده است: «آن هنگام که هلال ماه رمضان سر برآورد، شیطان هاى رانده شده به زنجیر کشیده مى شوند». این روایت از طریق امام باقر (ع) از جد بزرگوارش نقل شده است: «أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْن شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یُقْبِلُ بِوَجْهِهِ إِلَى النَّاسِ فَیَقُولُ یَا مَعْشَرَ النَّاسِ إِذَا طَلَعَ هِلَالُ شَهْرِ رَمَضَانَ غُلَّتْ مَرَدَةُ الشَّیَاطِینِ وَ فُتِحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ أَبْوَابُ الْجِنَانِ وَ أَبْوَابُ الرَّحْمَةِ وَ غُلِّقَتْ أَبْوَابُ النَّارِ وَ اسْتُجِیبَ الدُّعَاءُ وَ کَانَ لِلَّهِ فِیهِ عِنْدَ کُلِّ فِطْرٍ عُتَقَاءُ یُعْتِقُهُمُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ وَ یُنَادِی مُنَادٍ کُلَّ لَیْلَةٍ هَلْ مِنْ سَائِلٍ هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ اللَّهُمَّ أَعْطِ کُلَّ مُنْفِقٍ خَلَفاً وَ أَعْطِ کُلَّ مُمْسِکٍ تَلَفاً...»؛  پیامبر خدا (ص) همواره چون به هلال ماه رمضان مى  نگریست، رو به قبله نموده و مى فرمود: «اللهم اهله علینا بالامن و الایمان و السلامة و الاسلام و العافیة المجللة و الرزق الواسع و دفع الاسقام و تلاوة القرآن و العون على الصلاة و الصیام اللهم سلمنا لشهر رمضان و سلمه لنا و تسلمه منا حتى ینقضى شهر رمضان و قد غفرت لنا»؛ خدایا این ماه را بر ما نو کن، با امنیت، ایمان، تندرستى، مسلمانى، عافیت سراپا، روزی فراوان، دفع بیماری، تلاوت قرآن و کمک بر نماز و روزه. خدایا ما را برای رمضان سالم نگهدار و ماه رمضان را برای ما، و بپذیر از ما، تا این که ماه رمضان به اتمام رسد، و ما را آمرزیده باشى.

 

پس آن گاه رو به مردم نموده و مى فرمود: اى مسلمانان! آن هنگام که هلال ماه رمضان سر برآورد، شیطان هاى رانده شده به زنجیر کشیده مى شوند، درهاى آسمان و درهاى بهشت و درهاى رحمت  گشوده، و درهاى دوزخ فرو بسته خواهد شد. خواسته ها بر آورده مى شوند، و هنگام هر افطار خداوند را آزاد شدگانى است که آنان را از آتش دوزخ برهاند، و هر شب نداگرى ندا سر دهد: آیا خواهنده اى هست؟ آیا آمرزش خواهى هست؟ خدایا! هر انفاقگرى را پاداشى جایگزین و هر بخیلى را تباهى ده.

 

بنابر این، چنان که در این روایت آمده، یکی از برکات ماه رمضان این است که شیطانی که هر لحظه در گمراه کردن انسان به کمین نشسته، به بند کشیده شده است.

 

البته، گفتنی است که در بند بودن شیطان، به معنای این نیست که از جانب او هیچ کوشش و تلاشی علیه ما صورت نمی گیرد، این سخن رسول خدا (ص) می تواند کنایه از این باشد که یکی از اسباب و عوامل گناه که شیطان باشد، قدرت اغواگری او در این ماه محدود شده، و این به بدان معنا نیست که چون در بند است نمی تواند کاری انجام دهد! چه بسا انسان در زندان گرفتار است و از همان درون زندان از طرق مختلف، حتی با ایما و اشاره ارتباطش را با بیرون بر قرار می کند. شیطان نیز این گونه است، او اگرچه در بند باشد باز از تلاش و کوشش در گمراه کردن انسان کوتاهی و سستی نمی کند.

 

 شایان توجه است که در واقع همیشه نیز این گونه نیست که شیطان در ارتکاب گناه و معاصی ما صد در صد دخیل و مقصر باشد. بسیاری از گناهانی را که انسان مرتکب می شود، با توجه به گناه و نافرمانی بودنش نسبت به خدا، خود وی انجام می دهد. همان گونه که می دانیم، شیطان هیچ گاه انسان را مجبور به فرمان خویش نمی کند، بلکه طبق صریح قرآن او دعوت به نافرمانی از خدا و دستوراتش می کند،  اما این خود  انسان است که با اختیار خود به جای لبیک به دعوت پیامبران، دعوت شیطان را اجابت می کند، آن وقت او را مقصر می گیرد، در حالی که همین انسان دعوت پیامبران الاهی را نیز در جهت سعادت به همراه داشت.

 

بنابر این، سخن رسول خدا به این معنا نیست که چون شیطان در این ماه در حبس است، پس خیال ما از بابت گناه راحت باشد و یا اگر گناهی انجام می شود، پس معنای در بند بودن شیطان چیست؟

 

منبع : پایگاه عرفان

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.

پر بازدیدترین ها

  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 آيات قرآن در نهج البلاغه

آيات قرآن در نهج البلاغه

وَ لَهُ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ وَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ. (خطبه 182)
 اقتباس های قرآنی در نهج البلاغه

اقتباس های قرآنی در نهج البلاغه

پيوند ناگسستني و همه سويه نهج البلاغه با قرآن کريم، از مسائل حائز اهميت است. يکي از مظاهر اين پيوند، اقتباس هاي قرآني نهج البلاغه است. اهميت بررسي اين اقتباس ها به چند امر باز می گردد: نخست، گونا‌گوني اقتباس هاي قرآني است. دوم، کارکردهاي متفاوت اين اقتباس ها.در اين نوشتار می ‌کوشيم با رويکردي تحليلي اين اقتباس ها را بررسي کنيم. گونه هاي اقتباس قرآني نهج البلاغه عبارت است از: اقتباس کامل، جزئي، متغير، اشاره اي و نهايتاً استنباطي.
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.
 ادله جامعيت و جاودانگي قرآن كريم در نهج البلاغهʂ)

ادله جامعيت و جاودانگي قرآن كريم در نهج البلاغه(2)

آيت الله خويي درباره حجيت ظواهر قرآن كريم كه برخي از علماي حديث [3] بر آن اشكال وارد كرده اند، مي نويسد:«ظواهر قرآن، حجيت و مدركيت دارد و ما مي توانيم در موارد مختلف به معناي ظاهري آن تكيه كرده، آن را مستقلا مورد عمل قرار دهيم و در گفتار و نظريات و استدلالهاي خويش به آن تمسك جوييم ؛ زيرا ظواهر قرآن براي عموم مردم، حجت و مدرك است.»[4] وي سپس پنج دليل را براي اثبات اين موضوع مطرح مي كند.
Powered by TayaCMS