جایگاه صله رحم در فرهنگ اسلامی

جایگاه صله رحم در فرهنگ اسلامی

تعریف صله رحم

اسلام، آدمی را موجودی فرد محور، تنها و جدای از جماعت نمی داند، بلکه او را به طور فطری اجتماعی می شناسد که باید در کنش های متقابل با دیگران، بخش مهمی از نیازهای خویش را برطرف سازد و به رشد و کمال دست یابد. اساساً اسلام، دینی اجتماعی و مبتنی بر قواعد و دستورهای جمعی است که هر گونه فردپرستی، رهبانیت و گوشه گیری در آن ممنوع است. مسئله مشورت، نماز جماعت و جمعه، حج و جهاد، لزوم تشکیل حکومت و بسیاری دیگر از مؤلفه های اجتماعی اسلام، نشان دهنده اهمیت این گونه مسائل در این دین حیات بخش است.

یکی از اموری که آموزه های دینی اهمیت بسیاری برای آن قائل است، مسئله «صله ارحام» است. «صله» از نظر لغت شناسی به معنای پیوستن، احسان و عطاست. «ارحام» نیز جمع «رَحِم» و به معنای عضو خاصی از بدن زن است که محل استقرار فرزند و کانون نشو و نمای طبیعی اوست. خویشاوندان نیز به اعتبار انتساب به یک رحم، «ارحام» خوانده می شوند.

بر اساس روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، خداوند به هنگام خلق رَحِم با خطاب به او فرمود:

من رحمانم و تو رَحِم، اسمت را از اسم خود گرفتم. هر کس با تو بپیوندد، من نیز با او می پیوندم و هر کس از تو جدا شود، من هم از او جدا می شوم.

صله ارحام به معنای «ارتباط با خویشاوندان» اعم از سببی و نسبی است، ولی از آنجا که «صله ارحام» از واجبات دینی بوده و قطع آن از امور حرام به شمار می رود، منظور از خویشاوندی که صله و ارتباط با او واجب و قطع آن حرام است، «هر خویشاوند نسبی است که به خویشی معروف باشد، اگر چه نسب دوری داشته باشد و محرمیتی در میان نباشد.» در تعریف آن گفته اند: «صله رحم» عبارت از نیکی کردن به خویشاوندان و هم دردی و کمک به آنان با جان و مال و هر چه از خیر است که در توان انسان باشد و قطع رحم به آن اموری گفته می شود که مخالف این رویه باشد.

هر کاری که در عرف، پیوند را برساند، صله است، هر چند در کار کوچکی مانند سلام کردنی نیکو یا جواب دادن سلام یا دادن جرعه آب به خویشاوندان باشد.

اهمیت صله رحم

با توجه به آثار ژرف صله رحم در حوزه فردی و اجتماعی و زندگی دنیوی و اخروی انسان، آیات و روایات به طور گسترده بر آن تأکید ورزیده و اهمیت آن را گوشزد کرده اند.

در آیات قرآن، کسانی را که قطع صله ارحام می کنند، در شمار «زیان کاران» قرار داده است:

کسانی که پیمان خدا را پس از محکم ساختن آن می شکنند پیوندهایی که خداوند دستور فرموده است برقرار سازد، قطع و در روی زمین فساد می کنند، زیان کارانند. (بقره: 27)

از امام صادق علیه السلام درباره مفهوم «آنچه را خدا به پیوستنش فرمان داده» که در این آیه آمده است، پرسیده شد. ایشان فرمود: «مراد از امر خدا، صله رحم است و تأویل دیگر آیه، ارتباط شما با امامان معصومین است.» امام سجاد علیه السلام نیز در نصیحت خویش به فرزندان، آنها را از هم نشینی با چند گروه منع می کند که یکی از آنها، کسی است که روابط خویشاوندی را قطع کرده است؛ زیرا آنان در آیات قرآن مشمول لعنت الهی قرار گرفته اند: «بپرهیز از هم نشینی با «قاطع رحم» که من او را در سه جای قرآن، لعنت شده یافتم.» آنجا که خداوند می فرماید:

آیا اگر از (دستورها) رویگردان شوید، جز این انتظار می رود که در زمین فساد و قطع پیوند خویشاوندی کنید؟ اینان همان کسانند که خدا آنان را لعنت کرده است. (محمد: 22 و 23)

در روایات از «صله رحم» به بهترین اعمال پس از ایمان، اولین سخنگوی روز قیامت و بهترین خصلت مؤمن یاد شده و ده ها فضیلت دیگر برای آن شمرده شده است که ذکر همه آنها در مجال این نوشتار نیست.

از سوی دیگر، نکوهش های شدیدی بر ترک پیوند با خویشان آمده که نشان دهنده اهمیت فوق العاده این مسئله در اسلام است.

در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، قطع رحم، «منفورترین عمل» شمرده شده و قاطع رحم «یکی از سه گروهی است که روی بهشت را نمی بیند.» در روایات دیگر، «واگذار شدن انسان به خود از سوی خدا»، «فرود آمدن خشم و انتقام»، «قطع رحمت الهی» و «کیفر اخروی» از پی آمدهای منفی قطع رحم ذکر شده است. نظر به اهمیت ارتباط و پی آمدهای خطرناک ترک خویشاوندی توصیه شده است حتی در صورتی که اقوام انسان از او بریده باشند، یا او را آزار دهند، قطع کامل ارتباط جایز نیست.

بر اساس نقل امام صادق علیه السلام ، مردی خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسید و گفت: «ای رسول خدا، خویشاوندانی دارم که با آنان رفت و آمد دارم، ولی آنها مرا می آزارند. از این رو، تصمیم گرفته ام آنان را رها کنم. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: در این صورت، خداوند هم تو را رها می کند. گفت: پس چه کنم؟ فرمود: به کسی که دست رد به سینه تو زده است، بخشش کن و با کسی که از تو بریده است، پیوند برقرار کن و از کسی که به تو ستم کرده است، درگذر. اگر چنین کنی، خداوند عزوجل در برابر آنها پشتیبان تو خواهد بود».

  • هر که از خویشان خود قطع کرد رحمت خود را خدا زود قطع کرد
  • با رحم پیوند و قدر علم دان تا که یابی ز آتش دوزخ امان
  • هر که از مال خدا چیزی نداد خرمن طاعات خود بر باد داد
  • بی ادب تنها نه خود را داشت بد بلکه آتش در همه آفاق زد

کسی که آداب فردی و اجتماعی و خویشاوندی را که مایه بقای محبت در نسل ها و پایداری جوامع است رعایت نکند، مایه اختلاف افکنی و بحران زایی و از بین بردن سلامت جامعه است.

با ذکر بخش کوچکی از احادیث صله رحم، این پرسش مطرح می شود که چرا اسلام به این مسئله چنین توجهی کرده و بر آن تأکید ورزیده است؟ هرچند در بحث از پی آمدهای صله ارحام، فلسفه این تأکیدها روشن تر خواهد شد، ولی باید گفت بسیاری از مؤلفه های اخلاقی و عوامل رشد و تکامل و اصلاح ملت ها و حکومت ها، در اجتماع معنا پیدا می کند. اصلاح اجتماع، در آغازین قدم از واحدهای کوچک آغاز می شود و تأثیر خود را بر اجتماع های بزرگ تر می گذارد. از این رو، اسلام برای عظمت مسلمانان از این روش به صورت کامل بهره برداری کرده و به اصلاح واحد هایی دستور داده که معمولاً افراد از کمک و عظمت بخشیدن به آن روی گردان نیستند؛ زیرا تقویت بنیه افرادی را توصیه می کند که خونشان در رگ و پوست هم در گردش است. هنگامی که اجتماع های کوچک خویشاوندی نیرومند گردید، اجتماع بزرگ آنها نیز عظمت می یابد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.

پر بازدیدترین ها

 اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʄ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(4)

قرآن مجيد بعد از بيان اين كه منافقين از مؤمنين در قيامت تقاضايي مي كنند و نتيجه نمي گيرند، مي فرمايد: «... أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قالُوا بَلي وَ لكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ حَتَّي جاءَ أَمْرُ اللَّهِ... (حديد/14) مگر ما در دنيا با شما نبوديم؟)اهل ايمان(مي گويند: آري. ليكن شما خويشتن را به فتنه افكنديد و منتظر مانديد و شك آورديد و آرزوها فريبتان داد تا فرمان خدا آمد.»
 قرآن از نگاه امام علي علیه السلام

قرآن از نگاه امام علي علیه السلام

آنچه كه علي (ع) در توصيف جايگاه قرآن بيان داشته اند و تبيين و تفسيري كه از ابعاد كتاب آسماني به دست دادهاند؛ فراتر از آن است كه در اين سطور بگنجد. «تنها در نهج البلاغه آن حضرت (ع) 96 بار كلمة قرآن، كتاب الله، كتاب ربكم و امثال آن تكرار شده است»
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʃ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (3)

ايجاز "حذف" آن است كه كلماتي را در كلام به واسطة وجود قرينه حذف كنند؛ مثل: «جاهدوا في الله حقّ جهاده» (حج: 78)؛ يعني في سبيل الله. آنچه مطلوب نظر بلغا و ادباست، ايجاز قصر است كه به واسطة رعايت آن، مراتب بلاغت تفاوت مي كند، و هر كس بيشتر اين نوع ايجاز را رعايت كند، بليغ تر و عظمت كلام او بيشتر خواهد بود. در آيات قرآن، ايجاز قصر بسيار است؛ از جمله: «الا له الخلق و الامر» (اعراف: 54) - «و اعّدو لهم ما استطعتم من قوّه» (انفال: 60).
 قرآن در نهج البلاغه

قرآن در نهج البلاغه

انسان کامل قرآن مجسم و تکوینی است و هموست که می‏تواند حقیقت قرآن را به صورت کامل معرفی کند. معصومان و یکی از آنان امیرالمؤمنین (ع) انسان‏های کاملند. بنابراین امام علی (ع) سزوارترین فرد برای معرفی قرآن کریم است. در نهج البلاغه قرآن به عنوان کتابی توصیف شده که گویای نظام فاعلی و غایی جهان است.
ادله جامعيت و جاودانگي قرآن كريم در نهج البلاغهʂ)

ادله جامعيت و جاودانگي قرآن كريم در نهج البلاغه(2)

آيت الله خويي درباره حجيت ظواهر قرآن كريم كه برخي از علماي حديث [3] بر آن اشكال وارد كرده اند، مي نويسد:«ظواهر قرآن، حجيت و مدركيت دارد و ما مي توانيم در موارد مختلف به معناي ظاهري آن تكيه كرده، آن را مستقلا مورد عمل قرار دهيم و در گفتار و نظريات و استدلالهاي خويش به آن تمسك جوييم ؛ زيرا ظواهر قرآن براي عموم مردم، حجت و مدرك است.»[4] وي سپس پنج دليل را براي اثبات اين موضوع مطرح مي كند.
Powered by TayaCMS