حکمت 138 نهج البلاغه : ارزش دعا، صدقه و زكات دادن

حکمت 138 نهج البلاغه : ارزش دعا، صدقه و زكات دادن

متن اصلی حکمت 138 نهج البلاغه

موضوع حکمت 138 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 138 نهج البلاغه

138 وَ قَالَ عليه السلام سُوسُوا إِيمَانَكُمْ بِالصَّدَقَةِ وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ وَ ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ بِالدُّعَاءِ

موضوع حکمت 138 نهج البلاغه

ارزش دعا، صدقه و زكات دادن

(اخلاقى، اقتصادى)

ترجمه مرحوم فیض

138- امام عليه السّلام (در ترغيب بصدقه و زكوة و دعا) فرموده است

1- ايمانتان را با صدقه سياست و حفظ نمائيد (كه صدقه نشانه كمال ايمان است و مؤمن براى پاداش با نيّت پاك بآن مى شتابد) 2- و داراييهاتان را با زكوة دادن در پناه در آوريد (چون اگر ندهيد بفقراء و مستمندان خيانت كرده ايد و شايسته است كه از بين برود) 3- و گرفتاريهاى پى در پى را با دعاء و درخواست دور نمائيد.

( . ترجمه مرحوم فیض، ج 6 ص 1154)

ترجمه مرحوم شهیدی

146 [و فرمود:] ايمان خود را با صدقه نگاه داريد، و مالهاتان را با زكات دادن، و موجهاى بلا را با دعا برانيد.

( . ترجمه مرحوم شهیدی، ص 386)

شرح ابن میثم

133- و قال عليه السّلام:

سُوسُوا إِيمَانَكُمْ بِالصَّدَقَةِ وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ- وَ ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ بِالدُّعَاءِ

اللغة

سوسوا: أى املكوا.

المعنى

و ذلك أنّ الصدقة من الإيمان التامّ مملكه و حفظه لا يكون بدونها، و أمّا تحصين المال بالزكاة فلأنّ منعها إنّما يكون عن البخل و شدّة الحرص و ذلك باعث لمستحقّها على ذمّه و داع للخلق إلى التسبّب في أذاه فكان مانعها متعرّضا بذلك لتلف ماله و بأدائها محصّنا له. و استعار لفظ الأمواج للحوادث المتواترة و قد مرّ أنّ الدعاء بإخلاص مما يعدّ النفس للإجابة بالمطلوب. و غرضه الحثّ على الصدقة و الزكاة و الدعاء.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 320 و 321)

ترجمه شرح ابن میثم

133- امام (ع) فرمود:

سُوسُوا إِيمَانَكُمْ بِالصَّدَقَةِ وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ- وَ ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ بِالدُّعَاءِ

لغت

سوسوا: نگهدارى كنيد

ترجمه

«ايمانتان را به وسيله صدقه نگهدارى كنيد و اموالتان را با دادن زكات محفوظ بداريد، و موجهاى بلا را با دعا از خود برانيد».

شرح

توضيح آن كه صدقه نسبت به ايمان كامل به منزله نگهبان است، و حفظ ايمان بدون صدقه ممكن نيست، و امّا پاسدارى مال به وسيله زكات از آن جهت است كه ندادن زكات حاكى از بخل و زيادى طمع است و اين انگيزه مى شود تا مستحق زكات، صاحب مال را نكوهش كند و مردم در صدد آزار او برآيند، پس مانع زكات بدان وسيله مال خود را در معرض تلف قرار داده، و با دادن زكات آن را از تلف نگه داشته است. كلمه: «امواج» را از پيشامدهاى پياپى استعاره آورده است و قبلا گذشت كه دعا از روى خلوص از جمله عواملى است كه نفس را براى اجابت خواسته خود، آماده مى سازد.

هدف امام (ع) از اين بيان، وادار سازى به دادن صدقه، زكات و دعا كردن است.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 542)

شرح مرحوم مغنیه

145- سوسوا إيمانكم بالصّدقة، و حصّنوا أموالكم بالزّكاة و ادفعوا أمواج البلاء بالدّعاء.

المعنى

سوسوا إيمانكم أي اعملوا بمقتضاه و انتفعوا به، و المعنى لا إيمان يجدي بلا بذل تماما كما لا بذل ينفع بلا إيمان (و حصّنوا أموالكم بالزكاة) قال ميثم في شرحه: من منع الزكاة فقد عرّض أمواله للتلف، لأن الفقراء لا يسكتون عنه (توفي هذا الشارح سنة 679 ه) أما الدعاء فقد سبق الكلام حوله منذ قليل في الحكمة 134.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 310)

شرح شیخ عباس قمی

141- سوسوا إيمانكم بالصّدقة، و حصّنوا أموالكم بالزّكاة، و ادفعوا أمواج البلاء بالدّعاء. سوسوا: أي املكوا. و ذلك أنّ الصدقة من الإيمان التامّ مملكه و حفظه لا يكون بدونها، و قد ورد في الصدقة و الزكاة و الدعاء ما لا يخفى.

و في الحديث: إنّ الدعاء يردّ البلاء و قد أبرم إبراما.

( . شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص120)

شرح منهاج البراعة خویی

الثامنة و الثلاثون بعد المائة من حكمه عليه السّلام

(138) و قال عليه السّلام: سوسوا إيمانكم بالصّدقة، و حصّنوا أموالكم بالزّكاة، و ادفعوا أمواج البلاء بالدّعاء.

اللغة

(ساس) القوم: دبّرهم، ساس الأمر: قام به- المنجد.

الاعراب

سوسوا: جمع الأمر الحاضر من ساس يسوس، و إيمانكم مفعوله.

المعنى

الإيمان سراج القلب و نوره الّذي يتلألأ على المشاعر و الحواسّ و الأعضاء فيضيئها، و أمارة ضيائها أنها تعمل عملها اللّائق بها، فتفهم الحق و تحسّ احساسا ايمانيا، و تعمل بالخير و تدعو إليه، فلا بدّ من تدبيره و القيام بأمره و حفظه عن الضعف و الانطفاء.

و الإنفاق في سبيل اللَّه و الصدقة للّه يزيده ضياء و نورا، و أداء الزكاة موجب لاستغناء الفقراء و عفافهم عن مدّ أيديهم إلى أموال أصحاب الزكاة، مضافا إلى أنّ أداء الزكاة يحصن المال بلطف من اللَّه و حفظه عن التلف و السرقة و الحرقة.

و الدّعاء إلى اللَّه لدفع البلايا و رفعها من الدّعاء المستجاب كما ورد في كثير من الأخبار و نصّ عليه الكتاب فقال اللَّه تعالى: «قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ»

الترجمة

فرمود: إيمان خود را بوسيله صدقه دادن حفظ كنيد، و أموال خود را با پرداخت زكاة نگهدارى نمائيد و بيمه كنيد، و امواج بلا را بوسيله دعاء از خود دور كنيد.

  • تصدّق كن از بهر ايمان خود زكاتت بده حفظ كن مال خود
  • بگردان تو موج بلا با دعاءبدرگاه حق بازگو حال خود

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص215و216)

شرح لاهیجی

(167) و قال (- ع- ) سوسوا ايمانكم بالصّدقة و حصّنوا اموالكم بالزّكوة و ادفعوا امواج البلاء بالدّعاء يعنى و گفت (- ع- ) كه مالك گرديد ايمان شما را بصدقه دادن زيرا كه صدقه دفع ميكند بلاهاى عظيمه را كه نزول آن بيرون ميكند ايمان را از دست مؤمن و محافظت كنيد اموال شما را از نقصان يافتن بزكوة دادن زيرا كه زكاة موجب زيادتى اموالست و دفع كنيد موجهاى بلا را بدعا كردن زيرا كه تضرّع و زارى بدرگاه خدا موجب دفع بلا است

( . شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 306)

شرح ابن ابی الحدید

142: سُوسُوا إِيمَانَكُمْ بِالصَّدَقَةِ وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ- وَ ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ بِالدُّعَاءِ قد تقدم الكلام في الصدقة و الزكاة و الدعاء- فلا معنى لإعادة القول في ذلك

( . شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 345)

شرح نهج البلاغه منظوم

[140] و قال عليه السّلام:

سوسوا ايمانكم بالصّدقة، و حصّنوا أموالكم بالزّكاة، و ادفعوا أمواج البلاء بالدّعآء.

ترجمه

ايمانتان را با دادن صدقه سياست و نگهدارى كنيد (همان طور كه شخص سياست مدار با رأى صائب كشور را حفظ ميكند) و اموالتان را با دادن زكاة در پناه گيريد، و موجهاى بلا را با دعاء از خويش دفع دهيد.

نظم

  • چو ايمان در درون دارد تحقّقگشايد مرد دست اندر تصدّق
  • كنيد انفاق چون دينار و درهمشود ايمانتان را پايه محكم
  • شما را مال در عرض و تباهى استزكاة از بهر آن نيكو پناهى است
  • اداى حقّ حق چون از ديانتكند انسان كند مالش صيانت
  • چو درياى محن گرديد پر موجبسرتان شد بلا و فتنه در اوج
  • بلا را با دعا بايست بستنره و امواج آن درهم شكستن
  • چو خواند مرد در سختى دعا راخدا در دم بگرداند بلا را

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص170)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.

پر بازدیدترین ها

 بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

آن‌ فاعل‌ غيرمتناهي‌ هم‌،اوّل‌، و مبدأ فاعلي‌ بالذات‌ تمام‌ ماسوي‌ است‌؛ و هم‌، آخِر، و مبدأ غايي‌ بالذات‌همة‌ ماعدي‌. هدفمند بودن‌ نظام‌ هستي‌ ـ كه‌ قرآن‌ تكويني‌ است‌ ـ و نيز هدفدار بودن‌قرآن‌ حكيم‌ ـ كه‌ جهان‌ تدويني‌ است‌ ـ بر اساس‌ دو اسم‌ از اسماي‌ حسناي‌خداوند خواهد بود.
 بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بهترين‌ وجه‌ معقول‌ آفرينش‌ جهان‌، همانا تجلّي‌ است‌؛ كه‌ از ظريف‌ترين‌ تعبيرهاي‌ قرآني‌ و روايي‌ است‌، چنان‌كه‌ در آية‌ «فلما تجلي‌ ربه‌ للجبل‌ جعله‌ دكّا وخرّ موسي‌ صعقا» آمده‌ است‌. و در جريان‌ معاد هم‌، تلويحاً به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌است‌؛ زيرا، خداوند در آية‌ «قل‌ اءنما علمها عند ربّي‌ لايُجَليها لوقتها الا هو»، تجلية‌ساعت‌ و قيامت‌ را به‌ خود اِسناد داده‌ است‌ و چون‌ در قيامت‌ كبرا و حشر اكبر،تمام‌ اشخاص‌ و اشيا به‌ عنوان‌ مبدأ قابلي‌ حضور و ظهور دارند نه‌ به‌ عنوان‌مبدأ فاعلي‌ ـ زيرا همة‌ آن‌ها، تحت‌ قهر حاكم‌اند ـ بنابراين‌، تنها عامل‌ تجلّي‌قيامت‌، ظهور خود خداوندِ متجلّي‌ خواهد بود.
 بررسي‌ نظام‌ داخلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ داخلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

همين‌ معنا، درباره‌ قرآن‌ تدويني‌ ـنيزـ صادق‌ است‌. يعني‌ اگر كسي‌درباره‌ نظام‌ معرفتي‌ قرآن‌ ـ كه‌ جهان‌ علمي‌ است‌ ـ صحيح‌ بيانديشد و پرسش‌استواري‌ ارايه‌ كند، پاسخ‌ صائب‌ خود را از قرآن‌ كريم‌ دريافت‌ مي‌كند؛ ولي‌اگر كسي‌ در اين‌ باره‌ درست‌ فكر نكند، و سؤال‌ متقن‌ و مشخصي‌ را عرضه‌ندارد، اصلاً پاسخي‌ از قرآن‌ نمي‌شنود؛ و اگر در اثر خامي‌ و كژ راهه‌ رفتن‌،سؤال‌ ناصوابي‌ را مطرح‌ كند، پاسخ‌ غلطي‌ را بر قرآن‌ صائب‌ صامت‌ تحميل‌ مي‌كند.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʂ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(2)

در نامه يي كه علي (علیه السلام) به قثم بن عباس بن عبدالمطلب حاكم مكه نوشته اند، مي فرمايد: «وَ لَنْ يَفُوزَ بِالْخَيْرِ اِلاّ عامِلُهُ وَ لا يُجْزي جَزاءَ الشَّرِّ اِلاّ فاعِلُهُ؛ (نامه 33) و هرگز به خير و نيكي نرسد مگر نيكوكار و هرگز كيفر بدي نبيند مگر بدكردار.»
 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
Powered by TayaCMS