حکمت 289 نهج البلاغه : ضرورت عبرت گرفتن

حکمت 289 نهج البلاغه : ضرورت عبرت گرفتن

متن اصلی حکمت 289 نهج البلاغه

موضوع حکمت 289 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 289 نهج البلاغه

289 وَ قَالَ عليه السلام مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ

موضوع حکمت 289 نهج البلاغه

ضرورت عبرت گرفتن

(اخلاقى، اجتماعى)

ترجمه مرحوم فیض

289- امام عليه السّلام (در باره پند نپذيرفتن) فرموده است 1- چه بسيار است عبرتها و پندها (از روزگار و پند دهندگان) و چه كم است پند پذيرفتن

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1230)

ترجمه مرحوم شهیدی

297 [و فرمود:] پندها چه بسيار است و پند گرفتن چه اندك به شمار.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 415)

شرح ابن میثم

281- و قال عليه السّلام:

مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ

المعنى

أراد بالعبر محالّ الاعتبار و هو في معرض التوبيخ للسامعين على ترك الاعتبار.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 394 و 395)

ترجمه شرح ابن میثم

281- امام (ع) فرمود:

مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ

ترجمه

«چه قدر پند و عبرتها فراوان و پند پذيرى اندك است»

شرح

مقصود امام (ع) از عبرتها، جاى عبرت گرفتن است، در صدد سرزنش شنوندگان است كه چرا پند نمى گيرند.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 668 و 669)

شرح مرحوم مغنیه

297- ما أكثر العبر و أقلّ الاعتبار.

المعنى

الاعتبار أي المعتبرون. و كل الحياة- ما تقدم منها و ما تأخر- عبر نافعة، وعظات بالغة. و لا من يخشى و يعتبر. و سبق القول في ذلك، و ان السر في قلة الاعتبار أن الانسان في الأغلب يقاد بعاطفته لا بدينه و عقله.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 396 و 397)

شرح شیخ عباس قمی

307- ما أكثر العبر و أقلّ الاعتبار.«» ما أوجز هذه الكلمة و ما أعظم فائدتها و لا ريب أنّ العبر كثيرة جدّا، بل كلّ شي ء في الوجود ففيه عبرة، و لا ريب أنّ المعتبرين بها قليلون، و أنّ الناس قد غلب عليهم الجهل و الهوى، و أرداهم حبّ الدنيا، و أسكرهم خمرها، و أنّ اليقين في الأصل ضعيف عندهم، و لو لا ضعفه لكانت أحوالهم غير هذه الأحوال

( . شرح حکم نهج البلاغه، . ص230و231)

شرح منهاج البراعة خویی

(286) و قال عليه السّلام: ما أكثر العبر و أقلّ الإعتبار.

المعنى

اقتبس هذه الحكمة من قوله تعالى «وَ كَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ».

الترجمة

وه چه بسيار است عبرت انگيز، و چه اندك است عبرت گير.

  • چه بسيار است عبرت خيز و درمان چه كم آن كس كه عبرت گيرد از آن

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 289)

شرح لاهیجی

(332) و قال (- ع- ) ما اكثر العبر و اقلّ الاعتبار يعنى گفت (- ع- ) كه چه بسيار است اسباب عبرت و چه اندكست عبرت گرفتن

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 319)

شرح ابن ابی الحدید

303: مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ ما أوجز هذه الكلمة و ما أعظم فائدتها- و لا ريب أن العبر كثيرة جدا- بل كل شي ء في الوجود ففيه عبرة- و لا ريب أن المعتبرين بها قليلون- و أن الناس قد غلب عليهم الجهل و الهوى- و أرداهم حب الدنيا و أسكرهم خمرها- و إن اليقين في الأصل ضعيف عندهم- و لو لا ضعفه لكانت أحوالهم غير هذه الأحوال

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 19، ص 203)

شرح نهج البلاغه منظوم

[288] و قال عليه السّلام:

ما اكثر العبر و أقلّ الإعتبار.

ترجمه

چه بسيار است عبرتها و چه قدر كم است عبرت گرفتنها است.

نظم

  • جهان در چشم مرد با بصيرتپر است از پند و از اندرز و عبرت
  • بود كم ليكن آن كو پند گيردبدل اندرز و عبرت در پذيرد
  • بود اسباب عبرت گر چه بسيارولى گيراى عبرت نيست در كار
  • نگر در پارس اندر تخت جمشيدكه روزى همسرى كردى بخورشيد
  • كنون از گردش چرخ دورنگى از آن مانده ستون و تخته سنگى
  • اثر پيدا نه از جمشيد و نى جام ز كيكاوس و كيخسرو نه فرجام
  • ببين فرعون را كاندر لب نيلبساطى گستراندى ميل در ميل
  • نه از فرعون و از قصرش اثرها است نه از كسرا و ايوانش خبرها است
  • بنوشروان چرا سدّ راه چاره استچرا فرش بهارستانش پاره است
  • كجا نعمان شد و كاخ خور نق كجا تبّع شد و آن تاج و بيدق
  • تمامى مارشان اندر بيوت استمكانشان جاى جغد و عنكبوت است
  • بعبرت لوح آنان گر بخوانى بسوى اعتبار اسبى جهانى

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 75 و 76)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.

پر بازدیدترین ها

 اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʂ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(2)

علي (علیه السلام) در نامه يي به يكي از عمّالش مي نويسد: «فَكَأَنَّكَ قَدْ بَلَغْتَ الْمَدي وَ دُفِنْتَ تَحْتَ الثَّري وَ عُرِضَتْ عَلَيْكَ اَعْمالُكَ بِالمَحَلِّ الَّذي ينُارِي الظّالِمُ فيهِ بِالحَسْرَةِ وَ يَتَمَنَّي الْمُضَيِّعُ فيهِ الرَّجْعَةَ؛ (نامة 41) به آن ماند كه تو به آخرت رسيده يي و زير خاك پنهان گشته يي و كردارت به تو نمايانده شده است در جايي كه ستمگر به صداي بلند، دريغ مي گويد و تبهكار آرزوي برگشت به دنيا مي كند.»
 برخی مستندات قرآنی نهج ‏البلاغه

برخی مستندات قرآنی نهج ‏البلاغه

وهمانا امامان تدبيركنندگان امر خداوند برمردمان وكارگزاران بربندگان اويند. كسي به بهشت نرود جز اينكه او را شناخته باشند و او نيز آنان را بشناسد و به آتش درنيايد جز آنكس كه منكر آنان بوده و ايشان نيز او را نپذيرفته و محرم ندانند.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 نهج البلاغه و قرآن

نهج البلاغه و قرآن

حضرت علی(ع) می فرماید: «کتاب ربکم فیکم: مبیناً حلاله و حرامه و فرائضه و فضائله...»«کتاب پروردگار میان شماست؛ که بیان کننده حلال و حرام، واجب و مستحب، ناسخ و منسوخ، مباح و ممنوع، خاص و عام، پندها و مثل ها، مطلق و مقید، محکم و متشابه می باشد، عبارات مجمل خود را تفسیر و نکات پیچیدۀ خود را روشن می کند؛ از واجباتی که پیمان شناسایی آن را گرفت و مستحباتی که آگاهی از آنها لازم نیست. قسمتی از احکام دینی در قرآن واجب شمرده شد .»
 قرآن درآيينه نهج البلاغه

قرآن درآيينه نهج البلاغه

حضرت على(عليه السلام) در نهج البلاغه، بيش از بيست خطبه را به معرفى قرآن و جايگاه آن اختصاص داده است و گاه بيش از نصف خطبه به تبيين جايگاه قرآن و نقش آن در زندگى مسلمانان و وظيفه آنان در مقابل اين كتاب آسمانى اختصاص يافته كه پرداختن به همه آن ها مجالى ديگر مى طلبد.
Powered by TayaCMS