حکمت 292 نهج البلاغه : شگفتی روزی بندگان

حکمت 292 نهج البلاغه : شگفتی روزی بندگان

متن اصلی حکمت 292 نهج البلاغه

موضوع حکمت 292 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 292 نهج البلاغه

292 وَ سُئِلَ عليه السلام كَيْفَ يُحَاسِبُ اللَّهُ الْخَلْقَ عَلَى كَثْرَتِهِمْ فَقَالَ عليه السلام كَمَا يَرْزُقُهُمْ عَلَى كَثْرَتِهِمْ فَقِيلَ كَيْفَ يُحَاسِبُهُمْ وَ لَا يَرَوْنَهُ فَقَالَ عليه السلام كَمَا يَرْزُقُهُمْ وَ لَا يَرَوْنَهُ

موضوع حکمت 292 نهج البلاغه

شگفتى روزى بندگان

(اعتقادى) و درود خدا بر او، فرمود: (از امام پرسيدند چگونه خدا با فراوانى انسان ها به حسابشان رسيدگى مى كند پاسخ داد:) آن

ترجمه مرحوم فیض

292- از امام عليه السّلام پرسيدند: چگونه خدا (در روز رستخيز) از مخلوق با بسيارى ايشان حساب و باز پرسى مى نمايد آن حضرت (در باره توانائى خدا بهمه چيز) فرمود: 1- همانطورى كه آنها را با بسياريشان روزى مى دهد، پرسيدند چگونه از آنان باز پرسى ميكند و آنها او را نمى بينند فرمود: 2- همانطور كه ايشان را روزى مى دهد و او را نمى بينند (پس جاى شگفت نيست، زيرا همانطور كه تو مى بينى كه خدا همه بندگانش را روزى مى دهد بدون آنكه او را ببينند همانطور توانا است كه از آنها باز پرسى نمايد).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1231)

ترجمه مرحوم شهیدی

300 [و از او پرسيدند: خدا چگونه حساب مردم را مى رسد با بسيار بودن آنان فرمود:] چنان كه روزى شان مى دهد با فراوان بودنشان. [پرسيدند: چگونه حسابشان را مى رسد و او را نمى بينند فرمود:] چنان كه روزى شان مى دهد و او را نمى بينند.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 415)

شرح ابن میثم

284- و سئل عليه السّلام: كيف يحاسب اللّه الخلق على كثرتهم

فقال عليه السّلام: كَمَا يَرْزُقُهُمْ عَلَى كَثْرَتِهِمْ- فقيل: كيف يحاسبهم و لا يرونه فقال عليه السّلام: كَمَا يَرْزُقُهُمْ وَ لَا يَرَوْنَهُ

المعنى

شبّه كيفيّة محاسبته تعالى للخلق على كثرتهم بكيفيّة رزقه لهم على كثرتهم و جعل هذا أصلا في التشبيه لظهوره، و علم السائل به. و كذلك تشبيه كيفيّة محاسبته لهم مع عدم رؤيتهم له بكيفيّة رزقه لهم من غير رؤية. و وجه الشبه في الموضعين إمكان ذلك منه تعالى لشمول قدرته و عدم حاجته في شي ء إلى شي ء.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 395)

ترجمه شرح ابن میثم

284- از امام (ع) پرسيدند: چگونه خداوند با كثرت مردم از آنها حساب و پرسش مى كند فرمود:

كَمَا يَرْزُقُهُمْ عَلَى كَثْرَتِهِمْ- فَقِيلَ كَيْفَ يُحَاسِبُهُمْ وَ لَا يَرَوْنَهُ فَقَالَ ع كَمَا يَرْزُقُهُمْ وَ لَا يَرَوْنَهُ

ترجمه

«همان طورى كه با همه كثرتشان به آنان روزى مى دهد» آن گاه پرسيدند: با اين كه نمى بيند چگونه از حساب آنها مى پرسد فرمود: «همان طورى كه به آنها روزى مى دهد و او را نمى بينند.»

شرح

چگونگى محاسبه خلايق را با كثرت جمعيّت، تشبيه به كيفيت روزى رسانى به آنها با كثرت جمعيّت، فرموده است، و اين مطلب را به دليل روشنى و آگاهى سائل از آن، در تشبيه، اصل [مشبه به ] قرار داده است. و همين طور، كيفيت محاسبه آنها را با نديدن خداوند توسط آنان به كيفيّت روزى رسانى بدانها بدون رؤيت، تشبيه كرده است، و وجه شبه در هر دو مورد، ممكن بودن مطلب است با توجّه به فراگيرى قدرت او و بى نيازى در موردى به چيز ديگر.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 670)

شرح مرحوم مغنیه

300- و سئل (كيف يحاسب اللّه الخلق على كثرتهم) فقال: كما يرزقهم على كثرتهم، فقيل كيف يحاسبهم و لا يرونه. فقال: كما يرزقهم و لا يرونه.

المعنى

اللّه سبحانه على كل شي ء قدير، يرزق العباد في لحظة، و يحاسبهم كذلك.. يدرك الأبصار و لا تدركه رازقا و محاسبا، لأنه تعالى ليس مادة تحس. و في أسفار الملا صدرا «في قدرة اللّه تعالى أن يكشف الخلائق في لحظة واحدة، و يعلم جميع أعمالهم و ميزان حسناتهم و سيئاتهم. و يصح هذا تفسيرا للآية 62 من سورة الانعام «ألا له الحكم و هو أسرع الحاسبين» و الآية 50 من سورة القمر «و ما أمرنا إلا واحدة كلمح بالبصر».

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 398)

شرح شیخ عباس قمی

 

شرح منهاج البراعة خویی

(289) و سئل عليه السّلام: كيف يحاسب اللَّه الخلق على كثرتهم فقال عليه السّلام: كما يرزقهم على كثرتهم، فقيل: كيف يحاسبهم و لا يرونه فقال عليه السّلام: كما يرزقهم و لا يرونه.

المعنى

محاسبة اللَّه خلقه كرزقه إيّاهم من فعل اللَّه العامّ التامّ الّذي لا يدرك العقل كنهه و لا يحيط به الانسان علما مثل إبداع اللَّه لوجود العالم، و خلقه لبني آدم، فطرح هذه المسائل ربما كان من أهل النفاق المتعنتين الّذين ابتلى بهم أمير المؤمنين عليه السّلام فكان جوابه إفحاما لهم و إقناعا للعامّة و للحاضرين في محضر السؤال.

قال الشارح المعتزلي: هذا جواب صحيح لأنّه تعالى لا يرزقهم على الترتيب أعنى واحدا بعد واحد، و إنما يرزقهم جميعا دفعة واحدة، و كذلك تكون محاسبتهم يوم القيامة- إلى أن قال: فان قلت: فقد ورد أنهم يمكثون في الحساب ألف سنة و قيل أكثر من ذلك فكيف يجمع بين ما ورد في الخبر و بين قولكم «إنّ حسابهم يكون ضربة واحدة» و لا ريب أنّ الأخبار تدلّ على أنّ الحساب يكون لواحد بعد واحد.

قلت: إنّ أخبار الاحاد لا يعمل عليها، لا سيّما الأخبار الواردة في حديث الحساب و النار و الجنّة، فانّ المحدّثين طعنوا في أكثرها، و قالوا: إنها موضوعة- إلخ.

أقول: يرد عليه ما يلي: 1- لا يدلّ كلامه عليه السّلام على أنّ الحساب لجميع الخلائق يقع دفعة واحدة كما أنّ رزق اللَّه لهم لا يقع دفعة واحدة، فانّ الخلق و الرزق أمر تدريجي من بدو خلق آدم إلى فناء آخر امّة من بني آدم، يقدّر مدّته بمائة ألف سنة، و اللَّه بحقيقتها أعلم و الخلائق كلّهم مجموعون ليوم الدّين فان كان حسابهم كرزقهم فلا بدّ و أن يقع المحاسبة بمقدار طول مدّة الرزق، و هو مقدار عمر بقاء البشر في الدّنيا.

2- أنّ مدّة يوم القيامة قدّرت بخمسين ألف سنة في قوله تعالى: «تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ»- 4- المعارج».

الترجمة

از حضرتش سؤال شد خداوند چگونه همه مردم را با اين كثرت محاسبه كند در پاسخ فرمود: چنانچه با اين كثرت به آنها روزى دهد، گفته شد: چگونه آنها را حساب رسد با اين كه وى را نتوانند ديد فرمود: چنانچه ناديده به آنها روزي دهد.

  • شد سؤال از علي چگونه خدابحساب بشر رسد يكجا
  • گفت: چونان كه بر گروه بشررزق و روزي رسانده سرتاسر
  • گفته شد: چون رسد حساب بشر از پس غيب بى نگاه و نظر
  • گفت: چونان كه هر دم از پس غيبروزي آرد بخلق بي شك و ريب

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 390 - 392)

شرح لاهیجی

(335) و سئل (- ع- ) كيف يحاسب اللّه الخلق على كثرتهم فقال كما يرزقهم على كثرتهم يعنى و پرسيده شد كه چگونه حساب مى كشد خدا از خلق با بسيار بودن ايشان پس گفت (- ع- ) مثل اين كه روزى مى دهد بايشان با بسيار بودن ايشان

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 319)

(336) قيل فكيف يحاسبهم و لا يرونه قال كما يرزقهم و لا يرونه يعنى گفته شد پس چگونه حساب مى كشد از ايشان و حال آن كه ايشان نمى بينند او را و گفت (- ع- ) مثل اين كه روزى مى دهد بايشان و حال آن كه ايشان نمى بينند او را

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 319)

شرح ابن ابی الحدید

306:> وَ سُئِلَ ع كَيْفَ يُحَاسِبُ اللَّهُ الْخَلْقَ عَلَى كَثْرَتِهِمْ- فَقَالَ كَمَا يَرْزُقُهُمْ عَلَى كَثْرَتِهِمْ- فَقِيلَ كَيْفَ يُحَاسِبُهُمْ وَ لَا يَرَوْنَهُ- فَقَالَ كَمَا يَرْزُقُهُمْ وَ لَا يَرَوْنَهُ هذا جواب صحيح- لأنه تعالى لا يرزقهم على الترتيب- أعني واحدا بعد واحد- و إنما يرزقهم جميعهم دفعة واحدة- و كذلك تكون محاسبتهم يوم القيامة- . و الجواب الثاني صحيح أيضا- لأنه إذا صح أن يرزقنا و لا نرى الرازق- صح أن يحاسبنا و لا نرى المحاسب- . فإن قلت فقد ورد أنهم يمكثون في الحساب ألف سنة- و قيل أكثر من ذلك- فكيف يجمع بين ما ورد في الخبر و بين قولكم- إن حسابهم يكون ضربة واحدة- و لا ريب أن الأخبار- تدل على أن الحساب يكون لواحد بعد واحد- . قلت إن أخبار الآحاد لا يعمل عليها- لا سيما الأخبار الواردة- في حديث الحساب و النار و الجنة- فإن المحدثين طعنوا في أكثرها- و قالوا إنها موضوعة- و جملة الأمر أنه ليس هناك تكليف- فيقال إن ترتيب المحاسبة في زمان طويل جدا- يتضمن لطفا في التكليف فيفعله الباري تعالى لذلك- و إنما الغرض من المحاسبة- صدق الوعد و ما سبق من القول- و الكتاب العزيز لم ينطق إلا بالمحاسبة مجملة- فوجب القول بالمتيقن المعلوم فيها- و رفض ما لم يثبت

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 19، ص 206)

شرح نهج البلاغه منظوم

[291] و سئل عليه السّلام: كيف يحاسب اللّه الخلق على كثرتهم فقال: كما يرزقهم على كثرتهم، فقيل: كيف يحاسبهم و لا يرونه فقال: كما يرزقهم و لا يرونه.

ترجمه

از آن حضرت عليه السّلام پرسيده شد: چگونه خدا مردم را با بسياريشان حساب مى كشد فرمود: همان طور كه با بسياريشان به آنها روزى مى دهد، پرسيده شد: چطور از آنها حساب مى كشد و حال آنكه آنها را نمى بيند، فرمود: همان طور كه به آنها روزى مى دهد و آنها را نمى بيند.

نظم

  • از آن حضرت يكى روزى بپرسيدكه اى در چرخ دانش مهر امّيد
  • چو بسيارند مردم روز محشرچسان پرسد از آنان ذات داور
  • محاسب يك خلايق بى شماراندچسان گفتارشان در دفتر آرند
  • بگفت آن سانكه حقشان داده ارزاقكند از خود حق اينسان هر حق احقاق
  • بگفت از ديدن حق اند محرومكند حق چون حقوق خويش معلوم
  • بگفت آن سانكه روزى مى رساندبخلق و خلق ديدارش نداند
  • دهد روزىّ و از مردم نهان استنهان است و حساب آسان چنان است
  • خداى خلق جسمى ديدنى نيستبكم يا كيف او سنجيدنى نيست
  • گه رزق و حساب آن ذات انورنهان باشد بدنيا تا بمحشر

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 78)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.

پر بازدیدترین ها

 بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بهترين‌ وجه‌ معقول‌ آفرينش‌ جهان‌، همانا تجلّي‌ است‌؛ كه‌ از ظريف‌ترين‌ تعبيرهاي‌ قرآني‌ و روايي‌ است‌، چنان‌كه‌ در آية‌ «فلما تجلي‌ ربه‌ للجبل‌ جعله‌ دكّا وخرّ موسي‌ صعقا» آمده‌ است‌. و در جريان‌ معاد هم‌، تلويحاً به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌است‌؛ زيرا، خداوند در آية‌ «قل‌ اءنما علمها عند ربّي‌ لايُجَليها لوقتها الا هو»، تجلية‌ساعت‌ و قيامت‌ را به‌ خود اِسناد داده‌ است‌ و چون‌ در قيامت‌ كبرا و حشر اكبر،تمام‌ اشخاص‌ و اشيا به‌ عنوان‌ مبدأ قابلي‌ حضور و ظهور دارند نه‌ به‌ عنوان‌مبدأ فاعلي‌ ـ زيرا همة‌ آن‌ها، تحت‌ قهر حاكم‌اند ـ بنابراين‌، تنها عامل‌ تجلّي‌قيامت‌، ظهور خود خداوندِ متجلّي‌ خواهد بود.
 بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

آن‌ فاعل‌ غيرمتناهي‌ هم‌،اوّل‌، و مبدأ فاعلي‌ بالذات‌ تمام‌ ماسوي‌ است‌؛ و هم‌، آخِر، و مبدأ غايي‌ بالذات‌همة‌ ماعدي‌. هدفمند بودن‌ نظام‌ هستي‌ ـ كه‌ قرآن‌ تكويني‌ است‌ ـ و نيز هدفدار بودن‌قرآن‌ حكيم‌ ـ كه‌ جهان‌ تدويني‌ است‌ ـ بر اساس‌ دو اسم‌ از اسماي‌ حسناي‌خداوند خواهد بود.
 بررسي‌ نظام‌ داخلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ داخلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

همين‌ معنا، درباره‌ قرآن‌ تدويني‌ ـنيزـ صادق‌ است‌. يعني‌ اگر كسي‌درباره‌ نظام‌ معرفتي‌ قرآن‌ ـ كه‌ جهان‌ علمي‌ است‌ ـ صحيح‌ بيانديشد و پرسش‌استواري‌ ارايه‌ كند، پاسخ‌ صائب‌ خود را از قرآن‌ كريم‌ دريافت‌ مي‌كند؛ ولي‌اگر كسي‌ در اين‌ باره‌ درست‌ فكر نكند، و سؤال‌ متقن‌ و مشخصي‌ را عرضه‌ندارد، اصلاً پاسخي‌ از قرآن‌ نمي‌شنود؛ و اگر در اثر خامي‌ و كژ راهه‌ رفتن‌،سؤال‌ ناصوابي‌ را مطرح‌ كند، پاسخ‌ غلطي‌ را بر قرآن‌ صائب‌ صامت‌ تحميل‌ مي‌كند.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʂ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(2)

در نامه يي كه علي (علیه السلام) به قثم بن عباس بن عبدالمطلب حاكم مكه نوشته اند، مي فرمايد: «وَ لَنْ يَفُوزَ بِالْخَيْرِ اِلاّ عامِلُهُ وَ لا يُجْزي جَزاءَ الشَّرِّ اِلاّ فاعِلُهُ؛ (نامه 33) و هرگز به خير و نيكي نرسد مگر نيكوكار و هرگز كيفر بدي نبيند مگر بدكردار.»
 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
Powered by TayaCMS