حکمت 446 نهج البلاغه : راه شناخت بزرگترین شاعر

حکمت 446 نهج البلاغه : راه شناخت بزرگترین شاعر

متن اصلی حکمت 446 نهج البلاغه

موضوع حکمت 446 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 446 نهج البلاغه

446 و قال عليه السلام الْغِنَى وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّهِ

موضوع حکمت 446 نهج البلاغه

راه شناخت بزرگترين شاعر

(هنرى، علمى)

ترجمه مرحوم فیض

446- امام عليه السّلام (در باره توانگرى و بى چيزى حقيقىّ) فرموده است 1 توانگرى و بى چيزى پس از بيان حال و نمودن كردار است (در روز قيامت) بر خدا (توانگر حقيقىّ كسى است كه روز رستخيز پاداش الهىّ و بهشت جاويد بهره او گردد، و بينواى حقيقىّ كسى است كه در آنروز بعذاب و كيفر خدا گرفتار باشد).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1295)

ترجمه مرحوم شهیدی

354 [و فرمود:] پسر آدم را با ناز چه كار كه آغازش نطفه بوده است و پايانش مردار. نه روزى خود دادن تواند و نه تواند مرگش را باز راند

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 441)

شرح ابن میثم

427- و قال عليه السّلام:

الْغِنَى وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّهِ

المعنى

و اراد الغنى الحقيقى بالثواب، و الفقر بعدمه في الآخرة.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 458)

ترجمه شرح ابن میثم

427- امام (ع) فرمود:

الْغِنَى وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّهِ

ترجمه

«مالدارى و تنگدستى، پس از عرضه شدن بر خداست».

شرح

مقصود امام (ع) آن است كه بى نيازى واقعى منوط به داشتن پاداش اخروى است و تنگدستى واقعى منوط به نداشتن آن است.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 775)

شرح مرحوم مغنیه

445- الغنى و الفقر بعد العرض على اللّه.

المعنى

القوة و الثروة و العزة كلها في مرضاة اللّه و القرب من رحمته، و الفقر و الذل و الضعف كله في غضبه تعالى. هذا هو مقياس الفضل و الحق و الخير عند الإمام.

أنظر شرح الحكمة 422.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 474)

شرح شیخ عباس قمی

176- الغنى و الفقر بعد العرض على اللّه.«» أي لا يعدّ الغني غنيّا في الحقيقة، إلّا من حصل له ثواب الآخرة، و لا يعدّ الفقير فقيرا إلّا من لم يحصل له ذلك، فإنّه لا يزال شقيّا معذّبا، و ذاك هو الفقر بالحقيقة.

فأمّا غنى الدّنيا و فقرها عرضيّان، زوالهما سريع، و انقضاؤهما وشيك.

( . شرح حکم نهج البلاغه، ص151)

شرح منهاج البراعة خویی

(431) و قال عليه السّلام: الغنى و الفقر بعد العرض على اللَّه.

المعنى

يريد عليه السّلام في كلامه هذا أنّ غنى الدّنيا و فقرها أمران عرضيّان يزولان بسرعة و لا يتميّزان على وجه الدّقة، فانّ فقير المال غنيّ من نواح شتّى، و غنيّ المال فقير إلى غير واحد من الأشياء، فالغنى و الفقر يمتازان بعد العرض على اللَّه.

الترجمة

فرمود: توانگرى و بينوائى پس از عرضه مردم بدرگاه خدا معلوم ميشوند.

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 522)

شرح لاهیجی

(483) و قال (- ع- ) الغنى و الفقر بعد العرض على اللّه سبحانه يعنى و گفت (- ع- ) كه مالدار بودن و محتاج بودن بعد از وانمودن بر جزاء خداء سبحانه است يعنى هر كسى كه جزاء نيك دارد مالدار است و هر كه ندارد فقير و محتاج است

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 331)

شرح ابن ابی الحدید

463: الْغِنَى وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى أي لا یعد الغني غنيا في الحقيقة- إلا من حصل له ثواب الآخرة الذي لا ينقطع أبدا- و لا يعد الفقير فقيرا إلا من لم يحصل له ذلك- فإنه لا يزال شقيا معذبا و ذاك هو الفقر بالحقيقة- . فأما غنى الدنيا و فقرها فأمران عرضيان- زوالهما سريع و انقضاؤهما وشيك- . و إطلاق هاتين اللفظتين على مسماهما الدنيوي- على سبيل المجاز عند أرباب الطريقة أعني العارفين

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 20، ص 152)

شرح نهج البلاغه منظوم

[445] و قال عليه السّلام:

الغنى و الفقر بعد العرض على اللّه

ترجمه

بهنگام بر خدا وارد گشتن (و روز قيامت) دارائى و نادارى معلوم گردد (بسا اشخاص غنى كه فردا فقيراند و در زحمت و بسا اشخاص فقير كه غنى اند و در نعمت).

نظم

  • بشر از بند دنيا چون رها شدپس از مرگش چو وارد بر خدا شد
  • اگر نادار يا كه هست داراشود آن گاه از او هر دو هويدا
  • بسا كس كه در اين دنيا فقير استبعقبى جاش بر تخت و سرير است
  • بعكس اينجا بسا كس پادشاه استز فقر آنجا نگون در قعر چاه است
  • دلا اينجا بهست و نيست خرسندشود از پاى خود بگشاى هر بند
  • بكن كارى كه چون وارد بمحشرشو و در نزد حق باشى توانگر

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 223 و 224)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.

پر بازدیدترین ها

 بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

آن‌ فاعل‌ غيرمتناهي‌ هم‌،اوّل‌، و مبدأ فاعلي‌ بالذات‌ تمام‌ ماسوي‌ است‌؛ و هم‌، آخِر، و مبدأ غايي‌ بالذات‌همة‌ ماعدي‌. هدفمند بودن‌ نظام‌ هستي‌ ـ كه‌ قرآن‌ تكويني‌ است‌ ـ و نيز هدفدار بودن‌قرآن‌ حكيم‌ ـ كه‌ جهان‌ تدويني‌ است‌ ـ بر اساس‌ دو اسم‌ از اسماي‌ حسناي‌خداوند خواهد بود.
ادله جامعيت و جاودانگي قرآن كريم در نهج البلاغهʁ)

ادله جامعيت و جاودانگي قرآن كريم در نهج البلاغه(1)

نهج البلاغه، اخو القرآن و بهترين و نابترين منبعي است كه مي تواند ره پويان طريق را در شناخت صحيح و حقيقي قرآن مجيد ياري دهد. در نگاه اميرمؤمنان علي عليه السلام، قرآن نسخه اي جامع و جاوداني است كه از نيازهاي بشر براي رسيدن به سرمنزل سعادت و كمال، فروگذار نكرده است. حضرت در موارد گوناگون و به شيوه هاي زيبا و حكيمانه به ترسيم اين ويژگي پرداخته است ؛ در يكي از خطبه هاي نهج البلاغه[1] با استناد به آيات قرآن، جامعيت آن را بوضوح تشريح كرده است.
 بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بهترين‌ وجه‌ معقول‌ آفرينش‌ جهان‌، همانا تجلّي‌ است‌؛ كه‌ از ظريف‌ترين‌ تعبيرهاي‌ قرآني‌ و روايي‌ است‌، چنان‌كه‌ در آية‌ «فلما تجلي‌ ربه‌ للجبل‌ جعله‌ دكّا وخرّ موسي‌ صعقا» آمده‌ است‌. و در جريان‌ معاد هم‌، تلويحاً به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌است‌؛ زيرا، خداوند در آية‌ «قل‌ اءنما علمها عند ربّي‌ لايُجَليها لوقتها الا هو»، تجلية‌ساعت‌ و قيامت‌ را به‌ خود اِسناد داده‌ است‌ و چون‌ در قيامت‌ كبرا و حشر اكبر،تمام‌ اشخاص‌ و اشيا به‌ عنوان‌ مبدأ قابلي‌ حضور و ظهور دارند نه‌ به‌ عنوان‌مبدأ فاعلي‌ ـ زيرا همة‌ آن‌ها، تحت‌ قهر حاكم‌اند ـ بنابراين‌، تنها عامل‌ تجلّي‌قيامت‌، ظهور خود خداوندِ متجلّي‌ خواهد بود.
 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
 برخی مستندات قرآنی نهج ‏البلاغه

برخی مستندات قرآنی نهج ‏البلاغه

وهمانا امامان تدبيركنندگان امر خداوند برمردمان وكارگزاران بربندگان اويند. كسي به بهشت نرود جز اينكه او را شناخته باشند و او نيز آنان را بشناسد و به آتش درنيايد جز آنكس كه منكر آنان بوده و ايشان نيز او را نپذيرفته و محرم ندانند.
Powered by TayaCMS