راهنمای خانواده در پیشگیری از انحرافات (14)

راهنمای خانواده در پیشگیری از انحرافات (14)

وظایف پیشگیرانه والدین نسبت به جامعه

ریشه­ های اولیه برخی از انحرافات و جرائم جنسی را می­ بایست در عدم رعایت قوانین و مقررات فقهی و حقوقی طراحی شده از سوی شرع مقدس اسلام در روابط اجتماعی زنان و مردان دانست. با نگاهی به ضوابط و توصیه­های موجود در اندیشه و متون اسلامی می­توان یافت که اسلام با آینده­نگری هوشمندانه­ای از طریق الزام پیروان خویش به دستورات سعادت بخش خانوادگی و اجتماعی، تمامی پرتگاههای منجر به سقوط در سراشیبیی انحرافات و جرائم جنسی را در نظام خانوادگی و اجتماعی را ترسیم کرده و حضور در آنجاها را مسدود کرده است. از این رو می­توان ادعا کرد که پناه بردن به قوانین دینی، رمز نجات از آسیبها و چالش­های جنسی جامعه خواهد بود.

از این رو براساس تعالیم قرآن مجید و احادیث ائمه معصومین (ع)، تعدادی از این توصیه­های پیشگیرانه را که موجب سلامت روانی و حفظ حریم­های خانوادگی جامعه می گردد، مرور می­کنیم.

  1. رعایت حجاب شرعی زنان در برابر مردان نامحرم که شامل پوشش تمام بدن به جزء صورت و دست­ها تا مچ می­شود. البته این حداقل پوشش واجب است و رعایت پوشش کامل به عنوان امری راجح و در شرایط خاص، به عنوان واجب نیز مطرح می باشد. ( سوره نور/ 31 - وسائل الشیعه؛ ج 14، ص 146).

    البته چه بسا در برخی مواقع لازم است که زنان در مقابل تعدادی از بستگان محرم نیز مراعات پوشش را بنمایند.

    همچنین لازم به ذکراست که رعایت وقار و حیاء در پوشش و انتخاب لباس مناسب علاوه برزنان، بر مردان هم ضروری است.

  2. زنان می­بایست زیور آلات (دستبند، النگو، گردن بند، انگشتر و ...) خود را در برابر نامحرمان مخفی نمایند.
  3. آرایش زن برای مردان نامحرم ممنوع می­باشد.(وسائل الشیعه؛ ج 14، ص 155) اگرچه ممکن است برخی زنان آرایش کردن را به عنوان تنوع و تفریح بحساب آورند اما این کارها از دیدگاه مردان نشانه بی مبالاتی دینی و وجود کمبودهای عاطفی و خود نمایی برای ربودن قلب دیگران است.
  4. زنان می­بایست به هنگام راه رفتن حجب و حیا ء را رعایت کنند.

    راه رفتن در معابر عمومی و یا در مجالس و میهمانیها چنانچه همراه با حرکات زاید و رفتارهای تحریک کننده جنسی باشد، از دیدگاه برخی مردان بمنزله مجوز ارتباط و حضور در حریم خصوصی وی تلقی شده و چه بسا نتایج مخربی برای آن زن داشته باشد.

  5. زنان درهنگام سخن گفتن با نامحرمان، متانت خود را حفظ کرده واز سخنان یا لحن وسوسه­انگیز خودداری کنند. « فلا تخضعن بالقول فیطمع الّذى فى قلبه مرضٌ و قلن قولاً معروفاً» [الاحزاب / 32] : به گونه‏اى هوس‏انگیز(با مردان نامحرم) سخن نگویید تا افراد بیماردل در شما طمع نکنند، و به شیوه­اى شایسته و معمولى سخن بگویید.

    گاه جنایتهاى بزرگ از یک سخن وسوسه­انگیز و لبخند معنادار و ارتباط نابجا شروع شده است. پرونده‏هاى فراوانى در دادگاهها و محاکم قضایی وجود دارد که عشوه­گرى یا طنّازى یک زن عامل ارتباط نامشروع گشته و سرانجام منجر به یک ماجرای جنایی و قتل شده است.

  6. ورود زنان به برخی مشاغل یا موقعیت­های اجتماعی که مستلزم ارتباط زیاد با نامحرم است، ممنوع یا مکروه است. ( وسائل الشیعه ؛ ج 14 :162)
  7. خروج زن از خانه مشروط به اجازه شوهر است.( همان ؛ ج 14: 112 و 125 )
  8. زنان سخن گفتن با نامحرمان را کوتاه کرده و در موارد لزوم، به اندازه ضرورت اکتفاء کنند. ( وسائل الشیعه ؛ ج 14 : 143). صحبت و گفتگوی الکترونیکی از طریق اینترنت( چت) با نامحرمان و رد و بدل کردن واژه ها و کلمات تحریک آمیز بسیار فریبکارانه و گمراه گننده است. چه بسا دوستی ها و علاقه های دروغینی که از طریق گفتگوهای اینترنتی (چت) ایجاد شده و پس از قول وقرار های بیرونی و حضوری، مقدمات آسیب های متعددی پی ریزی می شود. از این رو والدین محترم هرنوع ارتباط و دوستی اینگونه ای را باید زیر نظر داشته و هدایت کنند.
  9. خلوت گزینی با نامحرمان ممنوع است (همان؛ ج 14 : 133 و ج 13: 280)؛

    در بسیاری از مواقع ، پس از حضور دو فرد نامحرم در یک خانه یا مکان خلوت دیگر با هر بهانه و انگیزه­ای ، چه بسا نفر سوم در بین آندو شیطان باشد که در این صورت وجود هر اتفاق ناگواری بعید نمی­باشد. بهترین راه در چنین وضعیتی ترک کردن آن جلسه و مکان دو نفری و خلوت خواهد بود.

  10. ورود مرد نامحرم به خانه زن بدون اجازه سرپرست خانواده ممنوع است.(همان؛ ج 14، ص 157)

    توجه به توصیه امام علی 7در باره صفات سه­گانه زنان علت برخی از این محدویت­ها را بخوبی روشن می­کند:

    « بهترین صفات زنان، بدترین صفات مردان است. تکبر، ترس، بخیل بودن. زیرا هرگاه زن دارای تکبر باشد، در مقابل بیگانگان سرتسلیم فرود نمی آورد و هرگاه بخیل باشد از اموال خود و همسرش بخوبی محافظت می­کند و هرگاه ترسو باشد، خود را از تمام آسیهای احتمالی رهایی می­بخشد.»

    عدم فرق نهادن بین شجاعت و حماقت و بین تواضع و تکبرو بین خوشرفتاری و سبکسری از سوی برخی دختران و زنان موجب شده است تا عده­ای از آنان ناخواسته در گرداب و بحران­های بی آبرویی و بی­عفتی واقع شده وازاین رهگذر هزینه­های سنگین اجتماعی و خانوادگی را پرداخت کنند.

  11. نگاه شهوت آلود وبا قصد لذت جنسی به نامحرم ممنوع و گناه است (وسائل الشیعه­؛ ج 14: 138 – 141)؛ زیرا نگاه بمنزله تیری از تیرهای سهمگین شیطان است که برجان و دل نگاه­کننده نشسته و او را به وادی سقوط اخلاقی می­کشاند. بدیهی است تماشای عکس­ها و فیلم­های مستهجن زنان و دختران در شبکه­های ماهواره­ای، سایتهای اینترنتی و تلفن­های همراه، برای همگان بویژه جوان و نوجوان، شراره­های آتش وهیجان گناه­آلود آنان را افزوده وموجب انحرافات متعدد می­گردد.
  12. نگاه کردن به نامحرم حتی با داشتن حجاب مکروه است.(همان ج 14 : 145 )
  13. هنگام رویارویی با مرد یا زن نامحرم چشمان خود را فروافکنیم.زیرا درخواستهای قلبی ناروا بدنبال نگاههای ناروا ایجاد می­شود.
    • زدست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد.
  14. سلام کردن مردان بر زنان نامحرم به ویژه زنان جوان، و دعوت مرد از زن نامحرم برای هم غذا شدن مکروه است.(وسائل الشیعه؛ ج 14: 173– 174)

    این گونه توصیه­ها نشان می­دهد که اسلام علاوه برنفی ارتباطات فیزیکی، دیداری وگفتاری با نامحرمان، ارتباط و تعامل عاطفی بین زنان و مردان نامحرم را ناپسند

    می­شمارد و خواهان محدود شدن ارضای نیازها­ی عاطفی زن و مرد در کانون خانواده است.

  15. اختلاط زنان و مردان در اماکن عمومی مکروه است.(همان ؛ ج 14 : 174 )
  16. هر گونه تماس فیزیکی با نامحرم(حتی پسر بچه­ها و دختر بچه­ها)؛ همچون دست دادن، در آغوش کشیدن و بوسیدن نهی شده است.(همان؛ ج 14 :170)
  17. مردان می­بایست جهت حفظ حریم عفاف، غیرت­ورزی مناسب داشته باشند (همان؛ ج 14: 107– 109). علامه طباطبایی(ره) با توجه به برخی از روایات در این زمینه می‎فرمایند:

غیرت یکی ازاخلاق حمیده وملکات فاضله است و آن عبارت است از: دگرگونی حالت انسان از حالت عادی واعتدال، به طوری که انسان را برای دفاع و انتقام از کسی که به یکی از مقدساتش اعم از دین، ناموس و یا جاه و امثال آن تجاوز کرده، از جای خود حرکت می­دهد. غیرت یکی از امور فطری است و اسلام هم دینی است که براساس فطرت تشریع شد و آن مقداری که در حیات بشر لازم و ضروری است معتبر و واجب است. البته غیرت­ورزی وتعصب نابجا به شدّت نکوهش شده است.(همان؛ ج 14، ص 175)

سکوت و بی‎تفاوتی در مقابل زیر پا نهادن ارزش­های دینی و انسانی با فرهنگ اسلامی سازگار نیست؛ چون در تعالیم دین و متون روایی بر حفظ موازین شرع، بسیار تأکید شده است. در حقیقت روحیه‎ی دینی با غیرت پیوند خورده و بی‎غیرتی، مساوی با ضعف اعتقادات دینی یا بی‎دینی است.

پیامبر اکرم(صلی الله و علیه و آله)فرمودند: سوگند به ذات پاک خداوند که چند نفروارد بهشت نمی‎شوند، از جمله انسان بی­غیرت و انسان دیوّث (کسی که در ناموس‌داری وعفت بی‎تفاوت باشد).

http://kolbeparvaz.persianblog.ir

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.

پر بازدیدترین ها

 قرآن درآيينه نهج البلاغه

قرآن درآيينه نهج البلاغه

حضرت على(عليه السلام) در نهج البلاغه، بيش از بيست خطبه را به معرفى قرآن و جايگاه آن اختصاص داده است و گاه بيش از نصف خطبه به تبيين جايگاه قرآن و نقش آن در زندگى مسلمانان و وظيفه آنان در مقابل اين كتاب آسمانى اختصاص يافته كه پرداختن به همه آن ها مجالى ديگر مى طلبد.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 تجلی قرآن در نهج‏ البلاغه

تجلی قرآن در نهج‏ البلاغه

امام(ع) در توصيف پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: «… و دعا الي الحكمة و الموعظة الحسنة»3 كه اشاره است به آيه شريفه: «ادع الي سبيل ربك بالحكمة و الموعظة الحسنة (نحل، 16/125). با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن»
 قرآن در نهج البلاغه

قرآن در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علی علیه السلام در خطبه ای از نهج البلاغه در توصیف این کتاب آسمانی چنین می فرماید: «قرآن نوری است که خاموشی ندارد، چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد، دریایی است که ژرفای آن درک نشود، راهی است که رونده آن گمراه نگردد.
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʂ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (2)

عرب پيش از نزول قرآن گاهي در شعر خود از اين تنوّع صورت بهره مي برد؛ امّا اغلب به دليل اسراف و تكرار، اين تنوّع آنان به ملال مي انجاميد. در نثر، چه مرسل و چه مسجّع، نيز چنين سلامت و رواني و حلاوتي كه در قرآن مشهود است، سابقه نداشت و در بهترين نثرهاي عرب عيبهايي يافت مي شد كه از سلامت و رواني تركيب آن مي كاست و امكان نداشت مثل قرآن قابل ترتيل باشند. اگر هم براي ترتيل آن پافشاري مي شد، بوي تكلّف از آن به مشام مي رسيد و از شأن كلام مي كاست.
Powered by TayaCMS