مراسم عروسی امام علی(ع) و فاطمه(س) بزرگترین الگوی ازدواج اسلامی

مراسم عروسی امام علی(ع) و فاطمه(س) بزرگترین الگوی ازدواج اسلامی

مراسم عروسى دختر پیامبر اکرم(ص) در کمال سادگى و بى‌آلایشى برگزار شد. یک ماه از عقد پیمان زناشویى مى‌گذشت که زنان رسول خدا(ص) به حضرت على(ع) گفتند: چرا همسرت را به خانه خویش نمی‌برى؟ حضرت على(ع) در پاسخ آنان آمادگى خود را اعلام کرد. ام ایمن محضر رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم رسید و گفت: اگر خدیجه زنده بود دیدگان او از مراسم عروسى دخترش فاطمه روشن مى‌شد!

پیامبر(ص) وقتى نام خدیجه را شنید چشمان مبارکش از اشک پر شد و گفت: او مرا هنگامى که همه تکذیبم کردند تصدیق کرد و در پیش‌برد دین خدا یاریم داد و با اموال خود به گسترش اسلام مدد رساند![بحار، ج‌43، ص 130]

ام ایمن افزود: دیدگان همه را با اعزام فاطمه(س) به خانه شوهر روشن کنید. رسول اکرم(ص) دستور داد که یکى از حجره‌ها را براى زفاف آماده سازند و زهرا(س) را براى این شب آرایش کنند.[بحار، ج‌43، ص 59]

جهیزیه

علی(ع) به دستور پیامبر(ص) سپر خود را که حطیمیه[حطیمیه، نام قبیله حطیمیه بن محارب است که زره‌های خوبی می‌ساختند] نامیده می‌شد و هدیه پیامبر(ص) از غنیمت‌های غزوه بدر بود، به 400 یا 480 یا 500 درهم فروخت. بنابر قولی، عثمان زره را خرید، ولی بعد به علی(ع) پس داد.[بحار، ج 43، ص 130] علی(ع) پول را نزد پیامبر(ص) آورد. ایشان نیز پول را سه بخش کرد؛ بخشی برای خریدن جهیزیه، بخشی برای خریدن عطر و بوی خوش شب عروسی و بخش دیگر برای غذای ولیمه عروسی. آن گاه پول غذا را نزد ام سلمه به امانت نهاد.

پیامبر(ص) پول جهیزیه را به ابوبکر داد تا همراه سلمان و بلال، آن چه را شایسته است، برای دخترش بخرند. آنان به بازار رفتند و جهیزیه‌ای بسیار مختصر، ولی با برکت برای این تازه عروس و داماد خریدند. این وسایل عبارت بود از: روسری بزرگ به 4 درهم، یک قواره پیراهن به 7 درهم، یک تخت که با چوب و برگ خرما ساخته شده بود، 4 عدد بالش از پوست گوسفند که از گیاه خوش بوی اذخر پر شده بود، یک پرده پشمی، یک قطعه حصیر، یک مشک چرمی، یک عدد آسیاب کوچک دستی، یک تشت مسی، یک ظرف برای دوشیدن شیر و یک سبوی گلی سبز رنگ.[زندگانی فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها: ص 52-53]

البته در برخی منابع[ناسخ التواریخ: ج 3، ص 54] مقنعه، 2 بازوبند، آرد، 2 کوزه و در برخی دیگر[فاطمة الزهرا سلام‌الله‌علیها من المهد الی اللحد: ص 180] عبای خیبری، ریسمانی که از پوست خرما بافته شده، سفره پوستی و فرشی بافت مصر را که لابه‌لای آن از پشم بود، به شمار جهیزیه حضرت فاطمه(س) افزوده‌اند.

هنگامی که جهیزیه حضرت فاطمه(س) را نزد پیامبر(ص) بردند، حضرت بر آن وسایل دست کشید و فرمود: بارک الله لاهل البیت؛ خداوند بر شما اهل بیت(ع) مبارک گرداند.[الأمالي (للطوسي)، النص، ص: 41] بنابر گفته آیت الله مکارم شیرازی، پیامبر(ص) گریست. آن گاه سر به آسمان برداشت و فرمود: خداوندا! بر خانواده‌ای که مهم‌ترین ظروف آن ظرفی سفالین است، مبارک گردان.[زندگانی فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها: ص 53]

آراستن خانه

علی(ع) به پیامبر(ص) فرمود که من جز خانه حارث بن نعمان جای دیگری سراغ ندارم. پیامبر(ص) پذیرفت. حارث نیز خانه‌اش را به علی(ع) و فاطمه داد.[ البته این خانه‌ی نخستین ایشان است که بعدها، پیامبر صلی الله علیه و آله آنان را در کنار خود، سکونت داد. فاطمة الزهرا سلام‌الله‌علیها من المهد الی اللحد: ص 187] نخستین کار، آماده ساختن و پاکیزگی حجله عروس بود. برای این کار، علی(ع) وسایلی را خرید که عبارت بود از: یک چوب برای آویزان کردن لباس یا مشک آب، یک متکا، یک مشک آب و یک غربال آرد. بدین ترتیب، خانه علی(ع) برای گام نهادن فاطمه زهرا(س) آماده گشت!

شام عروسی

ام سلمه، بخشی از پول فروش زره را به علی(ع) داد تا با آن، ولیمه و مهمانی عروسی را بر پا کند. پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود: ما نان و گوشت داریم. تو نیز خرما، روغن و کشک را فراهم کن.[ناسخ التواریخ، ج 3، ص 187] سعد برای کمک به ولیمه عروسی، یک گوسفند آورد. برخی دیگر از اصحاب نیز به اندازه توانایی خود، کمک کردند.[بانوی اسلام، ص 84] غذای ولیمه آماده شد؛ نان، خرما، روغن، گوشت پخته و کشک.

پیامبر(ص) به علی(ع) دستور داد که مردم را برای ولیمه دعوت کند. علی(ع) به مسجد رفت؛ ولی مسجد از مسلمانان مهاجر و انصار پر بود. او نمی‌خواست برخی را دعوت کند و برخی دیگر را دعوت نکند. بنابراین، بر بلندی ایستاد و صدا زد: اجیبوا الی ولیمة فاطمة بنت محمد؛ به ولیمه فاطمه دختر محمد(ص) بیایید.

مسلمانان گروه گروه راه خانه پیامبر صلی الله علیه و آله را در پیش گرفتند. غذا اندک بود و به همه نمی‌رسید! پیامبر(ص) دست مبارک خود را بر غذا نهاد و دعا کرد. به برکت دعای پیامبر(ص) همگی از آن غذا خوردند و سیر شدند، غذا نیز کم نیامد![فاطمة الزهرا سلام‌الله‌علیها من المهد الی اللحد: ص 190]

علی(ع) و پیامبر(ص) برای بهتر شدن عروسی، هرگونه تدبیری را اندیشیده بودند. جابر می‌گوید: ما در عروسی علی(ع) و فاطمه(س) حاضر بودیم و هیچ مجلس عروسی را بهتر از آن ندیدیم.[فاطمة الزهرا سلام‌الله‌علیها من المهد الی اللحد: ص 190-191]

همراهی عروس تا خانه داماد

سپس پیامبر(ص)، فاطمه(ع) را طلبید. فاطمه(س) در حالی که عرق شرم و حیا بر جبینش نشسته بود، نزد پیامبر(ص) آمد؛ ولی پاهایش در راه رفتن می‌لغزید. پیامبر(ص) فرمود: خداوند در دنیا و آخرت، لغزش را از تو بگرداند.[ناسخ التواریخ، ج 3، ص 60]

پس او را در آغوش گرفت و بر استری و به روایتی بر شهبا سوار کرد.[بحارالانوار، ج 43، ص 115] رسول خدا(ص) پیشاپیش جمعیت گام می‌سپرد و مردان بنی هاشم نیز پشت مرکب فاطمه(س) راه می‌رفتند. در روایت است که جبرئیل در سمت راست، میکائیل در سمت چپ و 7000 ملک در پشت سر حضرت فاطمه(س) بودند که تا طلوع فجر، خداوند را تسبیح و تقدیس می‌کردند![کشف الغمه، ص 353، فاطمة الزهرا سلام‌الله‌علیها، علی علیه‌السلام محمد علی علیه‌السلام دخیل، ص 54]

دختران عبدالمطلب و بنی هاشم و زنان مهاجر و انصار و در پیشاپیش آنان، زنان پیامبر(ص) عروس نور را در این راه همراهی می‌کردند. ام سلمه، عایشه، حفصه و معاذه برای این عروس و داماد شعر می‌خواندند. دیگران نیز اول بیت هر شعری را تکرار می‌کردند و تکبیر می‌گفتند. بدین ترتیب کاروان عروس با شور و شوق مردم، وارد خانه علی(ع) شد.

همان‌گونه که خواندید، مشاهده می شود که مراسم عروسی حضرت علی(ع) و زهرا(س) در سادگی و بی‌آلایشی به دور از هر گونه تجمل گرایی و فخر فروشی برگزار شد. مسأله‌ای که امروز دامن‌گیر بسیاری از جوانان برای ازدواج و برگزاری مراسم عروسی شده است.

انتظارات عجیب و غریب برخی خانواده‌ها و گرایش آنها به سوی برگزاری مراسم عروسی در تالارهای مجلل با امکانات فراوان که گاهی میهمانان از برخی امکانات آن هیچ استفاده‌ای نمی‌کنند و صرفا جنبه تجمل گرایی آن مطرح است، سبب شده تا برگزاری مراسم‌های ساده و بی‌آلایش به فراموشی سپرده شوند؛ مراسم‌هایی که رضایت خدا و رسولش را به دنبال داشته باشد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.

پر بازدیدترین ها

 قرآن درآيينه نهج البلاغه

قرآن درآيينه نهج البلاغه

حضرت على(عليه السلام) در نهج البلاغه، بيش از بيست خطبه را به معرفى قرآن و جايگاه آن اختصاص داده است و گاه بيش از نصف خطبه به تبيين جايگاه قرآن و نقش آن در زندگى مسلمانان و وظيفه آنان در مقابل اين كتاب آسمانى اختصاص يافته كه پرداختن به همه آن ها مجالى ديگر مى طلبد.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 تجلی قرآن در نهج‏ البلاغه

تجلی قرآن در نهج‏ البلاغه

امام(ع) در توصيف پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: «… و دعا الي الحكمة و الموعظة الحسنة»3 كه اشاره است به آيه شريفه: «ادع الي سبيل ربك بالحكمة و الموعظة الحسنة (نحل، 16/125). با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 قرآن در نهج البلاغه

قرآن در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علی علیه السلام در خطبه ای از نهج البلاغه در توصیف این کتاب آسمانی چنین می فرماید: «قرآن نوری است که خاموشی ندارد، چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد، دریایی است که ژرفای آن درک نشود، راهی است که رونده آن گمراه نگردد.
Powered by TayaCMS