میزبان خوب از دیدگاه آیات و روایات

میزبان خوب از دیدگاه آیات و روایات

میزبان

دین مقدس اسلام سفارش مۆكد به مهماندارى و مهمان‏نوازى كرده‏ و وظایفى را معین كرده است كه ائمه اطهار (علیهم السلام) این وظایف را بیان كرده‏اند. ما مى‏توانیم با عمل كردن به آنها به ثواب‏هاى بسیار زیادى برسیم و به این وسیله دنیا و آخرت خود را آباد كنیم.

اما وظایفى كه مخصوص میزبان و مهماندار است، عبارتند از:

به كار نگرفتن مهمان

امام جعفر صادق‏ (علیه السلام) مى‏فرماید: یكى از وظایف میزبان این است كه‏مهمان را به كار نگیرد. به كار گرفتن مهمان جفا و ظلم در حق او است.

روزى براى حضرت امام رضا (علیه السلام) مهمان رسید. حضرت نزد او نشست و بعد از شام تا نیمه شب با او صحبت كرد و صحبت‏هاى او را شنید. در این هنگام چراغى كه در آن‏جا روشن بود، خراب شد و نزدیك بودخاموش شود. مهمان دستش را دراز كرد تا آن را درست كند. امام رضا (علیه السلام) او را نهى كرد و نگذاشت مهمان این كار را بكند و خود چراغ را درست كرد و فرمود: ما قومى نیستیم كه مهمانمان را به كار گیریم و از او كار بكشیم. به همین خاطر نگذاشتم تو چراغ را درست كنى.

در جایى كه امام (‏علیه السلام) راضى نمى‏شود مهمانش حتى براى تعمیر كردن‏ یك چراغ به زحمت‏ بیفتد و خودش این كار را مى‏كند، ما هم كه شیعه‏آن حضرت هستیم، باید به دستور آن بزرگوار عمل كرده و مهمانانمان رابه كار نگیریم.

غذا خوردن با مهمان

یكى از وظایف اخلاقى میزبان این است كه همراه مهمانانش غذا بخورد و از غذا دست نكشد تا همه مهمان‏ها سیر شوند و كنار بكشند، زیرا ممكن‏است‏ بعضى از مهمان‏ها كمرو باشند و در صورت غذا نخوردن صاحبخانه، آنان هم غذا نخورند و یا هنوز سیر نشده، دست از غذا خوردن بكشند.

حضرت على‏ (علیه السلام) مى‏فرماید: هر كس سفره احسانى بچیند و مردم را به ‏مهمانى دعوت كند و نظرش فخر فروشى و نشان دادن شكوهمندى خود باشد خداوند او را در روز قیامت‏ با روى سیاه در محشر مى‏آورد

امام صادق (‏علیه السلام) مى‏فرماید: وقتى مهمانى براى رسول ‏خدا (صلى الله علیه وآله) مى‏رسید، همراه او غذا میل مى‏كرد و دست از غذا نمى‏كشید تا مهمان سیر مى‏شد و كنار مى‏كشید.

غذا را هر چه زودتر براى مهمان آماده كند

مهمان وقتى از راه مى‏رسد، مخصوصا اگر مسافر باشد، غالبا خسته و گرسنه است. هم نیاز به غذا دارد و هم استراحت. لذا باید هر چه زودتر غذاى او را آماده كنند تا بتواند استراحت كند. براى این كار لازم نیست غذاى‏ مفصل درست كنند، بلكه هر غذایى كه آماده و دم دست‏ باشد، براى او فراهم‏ آورند.

یكى از روش‏هاى بسیار پسندیده حضرت ابراهیم خلیل (‏علیه السلام) همین بود كه‏ غذاى مهمان را خیلى زود آماده و نزد او حاضر مى‏كرد، بدون این‏كه تكلفى‏ به خرج داده و خود را به زحمت ‏بیندازد؛ مانند روزى كه ملائكه عذاب ‏قوم لوط‏ (علیه السلام) به منزل او وارد شدند. حضرت ابراهیم‏ (علیه السلام) فكر كرد آنها انسان‏ هستند. لذا خیلى زود گوساله‏اى را كه دم دست داشت ذبح و بریان كرد و نزد آنها آورد. بعدا فهمید آنان ملائكه هستند و غذا نمى‏خورند.

نباید از مهمان پرسید غذا خورده است ‏یا نه

یكى دیگر از وظایف میزبان این است كه بدون این‏ كه از مهمان سۆالى كند، هر غذایى را كه در خانه داشت، براى او بیاورد تا میل كند و اگر غذا نخورد، آن را بردارد، چون بعضى از مهمان‏ها كمرو هستند، و اگر از آنها پرسیده شود غذا خورده‏اند یا نه، مى‏گویند: آرى، در حالى كه ممكن است‏ بسیار هم گرسنه‏ باشند.

اگر مهمان، اخلاق به‏ خصوصى دارد و یا در او عیبى هست كه اگر كسى آن‏ عیب را به رخش بكشد، ناراحت مى‏شود، میزبان نباید كوچک‏ترین اشاره‏اى ‏به آن بكند؛ حتى اگر مهمان مۆمن نباشد، نباید از ایمان او ایراد گرفت و او را ناراحت كرد، چون مهمانى دادن به‏ خاطر دیندارى افراد نیست؛ هر چند اولویت در مهمانى با كسانى است كه متقى و مۆمن باشند

امام صادق‏ (علیه السلام) مى‏فرماید: وقتى برادر مۆمنت ‏به خانه‏ات آمد، از او مپرس‏ چیزى خورده یا نه. هرچه حاضر دارى، نزد او بیاور، كه جواد و جوانمرد كسى است كه هر چه دارد، حاضر سازد.

یارى كردن مهمان به هنگام آمدن

استقبال از مهمان و خوشامدگویى به او یكى از رسوم پسندیده است و نوعى امر به معروف است، كه مهمان‏ نیز تشویق شود با دیگران همین رفتار را داشته باشد و دیگران را به مهمانى‏ دعوت كند.

هنگامى كه مهمان مى‏خواهد مهمانى را ترك كند، میزبان خود راخوشحال نشان ندهد، اما زاد و راحله راه را براى مهمان فراهم آورد و از سوغاتى‏هاى محل براى او بخرد و او را براى دفعات بعد نیز به مهمانى دعوت‏ كند و خود نیز به دیدن و مهمانى او برود.

امام جعفر صادق (‏علیه السلام) مى‏فرماید: وقتى براى شما مهمانى رسید، در هنگام‏ ورود، او را در پیاده كردن زاد و توشه‏اش كمک كنید و وقتى خواست‏ برگردد،به او كمک نكنید، چون این كار از پستى انسان است و زاد و توشه‏اش را آماده كنید كه نوعى سخاوت است.

خوب است میزبان مهمان را تا در منزل بدرقه كند و ضمن خداحافظى، از توفیق میزبان بودن اظهار خوشحالى كند و آرزو كند مهمان دوباره به منزل ‏آنها بیاید تا صمیمیت آنها زیادتر شود.

رسول ‏خدا (صلى الله علیه وآله) مى‏فرماید: یكى از حقوق مهمان بر میزبان این است كه ‏همراه او برود، تا از منزل خارج گردد.

مهمان

آماده كردن غذاى مورد علاقه مهمان

یكى از اخلاق نیكوى میزبان این است كه از مهمان بپرسد غذاى مورد علاقه‏اش چیست. اگر توانست، برایش تهیه نماید و در غیر این صورت از او عذرخواهى كند.

پرسش از مهمان این حسن را دارد كه اگر غذایى براى او ضرر دارد و یا دكتر او را از خوردن آن منع كرده است؛ تهیه نگردد و در عوض غذایى كه باب‏ میل مهمان است‏ یا براى او ضرر ندارد، آماده شود.

پیامبر گرامى اسلام‏ (صلى الله علیه و آله) مى‏فرماید: كسى كه غذاى مورد علاقه برادر دینى‏اش را فراهم كند، مورد آمرزش خدا است و خدا او را مسرور مى‏نماید.

آمادگى دایم براى پذیرایى از مهمان

كسى كه فامیل و دوستان زیادى دارد، یا شخصى است كه مشهور به ‏بخشندگى و مهماندوستى است و هر آن احتمال دارد براى او مهمان بیاید، حتى‏ المقدور باید آماده پذیرایى باشد، تا اگر مهمانى بدون دعوت قبلى و سر زده وارد شد، براى پذیرایى از او در مشقت نیفتد و یا مهمان گرسنه نماند.

آمادگى براى پذیرایى یكى از نشانه‏هاى جود و سخاوت است. فقط افراد سخاوتمند هستند كه همیشه براى پذیرایى از مهمان آماده‏اند و از مهمان‏ ناخوانده ناراحت نمى‏شوند.

طعنه نزدن به مهمان

اگر مهمان، اخلاق به‏ خصوصى دارد و یا در او عیبى هست كه اگر كسى آن‏ عیب را به رخش بكشد، ناراحت مى‏شود، میزبان نباید كوچک‏ترین اشاره‏اى ‏به آن بكند؛ حتى اگر مهمان مۆمن نباشد، نباید از ایمان او ایراد گرفت و او را ناراحت كرد، چون مهمانى دادن به‏ خاطر دیندارى افراد نیست؛ هر چند اولویت در مهمانى با كسانى است كه متقى و مۆمن باشند.

یكى دیگر از وظایف میزبان این است كه بدون این‏كه از مهمان سۆالى كند، هر غذایى را كه در خانه داشت، براى او بیاورد تا میل كند و اگر غذا نخورد،آن را بردارد، چون بعضى از مهمان‏ها كمرو هستند، و اگر از آنها پرسیده شود غذا خورده‏اند یا نه، مى‏گویند: آرى، در حالى كه ممكن است‏ بسیار هم گرسنه‏ باشند

نگاه كردن به دهان مهمان در حین غذا خوردن، اشاره كردن به چگونه ‏غذا خوردن و زدن حرف‏هاى ركیك از جمله اخلاق زشتى است كه بعضى از میزبان‏ها دارند و مهمان خود را به این وسیله ناراحت مى‏كنند.

مهمانى دادن براى فخر فروشى نباشد

حضرت على‏ (علیه السلام) مى‏فرماید: هر كس سفره احسانى بچیند و مردم را به ‏مهمانى دعوت كند و نظرش فخر فروشى و نشان دادن شكوهمندى خود باشد خداوند او را در روز قیامت‏ با روى سیاه در محشر مى‏آورد.

پیامبر گرامى اسلام‏ (صلى الله علیه وآله) مى‏فرماید: هر كس به‏خاطر ریا و خودنمایى‏ مهمانى بدهد، خداوند فرداى قیامت از صدید جهنم به او مى‏خوراند و آن غذا در درونش آتش مى‏شود تا زمانى كه قیامت تمام شود.

و سرانجام از جمله وظایف میزبان این است كه:

ـ درباره مطالبى كه مهمان‏دوست دارد، صحبت كند.

- قبل از مهمان نخوابد.

- در حضور آنها از كمبودها و مشكلات زندگى صحبت نكند.

- در بین سخنان او حرف نزند.

- اگر صحبت‏هاى مهمان باب میلش نبود، خود را ناراحت نشان ندهد.

- در حضور او به خانواده خود خشم نگیرد.

- خود را خوشحال و مسرور نشان دهد.

- هنگام رفتن او خود را غمگین و ناراحت نشان دهد.

فرآوری: زینب مجلسی راد

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

http://www.tebyan.net

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.

پر بازدیدترین ها

 قرآن درآيينه نهج البلاغه

قرآن درآيينه نهج البلاغه

حضرت على(عليه السلام) در نهج البلاغه، بيش از بيست خطبه را به معرفى قرآن و جايگاه آن اختصاص داده است و گاه بيش از نصف خطبه به تبيين جايگاه قرآن و نقش آن در زندگى مسلمانان و وظيفه آنان در مقابل اين كتاب آسمانى اختصاص يافته كه پرداختن به همه آن ها مجالى ديگر مى طلبد.
 تجلی قرآن در نهج‏ البلاغه

تجلی قرآن در نهج‏ البلاغه

امام(ع) در توصيف پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: «… و دعا الي الحكمة و الموعظة الحسنة»3 كه اشاره است به آيه شريفه: «ادع الي سبيل ربك بالحكمة و الموعظة الحسنة (نحل، 16/125). با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 قرآن در نهج البلاغه

قرآن در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علی علیه السلام در خطبه ای از نهج البلاغه در توصیف این کتاب آسمانی چنین می فرماید: «قرآن نوری است که خاموشی ندارد، چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد، دریایی است که ژرفای آن درک نشود، راهی است که رونده آن گمراه نگردد.
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʂ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (2)

عرب پيش از نزول قرآن گاهي در شعر خود از اين تنوّع صورت بهره مي برد؛ امّا اغلب به دليل اسراف و تكرار، اين تنوّع آنان به ملال مي انجاميد. در نثر، چه مرسل و چه مسجّع، نيز چنين سلامت و رواني و حلاوتي كه در قرآن مشهود است، سابقه نداشت و در بهترين نثرهاي عرب عيبهايي يافت مي شد كه از سلامت و رواني تركيب آن مي كاست و امكان نداشت مثل قرآن قابل ترتيل باشند. اگر هم براي ترتيل آن پافشاري مي شد، بوي تكلّف از آن به مشام مي رسيد و از شأن كلام مي كاست.
Powered by TayaCMS