چهارصد نکته قرآنی - نکته 243: قرض الحسنه و شرایط پرداخت آن

چهارصد نکته قرآنی - نکته 243: قرض الحسنه و شرایط پرداخت آن

(2)

1. از مال حلال باشد. 2. از مال سالم باشد.

3. برای مصرف ضروری باشد. 4. بی منّت باشد.

5. بی ریا باشد. 6. مخفیانه باشد.

7. با عشق وایثار پرداخت شود. 8. سریع پرداخت شود.

9. قرض دهنده خداوند را بر این توفیق شکرگزار باشد.

10. آبروی گیرنده وام حفظ شود.

«قرض»، در زبان عربی به معنای بریدن است و این که به وام، قرض می گویند به خاطر آن است که بخشی از مال بریده وبه دیگران داده می شود تا دوباره باز پس گرفته شود و اگر همراه واژه «حسن» بیاید؛ یعنی جدا کردن از مال خود و در راه خیر قرار دادن است.(3) کلمه «بسط» به معنای گشایش و وسعت است و «بساط» به اجناسی گفته می شود که در زمین پهن شده باشد. از آنجا که انسان غریزه منفعت طلبی دارد، لذا خداوند برای تحریک انسان، از این غریزه استفاده کرده است.

کلمه ی «کثیر» در کنار کلمه ی «اضعاف»، نشانه ی پاداش بسیار زیاد است و جمله ی «یضاعفه» به جای «یضعفه» نشانه ی مبالغه و ازدیاد است.(4)

تعبیرِ قرض به خداوند، نشان دهنده آن است که پاداش قرض الحسنه بر عهده خداوند است.

به جای فرمان به قرض دادن، سؤال می کند که کیست که به خداوند قرض دهد، تا مردم احساس اکراه و اجبار در خود نکنند؛ بلکه با میل و رغبت و تشویق به دیگران قرض دهند.

به جای «قرض به مردم» فرمود: «به خداوند قرض دهید»، تا فقرا احساس کنند خداوند

ص:253


1- 1681. تفسیر عیّاشی.

2- 1682. ذیل آیه 245 سوره بقره.

3- 1683. تفسیر نمونه

4- 1684. تفسیر روح المعانی.

خودش را به جای آنان گذاشته و احساس ضعف و ذلّت نکنند. و از طرفی بدانند که پاداش قرض الحسنه به عهده خداوند است.

امام کاظم علیه السلام فرمود: «از مصادیق قرض به خداوند، کمک مالی به امام معصوم است».(1)

با این که وجود ما و هرچه داریم از خداوند است؛ امّا خداوند گاهی خود را مشتری و گاهی قرض گیرنده معرفی می کند تا ما را به این کار تشویق نماید. حضرت علی علیه السلام فرمودند: «جنود آسمان ها و زمین از آن خداست، پس آیه ی قرض برای آزمایش شماست».(2)

گرچه در آیه، قبض و بسط به خداوند نسبت داده شده است؛ ولی در روایات می خوانیم: هر که با مردم گشاده دست باشد، خداوند به او بسط و گسترش می دهد و هرکس بخل ورزد، خداوند نسبت به او تنگ می گیرد.

در روایات، پاداش قرض الحسنه هجده برابر؛ ولی پاداش صدقه، ده برابر آمده است.(3) و دلیل این تفاوت چنین بیان شده است که قرض را افراد محتاج می گیرند؛ ولی هدیه و بخشش گاهی به غیر محتاج نیز داده می شود.(4)

در روایات آمده است: هرکس بتواند قرض بدهد و ندهد، خداوند بوی بهشت را بر او حرام می کند.(5)

هنگامی که این آیه نازل شد: «من جاء بالحسنه فله خیر منها»(6) هرکس کار خوبی آورد، بهتر از آن را پاداش می گیرد. پیامبرصلی الله علیه وآله از خداوند تقاضای ازدیاد کرد، آیه نازل شد: «فله عشر أمثالها»(7) ده برابر داده می شود. باز درخواست نمود، آیه قرض الحسنه با جمله ی «أضعافاً کثیره» نازل شد. پیامبر متوجّه شد، چیز بسیار و کثیری که خداوند مقدّر کند، قابل شماره نیست.(8)

جلوی بدآموزی و سوء برداشت باید گرفته شود. اگر در اوّل آیه خداوند با لحنی عاطفی از مردم قرض می خواهد، بدنبال آن می فرماید: «واللّه یقبض و یبسط» تا مبادا گروهی

ص:254


1- 1685. تفسیر روح البیان، ج 1، ص 381.

2- 1686. نهج البلاغه، خطبه 183.

3- 1687. بحار، ج 74، ص 311.

4- 1688. بحار، ج 100، ص 138.

5- 1689. بحار، ج 100، ص 138.

6- 1690. نمل، 89.

7- 1691. انعام، 160.

8- 1692. تفسیر المیزان، ج 2، ص 310.

همچون یهود خیال کنند که خداوند محتاج و فقیر است و بگویند: «انّ اللّه فقیر و نحن أغنیاء»(1) و همچنین بدانند که قرض گرفتن خدا، برای رشد انسان است، نه به خاطر نیاز او. منافقان می گفتند: به مسلمانان انفاق نکنید تا از پیرامون رسول خدا پراکنده شوند. قرآن در جواب آنها فرمود: آنها در چه باوری هستند، مگر نمی دانند خزائن آسمان ها و زمین در دست خداوند است؟(2)

پاداش خدا به قرض دهندگان، هم در دنیا وهم در آخرت است؛ زیرا در کنار «أضعافاً کثیره» می فرماید: «والیه یرجعون» گویا حساب قیامت، جدا از پاداش های دنیوی است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.

پر بازدیدترین ها

 بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

آن‌ فاعل‌ غيرمتناهي‌ هم‌،اوّل‌، و مبدأ فاعلي‌ بالذات‌ تمام‌ ماسوي‌ است‌؛ و هم‌، آخِر، و مبدأ غايي‌ بالذات‌همة‌ ماعدي‌. هدفمند بودن‌ نظام‌ هستي‌ ـ كه‌ قرآن‌ تكويني‌ است‌ ـ و نيز هدفدار بودن‌قرآن‌ حكيم‌ ـ كه‌ جهان‌ تدويني‌ است‌ ـ بر اساس‌ دو اسم‌ از اسماي‌ حسناي‌خداوند خواهد بود.
ادله جامعيت و جاودانگي قرآن كريم در نهج البلاغهʁ)

ادله جامعيت و جاودانگي قرآن كريم در نهج البلاغه(1)

نهج البلاغه، اخو القرآن و بهترين و نابترين منبعي است كه مي تواند ره پويان طريق را در شناخت صحيح و حقيقي قرآن مجيد ياري دهد. در نگاه اميرمؤمنان علي عليه السلام، قرآن نسخه اي جامع و جاوداني است كه از نيازهاي بشر براي رسيدن به سرمنزل سعادت و كمال، فروگذار نكرده است. حضرت در موارد گوناگون و به شيوه هاي زيبا و حكيمانه به ترسيم اين ويژگي پرداخته است ؛ در يكي از خطبه هاي نهج البلاغه[1] با استناد به آيات قرآن، جامعيت آن را بوضوح تشريح كرده است.
 بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بهترين‌ وجه‌ معقول‌ آفرينش‌ جهان‌، همانا تجلّي‌ است‌؛ كه‌ از ظريف‌ترين‌ تعبيرهاي‌ قرآني‌ و روايي‌ است‌، چنان‌كه‌ در آية‌ «فلما تجلي‌ ربه‌ للجبل‌ جعله‌ دكّا وخرّ موسي‌ صعقا» آمده‌ است‌. و در جريان‌ معاد هم‌، تلويحاً به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌است‌؛ زيرا، خداوند در آية‌ «قل‌ اءنما علمها عند ربّي‌ لايُجَليها لوقتها الا هو»، تجلية‌ساعت‌ و قيامت‌ را به‌ خود اِسناد داده‌ است‌ و چون‌ در قيامت‌ كبرا و حشر اكبر،تمام‌ اشخاص‌ و اشيا به‌ عنوان‌ مبدأ قابلي‌ حضور و ظهور دارند نه‌ به‌ عنوان‌مبدأ فاعلي‌ ـ زيرا همة‌ آن‌ها، تحت‌ قهر حاكم‌اند ـ بنابراين‌، تنها عامل‌ تجلّي‌قيامت‌، ظهور خود خداوندِ متجلّي‌ خواهد بود.
 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
 برخی مستندات قرآنی نهج ‏البلاغه

برخی مستندات قرآنی نهج ‏البلاغه

وهمانا امامان تدبيركنندگان امر خداوند برمردمان وكارگزاران بربندگان اويند. كسي به بهشت نرود جز اينكه او را شناخته باشند و او نيز آنان را بشناسد و به آتش درنيايد جز آنكس كه منكر آنان بوده و ايشان نيز او را نپذيرفته و محرم ندانند.
Powered by TayaCMS