حکمت 66 نهج البلاغه : حفظ روح اميدواري

حکمت 66 نهج البلاغه : حفظ روح اميدواري

متن اصلی حکمت 66 نهج البلاغه

موضوع حکمت 66 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 66 نهج البلاغه

66 وَ قَالَ عليه السلام إِذَا لَمْ يَكُنْ مَا تُرِيدُ فَلَا تُبَلْ كَيْفَ كُنْتَ

موضوع حکمت 66 نهج البلاغه

حفظ روح اميدوارى

(اخلاقى)

ترجمه مرحوم فیض

66- امام عليه السّلام (در باره آرزوها) فرموده است

1- هرگاه بآنچه مى خواهى نرسيدى پس بهر حال هستى باك نداشته باش (زيرا براى نرسيده اندوه بخود راه دادن بى خردى است).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1116)

ترجمه مرحوم شهیدی

69 [و فرمود:] اگر آن كه خواهى نيستى بارى بدان ننگر كه كيستى.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 371)

شرح ابن میثم

61- و قال عليه السّلام:

إِذَا لَمْ يَكُنْ مَا تُرِيدُ فَلَا تُبَلْ مَا كُنْتَ

المعنى

أى إذا فاتك مرادك من الأمر فلا تبل بأىّ حال كنت عليه في ذلك الأمر.

و مفهوم هذه الكلمة النهى عن الاهتمام و الأسف على ما لم يقع من الامور المطلوبة و ذلك أنّ الأسف على فوات المراد يستلزم غمّا و ألما و هو مضرّة عاجلة لا يثمر فايدة فارتكابه سفه.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 273)

ترجمه شرح ابن میثم

61- امام (ع) فرمود:

إِذَا لَمْ يَكُنْ مَا تُرِيدُ فَلَا تُبَلْ مَا كُنْتَ

ترجمه

«هر گاه به خواسته خود نرسيدى، در هر حال باكى نداشته باش».

شرح

يعنى هر گاه در موردى به هدف خود نائل نشدى، در هر حالى كه نسبت به آن كار هستى اهميت نده، مفهوم اين سخن، جلوگيرى از اهميت دادن و افسوس خوردن نسبت به كارهايى است كه انجام نشده، با اين توضيح كه افسوس خوردن براى از دست رفتن هدف، باعث غم و اندوه است و اين در حال حاضر زيانى است كه هيچ گونه فايده اى بر آن مترتب نمى باشد، بنا بر اين مرتكب شدن چنين كار زيانبارى از نادانى است.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 463 و 464)

شرح مرحوم مغنیه

67- إذا لم يكن ما تريد فلا تبل ما كنت.

المعنى

فلا تبل أي لا تبال من المبالاة بمعنى الاكتراث، و حذفت الألف للتخفيف،

و المعنى لا تأسف على ما فات مهما كانت ظروفك و أحوالك، لأن الحزن لا يرجع ما فات، و الفرح لا يبقي ما هو آت. و قال واحد من الزاهدين: «ما أصنع بدنيا ان بقيت لها لم تبق لي، و ان بقيت لي لم أبق لها». و اذن فعلام التأسف و التلهف.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 254 و 255)

شرح شیخ عباس قمی

16- إ ذا لم يكن ما تريد فلا تبل كيف [ما] كنت. كان أصل «لا تبل» لا تبال، فحذفت الألف تخفيفا لكثرة الاستعمال، و مراده عليه السّلام بهذا الكلام أي إذا فاتك مرادك من الأمر فلا تبل بفوات ما أمّلته، و لا تحمل لذلك همّا كيف كنت، و على أيّ حال كنت، من حبس أو مرض أو فقر أو فقد حبيب، و بالجملة، لا تبال بالدهر، و لا تكثرت بما يعكس عليك من غرضك، و يحرمك من أملك، و ذلك لأنّ الأسف على فوات المراد يستلزم غمّا و ألما و هو مضرّة عاجلة لا يثمر فائدة فارتكابه سفه، و هذا مثل قوله عليه السّلام: «فلا تكثر على ما فاتك منها أسفا» و مثل قوله تعالى: لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ.

( شرح حکم نهج البلاغه، ص 38 و 39)

شرح منهاج البراعة خویی

الخامسة و الستون من حكمه عليه السّلام

(65) و قال عليه السّلام: إذا لم يكن ما تريد، فلا تبل ما [كيف ] كنت.

اللغة

(بالى) مبالاة بالأمر: اهتمّ به و اكترث له- المنجد.

الاعراب

لا تبل ما كنت، خطاب نهي عن بالى يبالي، و القياس أن تكون فلا تبال بحذف لام الفعل جزما فقط و لكن حذف ألف المفاعلة على غير قياس كحذف النون من يك، و نقل الجزم إلى اللّام، و ما، اسمية نكرة منعوتة بقوله: كنت أي شيئا كنته، فهي مفعول لقوله لا تبل.

المعنى

هي كلمة تسلية لمن يسعى نحو مقصود و غرض بحسب شخصيته، و قلّما يخلو عنه أيّ إنسان، فكلّ أحد يقصد هدفا في حياته و يسعى للوصول إليه بحسب مقامه، و قلّما يصل الإنسان إلى ما يقصده و يريده، فانّ أكثر النّاس يقصدون هدفا لا يتهيّأ لهم أسبابه أو يقصّر همّتهم عن سلوك طريقه، فلا يكونون ما يريدون، فقال عليه السّلام: إذا لم تصل إلى هذا المقصد الّذي تريده لفقد الوسائل أو قصور الهمة أو وفور الموانع، فارض بما وصلت إليه من الأحوال، و لا تغتم بما فات منك من الامال.

الترجمة

چون آنچه خواستى نشدى، از آنچه هستى نگران مباش.

  • چون آنچه خواستي نشدت حاصل از تلاش رو شكر كن، مباد كه از بد بتر شود

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص103و104)

شرح لاهیجی

(89) و قال عليه السّلام اذا لم يكن ما تريد فلا تبل كيف كنت يعنى و گفت (- ع- ) كه هر گاه حاصل نشود خواهشهاى تو پس مبالاتى و اعتنائى نكن باين كه چگونه بوده در زمان گذشته از كام روا بودن تو زيرا كه اعتنا كردن بر حال پيشين كدورت ديگر است بر كدورت اين ناكامى

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 297)

شرح ابن ابی الحدید

67: إِذَا لَمْ يَكُنْ مَا تُرِيدُ فَلَا تُبَلْ كَيْفَ كُنْتَ قد أعجم تفسير هذه الكلمة على جماعة من الناس- و قالوا المشهور في كلام الحكماء- إذا لم يكن ما تريد فأرد ما يكون- و لا معنى لقوله فلا تبل كيف كنت- و جهلوا مراده ع- . و مراده إذا لم يكن ما تريد فلا تبل بذلك- أي لا تكترث بفوت مرادك و لا تبتئس بالحرمان- و لو وقف على هذا لتم الكلام و كمل المعنى- و صار هذا مثل

قوله فلا تكثر على ما فاتك منها أسفا

- و مثل قول الله تعالى- لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ- لكنه تمم و أكد فقال كيف كنت- أي لا تبل بفوت ما كنت أملته- و لا تحمل لذلك هما كيف كنت- و على أي حال كنت من حبس أو مرض أو فقر أو فقد حبيب- و على الجملة لا تبال الدهر- و لا تكترث بما يعكس عليك من غرضك و يحرمك من أملك- و ليكن هذا الإهوان به و الاحتقار له مما تعتمده دائما- على أي حال أفضى بك الدهر إليها و هذا واضح

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 215)

شرح نهج البلاغه منظوم

[68] و قال عليه السّلام:

إذا لم يكن ما تريد فلا تبل كيف كنت.

ترجمه

بهنگام ناكامى از جهان در بند گذشته مباش.

نظم

  • بكينت گر فلك بنمود آهنگزمان گر روزگارى شد بتو تنگ
  • ز دولت بسته شد درها برويتنشد در چنگ صيد آرزويت
  • ز عهد ملك و دولت ياد ناورز دوران گذشته پاك بگذر
  • كه گر آن دور را آرى فرا ياد رود بر آسمانت داد و فرياد
  • فرود آيد بقلبت بار اندوهفشارد غم گلويت را بانبوه
  • براى آنچه بيرون شد ز دستت مبادا غم نمايد پاى بستت
  • كه بر بگذشته گر خواهى خورى غمغمى هر دم شود بهرت فراهم
  • شود لب ريز زهر غصّه جامت جهان از تو بدارد تلخكامت
  • ز عصر عيش فكرت را رها كنكنون را چاره دردت را دوا كن

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص76و77)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

 اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

امام على عليه السلام : [خداوند] زمين را ايجاد كرد و آن را نگه داشت، بى آن كه وى را مشغول سازد. و آن را بر جايى بدون قرار استوار كرد و بى هيچ پايه اى بر پايش داشت و بى هيچ ستونى برافراشتش و آن را از كجى و انحراف نگاه داشت و از افتادن و شكافتن آن جلوگيرى كرد .
 نحوه تشکیل جو زمین از دیدگاه مولا علی (ع) در نهج البلاغه

نحوه تشکیل جو زمین از دیدگاه مولا علی (ع) در نهج البلاغه

و آبهای ساکن را به مواج سرکش برگردانید تا آنجا که آبها روی هم قرار گرفتند و چون قله های بلند کوهها بالا آمدند امواج تند کف های برآمده از آبها را در هوای باز و فضای گسترده بالا بردند تا جایی که از آن هفت آسمان پدید آمد.آسمان پایین را چون موج مهار شده و آسمان بالا را مانند سقف استوار قرار داد.
 انسان شناسی

انسان شناسی

آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نیروی اندیشه، که وی را به تلاش اندازد، و دارای افکاری که در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوار حی بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی بکار گیرد،
 علي(عليه السّلام) و انسان شناسي قرآني

علي(عليه السّلام) و انسان شناسي قرآني

طرفداران اين انديشه از گذشته اي دور با روش ها و متدهاي گوناگون در پي شناخت نهاد آدمي هستند. آنها گاه از گزاره هاي ديني مدد مي گيرند و گاه تجربه، عقل و عرفان را به ياري مي طلبند. گروهي از ايشان انسان را ذاتاً خوب معرفي مي کنند و عده اي ذات انسان را بد و شرور نشان مي دهند و بعضي انسان را هم خوب و هم بد مي خوانند.
 انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

نهج البلاغه یک شاهکار ادبی در تعلیمات اسلامی است که در آن توجه به عزّت و کرامت انسان و سلامت عقل و روان از اهمیت بسزایی برخوردار است. سخنان حکمت آمیز این کتاب که با عقل و اندیشه آدمی سروکار دارند حقایق بسیار متعالی و معانی بسیار ژرفی را در مورد شناخت خدا، انسان، و جهان با فصاحت و بلاغت تمام بیان می کنند و آگاهی های ارزشمندی را در هریک از این زمینه ها ارائه می دهند. خطابه ها احساسات راکد انسان را در جهت ستیز با فساد و تباهی و بی عدالتی بر میانگیزند، و موعظه ها انسان را از خواب غفلت بیدار و خطراتی را که می توانند دل و روان آدمی را ضعیف و بیمار کنند یادآور می شوند.

پر بازدیدترین ها

 مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

به عكس در جوامعي كه انسجام و هستي آنها را بايد پيوند دروني، بدون ارتباط با مبداء و مركز خارجي، تامين و تضمين كند، اولويت با نظام است . تازه آن نظام است كه جا و مكان و موقعيت فرد و جمع را در چهارچوب خود و در قلمرو خود مشخص مي كند . نظام حاكم بر فرد و جمع است و كيفيت و نوع حاكميت نظام بر فرد و بر جمع است كه سرنوشت مساله سابق الذكر، يعني اصالت فرد يا اصالت جمع را مشخص مي كند .
 اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

امام على عليه السلام : [خداوند] زمين را ايجاد كرد و آن را نگه داشت، بى آن كه وى را مشغول سازد. و آن را بر جايى بدون قرار استوار كرد و بى هيچ پايه اى بر پايش داشت و بى هيچ ستونى برافراشتش و آن را از كجى و انحراف نگاه داشت و از افتادن و شكافتن آن جلوگيرى كرد .
 انسان شناسی

انسان شناسی

آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نیروی اندیشه، که وی را به تلاش اندازد، و دارای افکاری که در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوار حی بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی بکار گیرد،
 نحوه تشکیل جو زمین از دیدگاه مولا علی (ع) در نهج البلاغه

نحوه تشکیل جو زمین از دیدگاه مولا علی (ع) در نهج البلاغه

و آبهای ساکن را به مواج سرکش برگردانید تا آنجا که آبها روی هم قرار گرفتند و چون قله های بلند کوهها بالا آمدند امواج تند کف های برآمده از آبها را در هوای باز و فضای گسترده بالا بردند تا جایی که از آن هفت آسمان پدید آمد.آسمان پایین را چون موج مهار شده و آسمان بالا را مانند سقف استوار قرار داد.
 انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

نهج البلاغه یک شاهکار ادبی در تعلیمات اسلامی است که در آن توجه به عزّت و کرامت انسان و سلامت عقل و روان از اهمیت بسزایی برخوردار است. سخنان حکمت آمیز این کتاب که با عقل و اندیشه آدمی سروکار دارند حقایق بسیار متعالی و معانی بسیار ژرفی را در مورد شناخت خدا، انسان، و جهان با فصاحت و بلاغت تمام بیان می کنند و آگاهی های ارزشمندی را در هریک از این زمینه ها ارائه می دهند. خطابه ها احساسات راکد انسان را در جهت ستیز با فساد و تباهی و بی عدالتی بر میانگیزند، و موعظه ها انسان را از خواب غفلت بیدار و خطراتی را که می توانند دل و روان آدمی را ضعیف و بیمار کنند یادآور می شوند.
Powered by TayaCMS