دعای روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان

دعای روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان

ای کاش خداوند با فضل خود رفتار کند/ شرح دعای روز بیست و دوم

 

اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ فَضْلِکَ در دعاهایمان از خدا بخواهیم با فضل با ما برخورد کند نه با عدل الهی!

 وَ أَنْزِلْ عَلَیَّ فِیهِ بَرَکَاتِکَ ای خدا در این روز به روی من درهای فضل و کرمت را بگشا

وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِکَ و بر من برکاتت را نازل فرما

وَ أَسْکِنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِکَ و بر موجبات رضا و خوشنودیت موفقم بدار 

 یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّین و در وسط بهشت هایت مرا مسکن ده

 اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ فَضْلِکَ ای پذیرنده دعای مضطر پریشان.

خدایا درهای فضلت را به روی من باز کن ؛ الان خداوند با فضل خود با ما معامله می کند و اگر بخواهد با عدلش با ما برخورد کند کار همه ما خراب است. در دعا می خوانیم « اَللّهم عاِملنا بِفَضلِک وَ لا تُعامِلنا بِعَدلِک » [شرح اصول کافی ، ملا صالح مازندرانی ج 10ص 191]

منظور از ابواب چیست؟

در این دعا از خداوند خواستاریم که دربهای فضل و کرم خود را بر روی ما بگشاید، حال می خواهیم بدانیم که منظور از ابواب (دربها) چیست؟ اگر به ظاهر آن نظر اندازیم می بینیم که ابواب همان موانعی هستند که برای واردشدن به مکان های مورد نظر نیاز به فتح و گشودن آنها داریم که برای فتح و گشودن آنها نیز نیاز به مفتاح و کلید داریم آن هم کلیدی که مخصوص درب مورد نظر باشد چرا که اگر کلید هر درب در جای خود قرار نگیرد آن درب گشوده نمی شود مگر اینکه شاه کلید داشته باشیم که آن کلیدی است که تمام دربها را می گشاید...

فضل خداوند به بندگانش همان هدایت به صراط مستقیم است هدایتی که در بهای رحمت و بخشش خداوند را بر روی بندگانش می گشاید که ما نیز در این روز از خداوند می خواهیم که ابواب فضل و رحمتش را بر روی ما بگشاید...

و اگر به بطن آن نظر کنیم منظور از ابواب (دربها) همان دربها و ورودی هایی است که بر اساس رضا و خشنودی خداوند و یا خشم و غضب او باز می گردد، به فرض مثال: هنگامی که بنده ای گناه و معصیتی از پروردگار خویش انجام می دهد آنگاه است که آن معصیت و گناه سبب گردیده است تا یکی از درب های خشم و غضب الهی بر روی او باز گردد که کلید بازشدن این درب انجام آن گناه می باشد...

منظور از فضل الهی چیست؟

برای آنکه مختصرا از فضل الهی صحبت به میان آوریم اشاره می نماییم به دو آیه از قرآن کریم ”وَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّیطَانَ إِلَّا قَلِیل”‌ (نساء /83) یعنی ”و اگر فضل و رحمت الهی شامل حال شما نبود همانا جز اندکی همه از شیطان پیروی می کردید”‌.” فَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَکُنْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِینَ”‌ (بقره/64) یعنی ”پس اگر فضل و رحمت خداوند شامل حال شما نبود البته در شمار زیانکاران عالم بودید”‌ همانطوری که در آیه اول مشاهده می نماییم خداوند (عزوجل) می فرماید: اگر فضل و رحمت خداوند شامل حال شما نبود جز اندکی همه از شیطان پیروی می نمودید، و این را می دانیم که پیروی از شیطان برابر است با ضلالت و گمراهی و ورود به خشم و غضب الهی و فضل خداوند، توفیق و عنایتش به بندگان و راهنمایی آنان به سوی عبادت و اطاعتش می باشد ”یَهْدی مَنْ یَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ”‌ (یونس/25) یعنی ”(خداوند) هرکه را بخواهد به راه مستقیم هدایت می نماید”‌ به طوری که در قرآن می فرماید: ”وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ”‌ (بقره/168) یعنی ”و از وسوسه های شیطانی پیروی نکنید، به درستی که او برای شما دشمنی آشکار است”‌ و در آیه دوم که می فرماید: اگر فضل و رحمت خداوند بر بندگانش نبود و آنها را هدایت نمی نمود به حقیقت که آنان از شیطان پیروی نموده و مورد غضب الهی واقع می شدند و دوزخ بر آنان واجب می گشت و در حالی که از زیانکاران شده بودند چرا که ”ان الانسان لفی خسر”‌ (عصر/2) یعنی ”به درستی که انسان در خسران و زیان است”‌ پس فضل خداوند به بندگانش همان هدایت به صراط مستقیم است هدایتی که در بهای رحمت و بخشش خداوند را بر روی بندگانش می گشاید که ما نیز در این روز از خداوند می خواهیم که ابواب فضل و رحمتش را بر روی ما بگشاید...

برکات مادی شامل جمیع نعمتهایی است که انسان از آنها به عنوان مایحتاج زندگی خود استفاده می نماید مثل (آب، میوه جات، سبزیجات و...) و برکات معنوی شامل نعمتهایی است که انسان از آنها به عنوان راه و وسیله ای برای تقرب به ذات اقدس الهی استفاده می کند مثل (توبه، استغفار، ذکر، دعا و...) که ما نیز از خداوند در این روز می خواهیم که برکاتش را بر سر ما بباراند...

برکات الهی

و انزل علی فیه برکاتک ”و در این روز بر من برکاتت را نازل فرما”‌

در اول دعا از خداوند درخواست نمودیم که دربهای فضل و رحمتش را بر روی ما بگشاید، زیرا هنگامی که دربهای فضل و رحمت او بر روی بندگان گشوده شود آنگاه است که برکات و رحمات الهی بر سر بندگان فرود می آید که اگر بخواهیم به آن برکات اشاره نماییم آنها را به دو دسته تقسیم می کنیم: 1- برکات مادی 2- برکات معنوی، که برکات مادی شامل جمیع نعمتهایی است که انسان از آنها به عنوان مایحتاج زندگی خود استفاده می نماید مثل (آب، میوه جات، سبزیجات و...) و برکات معنوی شامل نعمتهایی است که انسان از آنها به عنوان راه و وسیله ای برای تقرب به ذات اقدس الهی استفاده می کند مثل (توبه، استغفار، ذکر، دعا و...) که ما نیز از خداوند در این روز می خواهیم که برکاتش را بر سر ما بباراند...

”آنچه که موجب رضایت الهی است”‌

وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِکَ

خدایا من را به اموری که مورد رضای توست موفق بدار، اهل دعا و دستگیری از دیگران باشم. کاری بکنم که خدا از من راضی بشود.

خداوند در قرآن می فرماید: ”‌إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ...”‌‌ (بقره/186) یعنی ”‌هنگامی که بندگان من از تو در مورد من سئوال می کنند، بگو که من نزدیک (آنها هستم) و اجابت می کنم دعای کسانی را که مرا می خوانند و از من درخواست می کنند.”‌‌ پس ما نیز در این روز از خداوند خواستاریم که ما را از خشم و غضب خود دور ساخته و به بهشت برینش که سرچشمه رضایت اوست، داخل سازد

با توجه به آیات و روایات رضایت خداوند در این است که بنده مومن از دستورات خداوند و رسولش اطاعت نموده و در انجام آنها قصور نورزد ”وَ اَطیعوالله وَ الرَّسول لَعَلَّکُم تُرحَمون”‌ (آل عمران/132) یعنی ”و از حکم خدا و رسول او فرمان برید، باشد که مشمول رحمت و لطف خداوند گردید”‌ و به صورت جامع تر انجام واجبات و ترک محرمات الهی است که موجبات رضایت الهی را از بندگان خویش فراهم می سازد. تا به درجه ”رضی الله عنهم و رضوانه ذلک الفوزالعظیم”‌ یعنی ”خداوند از آنان راضی است و آنان از پروردگار خویش که این رستگاری عظیم است”‌ دست یابند که ما نیز از خداوند در این روز خواستاریم که ما را موفق بدارد تا اینکه به رضا و خشنودی او دست یابیم...

 وَ أَسْکِنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِکَ

خدایا من را در وسط بهشت ساکن کن، شاید وسط بهشت محل سکونت اولیاء الهی است که آن را از خدا درخواست می کنیم

همان طور که می دانیم خداوند در قرآن می فرماید: ”إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ...”‌ (بقره/186) یعنی ”هنگامی که بندگان من از تو در مورد من سئوال می کنند، بگو که من نزدیک (آنها هستم) و اجابت می کنم دعای کسانی را که مرا می خوانند و از من درخواست می کنند.”‌ پس ما نیز در این روز از خداوند خواستاریم که ما را از خشم و غضب خود دور ساخته و به بهشت برینش که سرچشمه رضایت اوست، داخل سازد.

یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّین

 ای خدایی که دعای مضطرین را اجابت می کنی، دعاهای امروز را در حق من مستجاب کن.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

امام على عليه السلام : [خداوند] زمين را ايجاد كرد و آن را نگه داشت، بى آن كه وى را مشغول سازد. و آن را بر جايى بدون قرار استوار كرد و بى هيچ پايه اى بر پايش داشت و بى هيچ ستونى برافراشتش و آن را از كجى و انحراف نگاه داشت و از افتادن و شكافتن آن جلوگيرى كرد .
 نحوه تشکیل جو زمین از دیدگاه مولا علی (ع) در نهج البلاغه

نحوه تشکیل جو زمین از دیدگاه مولا علی (ع) در نهج البلاغه

و آبهای ساکن را به مواج سرکش برگردانید تا آنجا که آبها روی هم قرار گرفتند و چون قله های بلند کوهها بالا آمدند امواج تند کف های برآمده از آبها را در هوای باز و فضای گسترده بالا بردند تا جایی که از آن هفت آسمان پدید آمد.آسمان پایین را چون موج مهار شده و آسمان بالا را مانند سقف استوار قرار داد.
 انسان شناسی

انسان شناسی

آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نیروی اندیشه، که وی را به تلاش اندازد، و دارای افکاری که در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوار حی بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی بکار گیرد،
 علي(عليه السّلام) و انسان شناسي قرآني

علي(عليه السّلام) و انسان شناسي قرآني

طرفداران اين انديشه از گذشته اي دور با روش ها و متدهاي گوناگون در پي شناخت نهاد آدمي هستند. آنها گاه از گزاره هاي ديني مدد مي گيرند و گاه تجربه، عقل و عرفان را به ياري مي طلبند. گروهي از ايشان انسان را ذاتاً خوب معرفي مي کنند و عده اي ذات انسان را بد و شرور نشان مي دهند و بعضي انسان را هم خوب و هم بد مي خوانند.
 انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

نهج البلاغه یک شاهکار ادبی در تعلیمات اسلامی است که در آن توجه به عزّت و کرامت انسان و سلامت عقل و روان از اهمیت بسزایی برخوردار است. سخنان حکمت آمیز این کتاب که با عقل و اندیشه آدمی سروکار دارند حقایق بسیار متعالی و معانی بسیار ژرفی را در مورد شناخت خدا، انسان، و جهان با فصاحت و بلاغت تمام بیان می کنند و آگاهی های ارزشمندی را در هریک از این زمینه ها ارائه می دهند. خطابه ها احساسات راکد انسان را در جهت ستیز با فساد و تباهی و بی عدالتی بر میانگیزند، و موعظه ها انسان را از خواب غفلت بیدار و خطراتی را که می توانند دل و روان آدمی را ضعیف و بیمار کنند یادآور می شوند.

پر بازدیدترین ها

 انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

نهج البلاغه یک شاهکار ادبی در تعلیمات اسلامی است که در آن توجه به عزّت و کرامت انسان و سلامت عقل و روان از اهمیت بسزایی برخوردار است. سخنان حکمت آمیز این کتاب که با عقل و اندیشه آدمی سروکار دارند حقایق بسیار متعالی و معانی بسیار ژرفی را در مورد شناخت خدا، انسان، و جهان با فصاحت و بلاغت تمام بیان می کنند و آگاهی های ارزشمندی را در هریک از این زمینه ها ارائه می دهند. خطابه ها احساسات راکد انسان را در جهت ستیز با فساد و تباهی و بی عدالتی بر میانگیزند، و موعظه ها انسان را از خواب غفلت بیدار و خطراتی را که می توانند دل و روان آدمی را ضعیف و بیمار کنند یادآور می شوند.
 علي(عليه السّلام) و انسان شناسي قرآني

علي(عليه السّلام) و انسان شناسي قرآني

طرفداران اين انديشه از گذشته اي دور با روش ها و متدهاي گوناگون در پي شناخت نهاد آدمي هستند. آنها گاه از گزاره هاي ديني مدد مي گيرند و گاه تجربه، عقل و عرفان را به ياري مي طلبند. گروهي از ايشان انسان را ذاتاً خوب معرفي مي کنند و عده اي ذات انسان را بد و شرور نشان مي دهند و بعضي انسان را هم خوب و هم بد مي خوانند.
 اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

امام على عليه السلام : [خداوند] زمين را ايجاد كرد و آن را نگه داشت، بى آن كه وى را مشغول سازد. و آن را بر جايى بدون قرار استوار كرد و بى هيچ پايه اى بر پايش داشت و بى هيچ ستونى برافراشتش و آن را از كجى و انحراف نگاه داشت و از افتادن و شكافتن آن جلوگيرى كرد .
 انسان شناسی

انسان شناسی

آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نیروی اندیشه، که وی را به تلاش اندازد، و دارای افکاری که در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوار حی بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی بکار گیرد،
 مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

به عكس در جوامعي كه انسجام و هستي آنها را بايد پيوند دروني، بدون ارتباط با مبداء و مركز خارجي، تامين و تضمين كند، اولويت با نظام است . تازه آن نظام است كه جا و مكان و موقعيت فرد و جمع را در چهارچوب خود و در قلمرو خود مشخص مي كند . نظام حاكم بر فرد و جمع است و كيفيت و نوع حاكميت نظام بر فرد و بر جمع است كه سرنوشت مساله سابق الذكر، يعني اصالت فرد يا اصالت جمع را مشخص مي كند .
Powered by TayaCMS