سراب

سراب


کلمه ی دنیا و سراب را باز می کنیم.
سراب حالتی است که در اثر شکست نور خورشید ایجاد می شود. جایی را می بینیم و فکر می کنیم که در آنجا آب وجود دارد، در حالی که وجود ندارد. خورشید تابستان بیشتر سراب ایجاد می کند تا خورشید زمستان.

مهمترین خصوصیت سراب اینست که یک چیز غیر واقعی را به ما نشان می دهد و ما رابه دنبال خود می کشاند.
مشکل سراب این است که ما را به دنبال چیزهایی می کشاند که وجود ندارد. پس هم مسیر ما را منحرف می کند و هم وقت ما را به هدر می دهد.
خیلی از تبلیغاتی که می شنویم سراب است. مثلاً می گوید باید فلان چیز را بخوری چون مفید است.

آقا امیر المؤمنین (ع) در تعاریف شُبهه، یکی از آن ها را دنیا می داند. ( شبهه یعنی مشابه، شبیه )
سوره ی نور/ آیه ی 39 وَ الَّذینَ کَفَرُوُا اَعمالُهُم کَسَرابٍ بِقیعَةٍ یَحسَبُهُ الظّمانُ ماءً حَتّی اِذا جاءَه لَم یَجِدهُ شَیئاً وَ وَجَدَ اللهَ عِندَهُ فَوَفّهُ حِسابَه وَاللهُ سَریعُ الحِسابِ. و آنانکه کافرند، اعمالشان در مثَل به سرابی مانَد. در بیابان هموار بی آب که شخص تشنه آنرا آب پندارد و به جانب آن شتابد، چون بدانجا رسد هیچ آب نیابد و آن کافر خدا را حاضر و ناظر اعمال خویش بیند که به حساب و کارش تمام و کامل برسد و کیفر کفرش بدهد. که والله سریع الحساب.

در این آیه یکی از انواع سراب را اعمال سراب گونه معرفی می کنند.
1- اعمال مادی/ یعنی کارهای مادی و معنوی که آنچه باید باشد. مثلاً انسانی به دنبال آرامش در خانه می گردد ولی سنگ و چوب که آرامش نمی دهد.
نوع دیگر این اعمال، خدا پنداشتن مادیات. یعنی برای مادیات و انسان ها قدرت خدایی در نظر می گیرد و در مقابل آن خم می شود. خدا می فرماید اینکه تو می بینی، مثل این است که به تصویر ماه که در برکه است، بخواهی دست پیدا کنی، ولی نیست و اصل بالاست.

2- اعمال معنوی/ که مثلاً فرد نماز می خواند و قد قامت الصلوة می گوید و لی پانتومیم است! روح ندارد. تنها حُسن این عبادت این است که قضا ندارد. ولی انسان را بالا نمی بَرَد.
این ها اعمال سراب است و موقع حساب محو می شود. و برخی اوقات برای ما سنّت استدراج می شود. چون دل ما به این اعمال سراب گونه خوش است ولی در قیامت هیچ اثری از آن نمی یابی.

آیه ی 23 سوره ی فرقان، این اعمال را هباءً منثورا می نامد؛ یعنی برباد رفته.
مثل این شرکت های هرمی که مُد شده و پول روی پول می اورد ولی بر پایه ی اقتصاد بیمار است.
ولی در روز قیامت که حقیقت اعمال را به ما نشان می دهند، چیزی یافت نمی شود! چون میزان، به بررسی حقیقت و اصل ایمان می پردازد.

راه های خارج کردن عمل از سراب بودن:
1- روایت: خلص العمل فإنّ النّاقدة بصیراً بصیر. اعمالت را خالص کن چون ناقده ( نقد کننده) بصیر و بیناست و مو را از ماست می کشد!
پس اولین شرط اینکه عمل را از سراب بودن در بیاوری، خلوص است؛ یعنی عمل را به نیت تقرب به خدا انجام دهی. پس باید دقت در درجه ی خلوص عمل کنیم.

فرق عمل خرواری و خالص در این است که در عمل خرواری میزان بسیار زیاد و لی قیمت آن پایین است. و لی عمل خالص برعکس است.
اولین نکته ی خلوص این است که عمل ما بر رضایت مطلق خداست یا رضایت نسبی خدا. و هیچ کدام از اعمال ما بر پایه ی رضای شیطان نیست، بلکه درجه ی رضایت فرق می کند. نیت ها فرق می کند. مثلاً در شرکت در انتخابات هر کسی به یک نیت می رود. برای کسی که به نیت تکلیف عمل می کند، در هر لحظه ثواب عمل برای او لحاظ می شود. ولی بقیه ضرر می کنند. باید قدر فرصت ها را دانست و از لحظه لحظه ی آن استفاده کرد که باعث می شود به تسویف ( به فردا انداختن) نیفتد.

حضرت علی(ع) قدر فرصت های الآنت را بدان و با فرصت های آینده وقت خود را تلف نکن و فرصت های گذشته نیز گذشت؛ به آن فکر نکن. فرصت عبادت که از دست رفت، دیگر رفته است. سوخته است. یعنی در عبادات اگر فرصت گذشت دیگر تکرار نمی شود و می سوزد.

کسی که کنکور دارد، چطور از لحظه لحظه ی وقتش استفاده می کند؛ در مورد عبادات و لحظه های زندگی هم ما باید همین حال را داشته باشیم.
کسانی که به دنیا بعنوان سراب و عبادت بعنوان حقیقت نگاه نمی کنند، خداوند می فرماید ( سوره ی محمّد ) به جایی می رسند که زندگی شان می شود شهوت رانی و خوردن. قلب پاکی داشته اند ولی کم کم به حد حیوان می رسند. اول دلش پاک بوده، ولی عملش را درست نکرده است. دیگر کم کم دلش هم به سمت ناپاکی می رود. وقتی در جوانی مقابله نکرد، چگونه در میانسالی میخواهد با نفسش مبارزه کند؟!

قانون: کسی که گناه را، ترک عبادت را، برای دوران جوانی و نوجوانی اش رسمیت بدهد و قائل به این باشد که در آینده جبران کند، نمی تواند در آینده جبران کند چون دیگر توانی برای مقابله ندارد. هر چه از مادیات و معنویات داریم، مال این دوران است. حتی قبل از بلوغ.

قانون: وقتی گناه می کنیم : یک: گناه در پرونده ی ما ثبت می شود. دو: نور کم می شود. با توبه کردن فقط گناه از پرونده پاک می شود، ولی نور بر نمی گردد.
اعمال عبادی قبل از بلوغ، نور اضافی جمع می کند و برای بعد از بلوغ مایه ی بصیرت او می شود، چون آدم بی نور همه ی راه را اشتباه می رود.

یاد مرگ: بدون فکر به رفتن، نمی شود آدم شد!
آیه ی 16 سوره ی حدید: أَلَم یأنِ للّذین آمنوا أن تخشَعَ قلوبُهُم لِذِکر الله و...
سراب دنیا باعث تکبر و ایمن دیدن انسان از مرگ می شود.
اگر انسان فکر به رفتن کند، دنیا از سراب بودن خارج می شود.

نکته ی آخر: تک تک اعمال ما می ماند و ما می رویم. مواظب باشیم برای دو رو ز دنیا آخرت خود را نفروشیم.



 

 

جدیدترین ها در این موضوع

 اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

امام على عليه السلام : [خداوند] زمين را ايجاد كرد و آن را نگه داشت، بى آن كه وى را مشغول سازد. و آن را بر جايى بدون قرار استوار كرد و بى هيچ پايه اى بر پايش داشت و بى هيچ ستونى برافراشتش و آن را از كجى و انحراف نگاه داشت و از افتادن و شكافتن آن جلوگيرى كرد .
 نحوه تشکیل جو زمین از دیدگاه مولا علی (ع) در نهج البلاغه

نحوه تشکیل جو زمین از دیدگاه مولا علی (ع) در نهج البلاغه

و آبهای ساکن را به مواج سرکش برگردانید تا آنجا که آبها روی هم قرار گرفتند و چون قله های بلند کوهها بالا آمدند امواج تند کف های برآمده از آبها را در هوای باز و فضای گسترده بالا بردند تا جایی که از آن هفت آسمان پدید آمد.آسمان پایین را چون موج مهار شده و آسمان بالا را مانند سقف استوار قرار داد.
 انسان شناسی

انسان شناسی

آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نیروی اندیشه، که وی را به تلاش اندازد، و دارای افکاری که در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوار حی بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی بکار گیرد،
 علي(عليه السّلام) و انسان شناسي قرآني

علي(عليه السّلام) و انسان شناسي قرآني

طرفداران اين انديشه از گذشته اي دور با روش ها و متدهاي گوناگون در پي شناخت نهاد آدمي هستند. آنها گاه از گزاره هاي ديني مدد مي گيرند و گاه تجربه، عقل و عرفان را به ياري مي طلبند. گروهي از ايشان انسان را ذاتاً خوب معرفي مي کنند و عده اي ذات انسان را بد و شرور نشان مي دهند و بعضي انسان را هم خوب و هم بد مي خوانند.
 انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

نهج البلاغه یک شاهکار ادبی در تعلیمات اسلامی است که در آن توجه به عزّت و کرامت انسان و سلامت عقل و روان از اهمیت بسزایی برخوردار است. سخنان حکمت آمیز این کتاب که با عقل و اندیشه آدمی سروکار دارند حقایق بسیار متعالی و معانی بسیار ژرفی را در مورد شناخت خدا، انسان، و جهان با فصاحت و بلاغت تمام بیان می کنند و آگاهی های ارزشمندی را در هریک از این زمینه ها ارائه می دهند. خطابه ها احساسات راکد انسان را در جهت ستیز با فساد و تباهی و بی عدالتی بر میانگیزند، و موعظه ها انسان را از خواب غفلت بیدار و خطراتی را که می توانند دل و روان آدمی را ضعیف و بیمار کنند یادآور می شوند.

پر بازدیدترین ها

 انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

نهج البلاغه یک شاهکار ادبی در تعلیمات اسلامی است که در آن توجه به عزّت و کرامت انسان و سلامت عقل و روان از اهمیت بسزایی برخوردار است. سخنان حکمت آمیز این کتاب که با عقل و اندیشه آدمی سروکار دارند حقایق بسیار متعالی و معانی بسیار ژرفی را در مورد شناخت خدا، انسان، و جهان با فصاحت و بلاغت تمام بیان می کنند و آگاهی های ارزشمندی را در هریک از این زمینه ها ارائه می دهند. خطابه ها احساسات راکد انسان را در جهت ستیز با فساد و تباهی و بی عدالتی بر میانگیزند، و موعظه ها انسان را از خواب غفلت بیدار و خطراتی را که می توانند دل و روان آدمی را ضعیف و بیمار کنند یادآور می شوند.
 علي(عليه السّلام) و انسان شناسي قرآني

علي(عليه السّلام) و انسان شناسي قرآني

طرفداران اين انديشه از گذشته اي دور با روش ها و متدهاي گوناگون در پي شناخت نهاد آدمي هستند. آنها گاه از گزاره هاي ديني مدد مي گيرند و گاه تجربه، عقل و عرفان را به ياري مي طلبند. گروهي از ايشان انسان را ذاتاً خوب معرفي مي کنند و عده اي ذات انسان را بد و شرور نشان مي دهند و بعضي انسان را هم خوب و هم بد مي خوانند.
 اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

امام على عليه السلام : [خداوند] زمين را ايجاد كرد و آن را نگه داشت، بى آن كه وى را مشغول سازد. و آن را بر جايى بدون قرار استوار كرد و بى هيچ پايه اى بر پايش داشت و بى هيچ ستونى برافراشتش و آن را از كجى و انحراف نگاه داشت و از افتادن و شكافتن آن جلوگيرى كرد .
 انسان شناسی

انسان شناسی

آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نیروی اندیشه، که وی را به تلاش اندازد، و دارای افکاری که در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوار حی بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی بکار گیرد،
 مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

به عكس در جوامعي كه انسجام و هستي آنها را بايد پيوند دروني، بدون ارتباط با مبداء و مركز خارجي، تامين و تضمين كند، اولويت با نظام است . تازه آن نظام است كه جا و مكان و موقعيت فرد و جمع را در چهارچوب خود و در قلمرو خود مشخص مي كند . نظام حاكم بر فرد و جمع است و كيفيت و نوع حاكميت نظام بر فرد و بر جمع است كه سرنوشت مساله سابق الذكر، يعني اصالت فرد يا اصالت جمع را مشخص مي كند .
Powered by TayaCMS