مرد عمل باشید نه حرف!

مرد عمل باشید نه حرف!

ضحّاک بن قیس از یاران نزدیک معاویه، و از شکمخوارگان خون آشام درباری بود، پس از ماجرای حَکَمَین و نابودی خوارج، معاویه اطلاع یافت که امیرمؤمنان علی (علیه السلام) سپاه خود را برای جنگ با او آماده می سازد، به وحشت افتاد و مردم دمشق و اطراف را دعوت کرد که همه در بیرون از شهر دمشق، اجتماع کنند و برای جنگ با سپاه علی حرکت نمایند.
یک سپاه صد و چهار هزار نفری تشکیل شد، معاویه «ضحاک بن قیس» را فرمانده لشکر کرد و همه گونه اختیارات را به او سپرد، و او را به حمله و قتل و غارت دستور داد.
ضحّاک با سپاه خود به سوی کوفه روانه شد، در مسیر راه به قتل و غارت پرداخت، تا وقتی که به «ثعلبیّه» رسید، به کاروانی که به سوی مکه برای انجام مراسم حج می رفتند حمله کرد، و وسائل و زاد و توشه آنها را گرفت و «عمرو بن عمیس» برادرزاده عبدالله بن مسعود صحابی پیامبر  (صلی الله علیه و آله و سلم ) را با جمعی از همسفرانش کشت.
این خبر به علی (علیه السلام) رسید، آن حضرت مردم عراق را اکیداً دعوت کرد که حرکت کنند و از هجوم و غارت ضحّاک جلوگیری نمایند.
حضرت علی (علیه السلام) دید، مردم سستی می کنند، شخصاً از کوفه خارج شد و خود را به سرزمین «غرَبَّین» رساند و حجر بن عدی (یار مخلص و دلاورش) را طلبید و او را همراه چهار هزار نفر به سوی جبهه فرستاد.
حجر بن عدی همراه سپاه حرکت کردند و در سرزمین «تدمّر» با لشکر ضحّاک برخورد نمودند، و جنگ درگرفت، و نوزده نفر از سپاه ضحّاک به هلاکت رسیدند و دو نفر از سپاه حجر به شهادت نائل شدند، شب فرا رسید، و ضحّاک از تاریکی شب استفاده کرده و از منطقه گریخت، وقتی صبح شد، حجر بن عدی اثری از او ندید.[1]
در آن هنگام که خبر غارت و چپاول سربازان ضحّاک به خصوص خبر حمله کاروان زائران بیت الله الحرام به امیرمؤمنان علی (علیه السلام) رسید، آن حضرت برای آماده کردن سپاه خود برای جلوگیری از ادامه کار اشرار، خطبه ای خواند که در نهج البلاغه (خطبه 29) آمده است.
در این خطبه آن حضرت افراد سست عنصر را سخت توبیخ کرده و بر سر آنها فریاد کشید که: «هان ای مردمی که پیکرهایتان کنار هم است، ولی دلهایتان از هم جدا است، در سخن گفتن، آن چنان داغ هستید که سنگ ها را می شکند ولی در عمل سست می باشید... بدانید که افراد ضعیف و ناتوان هرگز نمی توانند از ظلم و ستم جلوگیری کنند، مرد عمل باشید نه مرد حرف... .
کار شما به جایی رسیده که پیروزی شما، بی نتیجه است و همچون کسانی هستید که تیرهایشان بی پیکان است... .
«و الله لا اصدّق قولکم ولا اطمع فی نصرکم؛ سوگند به خدا، گفتارتان را تصدیق نمی کنم و امیدی به پیروزی شما ندارم».[2]
شما چه دردی دارید؟ و درمان شما چیست؟ و بیماری شما کدام است؟ آنها (دشمنان شما) افرادی مثل شما می باشند، چرا آنها پایدارند ولی شما ضعیف! چرا باید چنین باشد؟!... .[3]
همان گونه که بیان شد، سرانجام علی (علیه السلام) جبهه را فراموش نکرد، و خود حرکت نمود و حجر بن عدی را با چهار هزار نفر به سوی ضحاک فرستاد، و حجر قهرمان به سوی جبهه رفت و با کمال پیروزی، بازگشت.
این نیز ورق دیگری از درس شهامت و رشادت است که علی (علیه السلام) به پیروانش آموخت.
[1]. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج2، ص113 و 116ـ118..
[2]. نظیر این سرزنش، بلکه شدیدتر در خطبه 97 آمده است.
[3]. نگاه کنید به خطبه 29 نهج البلاغه، این خطبه یادآور وظیفه ما در مورد حاجیان ایرانی که در ذیحجه 1407ق در مکه به دست دژخیمان آل سعود به شهادت رسیدند، نیز هست و علی (علیه السلام) وظیفه ما را در این خطبه بیان کرده است.
منبع :محمد محمدي اشتهاردي ؛داستان هاي نهج البلاغه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

امام على عليه السلام : [خداوند] زمين را ايجاد كرد و آن را نگه داشت، بى آن كه وى را مشغول سازد. و آن را بر جايى بدون قرار استوار كرد و بى هيچ پايه اى بر پايش داشت و بى هيچ ستونى برافراشتش و آن را از كجى و انحراف نگاه داشت و از افتادن و شكافتن آن جلوگيرى كرد .
 نحوه تشکیل جو زمین از دیدگاه مولا علی (ع) در نهج البلاغه

نحوه تشکیل جو زمین از دیدگاه مولا علی (ع) در نهج البلاغه

و آبهای ساکن را به مواج سرکش برگردانید تا آنجا که آبها روی هم قرار گرفتند و چون قله های بلند کوهها بالا آمدند امواج تند کف های برآمده از آبها را در هوای باز و فضای گسترده بالا بردند تا جایی که از آن هفت آسمان پدید آمد.آسمان پایین را چون موج مهار شده و آسمان بالا را مانند سقف استوار قرار داد.
 انسان شناسی

انسان شناسی

آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نیروی اندیشه، که وی را به تلاش اندازد، و دارای افکاری که در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوار حی بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی بکار گیرد،
 علي(عليه السّلام) و انسان شناسي قرآني

علي(عليه السّلام) و انسان شناسي قرآني

طرفداران اين انديشه از گذشته اي دور با روش ها و متدهاي گوناگون در پي شناخت نهاد آدمي هستند. آنها گاه از گزاره هاي ديني مدد مي گيرند و گاه تجربه، عقل و عرفان را به ياري مي طلبند. گروهي از ايشان انسان را ذاتاً خوب معرفي مي کنند و عده اي ذات انسان را بد و شرور نشان مي دهند و بعضي انسان را هم خوب و هم بد مي خوانند.
 انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

نهج البلاغه یک شاهکار ادبی در تعلیمات اسلامی است که در آن توجه به عزّت و کرامت انسان و سلامت عقل و روان از اهمیت بسزایی برخوردار است. سخنان حکمت آمیز این کتاب که با عقل و اندیشه آدمی سروکار دارند حقایق بسیار متعالی و معانی بسیار ژرفی را در مورد شناخت خدا، انسان، و جهان با فصاحت و بلاغت تمام بیان می کنند و آگاهی های ارزشمندی را در هریک از این زمینه ها ارائه می دهند. خطابه ها احساسات راکد انسان را در جهت ستیز با فساد و تباهی و بی عدالتی بر میانگیزند، و موعظه ها انسان را از خواب غفلت بیدار و خطراتی را که می توانند دل و روان آدمی را ضعیف و بیمار کنند یادآور می شوند.

پر بازدیدترین ها

 انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

نهج البلاغه یک شاهکار ادبی در تعلیمات اسلامی است که در آن توجه به عزّت و کرامت انسان و سلامت عقل و روان از اهمیت بسزایی برخوردار است. سخنان حکمت آمیز این کتاب که با عقل و اندیشه آدمی سروکار دارند حقایق بسیار متعالی و معانی بسیار ژرفی را در مورد شناخت خدا، انسان، و جهان با فصاحت و بلاغت تمام بیان می کنند و آگاهی های ارزشمندی را در هریک از این زمینه ها ارائه می دهند. خطابه ها احساسات راکد انسان را در جهت ستیز با فساد و تباهی و بی عدالتی بر میانگیزند، و موعظه ها انسان را از خواب غفلت بیدار و خطراتی را که می توانند دل و روان آدمی را ضعیف و بیمار کنند یادآور می شوند.
 انسان شناسی

انسان شناسی

آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نیروی اندیشه، که وی را به تلاش اندازد، و دارای افکاری که در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوار حی بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی بکار گیرد،
 علي(عليه السّلام) و انسان شناسي قرآني

علي(عليه السّلام) و انسان شناسي قرآني

طرفداران اين انديشه از گذشته اي دور با روش ها و متدهاي گوناگون در پي شناخت نهاد آدمي هستند. آنها گاه از گزاره هاي ديني مدد مي گيرند و گاه تجربه، عقل و عرفان را به ياري مي طلبند. گروهي از ايشان انسان را ذاتاً خوب معرفي مي کنند و عده اي ذات انسان را بد و شرور نشان مي دهند و بعضي انسان را هم خوب و هم بد مي خوانند.
 اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

امام على عليه السلام : [خداوند] زمين را ايجاد كرد و آن را نگه داشت، بى آن كه وى را مشغول سازد. و آن را بر جايى بدون قرار استوار كرد و بى هيچ پايه اى بر پايش داشت و بى هيچ ستونى برافراشتش و آن را از كجى و انحراف نگاه داشت و از افتادن و شكافتن آن جلوگيرى كرد .
 مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

به عكس در جوامعي كه انسجام و هستي آنها را بايد پيوند دروني، بدون ارتباط با مبداء و مركز خارجي، تامين و تضمين كند، اولويت با نظام است . تازه آن نظام است كه جا و مكان و موقعيت فرد و جمع را در چهارچوب خود و در قلمرو خود مشخص مي كند . نظام حاكم بر فرد و جمع است و كيفيت و نوع حاكميت نظام بر فرد و بر جمع است كه سرنوشت مساله سابق الذكر، يعني اصالت فرد يا اصالت جمع را مشخص مي كند .
Powered by TayaCMS