حکمت 191 نهج البلاغه : نكوهش انسان هاى شرور

حکمت 191 نهج البلاغه : نكوهش انسان هاى شرور

متن اصلی حکمت 191 نهج البلاغه

موضوع حکمت 191 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 191 نهج البلاغه

191 وَ قَدْ أُتِيَ بِجَانٍ وَ مَعَهُ غَوْغَاءُ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلَامُ لَا مَرْحَباً بِوُجُوهٍ لَا تُرَى إِلَّا عِنْدَ كُلِّ سَوْأَةٍ

موضوع حکمت 191 نهج البلاغه

نكوهش انسان هاى شرور

(اخلاقى، اجتماعى)

ترجمه مرحوم فیض

191- جنايتكارى را نزد امام عليه السّلام آوردند و اوباش با او بودند آن حضرت (در نكوهش آنان) فرمود

1- گشاده و خوش مباد روهايى كه ديده نمى شوند مگر نزد هر كار زشت و رسوايى.

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1177 و 1178)

ترجمه مرحوم شهیدی

200 [جنايتكارى را نزد او آوردند و گروهى فرومايگان با وى بودند، فرمود:] خوش مباد چهره هايى كه جز به هنگام زشتى و شر ديده نشود.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 395)

شرح ابن میثم

185- و قال عليه السّلام، و أتى بجان و معه غوغاء،

فقال: لَا مَرْحَباً بِوُجُوهٍ لَا تُرَى إِلَّا عِنْدَ كُلِّ سَوْأَةٍ

المعنى

أى لا ترى مجتمعة. إذ العوامّ لا يجتمع غالبا إلّا في مثل ذلك. فكلام الخطيب على أغلب الأحوال. و السوءة: فعلة من السوء.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 345 و 346)

ترجمه شرح ابن میثم

185- امام (ع) فرمود: (در حالى كه جنايتكارى را آوردند و اوباش هم دور او را گرفته بودند)

لَا مَرْحَباً بِوُجُوهٍ لَا تُرَى إِلَّا عِنْدَ كُلِّ سَوْأَةٍ

ترجمه

«خوش مباد چهره هايى كه جز هنگام وقوع تبهكاريها ديده نمى شوند».

شرح

يعنى هيچ گاه به صورت دسته جمعى ديده نمى شوند زيرا توده مردم غالبا جز در چنين مواردى جمع نمى شوند چه آن كه سخن گوينده به اغلب حالات متوجه است. سوءة بر وزن فعلة از ريشه سوء است.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 585 و 586)

شرح مرحوم مغنیه

199- (و أتي بجان و معه غوغاء) فقال: لا مرحبا بوجوه لا ترى إلّا عند كلّ سوأة.

المعنى

السوأة: الخلة أو الفعلة القبيحة، و لا مرحبا نصب على المصدر. و السر في ان السواد يجتمعون عند الأسواء و المفاجات هو حب الاطلاع فإنه غريزة في العالم و الجاهل، و العالم يشبع غريزته هذه بالقراءة و المطالعة و التجربة و التفكير، أما الجاهل فيشبعها بالنظر و التفرج على ما يصادفه من أحداث.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 340)

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

التاسعة و الثمانون بعد المائة من حكمه عليه السّلام

(189) و قد أتى بجان و معه غوغاء فقال عليه السّلام: لا مرحبا بوجوه لا ترى إلا عند كلّ سوأة.

اللغة

(السّوأة): فعلة من السّوء.

الاعراب

اتي بجان، مبني للمفعول من أتاه به، و جان مجرور بباء التعدية أي مرتكب للجناية.

الترجمة

يك جنايتكارى را حضور او آوردند و غوغاگران و اوباش بدنبال او افتاده بودند خطاب به آنها فرمود: خوشامد نباشد بر مردمى كه ديده نشوند مگر بهنگام هر پيش آمد بد و ناگوارى.

  • نبينى روى اوباش و أراذل كه در هر كوي مى گردند ول ول
  • مگر در سايه پيشامد بدكه صف بندند دورش همچنان سد

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص271)

شرح لاهیجی

(229) و قال (- ع- ) و قد اتى بجان و معه غوغاء فقال لا مرحبا بوجوه لا ترى الّا عند سوئة يعنى و گفت (- ع- ) و حال آن كه اورده بودند بنزد او شخص صاحب جنايتى را و با آن شخص عوام النّاس جمع بودند پس گفت (- ع- ) كه گشادگى و بشاشت مباد در صورتهائى كه ديده نشوند مگر در نزد بدى و رسوائى

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 310)

شرح ابن ابی الحدید

196: وَ قَالَ ع وَ قَدْ أُتِيَ بِجَانٍ وَ مَعَهُ غَوْغَاءُ فَقَالَ- لَا مَرْحَباً بِوُجُوهٍ لَا تُرَى إِلَّا عِنْدَ كُلِّ سَوْأَةٍ أخذ هذا اللفظ المستعين بالله- و قد أدخل عليه ابن أبي الشوارب القاضي- و معه الشهود ليشهدوا عليه- أنه قد خلع نفسه من الخلافة و بايع للمعتز بالله- فقال لا مرحبا بهذه الوجوه التي لا ترى إلا يوم سوء- . و قال من مدح الغوغاء و العامة- إن

في الحديث المرفوع أن الله ينصر هذا الدين بقوم لا خلاق لهم

- . و كان الأحنف يقول- أكرموا سفهاءكم فإنهم يكفونكم النار و العار- . و قال الشاعر-

و إني لأستبقي امرأ السوء عدة لعدوة عريض من الناس جائب

أخاف كلاب الأبعدين و هرشها

إذا لم تجاوبها كلاب الأقارب

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 19 ، صفحه ى 20)

شرح نهج البلاغه منظوم

[190] و قد أتى بجان وّ معه غوغاء

فقال عليه السّلام: لا مرحبا بوجوه لّا ترى إلّا عند كلّ سوأة.

ترجمه

مردى جنايتكار نزد آن حضرت آورده شد تنى چند از مردم ولگرد با او بودند حضرت فرمودند: لا مرحبا بوجوه قوم لا ترى إلّا عند كلّ سوأة ناخوش با دروهاى كسانى كه جز در زشت كاريها ديده نمى شوند.

نظم

  • يكى مردى جنايتكار يك روزبشد در نزد آن مهر دل افروز
  • بگردش چند تن ز اشخاص عامىهياهو كرده بر پاى ازدحامى
  • چو بر رخسارشان شه ديده بگشودز كار زشتشان با خشم فرمود
  • كه آن روها كه مقرون شد بخوارىعيان اندى بگاه زشتكارى
  • زد هر آن چهره ها رو خوش نه بينندكه بدها جاى نيكى مى گزينند
  • بمركزهاى نيكيها نهان اند ز زشتى نزد زشتيها عيان اند
  • چو اينها را درون پر عيب و آك استبجانهاشان عذاب دردناك است

( شرج نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص 218 و 219)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

  پیشگفتار

پیشگفتار

هر چند معاد، موضوع اصلى اين كتاب را تشكيل نمى دهد، ولى از لابه لاى آن مى توان به خوبى و روشنى ابعاد گوناگون آن را دريافت . از اين رو نگارنده بر آن شده است كه در اين باره تحقيقى به عمل آورد كه نتيجه اين تحقيق و بررسى چيزى است كه در برابر خوانندگان قرار گرفته ، و به نام معاد در نهج البلاغه تقديم مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

يکى از برنامه‏ هاى مهمى که تمامى پيامبران الهى پس از خداپرستى، مردم را به آن توجه مى دادند، اعتقاد به معاد بوده است؛ زيرا در سايه اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق مى يابد و اعمال و رفتار انسان ارزش و معنا پيدا مى کند. از اين رو ما مسلمانان معتقديم که خداوند بارى تعالى در روز قيامت، همه انسان‏ها را دوباره زنده خواهد کرد تا در پيشگاه او، به حساب اعمال و رفتارشان رسيدگى شود.
 مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد یعنی اعتقاد خدا به منزله سرآغاز آفرینش و معاد یعنی اعتقاد به سرانجام انسان و عالم. مبدأ و معاد مجموعه اعتقادهای انسان را در بر می گیرد. از بدو پیدایش اسلام، پیشوایان دین، راه و رسم ارتباط با خدا را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بیان نموده و بر سرانجام زندگی و اعمال انسان تاکید ورزیده اند. در مقابل گروه های متعدد معنویت گرا نگاهی متفاوت به این مسأله را بیان داشته اند برخی منکر مبدأ و معاد گشته اند و برخی تفسیری غلط از آن، بیان نموده اند.
 بهشت چگونه مكانى است؟

بهشت چگونه مكانى است؟

پس اگر با ديده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است نگاهت را بدوزى، جان تو از آنچه از دنيا، همچون شهوت ها و خوشى ها و زيورها و منظره هاى دل انگيز و زيباى آن كه براى تو آفريده شده است بيزارى جسته و با انديشيدن در صداى برگ هاى درختانى كه در اثر وزش نسيم پديد مى آيد و ريشه هاى آن درختان در درون تپه هايى از مشك بر ساحل جوى هاى بهشت پنهان گرديده است، و نيز با انديشيدن در خوشه هاى مرواريد، و شاخه هاى تر و تازه آن، و ظاهر شدن آن ميوه ها به صورت هاى گوناگون، در پوست شكوفه هاى آن درختان، جان تو حيران و سرگردان و از خود بيخود مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

اين درس را به بحث مرگ و رستاخيز اختصاص داده ايم كه از پايه هاى اصلى ايمان و عمل است. امام علیه السلام در اين خطبه "خطبه 109" مطالب مختلفى را بيان كرده كه، بخشى از آن را كه درباره ى مرگ و قيامت است برايتان انتخاب كرده ايم در آغاز وضع انسانها به هنگام مرگ را مجسم مى كند مى گويد: 'وضعى كه به هنگام مرگ براى آنان پيش مى آيد وصف ناشدنى است'. "فغير موصوف ما نزل بهم".

پر بازدیدترین ها

 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

اين درس را به بحث مرگ و رستاخيز اختصاص داده ايم كه از پايه هاى اصلى ايمان و عمل است. امام علیه السلام در اين خطبه "خطبه 109" مطالب مختلفى را بيان كرده كه، بخشى از آن را كه درباره ى مرگ و قيامت است برايتان انتخاب كرده ايم در آغاز وضع انسانها به هنگام مرگ را مجسم مى كند مى گويد: 'وضعى كه به هنگام مرگ براى آنان پيش مى آيد وصف ناشدنى است'. "فغير موصوف ما نزل بهم".
  پیشگفتار

پیشگفتار

هر چند معاد، موضوع اصلى اين كتاب را تشكيل نمى دهد، ولى از لابه لاى آن مى توان به خوبى و روشنى ابعاد گوناگون آن را دريافت . از اين رو نگارنده بر آن شده است كه در اين باره تحقيقى به عمل آورد كه نتيجه اين تحقيق و بررسى چيزى است كه در برابر خوانندگان قرار گرفته ، و به نام معاد در نهج البلاغه تقديم مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

يکى از برنامه‏ هاى مهمى که تمامى پيامبران الهى پس از خداپرستى، مردم را به آن توجه مى دادند، اعتقاد به معاد بوده است؛ زيرا در سايه اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق مى يابد و اعمال و رفتار انسان ارزش و معنا پيدا مى کند. از اين رو ما مسلمانان معتقديم که خداوند بارى تعالى در روز قيامت، همه انسان‏ها را دوباره زنده خواهد کرد تا در پيشگاه او، به حساب اعمال و رفتارشان رسيدگى شود.
 مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد یعنی اعتقاد خدا به منزله سرآغاز آفرینش و معاد یعنی اعتقاد به سرانجام انسان و عالم. مبدأ و معاد مجموعه اعتقادهای انسان را در بر می گیرد. از بدو پیدایش اسلام، پیشوایان دین، راه و رسم ارتباط با خدا را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بیان نموده و بر سرانجام زندگی و اعمال انسان تاکید ورزیده اند. در مقابل گروه های متعدد معنویت گرا نگاهی متفاوت به این مسأله را بیان داشته اند برخی منکر مبدأ و معاد گشته اند و برخی تفسیری غلط از آن، بیان نموده اند.
 بهشت چگونه مكانى است؟

بهشت چگونه مكانى است؟

پس اگر با ديده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است نگاهت را بدوزى، جان تو از آنچه از دنيا، همچون شهوت ها و خوشى ها و زيورها و منظره هاى دل انگيز و زيباى آن كه براى تو آفريده شده است بيزارى جسته و با انديشيدن در صداى برگ هاى درختانى كه در اثر وزش نسيم پديد مى آيد و ريشه هاى آن درختان در درون تپه هايى از مشك بر ساحل جوى هاى بهشت پنهان گرديده است، و نيز با انديشيدن در خوشه هاى مرواريد، و شاخه هاى تر و تازه آن، و ظاهر شدن آن ميوه ها به صورت هاى گوناگون، در پوست شكوفه هاى آن درختان، جان تو حيران و سرگردان و از خود بيخود مى گردد.
Powered by TayaCMS