حکمت 241 نهج البلاغه : بهترين عمل‏ها

حکمت 241 نهج البلاغه : بهترين عمل‏ها

متن اصلی حکمت 241 نهج البلاغه

موضوع حکمت 241 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 241 نهج البلاغه

241 وَ قَالَ عليه السلام أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ مَا أَكْرَهْتَ نَفْسَكَ عَلَيْهِ

موضوع حکمت 241 نهج البلاغه

بهترين عمل ها

(اخلاقى، تربيتى)

ترجمه مرحوم فیض

241- امام عليه السّلام (در باره كارهاى دشوار) فرموده است

1- بهترين اعمال و كارها كارى است كه نفس خود را بانجام آن به اجبار وادارى (زيرا پاداش باندازه رنج داده ميشود، و از اينرو پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرموده است: أفضل الأعمال أحمزها يعنى بهترين كردارهاى شايسته دشوارترين آنها است).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1196)

ترجمه مرحوم شهیدی

249 [و فرمود:] بهترين كارها آن بود كه به ناخواه خود را بدان وادارى.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 402)

شرح ابن میثم

235- و قال عليه السّلام:

أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ مَا أَكْرَهْتَ نَفْسَكَ عَلَيْهِ

المعنى

أراد من الأعمال الصالحة. و أفضلها أنفعها و أكثرها استلزاما للثواب. و إنّما كان كذلك لأنّ فائدة الأعمال الصالحة تطويع النفس الأمّارة للنفس المطمئنّة و رياضتها بحيث تصير مؤتمرة للعقل و إكراه النفس على الأمر يكون لشدّته فكلّما كان أشدّ كان أقوى في رياضتها و أنفع في تطويعها و كسرها و بحسب ذلك يكون أكثر منفعة فكان أفضل، و نحوه من الحديث قوله صلّى اللّه عليه و آله: أفضل الأعمال أحمزها بالزاى المعجمة: أى أشقّها.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 364)

ترجمه شرح ابن میثم

235- امام (ع) فرمود:

أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ مَا أَكْرَهْتَ نَفْسَكَ عَلَيْهِ

ترجمه

«بهترين كارها آن است كه نفس خود را بر انجام آن مجبور كنى».

شرح

مقصود امام (ع) اعمال شايسته است، كه بهترين آنها اعمالى است كه سودمندتر بوده، و اجر و پاداش بيشترى در پى داشته باشد. از آن جهت چنين عملى برترين اعمال است كه فايده اعمال شايسته، رام ساختن نفس امّاره در برابر نفس مطمئنّه و وادار ساختن آن تا حدّى است كه فرمانبردار عقل گردد، و مجبور ساختن نفس بر كارى به دليل دشوارى آن كار است، پس هر چه كارى دشوارتر باشد، در تمرين نفس مؤثّرتر، و در رام ساختن و شكستن آن مفيدتر خواهد بود، و بر اين اساس، آن عمل نيز، پر فايده و برترين اعمال خواهد بود، و نظير آن است حديث نبوى: «أفضل الأعمال احمزها» بازاى نقطه دار، يعنى برترين اعمال دشوارترين آنهاست.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 619)

شرح مرحوم مغنیه

248- أفضل الأعمال ما أكرهت نفسك عليه.

المعنى

المراد بالنفس هنا الرغبة و الشهوة، و هي أقوى من كل سلطان يسيطر على النفس، و زمامها بيد الشيطان، و لا يقوى على مخالفتها إلا قوي عالم بالعواقب، و كلنا يعلم أن الأمور بعواقبها و خواتيمها، و معنى هذا أن العمل بالدين و العقل أفضل و أكمل من العمل بالشهوات و الأهواء. و يلتقي تفسيرنا هذا مع تفسير الشارحين بأن أفضل الأعمال أحمزها أي أشقها.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 364)

شرح شیخ عباس قمی

52- أفضل الأعمال ما أكرهت نفسك عليه. إنّما كان كذلك، لأنّ فائدة الأعمال الصالحة تطويع النفس الأمّارة للنفس المطمئنة و رياضتها بحيث تصير مؤتمرة للعقل، و إكراه النفس على الأمر يكون لشدّته، فكلّما كان أشدّ كان أقوى في رياضتها، و أنفع في تطويعها و كسرها، و بحسب ذلك يكون أكثر منفعة فكان أفضل.

و لهذا قال صلّى اللّه عليه و آله: «أفضل الأعمال [العبادة- خ ل ] أحمزها»، أي أشقّها.

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص 59)

شرح منهاج البراعة خویی

التاسعة و الثلاثون بعد المائتين من حكمه عليه السّلام

(239) و قال عليه السّلام: أفضل الأعمال ما أكرهت نفسك عليه.

المعنى

قد فرض اللَّه على عباده فرائض و ندبهم إلى السنن و كلّفهم ما يطيقون لرياضة نفوسهم و كسر شهواتهم، فكلّ عمل يخالف ميل النفس و هواها يكون أنفع في تزكية الانسان و تقرّبه إلى اللَّه و تخلّصه من علائق الطبيعة و ملاذ الدّنيا، فيكون أفضل و أكثر أجرا، فانّ إكراه النفس على الأمر يكون لشدّته، فكلّما كان أشدّ كان أقوى في رياضتها و أنفع في تطويعها و كسرها، و بحسب ذلك يكون أكثر نفعا و أفضل أثرا و أجرا.

الترجمة

فرمود: بهترين كارها بدرگاه خدا آن كاريست كه خود را بر آن وادار سازى

  • بهترين كارى بدرگاه خدا كار پر رنجى است بر ضدّ هوا
  • نفس أمّاره از آن در زحمت استليك عقل تو از آن در راحت است

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص315و316)

شرح لاهیجی

(281) و قال (- ع- ) افضل الاعمال ما اكرهت نفسك عليه يعنى و گفت (- ع- ) كه بهترين عبادات عبادتى است كه اجبار كنى نفس ترا بر ان يعنى عبادتى كه مشقّت باشد بر نفس تو

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 313)

شرح ابن ابی الحدید

246: أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ مَا أَكْرَهْتَ نَفْسَكَ عَلَيْهِ لا ريب أن الثواب على قدر المشقة- لأنه كالعوض عنها- كما أن العوض الحقيقي عوض عن الألم- و لهذا

قال ص أفضل العبادة أحمزها

أي أشقها

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 19 ، صفحه ى 83)

شرح نهج البلاغه منظوم

[240] و قال عليه السّلام:

أفضل الأعمال ما أكرهت نفسك عليه.

ترجمه

برترين كارها آنست كه خويش را بانجام آن مجبور سازى.

نظم

  • بدون ميل هر كارى كه انجامدهى نيكو ترش مزد است فرجام
  • بكار خير چون مجبور سازىخودت را زان درون پر نور سازى
  • خلاف نفس دون چون كار كردىبخوبان خويش قرن و يار كردى

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10 ص 19 و 20)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

  پیشگفتار

پیشگفتار

هر چند معاد، موضوع اصلى اين كتاب را تشكيل نمى دهد، ولى از لابه لاى آن مى توان به خوبى و روشنى ابعاد گوناگون آن را دريافت . از اين رو نگارنده بر آن شده است كه در اين باره تحقيقى به عمل آورد كه نتيجه اين تحقيق و بررسى چيزى است كه در برابر خوانندگان قرار گرفته ، و به نام معاد در نهج البلاغه تقديم مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

يکى از برنامه‏ هاى مهمى که تمامى پيامبران الهى پس از خداپرستى، مردم را به آن توجه مى دادند، اعتقاد به معاد بوده است؛ زيرا در سايه اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق مى يابد و اعمال و رفتار انسان ارزش و معنا پيدا مى کند. از اين رو ما مسلمانان معتقديم که خداوند بارى تعالى در روز قيامت، همه انسان‏ها را دوباره زنده خواهد کرد تا در پيشگاه او، به حساب اعمال و رفتارشان رسيدگى شود.
 مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد یعنی اعتقاد خدا به منزله سرآغاز آفرینش و معاد یعنی اعتقاد به سرانجام انسان و عالم. مبدأ و معاد مجموعه اعتقادهای انسان را در بر می گیرد. از بدو پیدایش اسلام، پیشوایان دین، راه و رسم ارتباط با خدا را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بیان نموده و بر سرانجام زندگی و اعمال انسان تاکید ورزیده اند. در مقابل گروه های متعدد معنویت گرا نگاهی متفاوت به این مسأله را بیان داشته اند برخی منکر مبدأ و معاد گشته اند و برخی تفسیری غلط از آن، بیان نموده اند.
 بهشت چگونه مكانى است؟

بهشت چگونه مكانى است؟

پس اگر با ديده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است نگاهت را بدوزى، جان تو از آنچه از دنيا، همچون شهوت ها و خوشى ها و زيورها و منظره هاى دل انگيز و زيباى آن كه براى تو آفريده شده است بيزارى جسته و با انديشيدن در صداى برگ هاى درختانى كه در اثر وزش نسيم پديد مى آيد و ريشه هاى آن درختان در درون تپه هايى از مشك بر ساحل جوى هاى بهشت پنهان گرديده است، و نيز با انديشيدن در خوشه هاى مرواريد، و شاخه هاى تر و تازه آن، و ظاهر شدن آن ميوه ها به صورت هاى گوناگون، در پوست شكوفه هاى آن درختان، جان تو حيران و سرگردان و از خود بيخود مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

اين درس را به بحث مرگ و رستاخيز اختصاص داده ايم كه از پايه هاى اصلى ايمان و عمل است. امام علیه السلام در اين خطبه "خطبه 109" مطالب مختلفى را بيان كرده كه، بخشى از آن را كه درباره ى مرگ و قيامت است برايتان انتخاب كرده ايم در آغاز وضع انسانها به هنگام مرگ را مجسم مى كند مى گويد: 'وضعى كه به هنگام مرگ براى آنان پيش مى آيد وصف ناشدنى است'. "فغير موصوف ما نزل بهم".

پر بازدیدترین ها

 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

اين درس را به بحث مرگ و رستاخيز اختصاص داده ايم كه از پايه هاى اصلى ايمان و عمل است. امام علیه السلام در اين خطبه "خطبه 109" مطالب مختلفى را بيان كرده كه، بخشى از آن را كه درباره ى مرگ و قيامت است برايتان انتخاب كرده ايم در آغاز وضع انسانها به هنگام مرگ را مجسم مى كند مى گويد: 'وضعى كه به هنگام مرگ براى آنان پيش مى آيد وصف ناشدنى است'. "فغير موصوف ما نزل بهم".
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

يکى از برنامه‏ هاى مهمى که تمامى پيامبران الهى پس از خداپرستى، مردم را به آن توجه مى دادند، اعتقاد به معاد بوده است؛ زيرا در سايه اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق مى يابد و اعمال و رفتار انسان ارزش و معنا پيدا مى کند. از اين رو ما مسلمانان معتقديم که خداوند بارى تعالى در روز قيامت، همه انسان‏ها را دوباره زنده خواهد کرد تا در پيشگاه او، به حساب اعمال و رفتارشان رسيدگى شود.
  پیشگفتار

پیشگفتار

هر چند معاد، موضوع اصلى اين كتاب را تشكيل نمى دهد، ولى از لابه لاى آن مى توان به خوبى و روشنى ابعاد گوناگون آن را دريافت . از اين رو نگارنده بر آن شده است كه در اين باره تحقيقى به عمل آورد كه نتيجه اين تحقيق و بررسى چيزى است كه در برابر خوانندگان قرار گرفته ، و به نام معاد در نهج البلاغه تقديم مى گردد.
 مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد یعنی اعتقاد خدا به منزله سرآغاز آفرینش و معاد یعنی اعتقاد به سرانجام انسان و عالم. مبدأ و معاد مجموعه اعتقادهای انسان را در بر می گیرد. از بدو پیدایش اسلام، پیشوایان دین، راه و رسم ارتباط با خدا را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بیان نموده و بر سرانجام زندگی و اعمال انسان تاکید ورزیده اند. در مقابل گروه های متعدد معنویت گرا نگاهی متفاوت به این مسأله را بیان داشته اند برخی منکر مبدأ و معاد گشته اند و برخی تفسیری غلط از آن، بیان نموده اند.
 بهشت چگونه مكانى است؟

بهشت چگونه مكانى است؟

پس اگر با ديده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است نگاهت را بدوزى، جان تو از آنچه از دنيا، همچون شهوت ها و خوشى ها و زيورها و منظره هاى دل انگيز و زيباى آن كه براى تو آفريده شده است بيزارى جسته و با انديشيدن در صداى برگ هاى درختانى كه در اثر وزش نسيم پديد مى آيد و ريشه هاى آن درختان در درون تپه هايى از مشك بر ساحل جوى هاى بهشت پنهان گرديده است، و نيز با انديشيدن در خوشه هاى مرواريد، و شاخه هاى تر و تازه آن، و ظاهر شدن آن ميوه ها به صورت هاى گوناگون، در پوست شكوفه هاى آن درختان، جان تو حيران و سرگردان و از خود بيخود مى گردد.
Powered by TayaCMS