حکمت 29 نهج البلاغه : پرهيز از غفلت زدگى

حکمت 29 نهج البلاغه : پرهيز از غفلت زدگى

متن اصلی حکمت 29 نهج البلاغه

موضوع حکمت 29 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 29 نهج البلاغه

29 وَ قَالَ عليه السلام الْحَذَرَ الْحَذَرَ فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ حَتَّى كَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ

موضوع حکمت 29 نهج البلاغه

پرهيز از غفلت زدگى

(اخلاقى، اعتقادى)

ترجمه مرحوم فیض

29- امام عليه السّلام (در ترغيب به دورى از گناه) فرموده است

1- (از نافرمانى) دورى كنيد دورى كنيد بخدا سوگند هر آينه (گناهان را چنان) پنهان نموده كه گويا (آنها را) آمرزيده و بخشيده است (پس اكنون كه مهلت داده و گناهان را پنهان نموده ترس و دورى از خشم او واجب است، و بايد معصيت نكرده از گذشته پشيمان بوده توبه نمائيد، زيرا همانطور كه حلم و بردباريش بسيار است عقاب و كيفرش سخت مى باشد).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1099)

ترجمه مرحوم شهیدی

30 [و فرمود:] بترسيد بترسيد كه خدا چنان پرده- بر بنده- گستريده كه گويى او را آمرزيده.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 364)

شرح ابن میثم

25- و قال عليه السلام

الْحَذَرَ الْحَذَرَ فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ حَتَّى كَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ

المعنى

حذّر من سخط اللّه بسبب معصيته لطول إمهاله و ستره إلى الغاية المذكورة. و قوله: فو اللّه. إلى آخره صغرى ضمير تقدير كبراه: و كلّ من ستر على عبده إلى الغاية المذكورة فواجب أن يحذر غضبه و يجتنب معصيته و يرجع إلى طاعته الّتي هى الغاية من عنايته بستره.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 252)

ترجمه شرح ابن میثم

25- امام (ع) فرمود:

الْحَذَرَ الْحَذَرَ فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ حَتَّى كَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ و هو ظاهر

ترجمه

«زنهار، به خدا سوگند، آن چنان پنهان داشته كه گويى آمرزيده است».

شرح

امام (ع) بدين وسيله انسان را از خشم الهى به سبب نافرمانى از او برحذر داشته است، به خاطر سهل انگارى و پوشيده داشتن گناه خود تا بدانجا كه گويى آمرزيده است.

عبارت: فو اللّه...

مقدمه صغرا براى قياس مضمرى است كه كبراى مقدّر آن چنين است: هر كس تا بدان حدّ گناه بنده اش را پوشيده دارد، لازم است كه بنده از خشم او برحذر بوده و از نافرمانى اش بپرهيزد و رو به اطاعت او آورد كه هدف از لطف او نسبت به پوشيده داشتن گناه همين است كه بنده برگردد.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 428 و 429)

شرح مرحوم مغنیه

29- الحذر الحذر، فو اللّه لقد ستر حتّى كأنّه قد غفر.

المعنى

الى متى تتمادى في غيك- أيها العاصي- أ تظن أنك مهمل و مغفول عنك، أو مغفور لك كلا، انه تعالى يمهل و لا يهمل، و ما سكت عنك إلا امتحانا لك، و رحمة بك عسى أن تثوب الى رشدك و عقلك. و تقدم مثله مرارا، و آخرها في الحكمة 24.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 232)

شرح شیخ عباس قمی

108- الحذر الحذر فو اللّه لقد ستر، حتّى كأنّه قد غفر. حذّر من سخط اللّه بسبب معصيته لطول إمهاله و ستره إلى الغاية المذكورة، فيجب أن يحذر غضبه، و يجتنب معصيته، و يرجع إلى طاعته الّتي هي الغاية من عنايته بستره.

( شرح حکم نهج البلاغه، ص 93)

شرح منهاج البراعة خویی

التاسعة و العشرون من حكمه عليه السّلام

(29) و قال عليه السّلام: الحذر الحذر، فو اللَّه لقد ستر حتّى كأنّه قد غفر.

اللغة

(الحذر) حذر حذرا الرجل: تحرّز منه (ستر) سترا الشي ء: غطّاه- المنجد.

الاعراب

الحذر، مفعول مطلق لفعل محذوف وجوبا أى احذر الحذر.

المعنى

هذه الجملة إشارة إلى المنع من الاغترار بامهال اللَّه تعالى لعبده في ارتكاب الخطايا و المعاصى، فانه تعالى بلطفه و عنايته يحفظ عبده عند ارتكاب الخطاء من أن يفضحه بين النّاس فيغطى معاصيه و يصون عرضه، و بهذه المناسبة شدّد في تحريم الغيبة و جعله أشدّ من الزّنا، فانّ العصيان ما دام مستورا يحفظ المرتكب عن التجرّي، و يعدّه للتوبة و الانابة، و قد اهتمّ اللَّه بستر المعصية كأنّه غفرها و عفا عنها، و لكن هذا الستر ليس غفرانا و عفوا، فعلى العبد أن يتدارك خطاياه بالتوبة و الندم.

الترجمة

در حذر باش حذر، سوگند بخداوند كه پرده پوشى كند تا آنجا كه گويا آمرزيده باشد.

  • در حذر باش ز ستّارى حق توبه آور ز گناه أسبق
  • پرده پوش است خداوند كريمتا برى ظنّ گذشت مطلق

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص46و47)

شرح لاهیجی

(44) و قال عليه السّلام الحذر الحذر فو اللّه لقد ستر حتّى كانّه غفر يعنى و گفت (- ع- ) كه بترس از خدا بترس از خدا پس سوگند بخدا كه هر اينه بتحقيق كه پوشيد خدا گناهان را تا بان حدّى كه گويا در گذشته از عقوبت يعنى بترس از غضب حليم بردبار كه اگر حلمش شديد است عقوبتش اشدّ است

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 294)

شرح ابن ابی الحدید

30: الْحَذَرَ الْحَذَرَ فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ حَتَّى كَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ قد تقدم هذا المعنى و هو الاستدراج الذي ذكرناه آنفا

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 141)

شرح نهج البلاغه منظوم

[29] و قال عليه السّلام:

الحذر الحذر فو اللّه لقد ستر حتّى كأنّه قد غفر.

ترجمه

زنهار زنهار خداى را پاس دار و از او بترس سوگند با خداى كه او باندازه گناهان را پوشيد كه گويا از آن در گذشته است (لكن از حلم كريم نتوان غافل شد كه اگر حلمش بسيار خشمش دشوارتر است)

نظم

  • بكردارت ز يزدان سخت بهراسبهر كارت نكو ميدار از او پاس
  • بترس از وى سمند جور و طغيانمده در اين دو روز اين قدر جولان
  • خدا آن قدر از جرم تو پوشيد كه گوئى جمله را يكجا ببخشيد
  • خدا را بيش از اين از خود ميازاربه آزردنش اندازه نگه دار
  • مكش پاى از گليمت پر به بيرون كه بيرون چون شوى از مرز و قانون
  • بنا گه نار خشم حق فروزىبيك دم تار و پود خود بسوزى
  • خداوند ار كريم و مهربان است عقوبت هم شديد و سخت از آنست
  • كنى افراط چون در بى تميزىچنان اندازدت كه بر نخيزى

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص 30 و 31)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

  پیشگفتار

پیشگفتار

هر چند معاد، موضوع اصلى اين كتاب را تشكيل نمى دهد، ولى از لابه لاى آن مى توان به خوبى و روشنى ابعاد گوناگون آن را دريافت . از اين رو نگارنده بر آن شده است كه در اين باره تحقيقى به عمل آورد كه نتيجه اين تحقيق و بررسى چيزى است كه در برابر خوانندگان قرار گرفته ، و به نام معاد در نهج البلاغه تقديم مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

يکى از برنامه‏ هاى مهمى که تمامى پيامبران الهى پس از خداپرستى، مردم را به آن توجه مى دادند، اعتقاد به معاد بوده است؛ زيرا در سايه اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق مى يابد و اعمال و رفتار انسان ارزش و معنا پيدا مى کند. از اين رو ما مسلمانان معتقديم که خداوند بارى تعالى در روز قيامت، همه انسان‏ها را دوباره زنده خواهد کرد تا در پيشگاه او، به حساب اعمال و رفتارشان رسيدگى شود.
 مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد یعنی اعتقاد خدا به منزله سرآغاز آفرینش و معاد یعنی اعتقاد به سرانجام انسان و عالم. مبدأ و معاد مجموعه اعتقادهای انسان را در بر می گیرد. از بدو پیدایش اسلام، پیشوایان دین، راه و رسم ارتباط با خدا را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بیان نموده و بر سرانجام زندگی و اعمال انسان تاکید ورزیده اند. در مقابل گروه های متعدد معنویت گرا نگاهی متفاوت به این مسأله را بیان داشته اند برخی منکر مبدأ و معاد گشته اند و برخی تفسیری غلط از آن، بیان نموده اند.
 بهشت چگونه مكانى است؟

بهشت چگونه مكانى است؟

پس اگر با ديده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است نگاهت را بدوزى، جان تو از آنچه از دنيا، همچون شهوت ها و خوشى ها و زيورها و منظره هاى دل انگيز و زيباى آن كه براى تو آفريده شده است بيزارى جسته و با انديشيدن در صداى برگ هاى درختانى كه در اثر وزش نسيم پديد مى آيد و ريشه هاى آن درختان در درون تپه هايى از مشك بر ساحل جوى هاى بهشت پنهان گرديده است، و نيز با انديشيدن در خوشه هاى مرواريد، و شاخه هاى تر و تازه آن، و ظاهر شدن آن ميوه ها به صورت هاى گوناگون، در پوست شكوفه هاى آن درختان، جان تو حيران و سرگردان و از خود بيخود مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

اين درس را به بحث مرگ و رستاخيز اختصاص داده ايم كه از پايه هاى اصلى ايمان و عمل است. امام علیه السلام در اين خطبه "خطبه 109" مطالب مختلفى را بيان كرده كه، بخشى از آن را كه درباره ى مرگ و قيامت است برايتان انتخاب كرده ايم در آغاز وضع انسانها به هنگام مرگ را مجسم مى كند مى گويد: 'وضعى كه به هنگام مرگ براى آنان پيش مى آيد وصف ناشدنى است'. "فغير موصوف ما نزل بهم".

پر بازدیدترین ها

 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

اين درس را به بحث مرگ و رستاخيز اختصاص داده ايم كه از پايه هاى اصلى ايمان و عمل است. امام علیه السلام در اين خطبه "خطبه 109" مطالب مختلفى را بيان كرده كه، بخشى از آن را كه درباره ى مرگ و قيامت است برايتان انتخاب كرده ايم در آغاز وضع انسانها به هنگام مرگ را مجسم مى كند مى گويد: 'وضعى كه به هنگام مرگ براى آنان پيش مى آيد وصف ناشدنى است'. "فغير موصوف ما نزل بهم".
  پیشگفتار

پیشگفتار

هر چند معاد، موضوع اصلى اين كتاب را تشكيل نمى دهد، ولى از لابه لاى آن مى توان به خوبى و روشنى ابعاد گوناگون آن را دريافت . از اين رو نگارنده بر آن شده است كه در اين باره تحقيقى به عمل آورد كه نتيجه اين تحقيق و بررسى چيزى است كه در برابر خوانندگان قرار گرفته ، و به نام معاد در نهج البلاغه تقديم مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

يکى از برنامه‏ هاى مهمى که تمامى پيامبران الهى پس از خداپرستى، مردم را به آن توجه مى دادند، اعتقاد به معاد بوده است؛ زيرا در سايه اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق مى يابد و اعمال و رفتار انسان ارزش و معنا پيدا مى کند. از اين رو ما مسلمانان معتقديم که خداوند بارى تعالى در روز قيامت، همه انسان‏ها را دوباره زنده خواهد کرد تا در پيشگاه او، به حساب اعمال و رفتارشان رسيدگى شود.
 مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد یعنی اعتقاد خدا به منزله سرآغاز آفرینش و معاد یعنی اعتقاد به سرانجام انسان و عالم. مبدأ و معاد مجموعه اعتقادهای انسان را در بر می گیرد. از بدو پیدایش اسلام، پیشوایان دین، راه و رسم ارتباط با خدا را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بیان نموده و بر سرانجام زندگی و اعمال انسان تاکید ورزیده اند. در مقابل گروه های متعدد معنویت گرا نگاهی متفاوت به این مسأله را بیان داشته اند برخی منکر مبدأ و معاد گشته اند و برخی تفسیری غلط از آن، بیان نموده اند.
 بهشت چگونه مكانى است؟

بهشت چگونه مكانى است؟

پس اگر با ديده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است نگاهت را بدوزى، جان تو از آنچه از دنيا، همچون شهوت ها و خوشى ها و زيورها و منظره هاى دل انگيز و زيباى آن كه براى تو آفريده شده است بيزارى جسته و با انديشيدن در صداى برگ هاى درختانى كه در اثر وزش نسيم پديد مى آيد و ريشه هاى آن درختان در درون تپه هايى از مشك بر ساحل جوى هاى بهشت پنهان گرديده است، و نيز با انديشيدن در خوشه هاى مرواريد، و شاخه هاى تر و تازه آن، و ظاهر شدن آن ميوه ها به صورت هاى گوناگون، در پوست شكوفه هاى آن درختان، جان تو حيران و سرگردان و از خود بيخود مى گردد.
Powered by TayaCMS