حکمت 436 نهج البلاغه : ارزش تداوم کار

حکمت 436 نهج البلاغه : ارزش تداوم کار

متن اصلی حکمت 436 نهج البلاغه

موضوع حکمت 436 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 436 نهج البلاغه

436 وَ قَالَ عليه السلام قَلِيلٌ مَدُومٌ عَلَيْهِ خَيْرٌ مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ

موضوع حکمت 436 نهج البلاغه

ارزش تداوم كار

(علمى)

ترجمه مرحوم فیض

436- امام عليه السّلام (در ستودن پشتكار گرفتن) فرموده است 1 كار اندك كه بآن ادامه داده شود بهتر است از كار بسيار كه خستگى آورد (اين فرمايش همان فرمايش دويست و هفتادم است با مختصر تفاوتى در لفظ كه شرح آن گذشت).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1292)

ترجمه مرحوم شهیدی

444 [و فرمود:] اندكى كه دوام دارد، به از بسيارى كه ملال آرد.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 440)

شرح ابن میثم

418- و قال عليه السّلام:

قَلِيلٌ مَدُومٌ عَلَيْهِ خَيْرٌ مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ

المعنى

و ذلك من الأمور الّتي ينبغي أن يفعل. و إنّما كان كذلك لأنّ الدوام على القليل منها يفيد النفس ملكة الطاعة و الخير و صيرورتهما خلقا بخلاف الكثير المملول منه. و نحوه قول الرسول صلّى اللّه عليه و آله: إنّ هذا الدين متين فأوغل فيه برفق فإنّ المنبتّ لا أرضا قطع و لا ظهرا أبقى. و قد مرّ هذا الكلام بعينه.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 455)

ترجمه شرح ابن میثم

418- امام (ع) فرمود:

قَلِيلٌ مَدُومٌ عَلَيْهِ خَيْرٌ مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ

ترجمه

«كار اندكى كه دوام داشته باشد بهتر است از كار بسيار كه خستگى بياورد».

شرح

اين دستور از امورى است كه شايسته است تا به كار گيرند. و براستى چنين است، زيرا دوام بر كار اندك باعث ملكه شدن طاعت و خير براى نفس و به صورت خويى براى آن در آمدن است، به خلاف كار بسيار و خستگى آور. و نظير اين سخن از پيامبر (ص) است كه مى فرمايد: «اين دين ژرف است پس با مدارا وارد آن شو، زيرا براى خسته نه مسافتى قابل بريدن و نه پشتى سالم مى ماند«»».

و اين سخن بعينه«» قبلا گذشت.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 769 و 770)

شرح مرحوم مغنیه

437- قليل مدوم عليه خير من كثير مملول منه.

المعنى

اقرأ في كل يوم درسا واحدا بفهم و روية، و واظب عليه سنوات تصبح عالما متمكنا من العلم الذي درسته، و اذا أكثرت من الدروس وطي الأوراق اختصارا للوقت فإنك تمل و لا تهضم شيئا مما قرأت و درست، و في النهاية تتسم بسمات أهل العلم، و ما أنت منهم في شي ء إلا الشكل. و تقدم مع الشرح في الحكمة 277 قوله: «قليل تدوم عليه أرجى من كثير مملول منه».

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 471)

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

(422) و قال عليه السّلام: قليل مدوم عليه خير من كثير مملول منه. قال الشارح المعتزلي في شرح الحكمة السابقة: يقال: إنّ الرّضي ختم كتاب نهج البلاغة بهذا الفصل و كتبت به نسخ متعدّدة، ثمّ زاد عليه إلى أن و في الزيادات الّتي نذكرها فيما بعد.

أقول: قد سبق هذه الحكمة و علّقنا عليها شرحا موجزا فلا نطيل بالاعادة

الترجمة

اندك كار خيرى كه بر آن مداومت شود به از بسياريست كه باعث ملال گردد.

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 516 و 517)

شرح لاهیجی

(474) و قال (- ع- ) قليل مدوم عليه خير من كثير مملول منه يعنى و گفت (- ع- ) كه اندك از عبادتى كه مداومت بر ان بشود مانند واجبات بهتر است از بسيار ان كه ملالت و انزجار از ان حاصل شود و ترك شود مانند نوافل

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 331)

شرح ابن ابی الحدید

453 وَ قَالَ ع: قَلِيلٌ مَدُومٌ عَلَيْهِ خَيْرٌ مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ هذا كلام يخاطب به أهل العبادات و الصلاة- قال قليل من النوافل يدوم المرء عليه- خير له من كثير منها يمله و يتركه- . و الجيد النادر في هذا

قول رسول الله ص إن هذا الدين متين فأوغل فيه برفق- فإن المنبت لا أرضا قطع و لا ظهرا أبقى

- . و كان يقال كل كثير مملول- . و قالوا كل كثير عدو للطبيعة- . و قال الشاعر-

إني كثرت عليه في زيارته فمل و الشي ء مملول إذا كثرا

و رابني أني لا أزال أرى

في طرفه قصرا عني إذا نظرا

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 20، ص 94)

شرح نهج البلاغه منظوم

[435] و قال عليه السّلام:

قليل مدوم عليه خير من كثير مملول منه.

ترجمه

كمى كه هميشه آيد بهتر تا بسيارى كه خستگى فزايد.

نظم

  • به پيش تو اگر كارى ولى كمهميشه باشد اسبابش فراهم
  • به از كارى كه آن بسيار آيدوز آن برخستگيهايت فزايد
  • يكى باريك نهرى گر كه جاريستاز آن باغت چو گلزار بهاريست
  • هجوم آرد و گر يكباره سيلابشود باغ و گلت يكباره ناياب

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 217 و 218)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

  پیشگفتار

پیشگفتار

هر چند معاد، موضوع اصلى اين كتاب را تشكيل نمى دهد، ولى از لابه لاى آن مى توان به خوبى و روشنى ابعاد گوناگون آن را دريافت . از اين رو نگارنده بر آن شده است كه در اين باره تحقيقى به عمل آورد كه نتيجه اين تحقيق و بررسى چيزى است كه در برابر خوانندگان قرار گرفته ، و به نام معاد در نهج البلاغه تقديم مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

يکى از برنامه‏ هاى مهمى که تمامى پيامبران الهى پس از خداپرستى، مردم را به آن توجه مى دادند، اعتقاد به معاد بوده است؛ زيرا در سايه اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق مى يابد و اعمال و رفتار انسان ارزش و معنا پيدا مى کند. از اين رو ما مسلمانان معتقديم که خداوند بارى تعالى در روز قيامت، همه انسان‏ها را دوباره زنده خواهد کرد تا در پيشگاه او، به حساب اعمال و رفتارشان رسيدگى شود.
 مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد یعنی اعتقاد خدا به منزله سرآغاز آفرینش و معاد یعنی اعتقاد به سرانجام انسان و عالم. مبدأ و معاد مجموعه اعتقادهای انسان را در بر می گیرد. از بدو پیدایش اسلام، پیشوایان دین، راه و رسم ارتباط با خدا را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بیان نموده و بر سرانجام زندگی و اعمال انسان تاکید ورزیده اند. در مقابل گروه های متعدد معنویت گرا نگاهی متفاوت به این مسأله را بیان داشته اند برخی منکر مبدأ و معاد گشته اند و برخی تفسیری غلط از آن، بیان نموده اند.
 بهشت چگونه مكانى است؟

بهشت چگونه مكانى است؟

پس اگر با ديده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است نگاهت را بدوزى، جان تو از آنچه از دنيا، همچون شهوت ها و خوشى ها و زيورها و منظره هاى دل انگيز و زيباى آن كه براى تو آفريده شده است بيزارى جسته و با انديشيدن در صداى برگ هاى درختانى كه در اثر وزش نسيم پديد مى آيد و ريشه هاى آن درختان در درون تپه هايى از مشك بر ساحل جوى هاى بهشت پنهان گرديده است، و نيز با انديشيدن در خوشه هاى مرواريد، و شاخه هاى تر و تازه آن، و ظاهر شدن آن ميوه ها به صورت هاى گوناگون، در پوست شكوفه هاى آن درختان، جان تو حيران و سرگردان و از خود بيخود مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

اين درس را به بحث مرگ و رستاخيز اختصاص داده ايم كه از پايه هاى اصلى ايمان و عمل است. امام علیه السلام در اين خطبه "خطبه 109" مطالب مختلفى را بيان كرده كه، بخشى از آن را كه درباره ى مرگ و قيامت است برايتان انتخاب كرده ايم در آغاز وضع انسانها به هنگام مرگ را مجسم مى كند مى گويد: 'وضعى كه به هنگام مرگ براى آنان پيش مى آيد وصف ناشدنى است'. "فغير موصوف ما نزل بهم".

پر بازدیدترین ها

 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

يکى از برنامه‏ هاى مهمى که تمامى پيامبران الهى پس از خداپرستى، مردم را به آن توجه مى دادند، اعتقاد به معاد بوده است؛ زيرا در سايه اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق مى يابد و اعمال و رفتار انسان ارزش و معنا پيدا مى کند. از اين رو ما مسلمانان معتقديم که خداوند بارى تعالى در روز قيامت، همه انسان‏ها را دوباره زنده خواهد کرد تا در پيشگاه او، به حساب اعمال و رفتارشان رسيدگى شود.
  پیشگفتار

پیشگفتار

هر چند معاد، موضوع اصلى اين كتاب را تشكيل نمى دهد، ولى از لابه لاى آن مى توان به خوبى و روشنى ابعاد گوناگون آن را دريافت . از اين رو نگارنده بر آن شده است كه در اين باره تحقيقى به عمل آورد كه نتيجه اين تحقيق و بررسى چيزى است كه در برابر خوانندگان قرار گرفته ، و به نام معاد در نهج البلاغه تقديم مى گردد.
 بهشت چگونه مكانى است؟

بهشت چگونه مكانى است؟

پس اگر با ديده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است نگاهت را بدوزى، جان تو از آنچه از دنيا، همچون شهوت ها و خوشى ها و زيورها و منظره هاى دل انگيز و زيباى آن كه براى تو آفريده شده است بيزارى جسته و با انديشيدن در صداى برگ هاى درختانى كه در اثر وزش نسيم پديد مى آيد و ريشه هاى آن درختان در درون تپه هايى از مشك بر ساحل جوى هاى بهشت پنهان گرديده است، و نيز با انديشيدن در خوشه هاى مرواريد، و شاخه هاى تر و تازه آن، و ظاهر شدن آن ميوه ها به صورت هاى گوناگون، در پوست شكوفه هاى آن درختان، جان تو حيران و سرگردان و از خود بيخود مى گردد.
 مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد یعنی اعتقاد خدا به منزله سرآغاز آفرینش و معاد یعنی اعتقاد به سرانجام انسان و عالم. مبدأ و معاد مجموعه اعتقادهای انسان را در بر می گیرد. از بدو پیدایش اسلام، پیشوایان دین، راه و رسم ارتباط با خدا را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بیان نموده و بر سرانجام زندگی و اعمال انسان تاکید ورزیده اند. در مقابل گروه های متعدد معنویت گرا نگاهی متفاوت به این مسأله را بیان داشته اند برخی منکر مبدأ و معاد گشته اند و برخی تفسیری غلط از آن، بیان نموده اند.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

اين درس را به بحث مرگ و رستاخيز اختصاص داده ايم كه از پايه هاى اصلى ايمان و عمل است. امام علیه السلام در اين خطبه "خطبه 109" مطالب مختلفى را بيان كرده كه، بخشى از آن را كه درباره ى مرگ و قيامت است برايتان انتخاب كرده ايم در آغاز وضع انسانها به هنگام مرگ را مجسم مى كند مى گويد: 'وضعى كه به هنگام مرگ براى آنان پيش مى آيد وصف ناشدنى است'. "فغير موصوف ما نزل بهم".
Powered by TayaCMS