روابط دختر و پسر قبل از ازدواج در اسلام (1)

روابط دختر و پسر قبل از ازدواج در اسلام (1)

شریعت مبارک اسلام روابط دو جنس مخالف را با توجه به حد و حریمی تعریف می‌کند و در سنّت و سیره‌ی حضرت رسول (ص) به آن پرداخته شده است، ‌که لازم است ما نیز به عنوان پیرو آن مکتب به رعایت آن همت گماشته و سعی در انتقال آن ‌به نسل آینده خود داشته و بدان وسیله گامی در جهت اصلاح و سلامت جامعه برداشته باشیم، ‌در حقیقت با اهمال و بی‌توجهی در این مسیر ‌امت اسلامی به سوی هرج و مرج و انحطاط اخلاقی ‌کشانده خواهد شد. در دین اسلام روابط بین دختر و پسر به طور کلی ممنوع نگردیده است بلکه حدودی برای آن مشخص شده، ‌به طوری که در آن نه افراطی باشد و نه تفریطی، ‌یعنی همان خط اعتدال.

اگر کوتاهی در اجرای حدود خداوند در این مسئله صورت گیرد چه خواهد شد؟ در این صورت ما را به سوی اوج فساد و انحطاط جامعه سوق خواهد داد یعنی به سوی بی‌اخلاقی و تجاوز به فرامین خداوند متعال. ما بسیاری از دختران و پسران را ‌می‌بینیم که ‌در ‌چنین شرایطی هستند و ظاهراً هیچگونه راهنمایی و راهکاری برای آنها ارائه نمی‌شود. آیا این عدم ارائه راهنمایی به آنها به کمبود دین در ارائه ‌الگوی درست و به‌جا بر می‌گردد؟ در حالی که برای هر مسئله‌ای در سیره حضرت رسول(ص) و قرآن الگو و اسوه‌ای ارائه شده ‌است و این ‌به دوری ما از قران و سنت و تقلید‌های کورکورانه از دنیای جدید بر می‌گردد نه به نقص در دین‌.

● اما در ارتباط با ‌عشق و دوستی...؟

دوست داشتن از والاترین و زیباترین مفاهیم زندگی است واسلام نیز ‌آیین دوستی و رحمت و مهربانی است اما آنچه مد نظر ما است دوستی ‌و عشقی است بدور از هر گونه پلیدی و انحراف از قانون ‌خداوند و بدون هر گونه عوارض نا مطلوب فردی واجتماعی، ‌که به عنوان مثال به دوستی و علاقه‌ی مسلمان به برادر وخواهر دینی خود و یا عشق و علاقه‌ی زنی به شوهرش و بالعکس و عشق و علاقه‌ی مادر ‌به فرزندش و فرزند به والدینش و...می‌توان اشاره کرد. والاترین عشق و علاقه حب به خداوند است که در پرستش او متجلی می‌گردد پس هیچ کس ‌را به اندازه‌ی او دوست ‌مدار و برایش ‌شریکی قرار مده که ‌اگر کسی را بیشتر از او دوست بداری در حقیقت شریک برایش قائل شده‌ای.

همچنانکه خداوند می‌فرمایند: «وَمِنْ النَّاسِ مَنْ یتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَندَاداً یحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبّاً لِلَّهِ...»(البقرة/۱۶۵). در عشق ودوستی بنده مسلمان به مسلمان دیگر هیچ ‌تاوان و گناهی ‌نیست ‌بر همین اساس که اگر او به کسی علاقه داشت (چه پسر برای دختر وچه دختر برای پسر) که ‌البته باید به عنوان خواهر و برادر دینی و تنها به خاطر خداوند و خلق و خوی نیکش ‌او را دوست بدارد. اما به چه شیوه کسی را به خاطر خداوند دوست می‌داری؟ ‌بله می‌توان به خاطر خدا کسی را دوست داشت ‌یعنی در آن رضای خداوند مدنظر باشد َو به حدود او تجاوز نشده ‌باشد، ‌همه ‌می‌دانیم خداوند ‌برای زندگی برنامه و ‌منهجی فرو فرستاده تا پیرو آن باشیم هم‌چنان‌که می‌فرماید: «وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَلا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»(الانعام/۱۵۳) در حقیقت راه خدا ‌تنها راهی است ‌که به عنوان برنامه و راه روش زندگی ‌در نظر گرفته ‌شده ‌است ‌که ‌در آن ‌هیچ کمی‌ و کاستی ‌راه ندارد ‌و لازم است دختران و پسران ‌دنباله ‌رو ‌این منهج باشند ‌بر همین مبنا است اگر به ‌طرف آن رفته وبر آن دوام ‌داشتند ‌رضایت خداوند را بدست خواهند اورد ‌واگر ‌از آن منحرف شدند و راه دیگری را در پیش گرفتند ‌در اصل از راه خداوند دور شده اند ‌وبه دور از راهنمایی او در گمراهی ‌خواهند ‌ماند. در ‌روابط ‌بین ‌پسر ‌و دختر نیز لازم است که از حد وحدود ‌او تجاوز نشود که شامل ‌برخورد ‌و رفتارهای ‌نیک ‌و ‌به دور از هر گونه وسوسه و هوس ‌است که خداوند از ما خواسته است به عنوا ن نمونه می‌توان به داستان حضرت ‌موسی(ع) ‌اشاره ‌کرد، ‌هنگامی‌که به چاه ‌آبی می‌رسد که دو دختر ‌در آنجا توانایی ‌کشیدن ‌آب ‌از چاه را ندارند تا ‌گوسفندانشان را سیراب کنند موسی(ع) ‌به آنها کمک می‌کند. پس در حقیقت عدم رعایت حدود ‌در روابط ما بین دختر ‌و ‌پسر ‌یعنی معصیت در محضر خدا.

خداوند از زنان و ‌مردان ‌می‌خواهد ‌تا ‌خود ‌را با زیباترین رفتارها ‌زینت دهند ‌و به عنوان ‌دو ‌عضو ‌فعال و تاثیر گذار در اجتماع ‌حضور یابند و در این زمینه ‌دین مبین اسلام تفاوتهای فطری بین زن و مرد را درنظر گرفته که آنها را ملزم به رعایت یک ‌سری ‌آداب ‌و ‌رفتار ‌خاص ‌می‌کند ‌تا ‌اینکه ‌خود و حیثیتشان را ‌در ‌برابر ‌سُست‌دلان محفوظ بدارند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

  پیشگفتار

پیشگفتار

هر چند معاد، موضوع اصلى اين كتاب را تشكيل نمى دهد، ولى از لابه لاى آن مى توان به خوبى و روشنى ابعاد گوناگون آن را دريافت . از اين رو نگارنده بر آن شده است كه در اين باره تحقيقى به عمل آورد كه نتيجه اين تحقيق و بررسى چيزى است كه در برابر خوانندگان قرار گرفته ، و به نام معاد در نهج البلاغه تقديم مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

يکى از برنامه‏ هاى مهمى که تمامى پيامبران الهى پس از خداپرستى، مردم را به آن توجه مى دادند، اعتقاد به معاد بوده است؛ زيرا در سايه اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق مى يابد و اعمال و رفتار انسان ارزش و معنا پيدا مى کند. از اين رو ما مسلمانان معتقديم که خداوند بارى تعالى در روز قيامت، همه انسان‏ها را دوباره زنده خواهد کرد تا در پيشگاه او، به حساب اعمال و رفتارشان رسيدگى شود.
 مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد یعنی اعتقاد خدا به منزله سرآغاز آفرینش و معاد یعنی اعتقاد به سرانجام انسان و عالم. مبدأ و معاد مجموعه اعتقادهای انسان را در بر می گیرد. از بدو پیدایش اسلام، پیشوایان دین، راه و رسم ارتباط با خدا را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بیان نموده و بر سرانجام زندگی و اعمال انسان تاکید ورزیده اند. در مقابل گروه های متعدد معنویت گرا نگاهی متفاوت به این مسأله را بیان داشته اند برخی منکر مبدأ و معاد گشته اند و برخی تفسیری غلط از آن، بیان نموده اند.
 بهشت چگونه مكانى است؟

بهشت چگونه مكانى است؟

پس اگر با ديده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است نگاهت را بدوزى، جان تو از آنچه از دنيا، همچون شهوت ها و خوشى ها و زيورها و منظره هاى دل انگيز و زيباى آن كه براى تو آفريده شده است بيزارى جسته و با انديشيدن در صداى برگ هاى درختانى كه در اثر وزش نسيم پديد مى آيد و ريشه هاى آن درختان در درون تپه هايى از مشك بر ساحل جوى هاى بهشت پنهان گرديده است، و نيز با انديشيدن در خوشه هاى مرواريد، و شاخه هاى تر و تازه آن، و ظاهر شدن آن ميوه ها به صورت هاى گوناگون، در پوست شكوفه هاى آن درختان، جان تو حيران و سرگردان و از خود بيخود مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

اين درس را به بحث مرگ و رستاخيز اختصاص داده ايم كه از پايه هاى اصلى ايمان و عمل است. امام علیه السلام در اين خطبه "خطبه 109" مطالب مختلفى را بيان كرده كه، بخشى از آن را كه درباره ى مرگ و قيامت است برايتان انتخاب كرده ايم در آغاز وضع انسانها به هنگام مرگ را مجسم مى كند مى گويد: 'وضعى كه به هنگام مرگ براى آنان پيش مى آيد وصف ناشدنى است'. "فغير موصوف ما نزل بهم".

پر بازدیدترین ها

  پیشگفتار

پیشگفتار

هر چند معاد، موضوع اصلى اين كتاب را تشكيل نمى دهد، ولى از لابه لاى آن مى توان به خوبى و روشنى ابعاد گوناگون آن را دريافت . از اين رو نگارنده بر آن شده است كه در اين باره تحقيقى به عمل آورد كه نتيجه اين تحقيق و بررسى چيزى است كه در برابر خوانندگان قرار گرفته ، و به نام معاد در نهج البلاغه تقديم مى گردد.
 بهشت چگونه مكانى است؟

بهشت چگونه مكانى است؟

پس اگر با ديده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است نگاهت را بدوزى، جان تو از آنچه از دنيا، همچون شهوت ها و خوشى ها و زيورها و منظره هاى دل انگيز و زيباى آن كه براى تو آفريده شده است بيزارى جسته و با انديشيدن در صداى برگ هاى درختانى كه در اثر وزش نسيم پديد مى آيد و ريشه هاى آن درختان در درون تپه هايى از مشك بر ساحل جوى هاى بهشت پنهان گرديده است، و نيز با انديشيدن در خوشه هاى مرواريد، و شاخه هاى تر و تازه آن، و ظاهر شدن آن ميوه ها به صورت هاى گوناگون، در پوست شكوفه هاى آن درختان، جان تو حيران و سرگردان و از خود بيخود مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

يکى از برنامه‏ هاى مهمى که تمامى پيامبران الهى پس از خداپرستى، مردم را به آن توجه مى دادند، اعتقاد به معاد بوده است؛ زيرا در سايه اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق مى يابد و اعمال و رفتار انسان ارزش و معنا پيدا مى کند. از اين رو ما مسلمانان معتقديم که خداوند بارى تعالى در روز قيامت، همه انسان‏ها را دوباره زنده خواهد کرد تا در پيشگاه او، به حساب اعمال و رفتارشان رسيدگى شود.
 مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد یعنی اعتقاد خدا به منزله سرآغاز آفرینش و معاد یعنی اعتقاد به سرانجام انسان و عالم. مبدأ و معاد مجموعه اعتقادهای انسان را در بر می گیرد. از بدو پیدایش اسلام، پیشوایان دین، راه و رسم ارتباط با خدا را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بیان نموده و بر سرانجام زندگی و اعمال انسان تاکید ورزیده اند. در مقابل گروه های متعدد معنویت گرا نگاهی متفاوت به این مسأله را بیان داشته اند برخی منکر مبدأ و معاد گشته اند و برخی تفسیری غلط از آن، بیان نموده اند.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

اين درس را به بحث مرگ و رستاخيز اختصاص داده ايم كه از پايه هاى اصلى ايمان و عمل است. امام علیه السلام در اين خطبه "خطبه 109" مطالب مختلفى را بيان كرده كه، بخشى از آن را كه درباره ى مرگ و قيامت است برايتان انتخاب كرده ايم در آغاز وضع انسانها به هنگام مرگ را مجسم مى كند مى گويد: 'وضعى كه به هنگام مرگ براى آنان پيش مى آيد وصف ناشدنى است'. "فغير موصوف ما نزل بهم".
Powered by TayaCMS