شجاعت در آیات و روایات اسلامی

شجاعت در آیات و روایات اسلامی

روایات

الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالاَتِ اللّه ِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لا یَخْشَوْنَ أحَدا إِلاّ اللّه َ وَ كَفى بِاللّه ِ حَسِیبا [1]

آنان كه پیامهاى خدا را مى رسانند و از او بیم دارند و از كسى جز خدا بیم به دل راه نمى دهند. و خدا براى حسابرسى كافى است

روایات

1- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَصَّ رُسُلَهُ بِمَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ فَامْتَحِنُوا أَنْفُسَكُمْ فَإِنْ كَانَتْ فِیكُمْ فَاحْمَدُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ ذَلِكَ مِنْ خَیْرٍ وَ إِنْ لَا تَكُنْ فِیكُمْ فَاسْأَلُوا اللَّهَ وَ ارْغَبُوا إِلَیْهِ فِیهَا قَالَ فَذَكَرَهَا عَشَرَةً الْیَقِینَ وَ الْقَنَاعَةَ وَ الصَّبْرَ وَ الشُّكْرَ وَ الْحِلْمَ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ وَ السَّخَاءَ وَ الْغَیْرَةَ وَ الشَّجَاعَةَ وَ الْمُرُوءَة [2]

امام صادق علیه السّلام فرمود: خداى عز و جل پیغمبرانش را بمكارم اخلاق اختصاص داد، شما خود را بیازمائید، اگر آنها در وجود شما هم بود، خدا را سپاس گوئید و بدانید كه بودن آنها در شما خیر شماست و اگر در شما نبود، از خدا بخواهید و نسبت بآنها رغبت جوئید. سپس آنها را ده چیز شمرد: یقین و قناعت و صبر و شكر و خویشتن دارى و خلق نیكو و سخاوت و غیرت و شجاعت و مروت.

2- ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام ] أَبِی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنِ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ حَمَّوَیْهِ عَنِ الْیَقْطِینِیِّ قَالَ قَالَ الرِّضَا ع فِی الدِّیكِ الْأَبْیَضِ خَمْسُ خِصَالٍ مِنْ خِصَالِ الْأَنْبِیَاءِ مَعْرِفَتُهُ بِأَوْقَاتِ الصَّلَاةِ وَ الْغَیْرَةُ وَ السَّخَاءُ وَ الشَّجَاعَةُ وَ كَثْرَةُ الطَّرُوقَةِ [3]

امام رضا علیه السّلام فرمود: خروس سفید پنج خصلت از خصلتهای پیغمبران را دارد: شناختن وقت نماز، غیرت، سخاوت، دلیرى و کثرت جماع.

3. ل، [الخصال ] أَبِی عَنْ سَعْدٍ وَ الْحِمْیَرِیِّ جَمِیعاً عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص آفَةُ الشَّجَاعَةِ الْبَغْیُ [4]

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : آفت شجاعتْ تجاوز است .

4. عن أمیر المؤمنین علیه السلام ـ مِن كتابٍ لَهُ للأشتَرِ لَمّا وَلاّهُ مِصرَ ـ : ثُمّ الصَقْ بِذَوِی المُرُوءاتِ و الأحسابِ ، و أهلِ البُیوتاتِ الصالِحَةِ و السَّوابقِ الحَسَنَةِ ، ثُمّ أهلِ النَّجدَةِ و الشَّجاعَةِ و السَّخاءِ و السَّماحَةِ ، فإنّهُم جِماعٌ مِن الكَرَمِ . [5]

امام على علیه السلام ـ در عهد نامه ولایت مصر به مالك ـ نوشت : دیگر آن كه با ارباب مروّت و آنان كه از خانواده هاى شریف و شایسته هستند ، و پیشینه هاى نیكو دارند و سپس با كسانى كه دلاور و شجاع و بخشنده و گشاده دستند همنشین باش ؛ كه اینان معدن كرَم و بزرگواریند .

5- الإمامُ علیٌّ علیه السلام : الشَّجاعَةُ صَبرُ ساعَةٍ [6]

امام على علیه السلام : شجاعت ، ساعتى صبر كردن است .

6- عنه علیه السلام : العَجزُ آفَةٌ ، و الصَّبرُ شَجاعَةٌ [7]

امام على علیه السلام : به ستوه آمدن ، آفت است و صبر ، شجاعت .

7- تحف العقول: الإمامُ الحسنُ علیه السلام ـ و قد سُئلَ عنِ الشَّجاعةِ ـ : مُواقَفَةُ الأقرانِ ، و الصَّبرُ عِندَ الطِّعانِ [8]

امام حسن علیه السلام ـ در پاسخ به این سؤال كه شجاعت چیست ـ فرمود : ایستادگى در برابر هماوردان ، و پایدارى در نبرد.

8- تحف العقول: الإمامُ علیٌّ علیه السلام : جُبِلَتِ الشَّجاعَةُ على ثلاثِ طَبائعَ ، لِكُلِّ واحِدَةٍ مِنهُنَّ فَضیلَةٌ لَیسَت لِلاُخرى : السَّخاءُ بِالنَّفسِ ، و الأنَفَةُ مِنَ الذُّلِّ ، و طَلبُ الذِّكرِ ، فإنْ تَكامَلَت فی الشُّجاعِ كانَ البَطَلَ الذی لا یُقامُ لِسَبِیلِهِ ، و المَوسومَ بالإقدامِ فی عَصرِهِ ، و إن تَفاضَلَت فیهِ بَعضُها على بَعضٍ كانَت شَجاعَتُهُ فی ذلكَ الذی تَفاضَلَت فیهِ أكثَرَ و أشَدَّ إقداما [9]

امام على علیه السلام : شجاعت بر سه خصلت سرشته شده كه هر یك از آنها را فضیلت و ارزشى است كه دیگرى فاقد آن است : از خود گذشتگى ، تن ندادن به خوارى و ذلّت ، و نام جویى . اگر این سه خصلت در آدم شجاع به طور یكسان و كامل وجود داشته باشند ، پهلوانى است كه حریف ندارد و در روزگار خود به دلاورى نامور باشد و اگر یكى از این خصلتها در او فزونتر از دیگرى باشد شجاعت او در آن خصلت بیشتر و اقدامش در آن شدیدتر است .

9- نهج البلاغه: عنه علیه السلام : قَدرُ الرَّجُل على قَدرِ هِمَّتِهِ، و صِدقُهُ على قَدرِ مُرُوَّتِهِ ، و شَجاعَتُهُ على قَدرِ أنَفَتِهِ [10]

امام على علیه السلام : قدر مرد به قدر همّت اوست ، و راستى و صداقتش به قدر مردانگى او ، و شجاعتش به قدر غیرت او .

10- تحف العقول: الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : ثلاثةٌ لا تُعرَفُ إلاّ فی ثلاثِ مَواطِنَ : لا یُعرَفُ الحَلِیمُ إلاّ عِندَ الغَضَبِ ، و لا الشُّجاعُ إلاّ عِندَ الحَربِ ، و لا أخٌ إلاّ عِندَ الحاجَةِ [11]

امام صادق علیه السلام : سه كس اند كه جز در سه جا شناخته نمى شوند : بردبار، به هنگام خشمگین شدن، شجاع در جنگ ، و برادر به هنگام نیاز [به او] .

11- الدرة الباهرة: الإمامُ العسكریُّ علیه السلام : للشَّجاعَةِ مِقدارا ، فإن زادَ علَیهِ فهُو تَهَوُّرٌ [12]

امام عسكرى علیه السلام : شجاعت اندازه اى دارد كه اگر از آن فراتر رود بى باكى است.

12- الاختصاص: لقمان علیه السلام : لا یُعرَفُ الشُّجاعُ إلاّ فی الحَربِ . [13]

لقمان علیه السلام : شجاع ، جز در جنگ شناخته نشود .


[1] . احزاب : 39

[2] الكافی ج2 ص 56

[3] بحارالأنوار ج 68 ص 342

[4] همان ج 66 ص 389

[5] همان, ج 74 ص 247

[6] همان, ج 75 ص11

[7] همان, ج 66, ص408

[8] همان, ج75, ص104

[9] همان, ج75, ص236

[10] همان, ج67, ص4

[11] همان, ج75, ص229

[12] همان, ص377

[13] همان, ج 71 ص178

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

  پیشگفتار

پیشگفتار

هر چند معاد، موضوع اصلى اين كتاب را تشكيل نمى دهد، ولى از لابه لاى آن مى توان به خوبى و روشنى ابعاد گوناگون آن را دريافت . از اين رو نگارنده بر آن شده است كه در اين باره تحقيقى به عمل آورد كه نتيجه اين تحقيق و بررسى چيزى است كه در برابر خوانندگان قرار گرفته ، و به نام معاد در نهج البلاغه تقديم مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

يکى از برنامه‏ هاى مهمى که تمامى پيامبران الهى پس از خداپرستى، مردم را به آن توجه مى دادند، اعتقاد به معاد بوده است؛ زيرا در سايه اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق مى يابد و اعمال و رفتار انسان ارزش و معنا پيدا مى کند. از اين رو ما مسلمانان معتقديم که خداوند بارى تعالى در روز قيامت، همه انسان‏ها را دوباره زنده خواهد کرد تا در پيشگاه او، به حساب اعمال و رفتارشان رسيدگى شود.
 مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد یعنی اعتقاد خدا به منزله سرآغاز آفرینش و معاد یعنی اعتقاد به سرانجام انسان و عالم. مبدأ و معاد مجموعه اعتقادهای انسان را در بر می گیرد. از بدو پیدایش اسلام، پیشوایان دین، راه و رسم ارتباط با خدا را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بیان نموده و بر سرانجام زندگی و اعمال انسان تاکید ورزیده اند. در مقابل گروه های متعدد معنویت گرا نگاهی متفاوت به این مسأله را بیان داشته اند برخی منکر مبدأ و معاد گشته اند و برخی تفسیری غلط از آن، بیان نموده اند.
 بهشت چگونه مكانى است؟

بهشت چگونه مكانى است؟

پس اگر با ديده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است نگاهت را بدوزى، جان تو از آنچه از دنيا، همچون شهوت ها و خوشى ها و زيورها و منظره هاى دل انگيز و زيباى آن كه براى تو آفريده شده است بيزارى جسته و با انديشيدن در صداى برگ هاى درختانى كه در اثر وزش نسيم پديد مى آيد و ريشه هاى آن درختان در درون تپه هايى از مشك بر ساحل جوى هاى بهشت پنهان گرديده است، و نيز با انديشيدن در خوشه هاى مرواريد، و شاخه هاى تر و تازه آن، و ظاهر شدن آن ميوه ها به صورت هاى گوناگون، در پوست شكوفه هاى آن درختان، جان تو حيران و سرگردان و از خود بيخود مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

اين درس را به بحث مرگ و رستاخيز اختصاص داده ايم كه از پايه هاى اصلى ايمان و عمل است. امام علیه السلام در اين خطبه "خطبه 109" مطالب مختلفى را بيان كرده كه، بخشى از آن را كه درباره ى مرگ و قيامت است برايتان انتخاب كرده ايم در آغاز وضع انسانها به هنگام مرگ را مجسم مى كند مى گويد: 'وضعى كه به هنگام مرگ براى آنان پيش مى آيد وصف ناشدنى است'. "فغير موصوف ما نزل بهم".

پر بازدیدترین ها

 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

يکى از برنامه‏ هاى مهمى که تمامى پيامبران الهى پس از خداپرستى، مردم را به آن توجه مى دادند، اعتقاد به معاد بوده است؛ زيرا در سايه اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق مى يابد و اعمال و رفتار انسان ارزش و معنا پيدا مى کند. از اين رو ما مسلمانان معتقديم که خداوند بارى تعالى در روز قيامت، همه انسان‏ها را دوباره زنده خواهد کرد تا در پيشگاه او، به حساب اعمال و رفتارشان رسيدگى شود.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

اين درس را به بحث مرگ و رستاخيز اختصاص داده ايم كه از پايه هاى اصلى ايمان و عمل است. امام علیه السلام در اين خطبه "خطبه 109" مطالب مختلفى را بيان كرده كه، بخشى از آن را كه درباره ى مرگ و قيامت است برايتان انتخاب كرده ايم در آغاز وضع انسانها به هنگام مرگ را مجسم مى كند مى گويد: 'وضعى كه به هنگام مرگ براى آنان پيش مى آيد وصف ناشدنى است'. "فغير موصوف ما نزل بهم".
  پیشگفتار

پیشگفتار

هر چند معاد، موضوع اصلى اين كتاب را تشكيل نمى دهد، ولى از لابه لاى آن مى توان به خوبى و روشنى ابعاد گوناگون آن را دريافت . از اين رو نگارنده بر آن شده است كه در اين باره تحقيقى به عمل آورد كه نتيجه اين تحقيق و بررسى چيزى است كه در برابر خوانندگان قرار گرفته ، و به نام معاد در نهج البلاغه تقديم مى گردد.
 مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد یعنی اعتقاد خدا به منزله سرآغاز آفرینش و معاد یعنی اعتقاد به سرانجام انسان و عالم. مبدأ و معاد مجموعه اعتقادهای انسان را در بر می گیرد. از بدو پیدایش اسلام، پیشوایان دین، راه و رسم ارتباط با خدا را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بیان نموده و بر سرانجام زندگی و اعمال انسان تاکید ورزیده اند. در مقابل گروه های متعدد معنویت گرا نگاهی متفاوت به این مسأله را بیان داشته اند برخی منکر مبدأ و معاد گشته اند و برخی تفسیری غلط از آن، بیان نموده اند.
 بهشت چگونه مكانى است؟

بهشت چگونه مكانى است؟

پس اگر با ديده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است نگاهت را بدوزى، جان تو از آنچه از دنيا، همچون شهوت ها و خوشى ها و زيورها و منظره هاى دل انگيز و زيباى آن كه براى تو آفريده شده است بيزارى جسته و با انديشيدن در صداى برگ هاى درختانى كه در اثر وزش نسيم پديد مى آيد و ريشه هاى آن درختان در درون تپه هايى از مشك بر ساحل جوى هاى بهشت پنهان گرديده است، و نيز با انديشيدن در خوشه هاى مرواريد، و شاخه هاى تر و تازه آن، و ظاهر شدن آن ميوه ها به صورت هاى گوناگون، در پوست شكوفه هاى آن درختان، جان تو حيران و سرگردان و از خود بيخود مى گردد.
Powered by TayaCMS