قساوت در آیات و روایات اسلامی

قساوت در آیات و روایات اسلامی

آیات

ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِیَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ [1]

سپس دلهاى شما بعد از این واقعه سخت شد همچون سنگ، یا سختتر! چرا كه پارهاى از سنگها مىشكافد، و از آن نهرها جارى مىشود و پارهاى از آنها شكاف برمىدارد، و آب از آن تراوش مىكند و پارهاى از خوف خدا (از فراز كوه) به زیر مىافتد (اما دلهاى شما، نه از خوف خدا مىتپد، و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانى است!) و خداوند از اعمال شما غافل نیست

روایات

كافی

بَابُ الْقَسْوَةِ

1 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عِیسَى رَفَعَهُ قَالَ فِیمَا نَاجَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مُوسَى ع یَا مُوسَى لَا تُطَوِّلْ فِی الدُّنْیَا أَمَلَكَ فَیَقْسُوَ قَلْبُكَ وَ الْقَاسِی الْقَلْبِ مِنِّی بَعِیدٌ [2]

على بن عیسى در حدیثى مرفوع روایت كند كه فرمود: در آنچه خداى عز و جل با موسى علیه السّلام مناجات كرد این بود كه: اى موسى در دنیا آرزوى خود را دراز مكن كه دلت سخت، و سخت دل از من دور است.

شرح

- مجلسى علیه الرحمة گوید: درازاى آرزو اینست كه انسان مرگ را فراموش كند و دور پندارد، و گمان كند كه عمرش دراز باشد، یا آرزوهاى بسیارى كه جز در طول عمر بدست نیاید، و این مایه سخت دلى است، یعنى نترسیدن و نداشتن هراس از ترسناكیها، و نپذیرفتن پندهاى سودمند، چنان كه یاد مرگ دل انسان را نرم و هنگام تذكر خدا و مرگ ترسناك كند.

2 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ دُبَیْسٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا خَلَقَ اللَّهُ الْعَبْدَ فِی أَصْلِ الْخِلْقَةِ كَافِراً لَمْ یَمُتْ حَتَّى یُحَبِّبَ اللَّهُ إِلَیْهِ الشَّرَّ فَیَقْرُبَ مِنْهُ فَابْتَلَاهُ بِالْكِبْرِ وَ الْجَبَرِیَّةِ فَقَسَا قَلْبُهُ وَ سَاءَ خُلُقُهُ وَ غَلُظَ وَجْهُهُ وَ ظَهَرَ فُحْشُهُ وَ قَلَّ حَیَاؤُهُ وَ كَشَفَ اللَّهُ سِتْرَهُ وَ رَكِبَ الْمَحَارِمَ فَلَمْ یَنْزِعْ عَنْهَا ثُمَّ رَكِبَ مَعَاصِیَ اللَّهِ وَ أَبْغَضَ طَاعَتَهُ وَ وَثَبَ عَلَى النَّاسِ لَا یَشْبَعُ مِنَ الْخُصُومَاتِ فَاسْأَلُوا اللَّهَ الْعَافِیَةَ وَ اطْلُبُوهَا مِنْه [3]

حضرت صادق علیه السّلام فرمود: چون خداوند بنده را در سرشت كافر بیافریند آن بنده نمیرد تا بدى را دوست او گرداند، پس بدان نزدیك شود، و در نتیجه به كبر و زورگوئى (یا هرزگى) او را گرفتار كند، پس دلش سخت شود، و خلقش ناپسند گردد، و رویش سخت، و پستیش آشكار، و شرمش كم شود، و خداوند پردهاش را بدرد، و بحرامها (ى خداوند) در افتد و از آنها جدا نگردد، سپس بنافرمانیهاى خدا دچار شود و فرمانبرداریش را بد دارد، و به مردمان به پرد، و از ستیزه سیر نشود، از خداوند عافیت بخواهید و دوام آن را بجوئید.

3 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّكُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع لَمَّتَانِ لَمَّةٌ مِنَ الشَّیْطَانِ وَ لَمَّةٌ مِنَ الْمَلَكِ فَلَمَّةُ الْمَلَكِ الرِّقَّةُ وَ الْفَهْمُ وَ لَمَّةُ الشَّیْطَانِ السَّهْوُ وَ الْقَسْوَة [4]

امام صادق علیه السّلام فرمود: امیر المؤمنین علیه السّلام فرموده: (مردم را) دو خاطره است، خاطره از شیطان و خاطره از فرشته، خاطره فرشته: رقت (یعنى نرمى دل) و فهم است و خاطره شیطان: فراموشى و سخت دلى است.

4 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عُبَیْدِ بْنِ زُرَارَةَ قَالَ مَاتَ لِبَعْضِ أَصْحَابِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَلَدٌ فَحَضَرَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَلَمَّا أُلْحِدَ تَقَدَّمَ أَبُوهُ فَطَرَحَ عَلَیْهِ التُّرَابَ فَأَخَذَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع بِكَفَّیْهِ وَ قَالَ لَا تَطْرَحْ عَلَیْهِ التُّرَابَ وَ مَنْ كَانَ مِنْهُ ذَا رَحِمٍ فَلَا یَطْرَحْ عَلَیْهِ التُّرَابَ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَهَى أَنْ یَطْرَحَ الْوَالِدُ أَوْ ذُو رَحِمٍ عَلَى مَیِّتِهِ التُّرَابَ ... فَقَالَ أَنْهَاكُمْ مِنْ أَنْ تَطْرَحُوا التُّرَابَ عَلَى ذَوِی أَرْحَامِكُمْ فَإِنَّ ذَلِكَ یُورِثُ الْقَسْوَةَ فِی الْقَلْبِ وَ مَنْ قَسَا قَلْبُهُ بَعُدَ مِنْ رَبِّه [5]

فرزند یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام وفات. حضرت در مراسم او حضور داشتند هنگامی که جنازه در قبر نهاده شد پدرش جلو آمد و شروع به ریختن خاک در قبر کرد حضرت دست او را گرفت و فرمود نه تو نه خویشاوندانش نباید بر جنازه او خاک بریزند که رسول خدا از این کار نهی فرمود. سپس امام فرمود : شما را از ریختن خاك روى [جنازه ]خویشاوندانتان نهى مى كنم؛ زیرا این كار، سخت دلى به بار مى آورد و هر كه دلش سخت گردد، از پروردگارش دور مى شود.

5- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ جَمِیعاً عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا أَیْضاً عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَخْبِرْنِی جُعِلْتُ فِدَاكَ لِمَ حَرَّمَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الْخَمْرَ وَ الْمَیْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیر...ً وَ أَمَّا الدَّمُ فَإِنَّهُ یُورِثُ آكِلَهُ الْمَاءَ الْأَصْفَرَ وَ یُبْخِرُ الْفَمَ وَ یُنَتِّنُ الرِّیحَ وَ یُسِیءُ الْخُلُقَ وَ یُورِثُ الْكَلَبَ وَ الْقَسْوَةَ فِی الْقَلْبِ وَ قِلَّةَ الرَّأْفَةِ وَ الرَّحْمَةِ حَتَّى لَا یُؤْمَنَ أَنْ یَقْتُلَ وَلَدَهُ وَ وَالِدَیْهِ وَ لَا یُؤْمَنَ عَلَى حَمِیمِهِ وَ لَا یُؤْمَنَ عَلَى مَنْ یَصْحَبُه [6]

از امام صادق علیه السلام درباره علت تحریم خوردن خون سوال شد فرمود: چون صفرا می آورد و باعث بوی بد دهان و بد خلقی شود ....و سخت دل و بیرحم گردد تا آنجا كه ایمن از آن نیست كه فرزند و پدر و مادرش و خویشاوند و رفیق خود را بكشد.


[1] البقرة : 74

[2] الكافی ج2 ص 329

[3] همان, ص330

[4] همان

[5] همان ج3 ص199

[6] الكافی ج6, ص242

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

  پیشگفتار

پیشگفتار

هر چند معاد، موضوع اصلى اين كتاب را تشكيل نمى دهد، ولى از لابه لاى آن مى توان به خوبى و روشنى ابعاد گوناگون آن را دريافت . از اين رو نگارنده بر آن شده است كه در اين باره تحقيقى به عمل آورد كه نتيجه اين تحقيق و بررسى چيزى است كه در برابر خوانندگان قرار گرفته ، و به نام معاد در نهج البلاغه تقديم مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

يکى از برنامه‏ هاى مهمى که تمامى پيامبران الهى پس از خداپرستى، مردم را به آن توجه مى دادند، اعتقاد به معاد بوده است؛ زيرا در سايه اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق مى يابد و اعمال و رفتار انسان ارزش و معنا پيدا مى کند. از اين رو ما مسلمانان معتقديم که خداوند بارى تعالى در روز قيامت، همه انسان‏ها را دوباره زنده خواهد کرد تا در پيشگاه او، به حساب اعمال و رفتارشان رسيدگى شود.
 مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد یعنی اعتقاد خدا به منزله سرآغاز آفرینش و معاد یعنی اعتقاد به سرانجام انسان و عالم. مبدأ و معاد مجموعه اعتقادهای انسان را در بر می گیرد. از بدو پیدایش اسلام، پیشوایان دین، راه و رسم ارتباط با خدا را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بیان نموده و بر سرانجام زندگی و اعمال انسان تاکید ورزیده اند. در مقابل گروه های متعدد معنویت گرا نگاهی متفاوت به این مسأله را بیان داشته اند برخی منکر مبدأ و معاد گشته اند و برخی تفسیری غلط از آن، بیان نموده اند.
 بهشت چگونه مكانى است؟

بهشت چگونه مكانى است؟

پس اگر با ديده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است نگاهت را بدوزى، جان تو از آنچه از دنيا، همچون شهوت ها و خوشى ها و زيورها و منظره هاى دل انگيز و زيباى آن كه براى تو آفريده شده است بيزارى جسته و با انديشيدن در صداى برگ هاى درختانى كه در اثر وزش نسيم پديد مى آيد و ريشه هاى آن درختان در درون تپه هايى از مشك بر ساحل جوى هاى بهشت پنهان گرديده است، و نيز با انديشيدن در خوشه هاى مرواريد، و شاخه هاى تر و تازه آن، و ظاهر شدن آن ميوه ها به صورت هاى گوناگون، در پوست شكوفه هاى آن درختان، جان تو حيران و سرگردان و از خود بيخود مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

اين درس را به بحث مرگ و رستاخيز اختصاص داده ايم كه از پايه هاى اصلى ايمان و عمل است. امام علیه السلام در اين خطبه "خطبه 109" مطالب مختلفى را بيان كرده كه، بخشى از آن را كه درباره ى مرگ و قيامت است برايتان انتخاب كرده ايم در آغاز وضع انسانها به هنگام مرگ را مجسم مى كند مى گويد: 'وضعى كه به هنگام مرگ براى آنان پيش مى آيد وصف ناشدنى است'. "فغير موصوف ما نزل بهم".

پر بازدیدترین ها

 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

اين درس را به بحث مرگ و رستاخيز اختصاص داده ايم كه از پايه هاى اصلى ايمان و عمل است. امام علیه السلام در اين خطبه "خطبه 109" مطالب مختلفى را بيان كرده كه، بخشى از آن را كه درباره ى مرگ و قيامت است برايتان انتخاب كرده ايم در آغاز وضع انسانها به هنگام مرگ را مجسم مى كند مى گويد: 'وضعى كه به هنگام مرگ براى آنان پيش مى آيد وصف ناشدنى است'. "فغير موصوف ما نزل بهم".
 بهشت چگونه مكانى است؟

بهشت چگونه مكانى است؟

پس اگر با ديده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است نگاهت را بدوزى، جان تو از آنچه از دنيا، همچون شهوت ها و خوشى ها و زيورها و منظره هاى دل انگيز و زيباى آن كه براى تو آفريده شده است بيزارى جسته و با انديشيدن در صداى برگ هاى درختانى كه در اثر وزش نسيم پديد مى آيد و ريشه هاى آن درختان در درون تپه هايى از مشك بر ساحل جوى هاى بهشت پنهان گرديده است، و نيز با انديشيدن در خوشه هاى مرواريد، و شاخه هاى تر و تازه آن، و ظاهر شدن آن ميوه ها به صورت هاى گوناگون، در پوست شكوفه هاى آن درختان، جان تو حيران و سرگردان و از خود بيخود مى گردد.
 مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد یعنی اعتقاد خدا به منزله سرآغاز آفرینش و معاد یعنی اعتقاد به سرانجام انسان و عالم. مبدأ و معاد مجموعه اعتقادهای انسان را در بر می گیرد. از بدو پیدایش اسلام، پیشوایان دین، راه و رسم ارتباط با خدا را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بیان نموده و بر سرانجام زندگی و اعمال انسان تاکید ورزیده اند. در مقابل گروه های متعدد معنویت گرا نگاهی متفاوت به این مسأله را بیان داشته اند برخی منکر مبدأ و معاد گشته اند و برخی تفسیری غلط از آن، بیان نموده اند.
  پیشگفتار

پیشگفتار

هر چند معاد، موضوع اصلى اين كتاب را تشكيل نمى دهد، ولى از لابه لاى آن مى توان به خوبى و روشنى ابعاد گوناگون آن را دريافت . از اين رو نگارنده بر آن شده است كه در اين باره تحقيقى به عمل آورد كه نتيجه اين تحقيق و بررسى چيزى است كه در برابر خوانندگان قرار گرفته ، و به نام معاد در نهج البلاغه تقديم مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

يکى از برنامه‏ هاى مهمى که تمامى پيامبران الهى پس از خداپرستى، مردم را به آن توجه مى دادند، اعتقاد به معاد بوده است؛ زيرا در سايه اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق مى يابد و اعمال و رفتار انسان ارزش و معنا پيدا مى کند. از اين رو ما مسلمانان معتقديم که خداوند بارى تعالى در روز قيامت، همه انسان‏ها را دوباره زنده خواهد کرد تا در پيشگاه او، به حساب اعمال و رفتارشان رسيدگى شود.
Powered by TayaCMS