منبر ده دقیقه ای از فضائل امام سجاد علیه السلام:

منبر ده دقیقه ای از فضائل امام سجاد علیه السلام:

منبر ده دقیقه ای از فضائل امام سجاد علیه السلام:

1. فزونی عبادت :

2. عفو و گذشت :

3. بخشش به نیازمندان :

4. شجاعت امام چهارم :

منبر ده دقیقه ای از فضائل امام سجاد علیه السلام:

پیشوای چهارم، انسانی کامل و برگزیده حق و در همه جهات اخلاقی، عبادی و علمی به اوج کمال رسیده و نمونه مجسم و عینی قرآن و رسول خدا(ص) بود. در دوران سیاه حکومت اموی که ارزشهای انسانی و فضائل اخلاقی به فراموشی سپرده شده و مردم به جای مشاهده زهد، ساده زیستی، تواضع، نوع دوستی، نرم خویی و رعیّت پروری از زمامداران خود به عنوان خلیفه پیامبر(ص)، شاهد دنیا طلبی، اشرافیّت، تجمّل گرایی، خود محوری و بزرگ بینی آنان بودند، آن امام هُمام، چون خورشیدی فروزنده درخشید و وجودش مجمع همه فضائل و ارزشهای فراموش شده گشت؛ چندانکه دوست و دشمن را به تحسین واداشت. (1)

محمد بن طلحه شافعی می نویسد: او، زینت عبادت کنندگان، پیشوای زاهدان، سرور پرهیزکاران و امام مؤمنان است، سیره اش گواه آن است که وی فرزند صالح رسول خدا(ص) و سیمایش بیانگر مقام قرب او نزد پروردگار است... .(2)

در این مجال جلوه ها و نمونه هایی از فضائل، سیره و مکارم اخلاقی آن حضرت در طول عمر با برکتشان، که حقیقتاً بهترین و کاملترین الگو برای جوامع بشری است را به تصویر می کشیم:

1. فزونی عبادت :

نیایش امام چهارم (ع) در پیشگاه خدا به حدی بود که آن حضرت سرور و زینت بخش عبادت کنندگان (سیّد العابدین، زین العابدین) و بسیار سجده کننده (سجّاد) لقب یافت. وی در پیشگاه حقّ به قدری پیشانی بر خاک می سایید که همه مواضع سجده اش پینه می بست و هر سال دو بار و هر بار پنج عدد از پینه ها را می برید، از این رو، به آن حضرت (ذُو الثَّفَنات) (یعنی صاحب پینه ها) می گفتند.(3)

امام سجّاد(ع) هنگامی که وضو می گرفت رنگ از چهره مبارکش می پرید. از علّت آن سؤال شد. فرمود: آیا می دانید می خواهم در برابر چه کسی بایستم؟!(4)

امام باقر(ع) در مورد علت ملقّب شدن پدر بزرگوارش به لقب (سجاد) می فرماید: او را سجّاد نامیدند، چون: هیچگاه نعمتی را به یاد نمی آورد مگر آن که سجده می کرد؛ هیچ وقت آیه ای از قرآن را که سجده (واجب یا مستحب ) داشت نمی خواند مگر آن که سجده می کرد؛ خداوند هیچگاه بدی و ناگواری را از او دفع نکرد مگر آن که سجده کرد، هیچ زمان از نماز واجب فارغ نشد مگر آن که سجده کرد، هیچگاه بین دو نفر را اصلاح نکرد مگر آن که سجده کرد، (بر اثر فزونی این سجده ها) آثار سجده در تمامی مواضع سجود آن حضرت نمایان بود.(5)

2. عفو و گذشت :

پاسخ بدی را به نیکی دادن از دیگر خصلتهای پیشوای چهارم (ع) بود. آن امام همام از این خوی برجسته خود چنین یاد می کند: "جرعه ای ننوشیدم که نزد من محبوبتر از جرعه خشمی باشد که در مقام تلافی صاحب آن برنیایم." (فرو بردن خشم برای من، گواراترین نوشیدنیها بود!) (6)

روزی مردی هاشمی به امام (ع) جسارت کرد. آن حضرت سخنی نگفت. پس از بازگشت آن مرد، امام (ع) به حاضران فرمود: آنچه این مرد گفت، شنیدید؛ دوست دارم همراه من بیایید تا نزد او برویم و پاسخ مرا نیز بشنوید.

امام (ع) به راه افتاد و این آیه را تلاوت می کرد: "پرهیزکاران کسانی هستند که ... خشم خود را فرو می برند، و از خطای مردم در می گذرند؛ و خدا نیکوکاران را دوست می دارد." (7)

امام (ع) به در منزل آن مرد رسید. وی که تصور می کرد امام (ع) برای تلافی آمده است در حالی که خود را آماده پاسخ و برخورد کرده بود بیرون آمد. امام (ع) به وی فرمود: ای برادر! تو لحظاتی پیش نزد من آمدی و سخنانی گفتی؛ آنچه گفتی اگر در من هست خداوند مرا بیامرزد، و اگر نیست خدا تو را بیامرزد.

آن مرد با دیدن چنین واکنشی از امام (ع) شرمنده شد و بر پیشانی آن حضرت بوسه زد و گفت: آنچه گفتم در شما نبود و خود بدان سزاوارترم!(8)

3. بخشش به نیازمندان :

رسیدگی به مشکلات آنان، خصلت فراگیر همه امامان معصوم علیهم السّلام بود که در زندگی هر یک از آن بزرگواران نمونه های فراوانی به چشم می خورد.

امام سجّاد(ع) زندگی تعداد زیادی از خانواده های مستمند را تأمین می کرد.(9) و هر شب با انبانی انباشته از نان و خرما و ... به طور ناشناس به خانه های آنان می رفت. تا وقتی که آن حضرت زنده بود کسی نفهمید که نیازهای آنان را چه کسی تأمین می کند. پس از شهادت آن حضرت دریافتند که آن فرد ناشناس علی بن حسین (ع) بوده است.(10)

پیشوای چهارم هیچ غذایی نمی خورد مگر آن که همانند آن را صدقه می داد و می فرمود: هرگز به(حقیقت)نیکوکاری نمی رسید مگر آن که از آنچه دوست می دارید(در راه خدا)انفاق کنید. (11)؛(12)

روش امام زین العابدین (ع) در انفاق و صدقه دادن این بود که قبل از آنکه صدقه را به نیازمند بدهد آن را می بوسید. وقتی از علّت آن سؤال شد، فرمود: من دست سؤال کننده را نمی بوسم، بلکه دست پروردگارم را بوسه می زنم. صدقه پیش از آن که به دست نیازمند برسد به دست پروردگارم می رسد.(13)

روش دیگر آن گرامی در صدقه، سرّی انجام دادن آن بود. آن بزرگوار در این باره می فرمود: صدقه پنهانی، (آتش) خشم پروردگار را خاموش می کند.(14)

4. شجاعت امام چهارم :

همچون سایر امامان علیهم السلام، شجاع، دلیر و ظلم ستیز بود. موضع سخت و سخنان کوبنده آن حضرت در برابر ستمگران خودکامه ای همچون عبیداللّه، یزید و عبدالملک بهترین گواه قوّت روحی و شجاعت آن بزرگوار در جریان های بعد از واقعه کربلا و دوران امامت آن امام همام است.

در برابر عبیداللّه که آن حضرت را تهدید به قتل کرده بود فرمود: آیا مرا به کشتن تهدید می کنی؟ مگر نمی دانی که کشته شدن (در راه خدا) روش ما و شهادت، کرامت ماست؟(15)

در برابر یزید فرمود: ای پسر معاویه و هند و صخر! تو می دانی که جدّم علی بن ابی طالب (ع) در روز بدر، احد و احزاب پرچمدار اسلام بود؛ ولی پدر و جدّ تو پرچمدار کافران بودند.(16)

در برابر عبدالملک که آن حضرت را احضار کرد و گفت: من که قاتل پدر شما نیستم، پس چرا با ما رفت و آمد نمی کنید؟:

امام فرمود: قاتل پدرم هر چند به زندگی دنیوی او خاتمه داد؛ لیکن آخرت خویش را با این جنایت، تباه ساخت؛ اگر تو هم دوست داری مانند او باشی باش!(17)

اتّخاذ چنین موضع قاطع و بیان چنین سخنان عتاب آمیز در برابر این حاکمان قلدر و مستبدّ، در کاخ و محلّ حکومت آنان، شجاعتی فوق تصور می طلبد.

به علاوه خطبه آتشین آن حضرت در کاخ یزید که به افشاگری جنایت ها و ظلم و فساد دستگاه بنی امیه و خصوصاً یزید انجامید نیز نشان از اوج قدرت روحی و شجاعت آن حضرت دارد.

نتیجه آن که سیره اخلاقی و فضایل و کرامات اهل بیت (ع) کامل ترین و بی بدیل ترین سیره و فضایل اخلاقی است و منحصر به یک دوره یا مرحله ای از زندگی پربار ایشان نمی شود و در لحظه لحظه زندگی ایشان ساری و جاری است. اما این روحیات و کمالات بسته به شرایط زمانی و مکانی و در برابر افراد و جریان ها متفاوت است.

گاهی در برابر مستضعفان و محرومان و ضعفای جامعه ... وَالْکاظِمینَ الْغَیْظَ، وَ الْعافینَ عَنِ النّاسِ اند و انفاق و محبت و گذشت از سرتاسر وجودشان لبریز می شود، و گاهی نیز در برابر مستکبران و ظالمان و حاکمان جور و ستم، شجاع ترین، دلیرترین و محکم ترین انسان ها برای ستاندن حق مظلوم از ظالم اند.

پاورقی

  1. رفیعی، علی، تاریخ اسلام در عصر امامت امام سجاد و امام باقر (ع)، صص 21-17، مرکز تحقیقات اسلامی، 76.
  2. شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول، ص 77. اقتباس از تاریخ اسلام در عصر امامت امام سجاد و امام باقر (ع)، نوشته علی رفیعی.
  3. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 1، ص 233. نرم افزار جامع الاحادیث.
  4. همان، ص 232. نرم افزار جامع الاحادیث.
  5. همان، ص 233. نرم افزار جامع الاحادیث.
  6. ما تَجَرَّعْتُ جُرْعَهً اَحَبَّ اِلَیَّ مِنْ جُرْعَهِ غَیْظٍ لا اُکافی بِها صاحِبَها، اصول کافی، ج 2، ص 109. نرم افزار جامع الاحادیث.
  7. وَالْکاظِمینَ الْغَیْظَ، وَ الْعافینَ عَنِ النّاسِ وَاللّهُ یُحِبُّ الُْمحْسِنینَ؛ آل عمران، 134.
  8. شیخ مفید، ارشاد، ج 2، ص 146.
  9. در روایتی از امام باقر(ع) تعداد خانواده های تحت تکفّل آن حضرت صد خانوار ذکر شده است (ر . ک: مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4 ، ص 154). نرم افزار جامع الاحادیث.
  10. شیخ مفید، ارشاد، ص 258، اقتباس از تاریخ اسلام در عصر امامت امام سجاد و امام باقر (ع)، نوشته علی رفیعی.
  11. لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ، آل عمران، 92.
  12. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 46، ص 89. نرم افزار جامع الاحادیث.
  13. همان، ص 74. نرم افزار جامع الاحادیث.
  14. همان، ص 88. نرم افزار جامع الاحادیث.
  15. اءبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُنی؟ اَما عَلِمْتَ اَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَهٌ وَ کَرامَتُنا الشَّهادَهُ (ر . ک: اعیان الشیعه، ج 1، ص 633).
  16. همان.
  17. بحار الانوار، ج 46، ص 121. نرم افزار جامع الاحادیث

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

 بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

آن‌ فاعل‌ غيرمتناهي‌ هم‌،اوّل‌، و مبدأ فاعلي‌ بالذات‌ تمام‌ ماسوي‌ است‌؛ و هم‌، آخِر، و مبدأ غايي‌ بالذات‌همة‌ ماعدي‌. هدفمند بودن‌ نظام‌ هستي‌ ـ كه‌ قرآن‌ تكويني‌ است‌ ـ و نيز هدفدار بودن‌قرآن‌ حكيم‌ ـ كه‌ جهان‌ تدويني‌ است‌ ـ بر اساس‌ دو اسم‌ از اسماي‌ حسناي‌خداوند خواهد بود.
قاطعیت، برای اجرای عدالت

قاطعیت، برای اجرای عدالت

بنابر این، با این دوگانگی نمی توانم، با شما باشم، سپس فرمود:« ای مردم مرا در راه اصلاح و سامان یافتن جامعه خودتان كمك كنید، و ایم الله لانصفن المظلوم من ظالمه و لاقودن الظالم بخزامته، حتی اورده منهل الحق وان كان كارها؛ سوگند به خدا داد مظلوم را از ستمگر می گیرم، و افسار ستمگر را می كشم، تا او را به آبشخور حق، وارد سازم، هر چند ناخوشایند او باشد»
ادله جامعيت و جاودانگي قرآن كريم در نهج البلاغهʁ)

ادله جامعيت و جاودانگي قرآن كريم در نهج البلاغه(1)

نهج البلاغه، اخو القرآن و بهترين و نابترين منبعي است كه مي تواند ره پويان طريق را در شناخت صحيح و حقيقي قرآن مجيد ياري دهد. در نگاه اميرمؤمنان علي عليه السلام، قرآن نسخه اي جامع و جاوداني است كه از نيازهاي بشر براي رسيدن به سرمنزل سعادت و كمال، فروگذار نكرده است. حضرت در موارد گوناگون و به شيوه هاي زيبا و حكيمانه به ترسيم اين ويژگي پرداخته است ؛ در يكي از خطبه هاي نهج البلاغه[1] با استناد به آيات قرآن، جامعيت آن را بوضوح تشريح كرده است.
 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
 بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بهترين‌ وجه‌ معقول‌ آفرينش‌ جهان‌، همانا تجلّي‌ است‌؛ كه‌ از ظريف‌ترين‌ تعبيرهاي‌ قرآني‌ و روايي‌ است‌، چنان‌كه‌ در آية‌ «فلما تجلي‌ ربه‌ للجبل‌ جعله‌ دكّا وخرّ موسي‌ صعقا» آمده‌ است‌. و در جريان‌ معاد هم‌، تلويحاً به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌است‌؛ زيرا، خداوند در آية‌ «قل‌ اءنما علمها عند ربّي‌ لايُجَليها لوقتها الا هو»، تجلية‌ساعت‌ و قيامت‌ را به‌ خود اِسناد داده‌ است‌ و چون‌ در قيامت‌ كبرا و حشر اكبر،تمام‌ اشخاص‌ و اشيا به‌ عنوان‌ مبدأ قابلي‌ حضور و ظهور دارند نه‌ به‌ عنوان‌مبدأ فاعلي‌ ـ زيرا همة‌ آن‌ها، تحت‌ قهر حاكم‌اند ـ بنابراين‌، تنها عامل‌ تجلّي‌قيامت‌، ظهور خود خداوندِ متجلّي‌ خواهد بود.
Powered by TayaCMS