مهارت جذ ب جوانان 8

مهارت جذ ب جوانان 8

علائم افراد امیدوار:

علائم افراد ناامید:

راههای ایجاد امید در جوانان:

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از ویژگی های مهم جوانها این است که دارای تنش های روانی شدیدی هستند و با توجه به این ویژگی با استفاده از روش یأس زدایی و امید بخشی و با توجه به این ویژگی وقتی امید را در جوان ایجاد کردیم و یأس را از دلش خارج کردیم همین زمینة جذب او را فراهم می کند.

مرحوم امام (ره) برای جذب جوانان به دین از یأس زدایی و امید دادن به جوانها و امید بخشیدن و تلقین و حتی تحمیل امید به جوانها بسیار کمک گرفت از جمله جملاتی که مرحوم امام در این زمینه دارد می فرماید: «شما سایر جوانها امید من هستید، نوید من هستید، امید من به شما جوانان است، من امید این را دارم که مقدرات مملکت ما بعد از این به دست شما عزیزان بیفتد و مملکت ما را شما عزیزان حفظ کنید، من امید آنرا دارم که شماها با علم و تهذیب نفس و عمل صالح بر مشکلات خودتان غلبه کنید». (صحیفه ج 5، ص 179)

یکی از روش های اختصاصی جذب جوانان یأس زدایی است جوانی که دارای تنش روحی شدید است یک لحظه با کوچکترین نکته ای امیدوار می شود و با کوچکترین برخورد و مشکلی در زندگی ناامید می شود اگر به او یأس و ناامیدی دست داد زدودن یأس ها و ناامیدی ها می تواند او را جذب دین کند.

دمیدن روح امید در جوان زمینة جذب او را به دین فراهم مي کند در آیات زیادی از قرآن توصیه به مأیوس نبودن شده است «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيم» (سوره زمر)

در یک تقسیم بندی بخشی از جوانان مُراجع به دین هستند اینها بخشی از امید را دارند آنکه امید دارد باید امیدوارترش کنیم تا جذب شود و بماند. بخش دوم مواجه با دین هستند اینها را باید یأس زدایی کرد و امید داد. هر دو این گروه در تقسیم بندی دیگری گاهی امیدوارند و گاهی ناامیدند مراتبشان فرق دارد برای جذب اینها اول کاری که باید کرد اینکه ما باید این را از همدیگر تفکیک کنیم امیدوارها و ناامیدها را از هم جدا کنیم و برای هر کدام جهت امید دادن داروی مخصوص خودشان را بکار ببریم.

علائم افراد امیدوار:

  1. جوانهای امیدوار همواره شاد و خندان اند و سخنانی که به کار می برند امیدآفرین است.
  2. جملاتشان را با فعل مثبت به پایان می رسانند. مثلا انشاء الله من در کنکور قبول خواهم شد.
  3. افراد امیدوار نوعاً از واژة چگونه استفاده می کنند مثلا چگونه می شود راهی را به دست آورد که جوانها را جذب کرد؟
  4. افراد امیدوار در شاهراه زندگی تمام نگاهشان به آینده است. اگر گاهی هم در آینه پشت سر را نگاه کنند برای استفاده از تجربیات گذشته و سرعت بخشیدن به جلو رفتن در آینده است.
  5. افراد امیدوار برنامه زندگیشان مشخص است. می داند در یکسال آینده چه مي خواهد بکند. این افراد به خودشان می گویند من در درون خودم احساس آرامش می کنم، من خوشبختم، همه مرا دوست دارند. این الفاظ را در وجود خودشان نهادینه شده می دانند. «أکثر اهل الجنة البلها»

علائم افراد ناامید:

  1. همواره دیدی منفی دارند، این چه وضعی است تعطیلش کنید. لذا آدم امیدوار به فکر این است که چگونه عیبهای چیزی را برطرف کنیم و درستش کنیم آدم ناامید دائما دنبال منفی بافی و آیة یأس خواندن است.
  2. همچون جغد در جای خراب می نشینند و با نقل خاطره هایی بد مردم را مانند خودشان ناامید و بددل و غمگین می کنند. آدمهای ناامید دائما جاهای خراب در زندگی شان فرود می آیند.
  3. همیشه دیگران را سبب بدبختی و ناکامی اهداف خود می دانند. اینکه زندگی من اینطوری است زیرا تو پیشنهاد دادی برو با فلان دختر ازدواج کن. همه چیز را گردن دیگران می اندازد.
  4. 4.افراد ناامید کارشان نق زدن و اعتراض کردن است دست به هیچ کار مثبتی نمی زنند.
  5. این افراد هیچ موقع آینده نگر نیستند وقتی می پرسید برای آینده ات چه برنامه ای داری؟ می گوید حالا ببینیم چه می شود.
  6. وقتی در رابطه با زندگی شخصی و خصوصی شان صحبت کنید بار سنگینی از رنج ها و ناکامی ها و نارضایتی ها و ناسامانی ها و بدبیاری و.... توضیح می دهد.
  7. نوعا بدقول و دروغگو و بی وفا و نامرد و.... هستند.
  8. شناختیم که فرد ناامید است از جمله روشهای اختصاصی که ذیل ویژگی تنش روحی و روانی شدید جوان است یأس زدایی و امیدبخشی است. چگونه به جوان امروزی امید ببخشیم؟

راههای ایجاد امید در جوانان:

  1. بیان ارزش و موقعیت جوان نزد خداوند؛ آیاتی که ارزش انسان را بیان می کند، ارزنده سازی جوان باعث جذب او می شود. مثلا دعا کردند مدتها باران نبارید معلوم شد جوان گنهکاری بین آنها است و جوان توبه کرد و بخاطر جوان باران بارید بیان چنین نکاتی در نزد دین و خداوند متعال باعث ایجاد امید در روح جوان می شود.
  2. آشنایی جوانان با هدف آفرینش؛ امام سجاد به ظهری فرمود: ترس من از یأس تو بیش از گناهی است که تو به خاطر آن ناامید شدی.
  3. فکر کردن به آینده؛ بردن جوان در فضای فکر به آینده که آینده ای سرشار از خوبی ها در انتظار توست تو افتخارات مملکتی. امید من به شما جوانان است. انتظار «ان مع العسر یسری» امیدسازی است.
  4. آشنایی جوانان با مهارت های زندگی؛ اگر به جوان راههای افزایش شادی و نشاط را یاد بدهیم راه مقابله با تنهایی را یاد بدهیم و مهارت را درش بوجود بیاوریم و راه زندگی سعادتمندانه را بیاموزیم و نیازی به مشاور نداشته باشد مشکلاتش را خود حل کند او را امیدوار می کند.
  5. توبه و تشویق به توبه؛ تشویق به فراموش کردن گذشته امیدساز است، «ان الله یغفر الذنوب جمیعا».
  6. اعتماد به نفس و خودباوری؛ شناخت هویت خودش او را امیدوار می کند. جوان امروزی بزرگترین مشکلش خود کم بینی است وقتی اعتماد به نفس بدهی درست می شود. اگر شکست را برای جوان یک تجربه معنا کنیم که اصلا شکست وجود ندارد جوان امیدوار می شود.
  7. عبرت گیری از گذشته؛ آیاتی که کمک و حضور خدا را بیان می کند امیدسازند. فکر کردن به خاطرات خوب گذشته.
  8. بیان آیاتی که رحمت خدا را بیان می کنند.
  9. طرح بحث نشاط و شادی؛
  10. ایجاد فرهنگ گذشت، مدارا امیدزاست، رفع تبعیض، نبودن و نداشتن و نخوردن هیچ یک یأس ایجاد نمی کند بی عدالتی است که یأس ایجاد می کند.
  11. توجه دادن جوان به داده های خدا؛ مثلا قطعا من موفقم هیچ چیز نیست که من را ناامید کند. خدا را شکر که در موقعیت و زمان و مکان خوبی بدنیا آمدم.
  12. پایه های اعتقادی جوان را محکم کردن؛ راههای افزایش ایمان را به او یاد بدهیم.
  13. بیان فلسفة احکام و شناخت بعضی سختی ها و اینکه این نوع سختی ها به نفع شماست. فلسفة بلاها و رنج ها و سختی ها اینها خوب و به نفع انسان است.
  14. شناخت عوامل ناامید کننده و برطرف کردن آنها؛
  15. بیان نکاتی که خدا غیرممکن را ممکن می کند و بالعکس. قصة تبدیل آتش حضرت ابراهیم به سردی، تولد حضرت عیسی، زنده شدن پرندگانی که بودند، نبریدن کارد ذبح حضرت اسماعیل توسط حضرت ابراهیم ناممکن ها را خداوند مي تواند ممکن کند.
  16. بحث معاد و هدایت جوانها به سمت جلسات مذهبی و.... «مثل الجنة التی وعد المتقون....» مخصوصا بهشت برای جوان جذاب است.
  17. دست جوان را گرفتن و از آینده و گذشته به حال آوردن؛ بسیاری از افراد ناامید گذشتة بدشان را محکم در مشتشان نگه داشته اند اگر مشتش را باز کنی و بگویی گذشته را رها کن و جوانی که در آرمان و آرزوهای بلند و دست نیافتنی است به زمان حال بیاورید از هر دو طرف.
  18. شاد کردن محیط تذکر و امید دادن، مگر ما امام زمان نداریم مگر بی صاحبیم.
  19. مرتبط کردن جوان و معصومین(ع) ارتباط عاطفی، آرمانی، سیاسی، علمی، عهد و پیمانی و روحی وقتی اویس آمد مدینه دید پیامبر نیست به مادرش گفته بود زود برمي گردم گفتند پیامبر مسافرت است باید چند روزی بمانی، گفت به مادرم قول دادم که باید زود بروم پیامبر که آمد سلام مرا به او برسانید بگویید اویس آمد شما را دیدار کند نبودید، وقتی پیامبر از سفر برگشت فرمود: بوی بهشت می آید که از اویس است.
  20. آیت الله بروجردی سفارش کرده بود که نام مرا جزو خدام افتخاری حضرت معصومه (س) بنویسید. آنچه باورها را تبدیل به عمل می کند الگو دادن به اوست.
  21. معرفی الگو؛ در آیه 4 سورة ممتحنه برای اینکه قوم ثمود را امیدوار کند از حضرت ابراهیم (ع) مثال می زند و آنها را به ادامة حیات امیدوار می کند. در (آیه 96 سورة مریم) قرائت قرآن امید ساز است حکایت مردم و قرآن حکایت زمین و باران است که باران امید به زمین می دهد خواندن قرآن هم امید به انسان می دهد.
  22. تغییر محیط؛ دوری از افراد ناامید و مأیوس و دوستان ناباب و برنامه ریزی و تغییر ماهرانه در کار....
  23. انعطاف پذیری؛ توصیه به صبر و شکیبایی، پیامبر می فرماید: صبر باعث امید و گشایش است.
  24. تلاش کنیم جوان فکر و احساسش را مثل جسم و تن پرورش بدهد امیدساز است.
  25. انجام نمازهای واجب؛ ذکر و دعا، توکل و توسل به اهل بیت، احسان و انفاق و انجام اعمال صالح، وجود یک سیستم تشویقی در فضای تبلیغ، اشتغال و کار، ازدواج، واگذار کردن کارها به خدا «افوض امری الی الله»، استغفار، زیبانگری امید ساز است. «عسی أن تکرهوا شیئا و هو...» کاری کنیم که جوان همه چیز را زیبا ببیند. رفتن به مساجد ویژه مثل مسجد جمکران، مسجد کوفه، مسجد پیامبر، مسجد سهله دیدن خود کعبه انسان را سرشار از امید می کند.
  26. رضایتمندی.

الهی شکرت که جوان مرگ نشدم

الهی وقتی بیدار شدم که هنگام خوابیدن است

الهی حسنم کردی أحسنم گردان

الهی جان به لب رسید تا جام به لب رسید

الهی خوشا آنان که فقط با تو دل خوش کرده اند

الهی از توبه هایم توبه کردم

الهی همه تو را می خوانند قمری به قوقو، پوپک به پوپو، فاخته به کوکو، حسن به هوهو.....

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مقالاتی که اخیرا مشاهده شده اند.

No image

مجموعه معارف ادعيه

مجالست با علما

مجالست با علما

ترسویی

ترسویی

No image

تفكر در تاريخ

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

 بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

آن‌ فاعل‌ غيرمتناهي‌ هم‌،اوّل‌، و مبدأ فاعلي‌ بالذات‌ تمام‌ ماسوي‌ است‌؛ و هم‌، آخِر، و مبدأ غايي‌ بالذات‌همة‌ ماعدي‌. هدفمند بودن‌ نظام‌ هستي‌ ـ كه‌ قرآن‌ تكويني‌ است‌ ـ و نيز هدفدار بودن‌قرآن‌ حكيم‌ ـ كه‌ جهان‌ تدويني‌ است‌ ـ بر اساس‌ دو اسم‌ از اسماي‌ حسناي‌خداوند خواهد بود.
قاطعیت، برای اجرای عدالت

قاطعیت، برای اجرای عدالت

بنابر این، با این دوگانگی نمی توانم، با شما باشم، سپس فرمود:« ای مردم مرا در راه اصلاح و سامان یافتن جامعه خودتان كمك كنید، و ایم الله لانصفن المظلوم من ظالمه و لاقودن الظالم بخزامته، حتی اورده منهل الحق وان كان كارها؛ سوگند به خدا داد مظلوم را از ستمگر می گیرم، و افسار ستمگر را می كشم، تا او را به آبشخور حق، وارد سازم، هر چند ناخوشایند او باشد»
 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
Powered by TayaCMS