مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

نويسنده: سيّد جواد مصطفوي

15ـ خداوند براي بعضي دنيا و آخرت را جمع مي‌كند

قرآن مجيد بعد از آنكه گفتار سربازان غزوة احد را نقل مي‌كند كه آنها دعا مي‌كردند خدايا قدمهاي ما را استوار كن و بر گروه كافران پيروزمان ساز، مي‌فرمايد:
«فَآتاهُمُ اللَّهُ ثَوابَ الدُّنْيا وَ حُسْنَ ثَوابِ الْآخِرَةِ ؛ (آل عمران/ 148) خدا پاداش دنيا و پاداش نيك آخرت را به آنها داد.»
«مَنْ كانَ يُرِيدُ ثَوابَ الدُّنْيا فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوابُ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ كانَ اللَّهُ سَمِيعاً بَصِيراً؛ (نساء/134) هركس پاداش دنيا را مي‌خواهد پس پاداش دنيا و آخرت نزد خداست و خدا شنوا و بينا است.»
«اِنَّ المْالَ وَ الْبَنينَ حَرْثُ الدُّنْيا وَالْعَمَلَ الصّالِحَ حَرْثُ الْاخِرَةِ وَ قَدْ يَجْمَعُهَا اللهُ لِأَقْوامٍ؛ (خطبة 23) مال و فرزندان متاع دنيا و كار شايسته، متاع آخرت است و گاهي خداوند هر دو را براي گروهي جمع مي‌كند.»
علي(عليه السّلام)در نامه‌يي به محمد بن ابي بكر چنين مي‌نويسد:
«وَ اَعْلَمُوا ـ عِبادَ اللهِ ـ اَنَّ الْمُتَّقينَ ذَهَبُوا بِعاجِلِ الدُّنْيا وَ اجِلِ الْاخِرَةِ... سَكَنُوا الدُّنْيا بِأَفْضَلِ ما سُكِنَتْ وَ أَكَلُوا بِأَفْضَلِ ما أُكِلَتْ فَحَظُوا مِنَ الدُّنْيا بِما حَظِيِ بِهِ الْمُتْرَفُونَ وَ أَخَذُوا مِنْها ما أَخَذَهُ الْجَبابِرَةُ الْمُتَكَبِّرُونَ ثُمَّ اَنْقَلَبُوا عَنْها باِلزّادِ الْمُبَلِّغِ وِ الْمَتْجَرِ الرّابِحِ... وَ تَيَقَّنُوا اَنَّهُمْ جيرانُ اللهِ غَداً في اخِرَتِهِمْ لا تُرَدُّ لَهُمْ دَعْوَةً وَ لا يُنْقَصُ لَهُمْ نَصيبُ مِنْ لَذَّةٍ؛ (نامة 27) اي بندگان خدا، بدانيد پرهيزگاران دنيا و آخرت را به دست آوردند... در دنيا در بهرتين منزل جا گرفتند و نيكوترين خوردني را خوردند پس از دنيا بهره‌يي بردند كه مردم خوش گذران بردند و كامي گرفتند كه گردنكشان گرفتند؛ سپس از دنيا رفتند با توشه‌يي كه به مقصد مي‌رساند و تجارتي كه سود دارد... يقين دارند كه فردا در آخرت در جوار خدا هستند، درخواستشان رد نشود و بهره‌شان از لذت كم نشود.»
و نيز در كلمات قصار آن حضرت چنين مي‌فرمايد:
و ديگر كسي است كه در دنيا براي آخرت كار مي‌كند. براي او آنچه از دنيا مقدّر است، بي‌آنكه كار كند، مي‌رسد. پس او هر دو بهره را بدست آورده و هر دو سرا را مالك شده است.

16ـ امتحان خداوند از همه افراد، مسلم است

«أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ؛ (عنكبوت/ 2 و 3) مگر اين مردم پنداشته‌اند، به صرف اينكه گويند ايمان آورديم، رها مي‌شوند و امتحان نمي‌شوند، در حالي كه كساني را كه پيش از ايشان بودند، امتحان كرديم.»
علي(عليه السّلام)در نهج‌البلاغه مي‌فرمايد:
«أَيُّهَا النّاسُ... إِنَّ اللهَ قَدْ أَعاذَكُمْ مِنْ أَنْ يَجُورَ عَلَيْكُمْ وَ لَمْ يُعِذْكُمْ مِنْ أَنْ يَبْتَلِيَكُمْ؛ (خطبة 102) اي مردم... همانا خدا شما را پناه داده است از اينكه بر شما ستم كند، ولي پناه نداده اينكه امتحان كند.»

17ـ فرستادن پيغمبران، براي اتمام حجّت است

قرآن بعد از اينكه دوازده نفر از پيغمبران را به نام ياد مي‌كند، مي‌فرمايد:
«رُسُلاً مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَي اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ؛ (نساء/ 165) اينها پيغمبراني بودند نويد آور و بيم رسان تا مردم را پس از آمدن اين پيغمبران، بر خدا دست‌آويزي نباشد.»
مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد:
«بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»

18ـ حسرت در قيامت و تقاضاي برگشت به دنيا

قرآن كريم بعد از آنكه به متابعت و پيروي از اوامر خويش دستور مي‌دهد و از عذاب ناگهاني برحذر مي‌سازد، مي‌فرمايد:
«أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتي عَلي ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ... أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَي الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الُْمحْسِنِينَ؛ (زمر/ 56-58) تا، كسي نگويد دريغا از آنچه من دربارة خدا كوتاهي كردم و از مسخره كنان بودم... يا هنگامي كه عذاب را ببيند بگويد: اي كاش براي من بازگشتي بود تا از نيكوكاران مي‌شدم.»
علي(عليه السّلام)در نامه‌يي به يكي از عمّالش مي‌نويسد:
«فَكَأَنَّكَ قَدْ بَلَغْتَ الْمَدي وَ دُفِنْتَ تَحْتَ الثَّري وَ عُرِضَتْ عَلَيْكَ اَعْمالُكَ بِالمَحَلِّ الَّذي ينُارِي الظّالِمُ فيهِ بِالحَسْرَةِ وَ يَتَمَنَّي الْمُضَيِّعُ فيهِ الرَّجْعَةَ؛ (نامة 41) به آن ماند كه تو به آخرت رسيده‌يي و زير خاك پنهان گشته‌يي و كردارت به تو نمايانده شده است در جايي كه ستمگر به صداي بلند، دريغ مي‌گويد و تبهكار آرزوي برگشت به دنيا مي‌كند.»

19ـ نيكي را به نيكي بهتر، تلافي كنيد

«وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلي كُلِّ شَيْ‌ءٍ حَسِيباً؛ (نساء/ 86) چون شما را درود گفتند، درودي بهتر از آن بگوييد يا همان درود را باز گوييد، همانا خدا همه چيز را حسابگر است.»
«إِذا حُيِّيْتَ بِتَحِيَّةٍ فَحَيِّ بِأَحْسَنِ مِنْها وَ إِذا أَسْدِيَتْ إِلَيْكَ يَدٌ فَكافِئْها بِما يُرْبي عَلَيَها وَ الْفَضْلُ مَعَ ذلِكَ لِلْبادي؛ (حكمت 59) چون كسي به تو درود فرستد، درودي بهتر از آن فرست و هرگاه دستي سويت دراز شد، آن را به زيادتر پاداش ده، چرا كه فضيلت براي كسي است كه ابتدا كرده است.»

20ـ تا مردم بد نشوند، نعمت خدا از آنها برنمي‌گردد

«إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ؛ (رعد/ 11) و خدا نعمتي را كه نزد گروهي هست، تغيير نمي‌دهد تا آنچه را در ضميرشان هست، تغيير دهند.»
«وَ أَيْمُ اللهِ ما كانَ قَوْمٌ قَطُّ في غَضِّ نِعْمَةٍ مِنْ عَيْشٍ فَزالَ عَنْهُمْ اِلاّ بِذُنُوبٍ اجْتَرَحُوها؛ (خطبة 177) سوگند به خدا هرگز قومي در فراخي نعمت و خوشي نبوده‌اند كه از ايشان گرفته شده باشد مگر بر اثر گناهاني كه مرتكب شده‌اند.»

21ـ خوف و رجا با هم پسنديده است

«أُولئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلي رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَ يَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَ يَخافُونَ عَذابَهُ...؛ (اسراء/ 56) قرآن مجيد، مردمي را كه:‌«به رحمت خدا اميدوارند و از عذابش بيم دارند»مي‌ستايد و همچنين در ضمن ستايش خانوادة زكريا مي‌فرمايد:»
«وَ يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً؛ (انبياء/ 90) و ما را با اميد و بيم مي‌خوانند.»
علي(عليه السّلام)در خطبة «همام»و ضمن بيان صفات متّقين مي‌فرمايد:
«وَ لَوْلا الْأَجَلُ الَّذي كَتَبَ اللهُ عَلَيْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْواحُهُمْ في أَجْسادِهِمْ طَرْفَةَ عَيْنٍ شَوْقاً اِلَي الثَّوابِ وَ خَوْفاً مِنَ الْعِقابِ؛ (خطبة 184) و اگر نبود اجلي كه خدا برايشان تعيين فرموده از شوق ثواب و بيم عذاب، چشم برهم زدني جان در بدنشان قرار نمي‌گرفت.»
و نيز در خطبه‌يي كه در طلب باران بيان نموده‌اند، مي‌فرمايد:
«أَللَّهُمَّ إِنَا خَرَجْنا إِلَيْكَ... راغِبينَ فِي رَحْمَتِكَ وَ راجينَ فَضْلَ نِعْمَتِكَ وَ خائِفينَ مِنْ عَذابِكَ وَ نِقْمَتِكَ؛ (خطبة 143) رو به سوي تو آورده‌ايم در حالي كه خواهان رحمتت و اميدوار به زيادي نعمتت و بيمناك از خشمت مي‌باشيم.»

22ـ در تنگدستي صدقه دهيد

«وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْراً؛ (طلاق، 7) و هر كه روزي او تنگ باشد، بايد از آنچه خدا به او داده است انفاق كند. خدا، هيچكس را بيش از آنچه به او داده، مكلّف نمي‌كند. خدا از پس سختي آساني قرار مي‌دهد.»
«اَسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ وَ مَنْ أَيْقَنَ بِالْخَلَفِ جادَ بِالْعَطِيَّةِ؛ (حكمت 132) روزي را به وسيله صدقه طلب كنيد و كسي كه به گرفتن عوض باور داشته باشد به بخشش جوانمردي كند. »
«اِذا أَمْلَقْتُمْ فَتاجِرُوا اَللهَ بِالصَّدَقَةِ؛ (حكمت 250) چون تنگدست گشتيد به وسيلة صدقه دادن با خدا معامله كنيد.»
منبع:رابطه نهج‌البلاغه با قرآن

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

نبوت در نهج البلاغه

نبوت در نهج البلاغه

همچنين در هدف اين پيام بحث مى كنيم، آيا هدف در اين حادثه چه بود: رفاه زندگى مادي، برداشتن فاصله طبقاتي، بالا بردن سطح انديشمندى و هوشمندي، مخالفت با قدرتها، با توجه به قدرتها؟، اينها سوالهائى ست كه براى شناختن آن حادثه، حادثه اى كه بى گمان يك واقعيت اجتماعى به حساب مى آيد، لازم است و پاسخ به اين سوالها روشنگر آن حادثه خواهد بود.
 ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغهʂ)

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(2)

حضرت در خطبه اى ديگر اين نكته را متذكر مى شوند كه پيامبراكرم صلوات الله عليه در زماني ظهور نمودند كه هيچ پيامبر ديگرى حضور نداشته است." أرسله على حين فترة من الرسل، و طول هجعة من الأمم، و انتفاض من المبرم... ذلك القرآن فاستنطقوه."؛ خداوند پيامبر(ص) را هنگامى فرستاد كه پيامبران حضور نداشتند، و امت ها در خواب غفلت بودند، و رشته هاى دوستى و انسانيت از هم گسسته بود.
 نبوت شناسی

نبوت شناسی

پزشك امت رسول الله صلى الله عليه و آله طبيب دوار بطبه، قدا حكم مراهمه، و اءحمى مواسمع، يضع ذلك حيث الحاحة اليه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پزشكى است سيار كه با طب خويش ‍ همواره به گردش مى پردازد و مرهم ها را به خوبى آماده ساخته و به هنگام نياز آنها را به كار مى برد.
No image

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(1)

پس از قرن ها تحقيق و بررسى درباره مسائل ديني، هنوز پرده از اسرار بسيارى از آنها برداشته نشده است، كه از جمله آنها اسرار نهفته نبوت و بعثت است، اگرچه از ظواهر آيات قرآن مى توان استفاده كرد كه بعثت پيامبران الهي، به ويژه پيامبراسلام صلى الله عليه و آله داراى اهدافى مى باشد. با توجه به آيات الهى به برخى از اهداف بعثت انبياء اشاره مى نمائيم.
 بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.

پر بازدیدترین ها

 شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
 ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغهʂ)

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(2)

حضرت در خطبه اى ديگر اين نكته را متذكر مى شوند كه پيامبراكرم صلوات الله عليه در زماني ظهور نمودند كه هيچ پيامبر ديگرى حضور نداشته است." أرسله على حين فترة من الرسل، و طول هجعة من الأمم، و انتفاض من المبرم... ذلك القرآن فاستنطقوه."؛ خداوند پيامبر(ص) را هنگامى فرستاد كه پيامبران حضور نداشتند، و امت ها در خواب غفلت بودند، و رشته هاى دوستى و انسانيت از هم گسسته بود.
 فلسفه بعثت نبوي با تأكيد بر نهج‌البلاغه

فلسفه بعثت نبوي با تأكيد بر نهج‌البلاغه

از آنجا كه اميرالمومنين عليه‌السلام از حدود 10 سالگي تا پايان عمر پيامبر صلي‌الله عليه و آله در تمام صحنه‌ها با آن حضرت بوده لذا خود را در شناخت و شناساندن پيامبر بر ديگران مقدم مي‌داند. چنانكه در اين زمينه مي‌فرمايد: «بار خدايا، من اولين كسي هستم كه دعوت پيامبر را شنيدم و پاسخ مثبت دادم و در نماز رسول خدا كسي بر من پيشي نگرفته است
نبوت در نهج البلاغه

نبوت در نهج البلاغه

همچنين در هدف اين پيام بحث مى كنيم، آيا هدف در اين حادثه چه بود: رفاه زندگى مادي، برداشتن فاصله طبقاتي، بالا بردن سطح انديشمندى و هوشمندي، مخالفت با قدرتها، با توجه به قدرتها؟، اينها سوالهائى ست كه براى شناختن آن حادثه، حادثه اى كه بى گمان يك واقعيت اجتماعى به حساب مى آيد، لازم است و پاسخ به اين سوالها روشنگر آن حادثه خواهد بود.
 جلوه هایی از حقیقت وجودی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) در قرآن و نهج البلاغه

جلوه هایی از حقیقت وجودی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) در قرآن و نهج البلاغه

ستایش پیامبر اعظم را به اوج رسانده ، ویژگیهای آن حضرت را پی درپی بیان می کند . ازجمله درآیات ۴۵ و ۴۶ سوره احزاب می فرماید :« یا ایها النبی انا ارسلناک شاهدا" و مبشرا" و نذیرا" و داعیا" الی الله باذنه و سراجا" منیرا" » ؛ «ای پیامبر ، ما تو را فرستادیم تا شاهد و مژده دهنده و بیم دهنده باشی و مردم را به فرمان خدا به سوی او بخوانی و چراغی تابناک باشی .»
Powered by TayaCMS