چهارصد نکته قرآنی - نکته 9: آثار شرک

چهارصد نکته قرآنی - نکته 9: آثار شرک

1. حبط عمل:

شرک، کارهای خوب انسان را از بین می برد، همان گونه که آتش، درختانِ سبز یک جنگل را از بین می برد. قرآن، خطاب به پیامبر می فرماید: «لئن اشرکت لیحبطنّ عملک»(3) اگر مشرک شوی، تمام اعمالت نابود می شود.

2. اضطراب و نگرانی:

هدف یک فرد خداپرست و موحّد، راضی کردن خدای یکتاست که زود راضی می شود، امّا کسی که به جای خدا در فکر راضی کردن دیگران باشد، دائماً گرفتار اضطراب و نگرانی است. زیرا تعداد مردم زیاد است و هر کدام هم خواسته ها و توقّعات گوناگونی دارند.

حضرت یوسف علیه السلام در زندان به دوستان مشرک خود فرمود: «ءارباب متفرّقون خیر ام اللّه الواحد القهّار»(4)، آیا چند سرپرست و ارباب بهتر است یا یک خدای واحد.

قرآن می فرماید: مثال کسی که از خدا جدا شود، مثال کسی است که از آسمان پرتاب شود و طعمه ی انواع پرندگان قرار گیرد و هر ذرّه ی او به مکان دوری پرتاب شود. «و مَن یشرک باللّه فکانّما خَرَّ من السّماء فتَخطَفه الطیَر او تَهوی به الرّیح فی مکان سَحیق»(5)

ص:21


1- 56. بقره، 26.

2- 57. عنکبوت، 8 و لقمان، 15.

3- 58. زمر، 65.

4- 59. یوسف، 39.

5- 60. حج، 31.

آری، توحید و بندگی خالص خداوند، قلعه ی محکمی است که انسان را از هدر رفتن، به هرکس دل بستن، دور هرکس چرخیدن، به هرکس امید داشتن، تملّق و ستایش از هرکس و ترسیدن از هرکس، حفظ می کند. در حدیث می خوانیم: «کلمه لااله الاّاللّه حِصنی فمن دَخل حِصنی أمِنَ من عذابی»(1)، توحید قلعه و دژ محکمی است که هرکس در آن وارد شود، از عذاب خداوند در امان خواهد بود.

3. اختلاف و تفرقه:

در جامعه ی توحیدی، محور همه چیز خداوند است، رهبر، قانون و راه را خدا تعیین می کند و همه دور همان محور می چرخند، ولی در جامعه ی شرک آلود، به جای خدای واحد، طاغوت ها، سلیقه ها و راه های متعدّد وجود دارد و مردم را دچار اختلاف و تفرقه می نماید. قرآن می فرماید: «لاتکونوا من المشرکین من الّذین فرّقوا دینهم»(2) از مشرکان نباشید، از کسانی که (به خاطر سلیقه های شخصی و نظریّات از پیش ساخته)، عامل تفرقه می شوند.

4. خواری و ذلّت در قیامت:

قرآن می فرماید: «لاتَجعل مع اللّه الهاً آخَرَ فتُلقی فی جهنّم مَلوماً مَخذولاً»(3) با خدای واحد، معبود دیگری قرار ندهید که با ملامت به دوزخ پرتاب خواهید شد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

نبوت در نهج البلاغه

نبوت در نهج البلاغه

همچنين در هدف اين پيام بحث مى كنيم، آيا هدف در اين حادثه چه بود: رفاه زندگى مادي، برداشتن فاصله طبقاتي، بالا بردن سطح انديشمندى و هوشمندي، مخالفت با قدرتها، با توجه به قدرتها؟، اينها سوالهائى ست كه براى شناختن آن حادثه، حادثه اى كه بى گمان يك واقعيت اجتماعى به حساب مى آيد، لازم است و پاسخ به اين سوالها روشنگر آن حادثه خواهد بود.
 ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغهʂ)

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(2)

حضرت در خطبه اى ديگر اين نكته را متذكر مى شوند كه پيامبراكرم صلوات الله عليه در زماني ظهور نمودند كه هيچ پيامبر ديگرى حضور نداشته است." أرسله على حين فترة من الرسل، و طول هجعة من الأمم، و انتفاض من المبرم... ذلك القرآن فاستنطقوه."؛ خداوند پيامبر(ص) را هنگامى فرستاد كه پيامبران حضور نداشتند، و امت ها در خواب غفلت بودند، و رشته هاى دوستى و انسانيت از هم گسسته بود.
 نبوت شناسی

نبوت شناسی

پزشك امت رسول الله صلى الله عليه و آله طبيب دوار بطبه، قدا حكم مراهمه، و اءحمى مواسمع، يضع ذلك حيث الحاحة اليه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پزشكى است سيار كه با طب خويش ‍ همواره به گردش مى پردازد و مرهم ها را به خوبى آماده ساخته و به هنگام نياز آنها را به كار مى برد.
No image

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(1)

پس از قرن ها تحقيق و بررسى درباره مسائل ديني، هنوز پرده از اسرار بسيارى از آنها برداشته نشده است، كه از جمله آنها اسرار نهفته نبوت و بعثت است، اگرچه از ظواهر آيات قرآن مى توان استفاده كرد كه بعثت پيامبران الهي، به ويژه پيامبراسلام صلى الله عليه و آله داراى اهدافى مى باشد. با توجه به آيات الهى به برخى از اهداف بعثت انبياء اشاره مى نمائيم.
 بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.

پر بازدیدترین ها

 جلوه هایی از حقیقت وجودی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) در قرآن و نهج البلاغه

جلوه هایی از حقیقت وجودی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) در قرآن و نهج البلاغه

ستایش پیامبر اعظم را به اوج رسانده ، ویژگیهای آن حضرت را پی درپی بیان می کند . ازجمله درآیات ۴۵ و ۴۶ سوره احزاب می فرماید :« یا ایها النبی انا ارسلناک شاهدا" و مبشرا" و نذیرا" و داعیا" الی الله باذنه و سراجا" منیرا" » ؛ «ای پیامبر ، ما تو را فرستادیم تا شاهد و مژده دهنده و بیم دهنده باشی و مردم را به فرمان خدا به سوی او بخوانی و چراغی تابناک باشی .»
 ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغهʂ)

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(2)

حضرت در خطبه اى ديگر اين نكته را متذكر مى شوند كه پيامبراكرم صلوات الله عليه در زماني ظهور نمودند كه هيچ پيامبر ديگرى حضور نداشته است." أرسله على حين فترة من الرسل، و طول هجعة من الأمم، و انتفاض من المبرم... ذلك القرآن فاستنطقوه."؛ خداوند پيامبر(ص) را هنگامى فرستاد كه پيامبران حضور نداشتند، و امت ها در خواب غفلت بودند، و رشته هاى دوستى و انسانيت از هم گسسته بود.
 سيماى پيامبر اكرم(ص) در آيينه نهج‏ البلاغه

سيماى پيامبر اكرم(ص) در آيينه نهج‏ البلاغه

درباره اسوه بودن آن حضرت و لزوم اقتدا به او مى فرمايد: «فَتأسَّ بِنَبِيّك الاَطيبِ الاَطهر(صلى اللّه عليه و آله و سلّم) فَاِنّ فِيه اُسوَةٌ لِمَن تَأسّى وَ عَزاءً لِمَن تَعَزّى وَ اَحَبُّ العِبادِ اِلَى اللّه اَلمتأسّى بِنَبِيّه وَ المَقتَصّ لِاَثرِه؛ پس به پيامبر پاكيزه و پاكت اقتدا كن، كه در (راه و رسم) او الگويى است براى الگو طلبان و مايه فخر و بزرگى است براى كسى كه خواهان بزرگوارى باشد، محبوب ترين بنده نزد خدا كسى است كه از پيامبرش پيروى كند و گام بر جايگاه قدم او نهد و راز الگو بودن حضرت نيز اصالت و جامعيّت اوصاف آن حضرت است
No image

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(1)

پس از قرن ها تحقيق و بررسى درباره مسائل ديني، هنوز پرده از اسرار بسيارى از آنها برداشته نشده است، كه از جمله آنها اسرار نهفته نبوت و بعثت است، اگرچه از ظواهر آيات قرآن مى توان استفاده كرد كه بعثت پيامبران الهي، به ويژه پيامبراسلام صلى الله عليه و آله داراى اهدافى مى باشد. با توجه به آيات الهى به برخى از اهداف بعثت انبياء اشاره مى نمائيم.
 پيامبرى و پيشوايى

پيامبرى و پيشوايى

انسان به طور فطرى عاشق کمال مطلق است و خداوند از نوع انسان پیمانى فطرى گرفته است که جز او را نپرستند، اما عوامل مختلفى چون: استکبار، خودخواهى، حرص، تعلق هاى پست و وابستگى ها بر این فطرت سایه مى افکنند و آدمى مصداق کمال را اشتباه مى گیرد و به پیمان فطرت خود وفا نمى کند. پیامبران در رسالت خود مردمان را به وفاى به پیمان فطرى و رو کردن به کمال مطلق حقیقى فرا مى خوانند.
Powered by TayaCMS