کسانی که معامله با آنها مستحب یا مکروه است

کسانی که معامله با آنها مستحب یا مکروه است

1- علل الشرائع ابْنُ الْمُتَوَكِّلِ عَنِ الْحِمْيَرِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ الْوَلِيدِ بْنِ صَبِيحٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‌ يَا وَلِيدُ لَا تَشْتَرِ لِي مِنْ مُحَارَفٍ شَيْئاً فَإِنَّ خُلْطَتَهُ لَا بَرَكَةَ فِيهَا.[1]

عباس بن وليد از پدرش نقل كرده است كه امام صادق علیه السّلام فرمود: اى‌ وليد، از كسى كه كم روزى و بد اقبال است براى من چيزى نخر، زيرا در معامله با او هيچ بركتى نيست.

2- علل الشرائع ابْنُ الْوَلِيدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ ظَرِيفِ بْنِ نَاصِحٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‌ لَا تُخَالِطُوا وَ لَا تُعَامِلُوا إِلَّا مَنْ نَشَأَ فِي خَيْرٍ. [2]

امام صادق علیه السّلام فرمود: معامله نكنيد مگر با كسى كه در خير و بركت پرورش يافته باشد.

3- علل الشرائع أَبِي عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ عَنِ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مَيَّاحٍ عَنْ عِيسَى قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‌ إِيَّاكَ وَ مُخَالَطَةَ السَّفِلَةِ فَإِنَّ السَّفِلَةَ لَا تَئُولُ إِلَى خَيْرٍ. [3]

امام صادق علیه السّلام فرمود: از معامله با فرومايگان دورى كنيد، زيرا در آنان خير و بركتي نيست.

4- تفسير العياشي عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ قَالَ مَنْ لَا تَثِقُ بِهِ‌.[4]

يونس بن يعقوب مي‌گويد: از امام صادق علیه السّلام درباره‌ سخن خداوند متعال: {اموال خود را به سفيهان مدهيد.} سؤال كردم و ايشان پاسخ دادند: منظور از سفيه كسي است كه نتوان به او اعتماد كرد.

5- تفسير العياشي عَنْ حَمَّادٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‌ فِيمَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ بَعْدَ أَنْ حَرَّمَهَا اللَّهُ عَلَى لِسَانِ نَبِيِّهِ ص لَيْسَ بِأَهْلٍ أَنْ يُزَوَّجَ إِذَا خَطَبَ وَ أَنْ يُصَدَّقَ إِذَا حَدَّثَ وَ لَا يُشَفَّعَ إِذَا شَفَعَ وَ لَا يُؤْتَمَنَ عَلَى أَمَانَةٍ فَمَنِ ائْتَمَنَهُ عَلَى أَمَانَةٍ فَأَهْلَكَهَا أَوْ ضَيَّعَهَا فَلَيْسَ لِلَّذِي ائْتَمَنَهُ أَنْ يَأْجُرَهُ اللَّهُ وَ لَا يُخْلِفَ عَلَيْهِ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّي أَرَدْتُ أَنْ أَسْتَبْضِعَ بِضَاعَةً إِلَى الْيَمَنِ فَأَتَيْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع فَقُلْتُ إِنِّي أَرَدْتُ أَنْ أَسْتَبْضِعَ فُلَاناً فَقَالَ لِي أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّهُ يَشْرَبُ الْخَمْرَ فَقُلْتُ قَدْ بَلَغَنِي عَنِ الْمُؤْمِنِينَ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ ذَلِكَ فَقَالَ صَدِّقْهُمْ لِأَنَّ اللَّهَ يَقُولُ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ قَالَ إِنَّكَ إِنِ اسْتَبْضَعْتَهُ فَهَلَكَتْ أَوْ ضَاعَتْ فَلَيْسَ عَلَى اللَّهِ أَنْ يَأْجُرَكَ وَ لَا يُخْلِفَ عَلَيْكَ فَقُلْتُ وَ لِمَ قَالَ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً فَهَلْ سَفِيهٌ أَسْفَهُ مِنْ شَارِبِ الْخَمْرِ إِنَّ الْعَبْدَ لَا يَزَالُ فِي فُسْحَةٍ مِنْ رَبِّهِ مَا لَمْ يَشْرَبِ الْخَمْرَ فَإِذَا شَرِبَهَا خَرَقَ اللَّهُ عَلَيْهِ سِرْبَالَهُ فَكَانَ وُلْدُهُ وَ أَخُوهُ وَ سَمْعُهُ وَ بَصَرُهُ وَ يَدُهُ وَ رِجْلُهُ إِبْلِيسَ يَسُوقُهُ إِلَى كُلِّ شَرٍّ وَ يَصْرِفُهُ عَنْ كُلِّ خَيْرٍ. [5]

امام صادق علیه السّلام فرمود: هر كس بعد از آن كه خداوند شراب را بر زبان پيامبرش صلّی الله علیه و آله حرام ساخت، شراب بنوشد، اگر خواستگارى‌ كند، شايستگى ازدواج را ندارد؛ و چون سخن بگويد، سخنش قابل قبول نيست؛ و اگر وساطت كند، وساطت او پذيرفته نمي‌شود؛ و نبايد امانتي به او سپرد و اگر كسى او را مورد اعتماد قرار دهد و امانتى به دست او بسپارد، پس او امانت را نابود و ضايع مي‌گرداند و كسي كه به او اعتماد كند، نه خدا به او اجرى مى‌دهد و نه جاى آن را برايش پر مى‌كند.

و امام صادق علیه السّلام فرمود: من مى‌خواستم كالايى را براي تجارت به يمن بفرستم، خدمت پدرم امام باقر عليه السّلام رسيدم و گفتم: مى‌خواهم كالايى را براي تجارت به فلانى بدهم. حضرت به من فرمود: آيا نمى‌دانى كه او شراب خوار است؟ گفتم: من شنيده‌ام كه بعضى از مؤمنان درباره‌ او چنين مى‌گويند. پدرم فرمود: حرف آنها را باور كن، چرا كه خداوند بزرگ مى‌فرمايد: {به خدا ايمان دارد و [سخن‌] مؤمنان را باور مى‌كند.} [6] سپس گفت: اگر كالايى را براي تجارت به او سپردى و آن كالا نابود شد يا ضايع گشت، بر خدا نيست كه به تو پاداشى دهد و جاى آن را برايت پر كند.

 گفتم: چرا؟ فرمود: به خاطر اينكه‌ خداوند متعال فرموده است:{و اموال خود را ـ كه خداوند آن را وسيله‌ قوام [زندگى‌] شما قرار داده ـ به سفيهان مدهيد.} و آيا سفيهى سفيه‌تر و نابخردتر از شراب خوار وجود دارد؟ بنده مادامي كه شراب نخورد، همواره در وسعت و گشايشى از سوى پروردگارش است، اما اگر شراب بخورد، خداوند شلوار او را [ كه مايه آبروى او است] مى‌درد و پس از آن، فرزند، برادر، گوش، چشم، دست و پاى او، شيطان خواهد بود و او را به هر گمراهى‌اي مي‌كشد و از هر كار خيرى دور مي‌سازد.

6- تفسير العياشي عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ هَذِهِ الْآيَةِ وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ قَالَ ع كُلُّ مَنْ يَشْرَبُ الْمُسْكِرَ فَهُوَ سَفِيهٌ‌.[7]

ابراهيم بن عبدالحميد مي‌گويد: از امام باقر علیه السّلام درباره‌ اين آيه: {و اموال خود را به سفيهان مدهيد.} پرسيدم، ايشان فرمود: هر كسي كه شراب بنوشد، سفيه است.

7- الإختصاص عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَنْ عَرَفَ مِنْ عَبْدٍ مِنْ عَبِيدِ اللَّهِ كَذِباً إِذَا حَدَّثَ وَ خُلْفاً إِذَا وَعَدَ وَ خِيَانَةً إِذَا ائْتُمِنَ ثُمَّ ائْتَمَنَهُ عَلَى أَمَانَةٍ كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يَبْتَلِيَهُ فِيهَا ثُمَّ لَا يُخْلِفَ عَلَيْهِ وَ لَا يَأْجُرَهُ‌.[8]

امام باقر علیه السّلام فرمود: اگر كسي بداند بنده‌اي از بندگان خدا، اگر سخن بگويد به دروغ است و اگر وعده دهد خلف وعده كند و اگر به او اعتماد شود، خيانت ‌كند، اما با اين وجود، به او اعتماد كند و امانتى به دست او بسپارد، پس بر خداست كه او را به اين عملش گرفتار سازد و جاى آن را برايش پر نكند و به او اجرى ندهد.

8- الإختصاص عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ: يَا دَاوُدُ لَأَنْ تُدْخِلَ يَدَكَ فِي فَمِ التِّنِّينِ إِلَى الْمِرْفَقِ خَيْرٌ لَكَ مِنْ طَلَبِ الْحَوَائِجِ مِمَّنْ لَمْ يَكُنْ فَكَانَ‌.[9]

از داوود رقي روايت شده است كه امام صادق علیه السّلام فرمود: اي داوود! اگر دستت را تا آرنج‌ در دهان اژدها فرو ببرى، براى تو بهتر از طلب حاجت از شخص تازه به دوران رسيده است.

9- نَوَادِرُ الرَّاوَنْدِيِّ، بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ أَرْبَعٌ مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ الْخُلَطَاءُ الصَّالِحُونَ وَ الْوَلَدُ الْبَارُّ وَ الْمَرْأَةُ الْمُؤَاتِيَةُ وَ أَنْ تَكُونَ مَعِيشَتُهُ فِي بَلَدِهِ‌.[10]

امام موسي بن جعفر از پدرانش روايت كرده است كه پيامبر صلّی الله علیه و آله فرمود: چهار چيز نشان خوشبختى انسان است: معاشرت با صالحان، فرزند نيكوكار، زن خوب و شايسته و اينكه روزى‌اش در سرزمين خود باشد.

10- نَهْجُ الْبَلَاغَةِ، قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع‌ شَارِكُوا الَّذِي قَدْ أَقْبَلَ عَلَيْهِ الرِّزْقُ فَإِنَّهُ أَخْلَقُ لِلْغِنَى وَ أَجْدَرُ بِإِقْبَالِ الْحَظِّ. [11]

امیرالمؤمنین علیه السلام: با كسي شريك شويد كه روزي بر او روي آورده، چرا كه او براي ثروتمندی سزاوارتر و براي روی آوردن بخت، شايسته‌تر است.

11- وَ قَالَ ع‌ الطُّمَأْنِينَةُ إِلَى كُلِّ أَحَدٍ قَبْلَ الِاخْتِبَارِ عَجْزٌ. [12]

اميرالمؤمنين علیه السّلام فرمود: اطمينان به هر كس قبل از آزمايش او، مايه‌ درماندگى است.



[1] . بحار الأنوار 100/83/3

[2] . بحار الأنوار 100/83/4

[3] . بحار الأنوار 100/84/8

[4] . بحار الأنوار 100/84/10

[5] . بحار الأنوار 100/84/11

 [6]. توبه/ 61

[7] . بحار الأنوار 100/85/12

[8] . بحار الأنوار 100/85/14

[9] . بحار الأنوار 100/86/15

[10] . بحار الأنوار 100/86/17

[11] . بحار الأنوار 100/86/20

[12] . بحار الأنوار 100/86/21

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

گسترش نهج البلاغه در جوامع

گسترش نهج البلاغه در جوامع

البته چاپ هاي متعدد و ترجمه هاي متعدد براي نهج البلاغه انجام گرفته، اما كافي نيست بلكه بايد در قالب هاي مختلف در جامعه احيا شود. به طور مثال؛ برگزاري مسابقات سراسري، متون درسي، استفاده حداكثر سخنرانان، تابلو كردن كلمات قصار و... اميد است كه اين كتاب شريف و رهنمودهاي آن ، راهنماي شما در همه امور زندگي باشد. براي تحقيق و مطالعه در »نهج البلاغه « مي توانيد به منابع زير مراجعه نماييد
سجع و قافيه ي خاصي در نهج البلاغه

سجع و قافيه ي خاصي در نهج البلاغه

و همچنين وجود تقسيمهاي عددي در نهج البلاغه موجب هيچ اشکالي نيست زيرا در صدر اسلام اينگونه تقسيمها در سخنان فصيحان و بليغان متعارف بوده و در بسياري از احاديث نبوي نظير آن نقل شده است از آن جمله:
 نقل اخبار گذشتگان در سخنان امام علی علیه السلام

نقل اخبار گذشتگان در سخنان امام علی علیه السلام

گرچه آيه شريفه (و عنده مفاتح الغيب) که در بيان اصل شبهه به آن استدلال شده است دلالت دارد که علمي غيب مخصوص خدا است و کسي از آن اطلاعي ندارد. ولي در آيات ديگر قرآن برگزيدگان خدا و کساني که مشيت الهي به آگاهي آنان به علمي غيب تعلق گرفته استثنا شده اند. بنابراين (انبياء، اولياء و مومنين) به گواهي قرآن کريم داراي علم غيب مي باشند.
نهج البلاغه و مدح خلفا

نهج البلاغه و مدح خلفا

مرحوم شهرستانی نقل مى ‏كند كه در نسخه خطّی سیّد رضى‏ رحمه الله كه دخترش خدمت عموی بزرگوار خود سید مرتضی آن را مى‏ آموخت، نام سلمان فارسی در ابتدای این خطبه آمده است، و همین درست است؛ زیرا با بررسی دیگر خطبه‏ های نهج البلاغه و شناخت تفكّرات امام على‏ علیه السلام و بررسی زندگی یاران امام‏ علیه السلام این حقیقت روشن مى‏ شود كه شخص یاد شده باید یا سلمان فارسی و یا مالك اشتر باشد. ابن ابی الحدید مى‏ گوید: مقصود از كلمه از «فلان» عمر بن خطّاب است؛ زیرا سید فخار بن معد موسوی اودی شاعر به او گفته كه در نسخه ‏ای به خطّ رضی دیده كه زیر این كلمه (فلان) عمر آمده است
Powered by TayaCMS