موضوع کلی:تاریخ

موضوع عام:حکومت عثمان

نمایه ها: عایشه- عثمان- ارث- خون خواهی عثمان.

مخالفت و دشمنی عایشه با عثمان و خون خواهی و قیامش بعد از مرگ عثمان

امام باقر (عليه السلام) فرمود: عايشه در زمان خلافت عثمان پيش عثمان آمد و به او گفت : آن سهميه اى (پولى ) را كه پدرم ابوبكر و عمر بن خطاب به من داد به من رد كن. عثمان گفت: من در كتاب و سنت جايى براى چنين چيزى كه برای تو مقرر باشد نيافتم ، و همانا پدرت و عمر از روى رضايت خاطر خود به تو بخشش مى كردند و من اين كار را نمى كنم . عايشه گفت : پس سهم ارث مرا از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بده!

عثمان گفت : مگر تو و مالك بن اوس نزد من نيامديد و گواهى داديد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ارث نمى گذارد، تا جايى كه فاطمه دختر پيامبر را توانستيد از ارث خود (باغ فدك) منع كنيد و حق او را پايمال نموديد؟[1] حال چگونه امروز ارث پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را مى طلبى!

عايشه بازگشت و از آن روز به بعد هر گاه عثمان را براى نماز مى ديد پيراهن رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم را مى گرفت و بر سر نى بلند مى كرد و مى گفت : همانا عثمان با صاحب اين پيراهن مخالفت ورزيده و سنت او را رها ساخته است و در تضعيف عثمان هر كارى كه مى شد انجام مى داد.

و عجب اينكه عايشه بعد از كشته شدن عثمان ، خون او را از امام على (عليه السلام) طلبيد و به بهانه خونخواهى عثمان بر عليه حضرت قيام كرد و جنگ جمل را به راه انداخت .[2]