تضعیف شدن مسیر قلب به سوی خداوند

از عواقب دیگر گناه این است که قلب گناهکار از رفتن به سوی خدا و آخرت باز می ماند و نمی تواند که به سوی پروردگارش گامی نهد ، گناه ، حاجب واصل و مانع راهرو و موجب سرنگونی طالب می گردد. به وسیله نیرو و قوت قلبی است که شخص توان رفتن به سوی خدا را دارد ، بنابراین وقتی که قلب به وسیله گناهان بیمار شد ، قوت قلب تضعیف می گردد و اگر قلب به کلی از نیرو باز ماند انسان از خداقطع و بریده می شود و قابل جبران هم نخواهد بود. «والله المستعان»

گناهان موجب زوال نعمتها می گردد

از عقوبتهای دیگر گناه اینکه موجب زوال نعمتها و جلب زحمتها می گردند. لذا هیچ نعمتی از بنده زایل نمی شود و هیچ زحمتی بر او وارد نمی شود مگر به وسیله گناه ، همانطور که علی بن ابی طالب می گوید:

«ما نَزَلَ بلاٌ إلّا بذنبٍ و لا رُفعَ إلّا بتَوبَةٍ»

«هیچ بلایی بر سر انسان نازل نمی شود مگر به وسیله گناه و هیچ بلای تراوش یافته از گناه ، از انسان برطرف نمی گردد مگر به وسیله توبه»

خداوند متعال در این باره می فرماید:

«وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ» شوری/30

«آنچه از مصائب و بلا به شما مي‌رسد ، به خاطر كارهائي است كه خود كرده‌ايد . تازه خداوند از بسياري ( از كارهاي شما ) گذشت مي‌كند ( كه شما از آنها توبه نموده‌ايد و يا با كارهاي نيك آنها را از نامه اعمال زدوده و پاك كرده‌ايد ) .»

و باز می فرماید:

«ذَلِكَ بِأَنَّ اللّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ» انفال/53

«اين بدان خاطر است كه خداوند هيچ نعمتي را كه به گروهي داده است تغيير نمي‌دهد مگر اين كه آنان حال خود را تغيير دهند ( و ديگر شايستگي نعمت خدا را نداشته باشند و بلكه سزاوار نقمت گردند )»

خداوند اعلام می دارد هیچ نعمتی را که بر کسی ارزانی داشته تا زمانی که خود موجب تغییر آن نگردد ، یعنی طاعت را به معصیت و شکر را به کفران و اسباب رضای خدا را با اسباب غضب خدا ، تغییر ندهند ، آن نعمت بر او زایل نخواهد شد ولی وقتی خود را تغییر داد نعمت خدا هم بر او تغییر می یابد. مجازات خداوند مطابق کردار شخص است و خداوند نسبت به بندگان هیچگونه ظلمی روا نمی دارد. چه نیکو گفته اند:

إذا کُنتَ فی نِعمَةِ فارعِها فَإن الذُّنوبُ تَزیلَ النِّعَمَ

و حُطَّها بِطاعَةِ رَبِّ العِبادِ فرَبُّ العِبادِ سَریعُ النِّعِمَّ

وقتی سرشار نعمتی هستید مواظب آن باش که گناهان موجب زوال نعمتهاست

به وسیله عبادت و طاعت خداوند ، نگهدار و پاسدار آن نعمت باش که عذاب و رحمت پروردگار نسبت به بندگان گنهکار بسیار سریع است.

گناهکار خود را فراموش می کند

از پیامدهای دیگر گناهان این است که انسان گنهکار نفس خود را فراموش می کند و وقتی که آن را فراموش کند آن نفس تباه ، فاسد و هلاک می گردد.

اگر گفته شود چگونه بنده نفس خود را به فراموشی می سپارد و وقتی آن را فراموش کند چه چیزی را به یاد می آورد؟ در جواب گفته شده انسان خود را کاملاً فراموش می کند. خداوند متعال می فرماید:

«وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» حشر/19

«و همسان كساني نباشيد كه خدا را از ياد بردند ، و خدا هم خودشان را از ياد خودشان برد ! آنان بيرون روندگان ( از حدود شرائع الهي ) و خارج شوندگان ( از دائره ايمان ) هستند .»

وقتی بندگان پروردگار خود را فراموش کنند خودشان را هم به فراموشی می سپارند. همانطور که قرآن می فرماید:

«نَسُواْ اللّهَ فَنَسِيَهُمْ» توبه/67

«خدا را فراموش كرده‌اند ( و از پرستش او روي‌گردان شده‌اند ) ، خدا هم ايشان را فراموش كرده است ( و رحمت خود را از ايشان بريده و هدايت خويش را از آنان دريغ داشته است )»

و کسی که خدا را فراموش کند نتیجه خواهد گرفت:

الف: خداوند متعال او را فراموش می کند.

ب: خود را هم فراموش می کند.

فراموش کردن خداوند کسی را ، بهاین معناست که: خداوند متعال او را مهمل و رها و از تحت مراقبت خود خارج ساخته و او را در معرض هلاک و فنا قرار می دهد و هلاک او از بردن دست به دهان نزدیک تر است. و اما فراموش کردن خود به این معناست که: شخص مراتب عالی ، اسباب سعادت و رستگاری و اصلاح خود را به کلی فراموش می کند و هیچکدام از آن موارد به ذهن و خیال او خطور نمی کند ، اهتمام خود را در آنها مصروف نمی دارد تا مشتاق و علاقه مند بدانها گردد. یعنی اصلاً به فکر او نمی آیند تا مقصود و منظور او گردند.

و باز شخص ، عیوب ، نواقص و آفات نفس خود را فراموش می کند در نتیجه در صدد رفع و ازاله آنها بر نمی آید.

و باز شخص امراض و آلام قلبی و نفسی خود را فراموش می کند ، نه سعی در معالجه و مداوای آنها دارد و نه در جهت رفع علل و امراضی که او را به فساد و نابودی می کشانند ، توجهی دارد. لذا چنین شخصی سخت بیمار است ، بیماری مزمنی که او را به نابودی می کشاند درحالی که خودش احساس بیماری نمی کند و در نتیجه برای مداوای آن هم اقدام نمی نماید. این بزرگترین پیگرد و مجازات افراد به صورت عام و خاص است ، وقتی که خدا را فراموش کنند.