حدود حجاب از منظر کتاب و سنت

حدود حجاب از منظر کتاب و سنت

لزوم پوشیدگی زن در مقابل مردان بیگانه و داشتن حجاب، برای بانوان از سن تکلیف ، از مسایل مهم دینی است. فلذا تعیین حدود حجاب برای زنان، با استناد به قرآن و روایات، به منظور ارائه طرحی که براساس آن پوشش شرعی بانوان تأمین گردد، از اهمیتی خاص برخوردار است. در این مقاله با رجوع به کتاب و سنت، حدود حجاب بانوان و مواضعی که پوشاندن آن برای زن مسلمان واجب می باشد، مشخص گردیده است.

بطور قطع و مسلم ، حضور زنان در جامعه در مواقع ضرورت و برای رفع حوائج آنها، امری است که از نظر شرع مقدس اسلام جایز شمرده شده است. اما این حضور ، با رعایت موازین و حفظ حدود شرعی در پوشش و حجاب آنان مجاز می باشد.

قرآن کریم پس از آن که این حدود را در پوشش بانوان معین و مشخص نموده، هدف از رعایت این موازین و معیارها را نیز بیان نموده است. چنانکه در سوره احزاب آیه 59، پس از بیان حکم حجاب و تعیین حدود آن می فرماید که این پوشیدگی باعث می گردد که زنان مؤمنه به حیاء و عفاف شناخته شوند و مورد آزار و اذیت نااهلان و فاسقان قرار نگیرند. (ذلک ادنی آن یعرفن فلا یؤذین (این برای آنها بهتر است که به عفاف شناخته شود و مورد آزار و حتک حرمت واقع نگردند) )فلذا ، بخش عمده تأمین امنیت اجتماعی زنان در گرو داشتن حجاب و پوششی مناسب و در شأن یک بانوی با عفت و مؤمنه است.

از طرف دیگر ، چنان که قرآن خود می فرماید، رعایت حدود حجاب و قائل شدن حریم بین مردان و زنان، طهارت قلب و درون را برای مردان و زنان تضمین می نماید.( و اذا سألتموهن متعاعاً فاسئلوهن من وراء حجاب ، ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن (احزاب /53) و هرگاه که از آنان (زنان) چیزی خواستید از پشت پرده و حائل بخواهید، این برای قلبهای شما و قلبهای آنان بهتر است)

بدیهی است که توجه به این امر مهم و حیاتی باعث می گردد که از توانمندی های زنان در امور اجتماعی به بهترین نحو استفاده گردد و در عین حال سلامت روانی و اخلاقی زن و به تبع آن سلامت جامعه اسلامی تأمین گردد.

از آنجا که در جامعه اسلامی ما، حجاب علاوه بر جنبه اعتقادی و دینی آن ، به صورت قانونی که برای همه بانوان با اعتقادات متفاوت، لازم الاجرا است، درآمده است، ارائه طرحی برای پوشش بانوان که منبعث از متون و نصوص دینی باشد، از اهمیت خاص برخوردار است.

در این مقاله سعی بر آن است که آنچه به عنوان پوشش برای بانوان توصیه می شود، با استناد به آیات قرآن و روایات باشد تا طرح پوشش بانوان، براساس ملاک های و معیارهای دینی ارائه گردد.

لازم به ذکر است، به دلیل آنکه هدف از ارائه این مقاله تنها حدود پوشش ظاهری برای حضور در جامعه بوده است . برای پرهیز از تطویل کلام، به پیامدها و اثرات حجاب و نتایج آن نخواهیم پرداخت . چرا که کتب و مقالات و پایان نامه های بسیاری در این زمینه به رشته تحریر درآمده است و علاقمندان می توانند به منابع فوق مراجعه نمایند.

 

تعاریف لغوی:

حجاب :

کلمه حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب . بیشتر استعمالش به معنای پرده است این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب لغت هر پوششی حجاب نیست، بلکه پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. (مطهری : مسئله حجاب ص 63)

خِمار :

با بررسی کتب لغت می توان گفت که خمار وسیله ای برای پوشش سرزنان بوده است. خلیل بن احمد فراهیدی می گوید(( “خمر” وسیله ای است که با آن ظرف را می پوشانند.))(العین:مساله حجاب ص 63)

 

راغب اصفهانی اصل آن را پوشاندن اشیاء می داند و می نویسد:

((خِمار وسیله ای است که با آن چیزی را می پوشانند . ولی عرفاً مختص به چیزی شده که زن سرخورد را با آن می پوشاند. جمع آن خُمُر است.))(المفردات،ص159)

طریحی نیز ضمن اینکه به معنای فوق تصریح کرده ، علت نامیده شدن مقنعه به «خمار» را چنین بیان می دارد:

 ((وجه تسمیه مقنعه به خمار بدین لحاظ است که سر به وسیله آن پوشیده می شود . اختمرت المرئة یعنی زن مقنعه اش را پوشید و سرش را پوشاند.)) ( مجمع البحرین ج3/ص292)

جلباب :

خلیل ابن احمد فراهیدی می گوید:

« الجلباب ثوب اوسع من الخمار دون الرداء تغطی به المراه رأسها و صدرها» ( العین ج6/ص13 2؛) «جلباب جامه ای است که از روسری بزرگتر و از عبا کوچکتر است،که زن به وسیله آن سر و سینه اش را می پوشاند .»

از مجموعه آنچه آورده شد می توان نتیجه گرفت که خمار سرپوش زن است و از این رو آیه «ولیضربن بخمر هن علی جیوبهن » را می توان چنین معنا کرد:

« (زنان) بایستی روسری های خود را بر گریبانهای خویش بزنند. »

بعضی از لغویِّین متأخر نیز این معنا را پذیرفته اند و با اضافاتی در تعابیر خود آورده اند. از جمله طریحی می گوید:((“ جلباب” جامه ای است که از روسری بزرگتر و از عبا کوچکتر است که زن به وسیله آن سرش را می پوشاند و باقی آن را روی سینه اش رها می سازد. )) (مجمع البحرین ح 2/ص23)

در مواردی نیز به ملحفه ای که لباس را به واسطه آن می پوشانند یا به معنی مقنعه گفته اند. (القاموس المحیط ج 1/ص510)

« قاموس قرآن »پس از آنکه تعابیر و تعاریف لغت شناسان را در مورد «جلباب» بیان نموده است می گوید:

« با این قرائن و آنچه از کتب لغت نقل گردید، می توان گفت جلباب ملحفه و لباس بالایی و چادر مانند است، نه فقط روسری و خمار »

جیب:

تاج العروس «جیب»( ج: جیوب) را به معنای طوق وگریبان لباس معنا کرده است. قرشی در قاموس القرآن می گوید:

 ((“ اقرب الموارد” و “قاموس” معنای اولی جیب را قلب و سینه گفته اند. ولی اگر جیوب را سینه معنی کنیم از لحاظ لغت و آیه اشکالی نخواهد داشت. به نظر می آید ، گریبان لباس را به جهت روی سینه بودن، جیب القمیص گفته اند.))

اما مرحوم طبرسی جیوب را به معنای گریبانها گرفته و می گوید: «... و کنی عن الصدور بالجیوب لانها ملبوسه علیها »

جیوب، به عنوان کنایه از صدور (سینه ها) آورده شده است، زیرا گریبانها روی سینه ها را می پوشاند.

طریحی نیز با اینکه جیب را گریبان معنا کرده است اما افزوده است که :” می توان جیب را سینه معنا کرد. “ (مجمع البحرین ، ج 2، ص 28)

از مجموع آن چه گفته شد می توان گفت،خمار وسیله ای است که زن به وسیله آن سر خود را می پوشاند وآیه«وَلًیَضًرِبًنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیوبِهِنَّ»را چنین معنا کرد:« زنان باید روسریهای خود را بر گریبانها و سینه های خود بیندازند. »

بنابراین می توان گفت آنچه که مفسران در مورد جیب آورده اند، تَوَسُّع در معنای لغوی است.

زینت :

خلیل بن امد«زین» را نقیض «شین» دانسته و در تعریف زینت می گوید: «الزین نقیض الشین ... الزینه ، جامع لکل ما یتزین به» ( العین ، ج 7/ ص 387) زیبایی نقیض زشتی است ... و زینت به هر چیزی که به واسطه آن، آراستگی صورت گیرد اطلاق می شود.

ابن منظور نیز زینت را مطلق زیبایی معنا می کند و می گوید: ((«لایبدین زینتهن» یعنی زنان زینت باطنی (مثل گردنبند، خلخال و باز و بند و النگو) را آشکار نکنند، اما لباس و صورت زینت ظاهری است.)) ( لسان العرب ، ج 6، ص 130)

بنابراین زینت در معنای اصلی خود مفهومی عام است که هم به زیباییها و آرایه های طبیعی و هم به آرایه های عارضی و آراستنی اطلاق می گردد.

تبرّج :

از جمله واژه هایی که در آیات حجاب به کار رفته و تبیین دقیق آن در بحث پوشش بانوان سودمند است واژه تَبَرُّج است. بررسی متون و فرهنگهای لغوی روشنگر آن است که تبرج به معنای خودنمایی و جلوه گری است.

«القاموس المحیط» تبرج را خود نمایی وظاهر نمودن زینت درمقابل مردان معنا کرده و نوشته است: “تبرجت : اظهرت زینتها للرجال “ ( لسان العرب ، ج 6، ص 130) (تَبَرَّجَت:یعنی زن زینت خود را برای مردان ظاهر کرد)

زبیدی نیز در شرح قاموس اقوال مختلفی را بیان می کند که همه آنهاتبرج را به معنای خودنمایی گرفته اند. ( تاج العروس، ج 5 /صص417 و 418)

« مقاییس اللغه » ریشه آن را برج می داند و می گوید:« معنای تبرج نشان دادن زیبائیهاست . » (معجم مقاییس الغه ج 1 / ص 238)

 

حدود پوشش در قرآن

در دو سوره از سور قرآن ، بحث حدود پوشش ظاهری بانوان به طور کامل و مبسوط بیان گردیده است.( سوره نور آیه 31 و سوره احزاب آیه 59)

 

بررسی آیه 31 سوره نور درمورد حدود و حجاب:

(( و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضربن بخمر هن علی جیوبهن و لایبدین زینتهن الا لبعولتهن .... ولایضرین بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن و توبوا الی الله جمیعا ایه المؤمنون لعلکم تفلحون)) ای پیامبر به زنان مؤمنه بگو که چشم ها یشان را از نگاه ناروا بپوشانند و فروج و اندامشان را حفظ کنند و زینت خود را آشکار ننمایند مگر آن زینت هایی که آشکار است و باید که سرپوش های خود را بر گریبانها و سینه هایشان بیندازند و زینت خود را جز برای شوهرانشان و ... ظاهر نسازند و پاهایشان را به نحوی برزمین نزنند که زینت مخفی شان آشکار شود. و ای جماعت مؤمنین همگی به سوی خدا باز گردید و به درگاه او توبه کنید باشد که رستگار شوید.

جالب توجه است که قبل از آن که خداوند حدود پوشش زنان را معین فرماید، در آیه قبل به مردان امر می کند که «غض بصر»ـ فروهشتن دیدگان ـ نمایند که این برای پاکیزگی قلب و روح آنها بهتر است. پس از آن زنان را امر به« غض بصر» نموده و سپس حدود پوشش را بیان می فرماید. ((« غضّ بصر » به معنای « مهار کردن و کاهش دادن نگاه» است نه «غمض» که معنای بستن می دهد.)) (راغب در مفردات درمورد غض بصر می گوید «غض بصره اذا ضعفه عن جده النظر» نگاهش را فرو انداخت»هنگامی گفته می شود که تندی و خیرگی نگاه در آن ضعیف شده باشد)

در واقع این آیه زن و مردرا از نگاه خیره و تند شهوانی که همراه با ریبه است،نهی می نماید. (مسئله حجاب ص 120)

استاد مطهری گفته اند:

« در اینجا متعلَّق« غضّ بصر» قطعاً چهره است. نگاه به غیر چهره و شاید دو دست حتی با غض بصر هم جایز نیست.(همان ص 124)

شیخ طبرسی در تفسیر” لایبدین زینتهن” می گوید: “منظور از اینکه می گوید زینت خود را آشکار نکنند این است که مواضع زینت را همراه زینت برای غیر محرم ظاهر و آشکار ننمایند و ابزار و وسایل زینت مورد نظر نیست.

چرا که نظر به خود زینت ها (اگر در غیر موضع زینت باشد)بلا اشکال است.”علامه طباطبایی نیز در تفسیر المیزان متذکر همین مطلب شده اند(مجمع البیان ، ج 7 / ص 138 ، المیزان ، ج 29/ص 163) زمخشری در “کشاف “می نویسد: “اینکه زینت گفته شده و مواضع زینت گفته نشده بخاطر تأکید بر پوشش می باشد. زیرا زینت روی مواضعی از بدن قرار می گیرد که جز برای محارم، نظر کردن به آن مواضع جایز نیست و آن مواضع، آرنج، ساق، باز و ، گردن، سینه و گوش می باشد. “

 

استثنائات در پوشش

پس از آنکه آیه زنان را امر به عدم ابداء و اظهار زینت می نماید، موارد استثنائی که ظاهر بودن آن اشکالی ندارد را بیان می نماید و می فرماید زینت های خود را (زنان) آشکار نسازند مگر آنچه که ظاهر است (الا ما ظهر منها )

در مورد زینت های آشکار 3 قول وجود دارد :

1 - مقصود از زینت آشکار لباس یا جامه است و مراد از زینت پنهان، خلخال ، گوشواره و دستبند است. این قول از ابن مسعود(صحابی معروف) نقل شده است.

2 - مقصود از زینت ظاهر ،سرمه ، انگشتر و خضاب دست است. (یعنی زینتهایی که در چهره و دست ها تا مچ واقع می شود.) این قول ابن عباس است

3 - مراد از زینت آشکار ، چهره و دستها تا مچ است. این قول ضحاک و عطاء است.

علامه طباطبایی در مورد زینت های آشکار می فرمایند:«خداوند از این حکم )پوشاندن زینت ها) آنچه ظاهر است را استثنا کرده است و در روایات آمده است که مقصود از آنچه ظاهر است صورت و دو کف دست و قدم ها می باشد».(المیزان ج 29 ص 163)

استاد مطهری در کتاب مسئله حجاب می گویند: «در اینکه پوشاندن وجه و کفین لازم نیست،ظاهرا در میان تمام علمای اسلامی اعم از شیعه و سني اختلافي نيست.» (مسئله حجاب، ص 226(البته چنان که خواهد آمد فقهاء،موارد استثناء پوشش را تنها وجه و کفین)صورت و دو دست تا مچ(دانسته اند)صص171-185)

 ايشان با استناد به شواهد تاريخي و نيز دلايل عقلي و نقلي اثبات نموده اند كه پوشاندن وجه و كفين واجب نيست. مطلب ديگري كه ايشان مورد توجه و دقت قرار داده اند اين است كه، مسئله وجوب پوشش راـ كه وظيفه زن است ـ از مسأله حرام بودن نگاه به زن ـ كه مربوط به مرد است ـ بايد تفكيك كرد. ممكن است كسي قائل به عدم وجوب پوشاندن وجه و كفين بر زن باشد و در عين حال نگاه مرد به وجه و کفین را جایز نشمارد. بنابراین،نبايد پنداشت كه بين اين دو ملازمه وجود دارد.

چنان كه وظيفه مرد پوشاندن سر و بدن نيست ولي اين دليل نمي شود كه نگاه كردن به سر و بدن مرد براي زن جايز باشد.

در روايات نيز استثناء وجه و كفين به صراحت آمده است از جمله اين روايت:

مسعدة بن زراره قال:« سمعت جعفراً و سئل عما تظهر المراه من زينتها قال ( علیه السلام ) الوجه و الكفين.» مسعده بن زراره از حضرت صادق ( علیه السلام )نقل مي كند كه:« من شنيدم وقتي از حضرت درباره زينتي كه زن مي تواند آشكار كند سؤال شد، فرمود، چهره و دو دست تا مچ »

بديهي است مواردي كه به عنوان استثناء در پوشش مطرح گرديده (چهره و دو دست تا مچ) در صورتي است كه زينتي به آن اضافه نشده باشد. و اگر چهره و دو دست نيز به هر نوعي زينت داشته باشند پوشاندن آنها واجب است.

 

Powered by TayaCMS