لحمدالله رب العالمين، والعاقبه للمتقين،
ولاعدوان الا علي الظالمين، والصلاه والسلام علي محمد الذي ارسله ربه رحمه
للعالمين و علي آله و صحبه اجمعين.
اول: پوشيدن همة بدن زن بنا بر قول راجح.
بعضي از علماء ظاهر كردن چهره و دو كف دست را مباح دانستهاند. به شرط
اينكه زن دچار فتنه نشود و ديگران را هم به فتنه نيندازد. يعني: زيبا
نباشد و دست و صورتش را هم آرايش نكرده باشد و همچنين غالب افراد جامعهاي
كه در آن زندگي ميكند، افراد فاسد، فاجر و چشم چران نباشند.
دوم: خود حجاب، زينت نباشد.
زيرا خداونددرسوره نورآیه31 ميفرمايد:«وَ لا يُبْدِيْنَ زِيْنَتَهُنَّ
إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» (و زينت خويش را آشكار نكنند مگر آن مقدار كه
ظاهر است). و همچنين درسوره احزاب آیه33 ميفرمايد:»وَلا تَبَرَّجْنَ
تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُوْلَي» (مانند جاهليت پيشين ـ در ميان مردم
ـ با آشكار ساختن اندام و زيورآلات خود، ظاهر نشويد (. و در اصل، خداوند
قانون حجاب را وضع نموده تا زينت زن پوشيده شود. پس معقول نيست كه خود
حجاب، زينت باشد.
سوم: ضخيم باشد، نازك و شفاف نباشد.
حجاب بايد ضخيم باشد. زيرا ستر و پوشش فقط با لباس ضخيم، متحقق ميشود.
اما زن در لباس شفاف هر چند به ظاهر پوشيده است اما در حقيقت، عريان و لخت
است. رسول الله صلی الله علیه وسلم ميفرمايد: «به زودي در پايان امت
من، زناني ميآيند كه به ظاهر لباس پوشيدهاند ولي در واقع، عريان و
لختاند، بالاي سرشان مانند كوهان شتر است. آنها را لعنت كنيد زيرا آنها
ملعونند». و در حديثي ديگر آمده است كه: «اين زنان وارد بهشت نميشوند، حتي
بوي بهشت هم به مشام آنها نميرسد و اين در حالي است كه بوي بهشت از مسير
بسيار طولاني به مشام ميرسد». اين حديث، دلالت بر اين دارد كه پوشيدن لباس
شفاف و نازك، به طوريكه اوصاف بدن را ظاهر نمايد، از گناهان كبيره شمرده
ميشود و باعث هلاكت و نابودي ميگردد.
چهارم: لباس حجاب بايد فراخ و گشاد باشد، تنگ نباشد.
زيرا هدف از حجاب، جلوگيري از فتنه است و لباس تنگ، حجم و اندازه همة بدن
يا بعضي از بدن را نشان ميدهد و اعضاي بدن را جلوي چشم مردان، به تصوير
ميكشد. و پر واضح است كه اين نوع لباس، باعث فساد و فتنه ميگردد.
حضرت اسامه بن زيد رضي الله عنهما ميگويد: پيامبرخدا صلی الله علیه
وسلم جامة ستبر و ضخيمي را كه از كتان سفيد درست شده بود و دهية كلبي به او
اهداء كرده بود، به من بخشيد. من آن را به همسرم بخشيدم. آن حضرت صلی
الله علیه وسلم فرمودند: «چرا آن را نميپوشي»؟ گفتم: آن را به همسرم
بخشيدم. پيامبر خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: «به همسرت دستور بده تا
زيرپوش استفاده نمايد. ميترسم اين جامه، حجم استخوانهايش را نشان دهد».
پنجم: معطر و خوشبو نباشد.
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «هر زني، عطر و خوشبويي استعمال
كند و بر گروهي گذر نمايد به طوري كه بويش به مشام آنها برسد، آن زن،
زناكار است».
ششم: شبيه لباس مردان نباشد.
رسول الله صلی الله علیه وسلم ميفرمايد: «از ما نيستند زناني كه خود را
شبيه و مانند مردان كنند و همچنين از ما نيستند مرداني كه خود را شبيه و
مانند زنان نمايند».
حضرت ابوهريره ـ
رضياللهعنه ـ ميگويد: رسول الله صلی الله علیه وسلم مردي را كه لباس
زنانه بپوشد و زني را كه لباس مردانه بپوشد، لعنت نمود. و همچنين آن حضرت
صلی الله علیه وسلم فرمود: «سه نفر، روز قيامت وارد بهشت نميشوند و
خداوند به سوي آنها نگاه نميكند: فرزندي كه نافرماني پدر و مادرش را كند،
و زني كه خود را شبيه و مانند مردان نمايد و مرد بيغيرت».
هفتم: شبيه لباس زنان كافر نباشد.
رسول الله صلی الله علیه وسلم ميفرمايد: «كسي كه خود را شبيه و مانند
قومي نمايد، از همان قوم، بشمار ميآيد». و عبدالله بن عمرو ـ رضياللهعنه
ـ مي گويد: هنگامي كه رسول الله صلی الله علیه وسلم دو لباس قرمز رنگ به
تنم ديد، فرمود: «اين، لباس كافران است، شما آن را نپوشيد».
هشتم: هدف از آن، شهرت ميان مردم نباشد.
رسول الله صلی الله علیه وسلم ميفرمايد: «كسي كه در دنيا لباس شهرت
بپوشد، خداوند روز قيامت به او لباس ذلت و خواري ميپوشاند. سپس، آتش جهنم
را در آن، شعلهور ميسازد».
لباس شهرت به
لباسي گفته ميشود كه هدف صاحب آن، مشهور شدن ميان مردم باشد. فرقي نميكند
كه لباسي ارزشمند باشد و فرد آن را به خاطر افتخار به دنيا و زيورآلات آن
بپوشد و يا لباسي بيارزش باشد و فرد آن را براي به نمايش گذاشتن زهد و
تقوايش بپوشد. به عنوان مثال: رنگي را انتخاب ميكند كه ديگران آن را
نميپوشند تا مردم را به سوي خود متوجه نمايد و با غرور و خودپسندي به
مردم، كبر ورزد.
از بيحجابي نقابدار پرهيز كنيد
اگر در شروط گذشتة حجاب، خوب تدبر نماييد، به خوبي براي شما واضح و آشكار
ميشود كه بسياري از زنان جواني كه امروزه «زنان حجاب دار» ناميده ميشوند،
بهرهاي از حجاب ندارند. اينها همان كساني هستند كه نام گناهان را عوض
ميكنند، بيحجابي را حجاب، و معصيت را طاعت، نام ميگذارند.
دشمنان بيداري اسلامي تلاش زيادي نمودند تا با دستگيري، زندان و شكنجه
نمودن افراد، بيداري اسلامي را در نطفه خفه نمايند، اما خداوند توطئة آنها
را نقش بر آب كرد و مردان و زنان مؤمن بر طاعت پروردگارشان ثابت و استوار
ماندند بعد از اينكه شكنجه و زندان، سودي نبخشيد، دشمنان اسلام، تغيير روش
دادند و به اين فكر افتادند تا با روشي پليد، بيداري اسلامي را از مسير
ربانياش، منحرف كنند. در نتيجه، به ترويج شكلهاي جديدي از حجاب به نام
«راه حل وسط» پرداختند تا بدينصورت ـ به گمان آنها ـ زن حجابدار،
پروردگارش را خوشنود و راضي نمايد و در عين حال، هماهنگ با جامعه پيش رود و
قشنگي و زيبايياش را نيز حفظ نمايد.
پارچه
فروشان هم به علت انتشار حجاب شرعي از كساد تجارتشان به وحشت افتادند.
اينجا بود كه بازارها را با نمونههايي مسخ شده از حجاب، تحت عنوان «حجاب
مد روز»، پر نمودند. اين نوع حجاب، هر چند در ابتداء با نوعي احتياط،
محافظهكاري و انكار مواجه گرديد اما ديري نگذشت كه انتشار پديدة حجاب شرعي
و به دنبال آن، فشار اجتماعي كه بر اثر انتشار حجاب شرعي ايجاد شده بود،
بسياري از بيحجابان را ناگزير ساخت تا براي نجات از فشار اجتماعي با شتاب و
عجله راه حل وسط را انتخاب نمايند و بدينترتيب با گذشت زمان، بيحجابي
نقابدار كه آن را «حجاب مد روز» ناميدند، در جامعه منتشر گرديد. آناني كه
حجاب مد روز ميپوشند و فكر ميكنند كه بهترين دختران و زنان مسلمان هستند،
بايد بدانند كه بهرهاي از حجاب نداشته و حجاب با آنها بيگانه است چنانچه
شاعر ميگويد:
إن ينتسبن إلي الحجاب فـإنه نسـب الـدخـيل
(اگرچه آنها خود را به حجاب نسبت ميدهند و حجابدار ميدانند اما حجاب با آنها بيگانه است).
پس اي خواهري كه «حجاب مد روز» را پوشيدهاي و زيباييهايت را در معرض ديد
بيگانگان گذاشتهاي! مبادا باورت شود كه حجابت، حجابي شرعي است، آن حجابي
كه باعث رضاي خدا و رسولش ميشود و مبادا فريب تبريكگويان حجابت را
بخوري، آن كساني كه حجاب غيرشرعيات را تبريك ميگويند و نصيحت را از تو،
دريغ ميدارند. خواهر عزيزم! مبادا دچار فريب شوي و به خودت تلقين كني كه:
«من از كساني كه كاملاً بيحجاباند، بهترم». زيرا الگوپذيري از انسانهاي
بد، درست نيست. و اين را بدان كه آتش جهنم، منزلتهاي نزولي دارد همانطوري
كه بهشت، درجههاي صعود دارد. پس بر تو واجب است تا از آن خواهراني كه به
حجاب شرعي با تمام شرايطش، متعهد هستند، پيروي نمايي.
از رسول الله صلی الله علیه وسلم روايت شده ا ست كه فرمود: ٍ«در امور
دنيا به كساني بنگريد كه سطح زندگي آنها از سطح زندگي شما پايينتر است و
در امور ديني به كساني بنگريد كه از شما متدينترند». با اين نگرش،
نعمتهايي را كه خداوند به شما ارزاني داشته، تحقير نميكنيد.
عمربن خطاب ـ رضياللهعنه ـ اين آيه را تلاوت فرمود: «إِنَّ الَّذِيْنَ
قَالُوْا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوْا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ
الْمَلائِكَةُ أَنْ لَّا تَخَافُوْا وَ لا تَحْزَنُوْا وَ أَبْشِرُوْا
بِالْجَنَّةِ الَّتِيْ كُنْتُمْ تُوْعَدُوْنَ». فصلت ـ 30
( كساني كه گفتند: پروردگار ما الله است سپس ـ بر اين گفتة خويش ـ
استقامت نمودند و پابرجا ماندند، فرشتگان بر آنان فرود ميآيند ـ و مژده
ميدهند كه ـ نترسيد و غمگين نباشيد و بشارت باد شما را به بهشتي كه ـ توسط
پيامبران ـ به شما وعده داده ميشد).سپس فرمود: سوگند به خدا كه اين گروه،
براي رضاي خداوند بر طاعت و عبادت استقامت كردند و مانند روباه با مكر و
حيله اين طرف و آن طرف نرفتند.
حسن بصري ـ
رحمهالله ـ ميگويد: «هرگاه شيطان به تو نگاه كند و تو را ثابت و پايدار
در طاعت و عبادت ببيند، و هر بار كه به سراغت بيايد همچنان تو را در طاعت و
عبادت ببيند، تو را رها ميكند و به حال خودت ميگذارد. اما اگر هر بار
حالتي داشتي، شيطان در تو طمع ميكند».
پس اي
خواهر عزيزم! راه استقامت و هدايت را در پيش گير به طوري كه هيچ انحراف و
گمراهي در آن، راه نداشته باشد. و خالصانه توبه كن و به سوي خدا بازگرد به
طوري كه بعد از توبه و بازگشت، دچار معصيت و نافرماني نشوي.
«وَ تُوْبُوْا إِلَي اللهِ جَمِيْعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُوْنَ
لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُوْنَ».نور-31(اي مؤمنان! همگي توبه كنيد و به سوي خدا
برگرديد تا رستگار شويد)
شنيديم و اطاعت كرديم
مسلمان راستين، دستورات پروردگارش را ميپذيرد و به ترجمة اين دستورات در
زندگي عملياش، مبادرت ميورزد. زيرا وي دين خدا را دوست داشته و براي آن
ارزش قائل است و به قوانين آن، افتخار ميكند. همچنين مسلمان، سنتهاي
رسول الله صلی الله علیه وسلم را مي شنود و به آنها عمل ميكند بدون اينكه
به گرايش تودههاي گمراه و سرگردان بشري كه حقيقت خويش را فراموش كرده و
از سرنوشتي كه در انتظار آنهاست غافلند، اهميت دهد.
خداوند ايمان را از كساني كه از خدا و رسولش پيروي نميكنند، نفي نموده
است: «وَ يَقُوْلُوْنَ آمَنَّا بِاللهِ وَ بِالرَّسُوْلِ وَ أَطَعْنَا
ثُمَّ يَتَوَلَّي فَرِيْقٌ مِّنْهُم مِّنْ بَعْدِ ذَالِكَ وَ مَا أُولَئِكَ
بِالْمُؤْمِنِيْنَ * وَ إِذَا دُعُوْا إِلَي اللهِ وَ رَسُوْلِهِ
لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيْقٌ مِّنْهُمْ مُّعْرِضُوْنَ». نور ـ
47ـ48.(ميگويند: به خدا و پيامبر، ايمان آورديم و پيروي ميكنيم. بعد از
آن، گروهي از آنها نافرماني ميكنند، اينها در حقيقت، مؤمن نيستند. و
هنگامي كه به سوي خدا و پيامبرش فراخوانده شوند تا ـ پيامبر صلی الله علیه
وسلم ـ ميان آنها داوري كند، گروهي از آنها اعراض و روي گرداني ميكنند).
اين آيـات، همچنان ادامه دارد تا اينكه خداوند ميفرمايـد: «إِنَّمَا
كَانَ قَوْلََ الْمُؤْمِنِيْنَ إِذَا دُعُوْا إِلَي اللهِ وَ رَسُوْلِهِ
لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَّقُوْلُوْا سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا وَ
أُولَئِكَ هُمَ الْمُفْلِحُوْنَ * وَ مَن يُّطِعِ اللهَ وَ رَسُوْلَهُ وَ
يَخْشَ اللهَ وَ يَتَّقْهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْفَائِزُوْنَ». نور ـ 51ـ52
(مؤمنان هنگامي كه به سوي خدا و پيامبرش فراخوانده شوند تا ميان آنان
داوري كند، آنان سخني به جز «شنيديم و اطاعت كرديم» ندارند. ايشان،
رستگاران واقعياند و هر كس از خدا و پيامبرش، پيروي نموده، از خدا بترسد و
راه تقوا را در پيش گيرد، اينها رستگاران حقيقياند و به مقصود
رسيدهاند).
صفيه دختر شيبه ميگويد: روزي ما
نزد حضرت عائشه رضي الله عنها بوديم كه صحبت از زنان قريش و فضيلت آنها
شد. حضرت عائشه رضي الله عنها فرمودند: زنان قريش، زناني بسيار فاضل و
بزرگوار هستند اما سوگند به خدا كه من، در تصديق كتاب خدا و ايمان به
قرآن، زناني بهتر از زنان انصار، سراغ ندارم. هنگامي كه اين آية سورة نور
نازل گرديد وخداوند فرمود:«وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَي
جُيُوْبِهِنّ َ». نور ـ 31.
(زنان بايد
روسريهايشان را بر گريبانهايشان بيندازند)، ـ مردان انصار به خانههايشان
برگشتند و آياتي را كه دربارة حجاب نازل شده بود، تلاوت نمودند. هر مرد،
براي همسرش، دخترش و همة خويشاوندانش تلاوت مي كرد. و هر زن، بعد از شنيدن
اين آيات، چون باور و ايمان به كتاب خدا داشت، فوري چادرش را برمي داشت و
به سرش مي پيچيد. و هنگامي كه با همين حالت براي نماز صبح، پشت سر رسول خدا
صلی الله علیه وسلم حاضر شدند ـ وقتي به سوي آنها نگاه مي كردي ـ گويا بر
سرشان كلاغهايي نشسته است».
در نتيجه، در برابر
دستور خدا هيچ كس، حق انتخاب ندارد. و در پيروي از دستورات خدا نبايد هيچ
شك و ترديدي به خود راه دهيم. پس اي خواهر مسلمان! توبه كن و بسوي خدا
برگرد و از كلماتي مانند بزودي توبه مي كنم، بزودي نماز مي خوانم و بزودي
حجاب را رعايت مي كنم، پرهيز كن. زيرا به تأخير انداختن توبه، گناهي است كه
خودش نياز به توبه دارد. بلكه سخن حضرت موسي عليه السلام را تكرار كن و
بگو: « وَ عَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضَي» طه-84(پروردگارا! به سوي تو
شتاب نمودم تا خوشنود شوي).
و آنچه را مردان و
زنان مؤمن قبل از تو گفتند، وِرد زبانت كن: «سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا
غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيْرُ» (شنيديـم و اطاعـت كـرديـم.
پـروردگارا! مـغفرت تـو را مي خواهيم و بازگشت ما بسوي توست)(بقره/285)