انفاق و سخاوت در سیره ی معصومین (ع)

انفاق و سخاوت در سیره ی معصومین (ع)

کلید واژه:

در آمد:

بحث لغوی و اصطلاحی

سخاوت بخشش اهل بیت در قران کریم:

امام علی ع

سخاوت حسن بن علی (ع)

امام حسین (ع)

علی بن الحسین(ع)

امام باقر ع

امام موسی بن جعفر (ع)

امام رضا (ع)

امام جواد (ع)

امام حسن عسکری (ع)

نتیجه:

منابع:

علی اکبر باقری

کلید واژه:

سخاوت، انفاق، ائمه اطهار، احسان،

در آمد:

اهل بیت عصمت و طهارت اهل پاکی و صفا، انسانیت و کمال، خیر رسانی به مردم و احسان و نیکی به انها بودند. وصفشان همان است که در زیارت جامعه می خوانیم. و عادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم و شأنکم الصدق و الرفق ...[1] عادتشان احسان است و صفت ثابت و خوی درونیشان کرم و ...

این انوار مقدسه سر منشأ فضایل و کرم و معدن خیر و احسان بودند. خداوند متعال همه ی صفات کمالیه و اخلاق برتر را به انان داده است و همه ی مکرمت ها را درباره ی ایشان به منصه ی ظهور رسانده و به اجرا گذارده است. به مردم خدمت می کردند و انفاقهای کثیری می نمودند بدون آن که تمایلی داشته باشند که دیگران از آن سر در آورند. امام رضا ع به آن مرد خراسانی که تقاضای کمکی کرده بود دویست دینار از پشت در عنایت کردند و فرمودند برو تا چهره ی مرا نبینی و من هم چهره ی تو را نبینم.[2]( تا زمینه ی شرم و خجلتی پیش نیاید). و ما نمونه ی همین حالت را در احوال امام حسین ع می بینیم و هم در باره ی دیگر امامان از خاندان پیامبر( ص) .و یا اینکه امام سجادع فرمود: خداوند بلند مرتبه به ما حلم و علم و شجاعت و سخاوت عطا کرد و هم محبت ما را در دلهای مؤمنین قرار داد. ان الله تعالی اعطانا الحلم، و الشجاعه و السخاوه و المحبه فی قلوب المؤمنین[3].

کتب فریقین (شیعه و سنی) مملو از داستانهای احسان آنان در کرم و عطای شان و توجه آنان به امت و ملت مسلمان است. محال بود که فردی ا زآنان چیزی طلب کند و آنان قدرت عطای آن را داشته باشند، ولی عطا نکنند. کرمشان از کرم همه ی سلاطین بیشتر و والاتر بود. چنان می بخشیدند که آن فرد سائل ناچار نباشد آبروی خود را نزذ دیگری ببرد. و الباقی نیاز خود را از او طلب کند. فردی نزد امام جواد ع آمد و گفت به میزان مروت خود به من عطا کن. امام فرمود: این امر فعلاَ برایم مقدور نیست. ناگزیر به میزان توانم به تو می بخشم، وآنگاه یکصد دینار به او عطا فرمود[4]. این بزرگواران کسانی بودند که خود اصرار به جود و سخا داشتند و آن را برای خود امری محبوب بحساب می آوردند. کوشش می کردند تا جواب رد به سائل ندهند. و این امر به آن حد بود که حتی در نماز هم از بذل و بخشش خودداری نمی کردند، نمونه هایی از این نوع بخششها را در ذیل خواهیم آورد.

این در حالی بود که بعد از دوران حیات رسول خدا در اثر انحراف وسیعی که در دستگاه خلافت پدید آمد ، به خاطر اعمال اسراف کارانه و عیاشی ها و ولخرجی های حکام ، حکومت نا گزیر بود از مردم مبالغی را اخذ کنند که رفته رفته به خاطر گسترش این عیاشی ها و در نتیجه عدم کفاف در آمدهای دولت، به ناچار بر میزان مالیاتها افزوده می شد. وضع مردم سخت شده بود. سلیمان بن عبد الملک به مأمور مالیات خود گفته بود پستان را بدوش تا جایی که شیر می دهد و آنگاه که شیر تمام شد خون بدوش.[5]از اینجا می توان به نهایت سختگیری و ظلم و بیداد آن حکام مستبد و ستمگر پی برد.از سوی دیگر مردمی که متهم به دوستی اهل بیت بودند وضع به مراتب بدتر و دشوار تری داشتند.لذا علویون برای گذراندن زندگی دچار مشکلات فراوانی بودند. از طرفی نیز عزت نفسشان مانع آن بود که از دیگران در خواست کمک نمایند.[6]

بحث لغوی و اصطلاحی

سخاوت در مقابل بخل قرار دارد، يعني انسان از امكانات مادي و معنوي كه در اختيارش وجود دارد فقط خودش استفاده نكند بلكه با بخشش به ديگران قسمتي از مشكلات آنها را حل كند و ديگران را از نعمت هايي كه خداوند به او داده، چه نعمت مادي و چه نعمت هاي معنوي مانند علم برخوردار كند.سخاوت از سخی گرفته شده است و السین والخاء والحرف المعتل، یدل علی اتساع فی شیء و انفراج. الاصل فیه قولهم: سخیت القدر و سخوتها، اذا جعلت لالنار تحتها مذهباَ.[7]، يعني اين كه این ماده سخی دلالت می کند بر توسعه و فراخ گرفتن در چیزی و فرج در کاری.اصل در آن این است که وقتی می گویی سخیت القِدر این در زمانی است که آتش را زیر دیگ هدایت کنی. یعنی اینکه توسعه قائل بشوی در رساندن حرارت به تحت دیگ و باعث گرمی و حرارت آن شوی. بنابراين تعريف، سخاوت كه از همين ريشه است موجب روشنايي و گرم كردن كانون خانواده هاي بينوايان مي شود.

شايد بهترين بیان درباره سخاوت فرمایش امام رضا عليه السلام باشد كه فرمودند:

السخي ياكل من طعام الناس لياكلوا من طعامه و البخيل لاياكل من طعام الناس لئلا ياكلوا من طعامه[8]؛ انسان سخاوتمند از غذاي ديگران مي خورد تا از غذاي او بخورند، ولي انسان بخيل از غذاي ديگران نمي خورد تا از غذاي او نخورند.

سخاوت بخشش اهل بیت در قران کریم:

قرآن کریم در مقاطع و موارد متعددی به بذل و بخشش اهل بیت عصنت ع می پردازد، ما در اینجا به دو نمونه از آن اشاره می کنیم: از جمله آیه ی شریفه ی سوره ی مائده که در مورد انفاق و بخشش امیر المؤمنین علی ع نازل شده و هم شیعه و هم سنی اتفاق نظر دارند که این آیه شأن نزولی جز بخشش علی ع در حال رکوع ندارد إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ  [9] یعنی اینکه: همانا ولی وامر شما خداست و رسول او و کسانی که نماز را اقامه کرده ودر حال رکوع زکات خود را بپردازند. در زمان نزول این آیه ی شریفه، آن مصداقی جز امیر المؤمنین علی ع نداشت.

ویا اینکه در سوره دهر که نزد شیعه معروف به سوره ی اهل بیت رسول اکرم نیز می باشد، خدای متعال در شأن آن بزرگواران چنین می فرماید

وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلَا شُكُورًا [10]و به [پاس] دوستى [خدا] بينوا و يتيم و اسير را خوراك مى دادند. ما براى خشنودى خداست كه به شما مى خورانيم و پاداش و سپاسى از شما نمى خواهيم.

الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلاَنِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ [11] كسانى كه اموال خود را شب و روز، و نهان و آشكارا، انفاق مى كنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان براى آنان خواهد بود؛ و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مى شوند. این آیه ی شریفه نیز در شأن امیر المؤمنین علی ع و ایثار و انفاق وی نازل شده است[12].

در شأن نزول این آیه نیز فریقین هیچ اختلافی ندارند و معتقدند که آن در مورد اهل بیت عصمت و طهارت یعنی علی فاطمه و و فرزندان آنها، و انفاق و ایثاری که کردند، نازل شده و داستان آن در کتب مفصل تاریخ و سیره نگار ی آمده است.

امام علی ع

کثرت جود و سخاوت امام علی ع به حدی است که مشهورتر از آن است که ما چیزی بگوییم. روزها روزه می گرفت و شبها به گرسنگی می گذراند و غذای خویش را به دیگران عطا می فرمود. به طوری که اشاره رفت، سوره ی هل اتی در باب ایثار آن حضرت نازل شده است.[13] وآن آیه ی سوره ی بقره نیز که بیان شد درشأن ایشان وارد شده است. کار گری می کرد و اجرتش را تصدق می نمود و خود از گرسنگی بر شکم مبارک سنگ می بست. در سخاوت امام ان بس که اعداء عدو ایشان یعنی معاویه در مورد او چنان می گوید: اگر علی ع خانه ای از طلا را مالک شود و خانه ای از کاه را طلا را بیشتر تصدق می دهد تا هیچ از آن نماند[14]. الفضل ما شهدت به اعدا فضیلت ان است که دشمنان نیز به آن گواهی دهند..

راوی می گوید نزد امام صادق ع شرفیاب بودم ،پس نام امیر المؤمنین نزد او به میان آمد. امام صادق بسیار او را ستودند آ نگاه فرمودند:... همانا وی از دارایی خویش هزار بنده خرید در راه خدا و برای رهایی از دوزخ آزاد کرد، که بهای آن را از دسترنج خود و عرق پیشانی خویش تهیه کرده بود. [15]...

هر گاه ثروتی دست امیر المؤمنین ع می رسید، فقرا و تهیدستان را با خبر می ساختند و پس جمع شدن آنها، پول ها را از دست راست به دست چپ خویش می ریخت و می فرمود: ای درهم های زرد و سفید غیر مرا فریب دهید. وآنگاه همه ی آنها را بین محرومین تقسیم می کرد و سپس دو رکعت نماز شکر می خواند.[16]

یکی دیگر از محور های خدمت رسانی علی ع حفر چاه و قنات پر آب بود که آنها را وقف مسافرین و نیزمندان می کرد. امام صادق ع می فرماید: روزی امیر المؤمنین ع سرگرم حفر چاهی بود، مقداری چاه را که کند،به گونه ای غیر معمول ناگاه، آب بسیار گوارا و شیرین فوران کرد. گروهی که نزد حضرت بودند به ایشان تبریک می گفتند، ولی امام ع فرمودند: من برای شکر گذاری در برابر نعمتهای الهی این چاه را وقف مسافرین وزائرین بیت الله الحرام می نمایم و هر کس که آب آن را بفروشد، یا به دیگری ببخشد، لعنت خدا و فرشتگان بر او باد.[17]

او همواره در شب های تاریک، آرد و نان و غذاهای دیگر را بر دوش می گرفت و به خانه فقرا می برد، آنها را سیر می کرد در حالی که خود گرسنه بود؛ به راستی که قلم و بیان از توصیف عظمت احسان و ضعیف نوازی و همدردی حضرت علی (ع) با دردمندان و بینوایان، عاجز است[18] . تنها به عنوان نمونه به ذکر چند فراز می پردازیم:

راوی می گوید: علی (ع) را دیدم، تنها از خانه بیرون آمده و نگران، به اطراف نگاه می کند; نزدیک رفتم، دیدم بسیار غمگین است، به طوری که اشک از چشمانش سرازیر می باشد، پرسیدم: چرا غمگین هستی؟ فرمود: هفت روز است که مهمانی به خانه ما نیامده است; در جستجوی مهمان هستم .[19]

سخاوت حسن بن علی (ع)

ابو نعیم در کتاب حلیه می نویسد: حسن ابن علی (ع) دوبار آنچه داشت از اثاثیه ی زندگی اش با خدای خود به دو بخش مساوی تقسیم کرد. و نیز به سند خود آورده است که حسن ابن علی (ع) مال خدا را از دارایی خویش خارج ساخت و سه بار دارایی خود را در راه خدا به دو نیم کرد و در راه خدا بخشید. چنانکه یک جفت کفش را به مستمندان می داد و یک جفت را برای خود نگه می داشت. یا این که در مناقب ابن شهر آشوب این چنین آمده است که : مردی از او چیزی خواست. آن حضرت پنجاه هزار درهم و پانصد دینار بخشید و به وی گفت: کسی را برای حمل این بار بیاور، و چون کسی را حاضر کرد عبای خود را هم به او داد و گفت این هم اجرت باربر.[20]

عربی برای درخواست کمک به حضورامام حسن مجتبی آمد، آن حضرت فرمود: هر چه در خزانه است به او بدهید. بیست هزار درهم بود همه را به آن مرد عرب دادند. گفت مولای من اجازه ندادی که حاجتم را بگویم و مدیحه ای را در شأن تو بخوانم، آن در پاسخ اشعاری را انشاء کرد، بدین مضمون که ما گروهی هستیم که پیش از سؤال به مردم احسان می کنیم.

امام حسن ع بخشش و عطا داشت ولی سعی می کرد هرگز کسی را شرمنده نسازد. وی اجازه نمی داد که فقیری در حضور درد دل کند و حاجت خود را بیان کند و بر اثر آن عرق شرم و خجلت بریزد. به آن حضرت گفته شد چرا هرگز سائلی را نا امید بر نمی گردانی؟ فرمود بدان خاطر که من هم سائلی به درگاه خداوندم و می خواهم خدای محرومم نسازد. و با چنین امید و آرزویی شرم دارم که سائلی را نل امید بر گردانم.[21]

امام حسین (ع)

روزی امام حسین ع بر اسامه بن زید وارد شد. وی بیمار بود و به شدت اظهار غم و اندوه می کرد. امام علت ان را پرسید؟ وی در پاسخ گفت: شش هزار درهم بدهکار هستم. آن حضرت فرمود: من بر عهده می گیرم این مبلغ را بپردازم . وی گفت : من بیم آن دارم که قبل از پرداخت بدهی خود از دنیا بروم. امام فرمود قبل از آنکه مرگت فرا رسد ، وام تو را پرداخت خواهم کرد. پس آن حضرت پیش از آن که مرگ او فرا رسد وام او را ادا کردند.[22]

یا اینکه ابن عساکر در کتاب تاریخ دمشق خود چنین می نویسد که: شخص فقیری از اطراف مدینه وارد مدینه شد. در حالی که قدم می زد خود را به خانه ی حسین ابن علی ع رسانید. حلقه ی در را به صدا در آورد و این شعر را سرود: لم یخب الیوم من رجاک ومن/ حرک من خلف بابک الحلقه/ فانت ذو الجود انت معدنه/ابوک قد کان قاتل الفسقه/ امروز کسی که حلقه ی در تو ررا گرفته و به صدا در آورده پشیمان بر نخواهد گشت. وتو صاحب جود و بخششی هستی و معدن آن. و پردت همان شخصی است که قاتل اهل فسوق بود.

امام حسین ع در این هنگام به نماز ایستاده بودند، با شنیدن صدای او نماز را کوتاه اردند، و خود را به مرد عرب رساندند. همین که در را گشود، مردی را مشاهده کرد که فقر و ناتوانی در چهره اش نمایان بود. پس باز گشته قنبر را صدا زد و از وی پرسید : از پول مخارج خانه چقدر نزد تو موجود است؟ قنبر گفت: ای فرزند رسول خدا ، دویست درهم باقی مانده که آن هم به امر شما باید بین افراد خانواده ی شما تقسیم گردد. امام فرمدند آن را نزد من بیاور تا به آنکه از دیگران سزاوارتر است بپردازم[23]. بدین ترتیب ، هر چه بود به شخص فقیر بخشید و اشعاری نیز در جواب اشعار آن عرب سرودند. در این مورد می بینیم امام ع حتی تلاش در مسیر رفع نگرانی و درماندگی مؤمن را بر نماز که برترین عبادتهاست مقدم داشته و با تمام کردن سریع نماز خویش حاضر نشد تا فرد سائل به اندازه ی یک نماز خواندن وی نیز، در پشت در او منتظر مانده و باعث خجلت و شرمندگی او گردد.[24]

در موردی دیگر وارد شده است[25] که روزی کنیزی بر امام حسین ع وارد شد و دسته گلی به وی هدیه کرد. پس آن حضرت فرمودند: تو در راه خدای تعالی آزادی. یکی از حاضرین گفت: چگونه است که در برابر دسته گلی ناچیز، کنیزی را آزاد می سازی؟ آن حضرت فرمودند: این روشی است که خدا به ما آموخته و ما را بر آن تربیت کرده است، چنان که در قران کریم خدای تعالی می فر ماید:چون شما را درود گویند، درودی بهتر از آن گویید. یا همان را باز گردانید. [26]

این بود چند نمونه از موارد متعددی که در تاریخ از بذل و بخششهای این امام بزرگوار به ثبت رسیده است به طوری که د ر واقعه ی کربلا هنگامی که آثار زخم را بر دوش آن حضرت مشاهده کردند از امام زین العابدین سؤال کردند و علت آن را جویا شدند، امام فرمودند: پدرم همواره انبانی از غذا بر دوش خود می کشید و به منزل بیوه زنان و یتیمان و مساکین می رسانید، و این زخم حکایت از آن بخشها و نفقات ایشان دارد.[27]

ای بخشی از کرم و سخاوت سید الشهدا است که با مهربانی و عطوفت خاصی با فقرا برخورد می کرد. و هیچ هدفی را جز رضای الهی و دار آخرت در نظر نمی گرفتند.

علی بن الحسین(ع)

مرحوم اربلی در کشف الغمه آورده است که آنگاه که یزید ابن معاویه لشکریان خود را جهت قتل و غارت به مدینه گسیل داشت، علی ابن الحسین ع چهار صد زن همراه با شوهران خود از قبیله ی عبد مناف را پناه داد، و تا آنگاه که سپاه مسرف ابن عقبه متفرق شدند و مدینه را ترک کردند همچنان در خانه ی علی بن الحسین بسر بردند.[28]گروهی از اهل مدینه ، از غذایی که شبانه به دستشان می رسید، گذران معیشت می کردند. اما آورنده ی غذا را نمی شناختند.[29] پس از در گذشت علی ابن الحسین ع تازه متوجه شده بودند که شخصی که شبانه غذا و خوار بار برای آنان می آورده، علی بن الحسین ع بوده است![30]او شبانه بصورت ناشناس انبان نان و مواد غذایی را شخصاَ بر دوش می کشیدند و به در فقرا می بردند و می فرمودند: صدقه ی پنهانی آتش خشم خدا را خاموش می سازد.[31]

و یا این که نقل شده که آنگاه که علی ابن الحسین ع عازم حج و عمره گردید، سکینه دختر حسین ابن علی ع خواهر گرامی شان، برای وی توشه و سفره ای که هزار درهم خرج آن شده بود فرستاد. آن حضرت همین که به منطقه ی حره نزدیک شدند دستور دادند آن را بین فقرا و مساکین تقسیم کنند.[32]

امام باقر ع

در حالات امام باقر ع در کتب سیره آمده که آن حضرت در بخشش و سخاوت در نزد خاص و عام زبانزد بود. کرم و بزرگواری آن حضرت آوازه ای بلند داشت. با آن که عیالوار بود و زندگی متوسطی داشت اما به انعام و احسان به مردم شهره بود. سلیمان بن دمدم در مورد ایشان چنین میگوید: آن حضرت پانصد، ششصد و هزار درهم جایزه می داد. و هیچ گاه از رفت وآمد پیروان و کسانی که به او دل بسته بودند، خسته و ملول نمی شد.[33]

در روایت از حسن ابن کثیر وارد شده است که از نیازمندی خود و بی وفایی دوستانم در نزد امام باقر ع گلایه کردم؛ امام ع فرمود: چه بد برادری است کسی که در هنگام توانگری تو را در مظر دارد و به هنگام تنگدستی رابطه اش را با تو قطع کند. آنگاه به غلامش فرمود: کیسه ای بیاور. در آن کیسه هفتصد درهم بود و فرمود: این را خرج کن و چون تمام شد مرا آگاه کن[34]. و یا این که شیخ مفید در روایتی دیگر از عبد الله ابن عمیر و عمرو بن دینار نقل می کند که هر دوی آنان گفتند: ما حضرت ابی جعفر محمد بن علی ع را دیدار نمی کردیم جز اینکه نفقه و صله و پوشش ما را می داد و می گفت:این را پیش از انکه به دیدارر من آیید برای شما آماده کرده بودم.[35]

با اندک تأمل در متن این چند حدیث که در بالا به آنها اشاره شد می توان به وضوح به روحیه و صفت بزرگواری و سخاوت در نزد امام باقر ع پی برد تا حدی که گاه حتی در اداره ی منزل خود در تنگنا قرار داشتند اما حاضر نبودند کسی را دست خالی از در گاه خود برانند، و حتی به این بسنده نکرده در برخی موارد اضافه نماین که ای شخص سائل نکند خجالت بکشی هر وقت دوباره نیازی پیدا کزدی در خانه ی ما بیا. این امر حاکی از کرامت ذاتی امام و ارزشی که وی به خلق الله قائلند می باشد و در ضمن هبه و صله ی خویش پیوسته مواظبند که نکند عزت نفس و کرامت انسانی شخص سائل پایمال گردد.

در کرم و بخشندگی امام صادق ع هیاج بن بسطام چنین می گوید:جعفر بن محمد ع انقدر طعام می خورانید که دیگر برای خانواده اش چیزی باقی نمی ماند. و یا این که مرحوم کلینی به سند خویش از هشام بن سالم نقل می کند که: امام صادق ع همین که پاسی از شب می گذشت انبانی پر از نان و گوشت و پول فراهم می کرد و آن را به دوش می گرفت و به سوی نیازمندان مدینه رهسپار میشد و آن را میانشان تقسیم می کرد. ایشان نیز او را نمی شناختند تا هنگامیکه امام صادق ع از دنیا رفتند و این امر متوقف شد. آن وقت بود که دانستند ان شخص امام صادق ع بوده است.[36]

امام موسی بن جعفر (ع)

در مورد امام موسی ابن جعفر امده که آن حضرت مهربان ترین مردم به خانواده و خویشاوند خود بود. و از فقرای مدینه در شبهای تفقد و نوازش می فرمود. و زنبیلهایی که در ان پول، طلا، نقره، آرد و خرما بود برای ایشان می برد و به آنان می رساند و آنان نمی دانستند از کجا می آید و چه کسی می آورد.[37] حسن بن محمد بن یحیی به سند خود از محمد بن عبدالله بکری روایت می کند که گفت: وارد مدینه شدم می خواستم پولی در مدینه قرض کنم، ولی دستم به جایی نرسیده درمانده شدم. پیش خود گفتم: خوب است پیش موسی ابن جعفر بروم و گرفتاری خود را به او بگویم، پس به قریه ی نقمی که حضرت مزرعه ای در آنجا داشت رفتم، حضرت پیش من امدند و غلامی همراه ایشان بودکه در دست او غربالی بود، و در میان آن تکه های گوشت کباب کرده بود، و چیز دیگری جز آن نبود. پس آن جناب از آن خورد من نیز با او خوردم سپس از حال من پرسش کرد، من سرگذشت خویش را به او گفتم. حضرت داخل خانه شده پس از اندک زمانی بیرون آمده به غلام خود فرمود: از اینجا برو! سپس دست خود را دراز کرده کیسه ای به من دادندکه در آن سیصد دینار پول بود آنگاه بر خاسته رفتند، من نیز بر خاسته سوار مرکب خویش شده باز گشتم[38].

گروهی از دانشمندان گفته اند که احسان و بخشش حضرت موسی ابن جعفر ع از دویست دینار تا سیصد دینار بود، و کیسه های پول اعطایی حضرت ابو الحسن ضرب المثل بود. از این گونه بخششها و احسانهای امام کاظم ع فراوان می توان در کتب سیره و تاریخ ائمه ی اطهار ع مشاهده کرد که باز از روح سخاوت و کرامت ان بزرگوار حکایت دارد و ما در این مقال به همین مقدار بسنده می کنیم.

امام رضا (ع)

در بررسي سيره امام رضا عليه السلام ويژگي بذل و بخشش بسيار به چشم مي خورد. ايشان بسيار صدقه پنهاني مي دادند و اموال خويش را بين نيازمندان تقسيم مي نمودند. روايت شده كه ايشان يك سال تمام ثروت خود را در روز عرفه بين نيازمندان تقسيم كردند. فردي به ايشان گفت: اين گونه بخشش، ضرر است. حضرت فرمودند: اين گونه بخشش ضرر و زيان نيست بلكه غنيمت است، هرگز چيزي را كه به وسيله آن طلب اجر و كرامت مي كنيد، غرامت و ضرر به شما نياور.

گزارش شده هر وقت سفره غذا را براي امام پهن مي كردند كاسه اي نزديك ايشان قرار مي دادند، ايشان از هر نوع غذا مقداري را برمي داشتند و در آن كاسه مي ريختند و دستور مي دادند آن را بين فقرا تقسيم كنند.[39] بعداً مي فرمودند: فلا اقتحم العقبه ، باز هم به عقبه تكليف تن در نداد . و مي فرمودند: خداوند مي داند كه همه مردم قدرت اين را ندارند كه بنده آزاد كنند براي آنها راه ديگري قرار داده، و آن غذا دادن به فقرا است.

شيوه امام عليه السلام در بخشش طوري بود كه حتي كسي كه مورد جود امام رضا عليه السلام قرار مي گرفت، ذره اي احساس شرمندگي نكند. نقل شده كه ايشان در مجلسي با ياران خود مشغول صحبت كردن بودند، جمعيت زيادي در آن مجلس حضور داشتند كه ناگهان مردي بلند قامت و گندمگون وارد مجلس شد و به حضرت سلام كرد و گفت: من مردي از دوستان پدران و نياكان شما هستم. از حج برمي گشتم كه خرجي خود را گم كردم، اگر شما به من كمك نمائيد تا به وطنم برسم پولي كه شما به من مي دهي، از طرفتان صدقه خواهم داد. حضرت فرمودند: بنشين. بعد از مدتي كه جمعيت پراكنده شدند و جز عده ي كمي باقي نماندند امام به اتاقشان مي روند و بعد از مدت كمي بازگشتند و دستشان را از بالاي در بيرون آوردند و پرسيدند آن مرد كجاست؟ مرد جواب داد من در حضور شما هستم. ايشان فرمودند: اين دويست اشرفي را بگير و خرج كن، لزومي ندارد كه از طرف من صدقه بدهي از نزد من خارج شو تا ترا نبينم و تو نيز مرا نبيني. بعد از رفتن آن مرد، فردي كه در آنجا حضور داشت به امام رضا عليه السلام عرض كرد: شما نسبت به اين شخص احسان و بخشش نموديد. علت اين كه فرموديد تا شما او را نبينيد و او شما را نبيند چيست؟ ايشان فرمودند: از ترس اين كه مبادا شرمندگي در صورت او ببينم آيا از رسول خدا صلي الله عليه و آله) شنيده ايد كه فرمودند: حسنه مخفيانه با هزار حج برابر است. اين عمل امام (عليه السلام) ما را متوجه مطلبي مي كند و آن اين كه اگر انسان وقتي چيزي به بينوايي يا سائلي مي دهد بخشش نيست بلكه شكر نعمتي است كه خداوند به او داده است. انسان تا موقعي كه حقوق واجبش را نپرداخته در خطر بزرگي قرار دارد بخشش امام به خاطر دوستي كردن با ديگران نيست بلكه به خاطر شكر كردن نعمت هاي خداوند است كه به ايشان داده است.

امام جواد (ع)

از القاب معروف و مهم پیشوای نهم شیعیان عالم جواد است و این از مشهورترین القاب اوست و دلیل آن را به سخاوت و بخشش شهره بودن آن امام ذکر کرده اند.و جواد یعنی کسی که بسیار اهل جود و بخشش باشد. امام جواد تجلی صفت جواد خداست ، و کرم و بخشش از سجایا و خصایص رفتاری او ذکر شده است. چنانکه احدی را نا امید از خود بر نمی گرداند.در آن روزگار سخت و آشفته، چشم امید بسیاری از مردم گرفتار به سرای او بوده و او را باب المراد خویش می شناختند.او سعی داشت به صور مختلف به افراد کمک رسانی کند. بویزه به خانواده هایی که مغضوب دستگاه حکومت بوده و نان آوری نیز نداشتند.

فردی به محضر امام جواد آمد و از شدت گرفتاری خود به امام شکوه کرده و خطاب به امام ع چنین گفت: به اندازه ی مروت خود به من عطایی کن. امام فرمود فعلا مرا توان بر آوردن حاجت تو به اندازه ی مروتم نیست. آن مرد گفت در آن صورت به اندازه ی مروت من به من عطایی کن. و امام دویست دینار به او عطا کردند. و فرمود این در خواست تو خوب و میسر است.[40]

امام حسن عسکری (ع)

اما در مورد بخشش حضرت عسگري (ع) روايات زيادي نقل شده است.از جمله محمد بن علي بن ابراهيم مي گويد : ما تهيدست شده بوديم و روزگار بر ما سخت شده بود 0 پدرم گفت خوب است نزد اين مرد ( امام حسن عسگري ع ) كه وصف بخشش و سخاوت او را شنيده ام برويم 0 به اوگفتيم : او را مي شناسي ؟ گفت :نه او را نمي شناسم و تاكنون نديده ام مابه سوي خانه امام راه افتاديم در بين راه پدرم گفت: چقدر خوب است كه ايشان به من پانصد درهم عطا كند دويست درهم براي پوشاك دويست درهم بر اي خوراك و يكصد درهم براي مخارج ديگر. من هم با خود گفتم : اي كاش به من نيز سيصد دره ببخشد با صد درهم مركبي بخرم و به منطقه جبل بروم صد درهم براي پوشاك و صد درهم خوراك 0 هنگامي كه به خانه حضرت رسيديم غلام حضرت بيرون آمدو گفت : علي بن ابراهيم و فرزندش محمد وارد شوند 0 وارد شديم و برحضرت سلام كرديم 0 ايشان پس از پاسخ سلام به پدرم فرمودند : يا علي چرا تاكنون نزد ما نيامده اي ؟ پدرم عرض كرد : آقاي من شرم داشتم با اين حال شما راملاقات كنم اندكي درنگ كرديم و سپس خارج شديم غلام حضرت به دنبال ما آمد وكيسه اي به پدرم داد و گفت اين پانصد درهم است 0 دويست درهم براي خوراك و دويست درهم براي پوشاك و صد درهم براي مخارج ديگر وكيسه اي نيز به من داد وگفت اين سيصد درهم است صد درهم براي خريد مركب صد درهم براي پوشاك و صد درهم براي خوراك.[41] ...

مورد دیگر این که در مناقب ابن شهر آشوب چنین آمده است که: ابوعمر و عثمان بن سعید و احمد بن اسحاق اشعری و علی ابن جعفر همدانی به نزد علی بن حسن عسکری ع رفتند. احمد ابن اسحاق از وامی که به گردنش بود نزذ حضرت شکایت کرد. آنگاه امام به عمرو که وکیلش بود، فرمود: به او سی زار دینار و به علی بن جعفر نیز سی هزار دینار بپرداز و خود نیز سی هزار دینار بر گیر. ابن شهر آشوب پس از نقل این ماجرا می گوید: این معجزه ای بود که جز ملوک و پادشاهان آن را نیارند و ما از کسی چنین بخششی نشنیده ایم.[42]

نتیجه:

حضرات معصومین ع بر اساس اسناد مهم تاریخی اهل جود و سخا و مرکز مراجعه ی حاجتمندان و گرفتاران و درماندگان بوده اند. با توجه به حکایات و مطالبی که در مورد سیره ی ائمه ی اطهار ع ذکر گردید می توان دریافت که جود و سخا از جمله صفات کمالیه ای است که در مورد امامان شیعه تجلی و نمود بارز پیدا کرده است. اهل بیت عصمت و طهارت معدن جود و سخا بوده و هیچ کسی را از در کریمانه ی خود خائب و مأیوس رد نمی کنند، هر چند که آن سائل دشمنشان بوده باشد. البته در بذل و بخششهای معصومین ع نکات بسیار مهم و ارزشمندی مورد عنایت و توجه ایشان بوده که شایان توجه و درس آموزی برای هر انسان آزاده ای است.از جمله این که:

اولاَ اینکه در مورد همه ی امامن وارد شده که شبانه و بدور از انظار مردم به ایتام و نیاز مندان رسیدگی می کردند، و بدین طریق هم عملاَ می اموختند که صدقه ی پنهانی ممدوح و اوقع هست و هم این که باعث جلوگیری از حیا و شرمندگی شخص نیازمند و فقیر می شدند.

ثانیاَ: ائمه ی اطهار در مقام حفظ آبروی مردم بودند و شدیداَ نسبت به آن تأکید می ورزیدند. بطوریکه در روایات آمده که امام حسن ع می فرمودند: ما قومی هستیم که نمی خواهیم آبروی کسی بریزد. پیش از در خواست از مردم، به شخص سائل عطا می کنیم.[43]لذا می بینیم وقتی به شخصی عطایی می کردند، انقدر وسیع و کسترده به او کمک می کردند که این فرد برای بقیه ی نیاز خود به فرد دیگری رجوع نکند و همه ی نیاز او را بر طرف می ساختند.

ثالثاَ: از طرف دیگر می بینیم این بزرگواران در عطا و بخشش خود از هیچ چیزی، حتی اگر روزی و نفقه ی اهل و عیال خودشان هم بوده باشد، دریغ نمی ورزیدند، و از پیشگامان عمل به آیه ی شریفه ی لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون بودند. محبوبترین و عزیزترین مال خود را در راه جلب رضای الهی به مردم انفاق می کردند. بطوریکه حتی سخت ترین دشمن اهل بیت ع ، یعنی معاویه نی لب به اعتراف گشوده و از این خوی پسندیده ی امامان ع تعریف و تمجید می کند.


منابع:

1- مجلسی، محمد تقی، بحار الانوار، ج43،بیروت، موسسه الوفاء، 1403

2- اصول کافی ج4 ، ص23

3- قمی، شیخ عباس،منتهی الآمال، ج2،قم، هجرت، 1374

4- شیخ مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ترجمه و شرح هاشم رسولی محلاتی،ص325،تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی،1378

5- امین، سید محسن، سیره ی معصومان، ترجمه ی علی حجتی کرمانی، ج5 ، ص65، تهران، سروش،1376

6- ابو نعیم اصفهانی، حلیه الولیاء، بیروت، دار الکتب العربی، 1407 ج3

7- قائمی، علی، در مکتب اهل بیت،ص365، تهران، جمهوری، 1380

8-پیشوایی، مهدی سیمای پیشوایان در ایینه ی تاریخ، ص74،قم،دارالعلم،1380

9-، مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی

10- جرداق، جورج، الملم علی صوت العداله الانسانیه، اختصره و حققه حسن حمید السنید، قم،المجمع العالمی لاهل البیت ع

11- سپهر، عباسقلی خان ناسخ التواریخ، ، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1349ش

12- مطلبی، ابوالفضل، پرتوی از فضایل امیر المؤمنین در قرآن،قم، بوستان کتاب ،1382

13-صمیمی، حبیب الله،اهل البیت به لسان اهل بیتع،تهران، صبا،1381

14-مدرسی، هادی، ویژگیهای اخلاقی در شخصیت امام علی ع، ترجمه صادق پارسا،تهران، محبان الحسین،1381

15- باقر، موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1374

16- محمدی اشتهاردی، محمد،عدالت و احسان در سیره علی ع،مجله پسدار اسلام،ش 232، 231

17- قرشی، باقر شریف، زندگانی حضرت امام حسین ع، ترجمه ی سید حسن محفوظی،تهران ، بنیاد معارف اسلامی

18- صافی گلپایگانی، منتخب الاثر،ص 172 قم، مکتب المؤلف،1422

19- فارس بن ذکریا، مقاییس اللغه، ج3، ص147، ماده سخی،قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1404

20- مجلسی، محمد تقی، تاریخ چهارده معصوم ع، قم، سرور، 1376

21- صافی، لطف الله، پرتوی از عظنت حسین ع، قم، مدرسه ی امام مهدی ع، بی تا

22- صفایی فراهانی، عباس، تاریخ سید الشهدا، قم، مسجد جمکران، 1379

23- العلایلی، عبدالله، تاریخ الحسین ع، بیروت، مکتبه العرفان، بی تا

24-سبط بن جوزی شرح حال و فضایل خاندان نبوت، ترجمه ی محمد رضا عطایی، مشهد، به نشر، 1374

25- شبر،سید عبدالله، جلاء العیون، نجف، مطبعه الحیدریه,1374ق

26- قائمی، علی ، در مکتب جواد الائمه باب المراد،ص267 بی تا، بی جا


[1] زیارت جامعه ی کبیره، مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی

[2] اصول کافی ج4 ، ص23

[3] صافی گلپایگانی، منتخب الاثر،ص 172 قم، مکتب المؤلف،1422

[4] قائمی، علی، در مکتب اهل بیت،ص365، تهران، جمهوری، 1380

[5] قائمی، علی، در مکتب کریم اهل بیت،ص363، تهران، جمهوری، 1380

[6] همان،ص365

[7] فارس بن ذکریا، مقاییس اللغه، ج3، ص147، ماده سخی،قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1404

[8] مجلسی، محمد تقی، بحار الانوار، ج68، ص352،بیروت، موسسه الوفاء، 1403

[9] سوره ی مائده، آیه ی 55

[10] سوره ی انسان، ایه 8و9

[11] سوره ی بقره، ایه 274

[12] باقر، موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان،ج2، ص622، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1374

[13] قمی، شیخ عباس،منتهی الآمال، ج1،ص284،قم، هجرت، 1374

[14]همان

[15] همان، ص289

[16] شیخ صدوق، امالی، ص169،تهران، کتابفروشی اسلامیه،1380ق

[17] روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج 11، ص 172،قم، المطبعه العلمیه،1398ق

[18] محمدی اشتهاردی، محمد،عدالت و احسان در سیره علی ع،مجله پسدار اسلام،ش 232، 231 ،ص25 و 52

[19] همان

[20] در مکتب کریم اهل بیت....

[21]

[22] امین ،سید محسن،اعیان الشیعه،ج 1،ص 104،بیروت، دار التعارف لالمطبوعات، 1403

[23] القرشی، باقر شریف، حیاة الحسین ابن علی ع،ص129 قم، دار الکتب العلمیه، 1394ق

[24] قرشی، باقر شریف، زندگانی حضرت امام حسین ع،ص153، ترجمه ی سید حسن محفوظی،تهران ، بنیاد معارف اسلامی

[25] همان، ص 129

[26] سوره نساء، ایه ی 86

[27] قرشی، باقر شریف، زندگانی حضرت امام حسین ع،ص159، ترجمه ی سید حسن محفوظی،تهران ، بنیاد معارف اسلامی

[28] قائمی، علی، در مکتب اهل بیت،ص365، تهران، جمهوری، 1380

[29] امین ،سید محسن،اعیان الشیعه،1ج، 631 بیروت، دار التعارف لالمطبوعات، 1403

[30] پیشوایی، مهدی سیمای پیشوایان در ایینه ی تاریخ، ص74،قم،دارالعلم،1380

[31] ابو نعیم اصفهانی، حلیه الاولیاء، بیروت، دار الکتب العربی، 1407 ج3، ص136-به نقل از منبع پیشین.

[32] همان، ص141

[33] امین، سید محسن، سیره ی معصومان،ترجمه ی علی حجتی کرمانی ج5 ، ص17، تهران، سروش،1376

[34] شیخ مفید، الارشاد، فی معرفه حجج الله علی العباد، ترجمه و شرح هاشم رسولی محلاتی،ص239،تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی،1378

[35] همان، ص 239

[36] امین، سید محسن، سیره ی معصومان، ترجمه ی علی حجتی کرمانی، ج5 ، ص65، تهران، سروش،1376

[37] شیخ مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ترجمه و شرح هاشم رسولی محلاتی،ص325،تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی،1378

[38] همان، ص 326

[39] قمی، شیخ عباس،منتهی الآمال، ج2،ص463،قم، هجرت، 1374

[40] قائمی، علی ، در مکتب جواد الائمه باب المراد،ص267 بی تا، بی جا

[41] قمی، شیخ عباس،منتهی الآمال، ج2،ص719،قم، هجرت، 1374

[42] امین، سید محسن، سیره ی معصومان، ج5 ، ص237، تهران، سروش،1376

[43] مجلسی، محمد تقی، بحار الانوار، ج43،بیروت، موسسه الوفاء، 1403

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

فتوحات خلفای پیش از امیرمومنان علی علیه السلام سرزمینی وسیع و پهناور برای حکومت ایشان به ارث گذاشت (که شامل تمام کشورهای کنونی شبه جزیره، ایران، عراق، شامات کنونی، مصر و...) زمامداری موفقیت آمیز ایشان برآن سرزمین با ابزار و سایل و سطح فرهنگی آن زمان می تواند بهترین الگوی زمامداری برای ما شیعیان ایشان باشد.
برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

آياتي كه در قرآن از استهزا به ميان آورده بيشتر مربوط به حوزۀ عقيده و دين بوده كه در آن دشمنان، انبياي الهي، مومنان، وحي، آيات قرآن، احكام عبادي، معاد، پيامبران و حتي خداوند را به تمسخر گرفته و از استهزا به عنوان حربه اي براي رويارويي با دين الهي بهره مي جستند
تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

سیرۀ پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم در تربیت اعتقادی در زمینۀاصل توحید دارای مراحل سه گانۀ تبیین، توصیف و تثبیت بوده است.اولا:در مواجهه با اکثریت مردم اصل وجود خدا را مفروض گرفته اما در برابر عقاید انحرافی از دلایل روشن و قوی استفاده می کردند. ثانیا: در مقام معرفی خدا تاکید بر بیان صفات خدا می کردند با رعایت سطح فکری مخاطب. ثالثا: برای ارتقا و رشد ایمان فرد را به ارتباط با خدا و حفظ و تقویت ارتباط با خدا دعوت می کردند.
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهی هر چند اجمالی به آیات و روایاتی كه در مورد فرزند وارد شده، می توان به نگرش عمیق اسلام درباره فرزند و جایگاهش در اندیشه اسلامی پی برد. فرزندان نعمت های الهی نزد والدین اند، هم می توان آنها را بر انجام اعمال ناشایست و خلاف فطرت الهی شان به خاك ذلّت و پستی نشاند.

پر بازدیدترین ها

No image

تقيه در سيره معصومين «عليهم السلام»

در سیره اهل بیت علیهم السلام تقیه از جایگاه و اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده است. در اقع تقیه تاکتیکی بی نظیر و یکی از شکل های دفاع در هنگام کمی یاران و تسلط باطل به شمار می آید.
No image

سيرۀ اميرالمؤمنين علی علیه السلام در موضوع امنیت

یکی از شعارهای اساسی مسلمانان لا اله الا الله است و این مفهوم را به ذهن می رساند که قدرت مطلق خداوند است و دستورات او مقدم بر همه دستورات عالم است؛ بنابراین نباید در برابر هیچ کس جز خداوند سر فرود آورد؛ لذا نیروی مقاومت در برابر ناامنی ها در انسان به وجود می آید و تا زمانی که این قوه و اعتقاد در رگ های حیات ملتی باشد هیچ دشمنی نمی تواند به حمله کند و امنیت در جامعه مستحکم و برقرار می شود.
No image

دشمن شناسي از ديدگاه امام علي (عليه السلام)

اکثر مشکلاتی که جامعه اسلامی را از درون و برون تهدید می کند و از سوی بعضی از مغرضین به ناکارآمدی و عقب ماندگی تفسیر می شود، در سایه ی عدم دشمن شناسی درست جوامع اسلامی است.
Powered by TayaCMS