حکمت 450 نهج البلاغه : شناخت جایگاه جبر و اختیار

حکمت 450 نهج البلاغه : شناخت جایگاه جبر و اختیار

متن اصلی حکمت 450 نهج البلاغه

موضوع حکمت 450 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 450 نهج البلاغه

450 وَ قَالَ عليه السلام عَلَامَةُ الْإِيمَانِ أَنْ تُؤْثِرَ الصِّدْقَ حَيْثُ يَضُرُّكَ عَلَى الْكَذِبِ حَيْثُ يَنْفَعُكَ وَ أَنْ لَا يَكُونَ فِي حَدِيثِكَ فَضْلٌ عَنْ عِلْمِكَ وَ أَنْ تَتَّقِيَ اللَّهَ فِي حَدِيثِ غَيْرِكَ

موضوع حکمت 450 نهج البلاغه

شناخت جايگاه جبر و اختيار

(اعتقادى)

ترجمه مرحوم فیض

450- امام عليه السّلام (در باره پاره اى از نشانه هاى ايمان) فرموده است 1 نشانه ايمان آنست كه اختيار كنى راست گفتن را جائيكه بتو زيان مى رساند بر دروغ گفتن جائيكه سود مى دهد، و اينكه گفتارت از دانائيت فزون نباشد (آنچه ميدانى بگوئى و در آنچه نمى دانى خاموش باشى، و در بعض نسخ نهج البلاغه عن عملك بجاى عن علمك ضبط شده است كه معنى چنين ميشود: و اينكه گفتارت از كردارت فزونى نداشته باشد يعنى زياده تر از آنچه بجا مى آورى نگويى) و اينكه در سخن گفتن در باره ديگرى از خدا بترسى (از كسى بد نگويى و نشنوى و ندانسته گواهى ندهى، و ممكن است معنى اين باشد: در نقل روايت از ديگرى از خدا بترسى يعنى آنرا بى كم و زيادة بيان كنى و باو دروغ نبندى).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1296)

ترجمه مرحوم شهیدی

458 [و فرمود:] ايمان آن است كه راستى را بر گزينى كه به زيان تو بود بر دروغى كه تو را سود دهد، و گفتارت بر كردارت نيفزايد و چون از ديگرى سخن گويى ترس از خدا در دلت آيد.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 441)

شرح ابن میثم

430- و قال عليه السّلام:

عَلَامَةُ الْإِيمَانِ اَلْإِيمَانُ أَنْ تُؤْثِرَ الصِّدْقَ حَيْثُ يَضُرُّكَ- عَلَى الْكَذِبِ حَيْثُ يَنْفَعُكَ- وَ أَلَّا يَكُونَ فِي حَدِيثِكَ فَضْلٌ عَنْ عَمَلِكَ- وَ أَنْ تَتَّقِيَ اللَّهَ فِي حَدِيثِ غَيْرِكَ

أشار من علامات الايمان إلى ثلاث:

أحدها: أن يؤثر الصدق الضارّ على الكذب النافع

محبّة للفضيلة و كراهة للرذيلة.

الثانية: أن لا يكون في حديثه فضل و زيادة عن علمه

و هو العدل في القول و الاحتراز من رذيلة الكذب.

الثالثة: أن يتّقى اللّه في حديث غيره

فلا تخوض في عرضه بغيبة أو سماعها. و قيل: أراد أن يحتاط في الرواية فيروى عنه حديثه كما هو.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 459)

ترجمه شرح ابن میثم

430- امام (ع) فرمود:

عَلَامَةُ الْإِيمَانِ أَنْ تُؤْثِرَ الصِّدْقَ حَيْثُ يَضُرُّكَ عَلَى الْكَذِبِ حَيْثُ يَنْفَعُكَ- وَ أَلَّا يَكُونَ فِي حَدِيثِكَ فَضْلٌ عَنْ عَمَلِكَ- وَ أَنْ تَتَّقِيَ اللَّهَ فِي حَدِيثِ غَيْرِكَ

ترجمه

«نشانه ايمان آن است كه راستگويى را حتّى در جايى كه براى تو زيان دارد بر دروغگويى سود بخش برگزينى، و ديگر اين كه گفتارت از حدّ دانسته ات بيشتر نباشد، و در باره (غيبت ديگران يا) نقل حديث ديگران از خدا بترسى.»

شرح

امام (ع) از نشانه هاى ايمان به سه مورد اشاره كرده است: 1- راست زيانبخش را بر دروغ سودمند- به خاطر علاقه به فضيلت و نپسنديدن دونمايگى- ترجيح دهد.

2- در سخنش چيزى علاوه بر دانسته هايش نگويد كه همين است عدالت در گفتار و دورى گزيدن از دروغ.

3- در سخن گفتن راجع به ديگران خدا را در نظر بگيرد، و با غيبت كردن يا گوش دادن به غيبت ديگران آبروى كسى را به خطر نيندازد، و بعضى گفته اند: مقصود امام آن است كه در نقل حديث ديگران، چنان كه هست رعايت امانت كند، و كم و زياد نكند.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 777 و 778)

شرح مرحوم مغنیه

450- الإيمان أن تؤثر الصّدق حيث يضرّك على الكذب حيث ينفعك، و أن لا يكون في حديثك فضل عن عملك، و أن تتّقي اللّه في حديث غيرك.

المعنى

الصدق حسن بالذات، و الكذب قبيح كذلك. و مع هذا قد يجب الكذب، و يحرم الصدق دفعا للمفسدة و جلبا للمصلحة، كما لو رأيت سفاكا يعدو خلف بري ء ليغتاله، و سألك السفاك: هل رأيت هذا الرجل. و أيضا يقبل الكذب في فن الحرب، و من الطبيب ليطمئن المريض، و عليه يكون مراد الإمام بالضرر هنا ما يمكن تحمله و لا يجوز دفعه و إزالته بإضرار الآخرين، كالشهادة بالحق على الطغاة المبطلين و إن غضبوا و شتموا.

(و ان لا يكون في حديثك فضل من عملك) المؤمن لا يتحدث عن نفسه، و إن دعت الحاجة فلا يختلق و يتزيد حتى و لو كان في الزيادة منفعة له. و هذا أيضا من الصدق و إيثاره على الكذب (و ان تتقي اللّه في حديث غيرك) لا تذكره بما يؤذيه، و لا تنسب اليه ما ليس فيه.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 476 و 477)

شرح شیخ عباس قمی

171- علامة الإيمان أن تؤثر الصّدق حيث يضرّك على الكذب حيث ينفعك، و أن لا يكون في حديثك فضل عن علمك«»، و أن تتّقي اللّه في حديث غيرك.«» ينبغي أن يكون هذا الحكم مقيّدا لا مطلقا، أي إذا كان الضرر غير عظيم، لأنّه إذا أضرّ الصدق ضررا عظيما يؤدّي إلى تلف النفس أو قطع العضو لم يجز فعله صريحا، و لزمت المعاريض حينئذ.

قوله عليه السلام: «و أن تتّقي اللّه في حديث غيرك»، قيل: «أراد به أن يحتاط في النقل و الرواية فيرويه كما سمعه من غير تحريف».

( . شرح حکم نهج البلاغه، ص147)

شرح منهاج البراعة خویی

434) و قال عليه السّلام: علامة الإيمان أن تؤثر الصّدق حيث يضرّك على الكذب حيث ينفعك، و أن لا يكون في حديثك فضل عن علمك [عملك ] و أن تتّقى اللَّه في حديث غيرك.

المعنى

مقتضى الايمان باللّه و أنه هو الضارّ النافع أن لا يتوسّل في جلب النفع إلى ما هو مخالف لحكم اللَّه، و حيث إنّ اللَّه نهى عن الكذب مطلقا فمن يؤمن باللّه تعالى لا يكذب لجلب النفع بل يلازم الصدق و إن فات عنه هذا النفع المتوقع من الكذب كما إذا اختصّ عطيّة أو نذر للفقراء فيسأل عنه أنت فقير أو غنىّ و كان غنيا فلو قال: أنا فقير لجلب النفع آثر الكذب النافع على الصّدق الضارّ أى المفوّت لهذا النفع فعلامة الايمان ترك الكذب لجلب النفع و ملازمة الصدق، كما أنّ المؤمن يقيّد كلامه بما يعلمه و لا يحدّث بما لا يعلم خصوصا في الامور الدّينية و الأحكام الشرعية و لا يحدّث عن الغير إلّا بما يجوز الحديث عنه و يروي حديثه بلا نقصان و تحريف.

الترجمة

فرمود: نشانه ايمان اينست كه راستگوئى را در آنجا كه زيانت دارد بر دروغى كه سودت بخشد برگزيني، و بيش از آنچه مى دانى نگوئى، و در حديث از ديگران تقوى از خدا را منظور دارى.

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 525)

شرح لاهیجی

(487) و قال (- ع- ) علامة الايمان ان تؤثر الصّدق حيث يضرّك على الكذب حيث ينفعك و ان لا يكون فى حديثك فضل عن علمك و ان يتّقى اللّه فى حديث غيرك يعنى و گفت (- ع- ) كه نشانه ايمان آنست كه تو اختيار كنى راست گفتن را در جائى كه راستى ضرر مى رساند بتو بر دروغ گفتن در جائى كه دروغ نفع مى رساند بتو و اين كه نباشد در خبر دادن تو زيادتى از دانسته شده تو يعنى آن چه را كه دانسته خبر دهى بى زيادتى و اين كه بپرهيزى تو خدا را در خبر دادن و شهادت دادن در حقّ غير خود

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 332)

شرح ابن ابی الحدید

467 وَ قَالَ ع: عَلَامَةُ الْإِيمَانِ أَنْ تُؤْثِرَ الصِّدْقَ حَيْثُ يَضُرُّكَ- عَلَى الْكَذِبِ حَيْثُ يَنْفَعُكَ- وَ أَلَّا يَكُونَ فِي حَدِيثِكَ فَضْلٌ عَنْ عِلْمِكَ- وَ أَنْ تَتَّقِيَ اللَّهَ فِي حَدِيثِ غَيْرِكَ قد أخذالمعنى الأول القائل-

عليك بالصدق و لو أنه أحرقك الصدق بنار الوعيد

- . و ينبغي أن يكون هذا الحكم مقيدا لا مطلقا- لأنه إذا أضر الصدق ضررا عظيما- يؤدي إلى تلف النفس- أو إلى قطع بعض الأعضاء لم يجز فعله صريحا- و وجبت المعاريض حينئذ- . فإن قلت فالمعاريض صدق أيضا- فالكلام على إطلاقه- قلت هي صدق في ذاتها- و لكن مستعملها لم يصدق فيما سئل عنه- و لا كذب أيضا لأنه لم يخبر عنه- و إنما أخبر عن شي ء آخر و هي المعاريض- و التارك للخبر لا يكون صادقا و لا كاذبا- فوجب أن يقيد إطلاق الخبر بما إذا كان الضرر غير عظيم- و كانت نتيجة الصدق أعظم نفعا من تلك المضرة- . قال ع- و ألا يكون في حديث فضل عن علمك- متى زاد منطق الرجل على علمه فقد لغا و ظهر نقصه- و الفاضل من كان علمه أكثر من منطقه- قوله و إن تتقي الله في حديث غيرك- أي في نقله و روايته فترويه كما سمعته من غير تحريف

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 20، ص 175)

شرح نهج البلاغه منظوم

[449] و قال عليه السّلام:

علامة الأيمان أن تؤثر الصّدق حيث يضرّك على الكذب حيث ينفعك، و أن لا يكون فى حديثك فضل عن علمك و أن تتّقى اللّه فى حديث غيرك.

ترجمه

نشانه ايمان آنست كه جائى كه راست تو را زيان رساند، و دروغت سود بخشد راست را بر دروغ بگزينى، و اين كه بگاه گفتار سخت بر دانشت فزونى نداشته باشد، و اين كه در سخن گفتن در باره ديگرى از خدا بترسى (و بكسى تهمت و دروغ نبندى، يا حديث ديگرى را كم و زياد نكنى).

نظم

  • سه چيز است آنكه از ايمان نشان استهميشه مؤمن اندر بند آن است
  • نخست آنجا كه كذبت مى دهد سودزيانت ليك از صدق است مشهود
  • براه كذب در آنجا نپوئىبغير از راست بهر حق نگوئى
  • اگر بهر سخن چون لب گشائىسخن بر دانشت كمتر فزائى
  • سخن گوئى بدان قدرى كه دانىمگر بين سخن كمتر بمانى
  • سوم ساز سخن را چون كنى سازحديث ديگران را سر كنى باز
  • هر آن چيزى شنيدى بى كم و كاستنمائى نقل از صدقش خوش و راست
  • هر آن كس اين سه را بسته است در كارز ايمانش هويدا هست آثار
  • ندارد اين سه را ور مرد منظوربود فرسنگها ايمان از او دور

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 226 و 227)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

آيين زمامداری در سيره ي حكومتی اميرالمومنين علی عليه السلام

فتوحات خلفای پیش از امیرمومنان علی علیه السلام سرزمینی وسیع و پهناور برای حکومت ایشان به ارث گذاشت (که شامل تمام کشورهای کنونی شبه جزیره، ایران، عراق، شامات کنونی، مصر و...) زمامداری موفقیت آمیز ایشان برآن سرزمین با ابزار و سایل و سطح فرهنگی آن زمان می تواند بهترین الگوی زمامداری برای ما شیعیان ایشان باشد.
برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

برخورد با استهزاء گران از ديدگاه قرآن

آياتي كه در قرآن از استهزا به ميان آورده بيشتر مربوط به حوزۀ عقيده و دين بوده كه در آن دشمنان، انبياي الهي، مومنان، وحي، آيات قرآن، احكام عبادي، معاد، پيامبران و حتي خداوند را به تمسخر گرفته و از استهزا به عنوان حربه اي براي رويارويي با دين الهي بهره مي جستند
تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

تربيت توحيدی در سیره اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم)

سیرۀ پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم در تربیت اعتقادی در زمینۀاصل توحید دارای مراحل سه گانۀ تبیین، توصیف و تثبیت بوده است.اولا:در مواجهه با اکثریت مردم اصل وجود خدا را مفروض گرفته اما در برابر عقاید انحرافی از دلایل روشن و قوی استفاده می کردند. ثانیا: در مقام معرفی خدا تاکید بر بیان صفات خدا می کردند با رعایت سطح فکری مخاطب. ثالثا: برای ارتقا و رشد ایمان فرد را به ارتباط با خدا و حفظ و تقویت ارتباط با خدا دعوت می کردند.
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهی هر چند اجمالی به آیات و روایاتی كه در مورد فرزند وارد شده، می توان به نگرش عمیق اسلام درباره فرزند و جایگاهش در اندیشه اسلامی پی برد. فرزندان نعمت های الهی نزد والدین اند، هم می توان آنها را بر انجام اعمال ناشایست و خلاف فطرت الهی شان به خاك ذلّت و پستی نشاند.

پر بازدیدترین ها

No image

سیره پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم در تربیت اعتقادی درباره معاد

یكی از مهمترین اصول اعتقادی كه در متون دینی اهمیت ویژه ای برای آن قائل شده اند مسألة حیات پس از مرگ و زندگی اخروی است كه اصطلاحا به نام معاد شناخته می شود. یك نظر اجمالی به آیات قران مجید نشان می دهد كه در میان مسایل عقیدتی هیچ مسأله ای در اسلام بعد از توحید به اهمیت مسألة معاد و اعتقاد به حیات بعد از مرگ و حسابرسی اعمال بندگان و پاداش و كیفر و اجرای عدالت نیست. در قرآن حدود 1200 آیه دربارة معاد وجود دارد.
No image

ساده زيستي در سيره پيامبر صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ

در جهان سرمایه داری امروز که متأسفانه مبتنی است بر توجه افراطی به نیازها فردی و خودبینی و خودپرستی و هر فرد سعی می کند همه کس و همه چیز را تا می تواند در مسیر اهداف و مقاصد خود به خدمت گیرد و از طرف دیگر شعار مصرف بیشتر و متنوع تر برای لذات بیشتر به نهایت رسیده و مدام توسط رسانه ها و جامعه تبلیغ می شود.
No image

انفاق و سخاوت در سیره ی معصومین (ع)

اهل بیت عصمت و طهارت معدن جود و سخا بوده و هیچ کسی را از در کریمانه ی خود خائب و مأیوس رد نمی کنند، هر چند که آن سائل دشمنشان بوده باشد. البته در بذل و بخششهای معصومین ع نکات بسیار مهم و ارزشمندی مورد عنایت و توجه ایشان بوده که شایان توجه و درس آموزی برای هر انسان آزاده ای است.
No image

سيرۀ اميرالمؤمنين علی علیه السلام در موضوع امنیت

یکی از شعارهای اساسی مسلمانان لا اله الا الله است و این مفهوم را به ذهن می رساند که قدرت مطلق خداوند است و دستورات او مقدم بر همه دستورات عالم است؛ بنابراین نباید در برابر هیچ کس جز خداوند سر فرود آورد؛ لذا نیروی مقاومت در برابر ناامنی ها در انسان به وجود می آید و تا زمانی که این قوه و اعتقاد در رگ های حیات ملتی باشد هیچ دشمنی نمی تواند به حمله کند و امنیت در جامعه مستحکم و برقرار می شود.
No image

رذائل اخلاقي كارگزاران از منظر اميرالمونین علی علیه السلام

على عليه السلام خطر كارگزاران غافل و ناتوان را مدام گوشزد مى كردند و از اينكه حكومت مردم به دست افراد سست عنصر و ويرانگر بيفتد، نگران بودند؛ لذا بطور مداوم به كارگزاران هشدار مى دادند و ايشان را از كم كارى برحذر مى داشتند؛ ، لذا در نامه به كميل فرماندار هيت او را به خاطر ترك مقابله با لشكريان مهاجم شام نكوهش مى كند
Powered by TayaCMS