انتظارات امام عسکری علیه السلام از شیعیان (1)

انتظارات امام عسکری علیه السلام از شیعیان (1)

بسم الله الرحمن الرحیم

انتظارات امام عسکری از شیعیان (منبر اول) مقدمه : امام حسن عسکری(ع) یازدهمین امام شیعیان، در روز جمعه هشتم ربیع الثانی، سال 232 ه.ق (1) در مدینه منوره دیده به جهان گشود،(2) و عالم را با نور جمال خویش روشن نمود. پدر بزرگوار آن حضرت، امام هادی (ع) و مادرش بانویی پارسا و شایسته است که از او به نام های "حُدیثه"، "سلیل" و "سوسن" یاد شده است. این بانوی گرامی از زنان نیکوکار و دارای بینش اسلامی بوده در فضیلت او همین بس است که پس از شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) پناهگاه و نقطه اتکای شیعیان در آن دوره بحرانی و پراضطراب به شمار می رفت.(3)

مدت امامت امام حسن عسکری(علیه السلام) شش سال، و با سه نفر از خلفای عباسی که هر یک از دیگری ستمگرتر بودند، معاصر بود: المعتز باللّه - المهتدی باللّه - و المعتمد باللّه.

امامت حضرت از سال 254 شروع شد و در 260 ه.ق با شهادت آن حضرت پایان یافت. به مناسبت سالروز شهادت آن امام همام، در این مجال نگاهی داریم به برخی "انتظارات حضرت" از شیعیان خویش، امید که ره توشته ای باشد برای همه آنهایی که بر خط امامت و ولایت سیر می کنند.

شیعه از دیدگاه امام حسن عسکری (علیه السلام) از دیدگاه امام یازدهم هر کس که بنام شیعه خوانده شود ولی اوصاف و ویژگیهای یک شیعه حقیقی و واقعی را دارا نباشد، شیعه شمرده نمی شود. شیعه واقعی کسانی هستند که همچون رهبران دینی خویش در نهضت خدمت رسانی به مردم و برادران دینی خویش فعّال و کوشا باشند و به دستورات و نواهی الهی پای بند باشند چنان که حضرت عسکری در کلام زیبا و دلنشین خود درباره تعریف شیعه می فرماید:

"شیعه عَلِّیٍ هُمُ الّذین یؤثِرُونَ اِخوانَهم عَلی اَنفُسِهِم وَ لَو کانَ بِهِم خصاصَهٌ وَ هُمُ الَّذینَ لایَراهُمُ اللّه حَیثُ نَهاهُم وَ لا یَفقَدُهُم حَیثُ اَمرَهُم، وَ شیعَهُ عَلِیٍّ هم الَّذینَ یَقتَدُون بِعَلیٍ فی اکرامِ اِخوانِهُم المُؤمِنین(4)؛

پیروان و شیعیان علی (علیه السلام) کسانی هستند که برادران (دینی) خود را بر خویش مقدم می دارند گرچه خودشان نیازمند باشند و شیعیان علی (علیه السلام) کسانی هستند که از آن چه خداوند نهی کرده دوری می کنند و به آنچه امر نموده عمل می کنند و آنان در تکریم و احترام برادران مؤمن خود به علی(علیه السلام) اقتدا می نمایند

و در جای دیگر درباره نشانه های شیعیان فرمود:

"علامات المؤمنین خمسٌ صلاه الاحدی و الخمسین و زیاره الاربعین و التختم فی الیمین و تعفیر الجبین و الجهر ببسم اللّه الرحمن الرحیم(5)،

نشانه های مؤمنان (شیعیان) پنچ چیز است: خواندن پنجاه و یک رکعت نماز در هر روز (17 رکعت واجب و 34 رکعت نافله) زیارت اربعین امام حسین(علیه السلام) داشتن انگشتر در دست راست، و ساییدن پیشانی به خاک و بلند خواندن بسم اللّه الرحمن الرحیم (در نمازها).

انتظارات امام عسکری (علیه السلام) از شیعیان انتظارات و توقّعات امام حسن عسکری(علیه السلام) به عنوان آخرین امامی که در جامعه حضور عینی داشته، و بعد از او غیبت صغری و کبرا فرزندش مهدی موعود (علیه السلام) آغاز می گردد و برای مدّت مدیدی مردم و جامعه از درک حضور او محروم خواهند بود قابل اهمّیت و دقّت است، و می تواند رهنمودهای گرانبها و ارزشمندی باشد برای دوران غربت تشیّع و دورانی که غبار غم هجرت مولا و محبوبشان بر دلها و پیشانی آنها سایه افکنده است، اینک به گوشه هایی از انتظارات حضرتش می پردازیم.

1- اندیشه و تفکر اساس تمام پیشرفتهای مادّی و معنوی بشر در طول تاریخ، اندیشه و تفکر از یک طرف، و سعی و تلاش و عمل از طرف دیگر بوده است. اگر بشر قرن بیستم و بیست و یکم از نظر صنعتی و تکنولوژی به موفقیت های چشمگیری دست یافته، بر اثر اندیشه و تلاش بوده است؛ چنان که پیشرفت های معنوی جوامع و افراد نیز بر اثر بهره وری از توان عقل و تفکر و قدرت عمل و تلاش بوده است. پیامبران، امامان و بندگان صالح الهی همگی اهل فکر و تعقل بوده اند، در منزلت ابوذر امام صادق(علیه السلام) فرمود:

"بیش ترین عبادت اباذر که رحمت خدا بر او باد، اندیشه و عبرت اندوزی بود(6)"

قرآن این کتاب الهی و آسمانی برای اندیشه و تفکر، ارزش والا و حیاتی قائل است و زیباترین و رساترین سخنان را درباره ارزش دانش و تعقل، و دقّت و تفقه بیان نموده است در قرآن بیش از هزار بار کلمه "علم" و مشتقات آن که نشانه باروری اندیشه است تکرار شده و افزون بر 17 آیه به طور صریح انسان را دعوت به تفکر نموده، بیش از 10 آیه با کلمه "اُنظُرُوا؛ دقت کنید" شروع شده است. بیش از پنجاه مورد کلمه عقل و مشتقات آن به کار رفته است و در چهار آیه نیز قاطعانه به تدبّر در قرآن امر شده است.(7)

و همچنین از کلمه فقه و تفقه و امثال آن بهره جسته است.(8)

با توجه به این اهمّیت اندیشه و تفکّر است که امام حسن عسکری (علیه السلام) از شیعیان خویش انتظار دارد، که اهل اندیشه و تفکر باشند. لذا فرمود:

"عَلیکُم بِالفِکرِ فَاِنَّهُ حَیاه قَلب البَصیر وَ مَفاتیحُ اَبوابِ الحِکمَهِ ؛

بر شما باد به اندیشیدن! پس به حقیقت، تفکر موجب حیات و زندگی دل آگاه و کلیدهای دربهای حکمت است.(9)

انسانهایی که با عقل اندیشه نکنند و با چشم جانشان در دیدن حقایق دقّت بخرج ندهند در روز قیامت نابینا محشور می شوند.

امام حسن عسکری(علیه السلام) این حقیقت را با گوشزد کردن آیه ای از قرآن برای اسحاق بن اسماعیل نیشابوری در طیّ نامه ای چنین بیان می کند: "ای اسحاق! خداوند بر تو و امثال تو از آن هایی که مورد رحمت الهی قرار گرفته و همچون تو دارای بصیرت خدا دادی می باشند، نعمت خویش را تمام کرده است... پس به یقین بدان ای اسحاق که هرکس از دنیا نابینا بیرون رود، در آخرت هم نابینا و گمراه خواهد بود. ای اسحاق! چشمها نابینا نمی شوند، بلکه دلهایی که در سینه ها هستند نابینا می شوند. (بر اثر اندیشه نکردن) و این سخن خداوند در کتاب متقن خویش است آنجا که از زبان انسان ستم پیشه بیان می کند(10):

"پروردگارا چرا مرا نابینا محشور نمودی با این که دارای چشم بودیم؟ (خداوند در جواب) می فرماید:

همان گونه که آیات ما برای تو آمد و تو آنها را فراموش کردی، امروز نیز تو فراموش خواهی شد.(11)"

گاه امام حسن عسکری با گوشزد این خطر که عده ای در جامعه عبادت را منحصر در انجام نماز و خواندن نمازهای مستحبی و گرفتن روزه های واجب و مستحب می دانند، بدون آنکه در رمز و راز آن اندیشه کنند و یا در زمان و اوضاع آن تعقل نمایند، جایگاه ویژه اندیشه و تفکر را این گونه بیان می فرماید:

"لَیست العِبادَهُ کَثرَهَ الصِّیامِ وَ الصَّلوهِ وَ اِنّما العِبادَهُ کَثرَهُ التفکُّرِ فی اَمرِ اللّه(12)؛

عبادت به بسیاری نماز و روزه نیست، همانا عبادت تفکر بسیار در امر خداوند است".

2- ایمان گرائی و سود رسانی: فکر و اندیشه، و یا تأمّل و تدبّر آن گاه ارزش حقیقی و عینی خویش را نشان می دهد که منجر به ایمان و عمل و تلاش شود وگرنه تفکری که بدنبالش ایمان و عمل نباشد مطلوب و کارساز نیست. به همین جهت آن حضرت تأکید فرمود که شیعیان به دو خصلت توجّه داشته باشند

"خِصلَتانِ لَیس فَوقَهُما شَی ءٌ الایمانُ بِاللّه، وَ نَفعُ الاِخوان(13)؛

دو خصلت است که برتر از آن چیزی نیست، ایمان به خداوند و فایده رساندن به برادران (دینی)".

3- به یاد خدا و قیامت بودن ایمان برگرفته از اندیشه بدنبال خود عمل و یاد خدا و همچنین انجام عبادت را در پی دارد، به همین جهت یکی دیگر از انتظارات حضرت عسکری (علیه السلام) از شیعیان این است که خداوند و قیامت و رسول را فراموش نکنند. چنان که فرمود:

"اَکثرُوا ذِکرُ اللّه و ذِکرَ المَوتِ وَ تِلاوَهَ القُرآن و الصَّلاهَ عَلی النَّبی؛

زیاد به یاد خداو مرگ باشید و همواره قرآن بخوانید و بر پیامبر(صلی اللّه علیه و آله و سلّم) (و آل او) درود بفرستید.(14)

و هوشمندترین و زیرکترین افراد کسی است که به یاد بعد از مرگ باشد و وجدان خویش را برای رسیدگی به اعمال قاضی قرار دهد.(15)

4- حسابرسی اعمال و پاسخگویی وجدان انتظار دیگری که امام حسن(علیه السلام) از شیعیان دارد، رسیدگی به اعمال و داشتن محاسبه در هر شبانه روز، و پاسخگویی وجدان اخلاقی است.

لازم است انسان در ابتدای هر روز نسبت به اعمال نیک و دوری از گناه با خود "مشارطه" و قرار دادی داشته باشد، و در طول روز مواظبت و "مراقبه" داشته باشد. و در پایان روز "محاسبه" و حسابرسی، و پاسخگویی به وجدان درونی خویش.

آنهایی هم که مسئولیت های اجتماعی دارند، در مقابل مردم و جامعه مسئولند که باید پاسخگو باشند، علاوه بر این در مقابل خداوند متعال، پیامبر اکرم(صلی اللّه علیه و آله و سلّم) و وجدان خویش نیز باید پاسخگو باشند.

ممکن است عده ای زرنگی را در آن بدانند که از حسابرسی، و پاسخگویی فرار کنند و به نوعی طفره روند، ولی باید بدانند که هرگز چنین رفتاری هوشمندی و زرنگی بحساب نمی آید، در همین زمینه است که حضرت عسکری (علیه السلام) خردمندانه می فرماید:

"اَکیَسُ الکیِسین مَن حاسب نَفسَه وَ عَمِلَ لما بَعدِ المَوت(16)؛

زیرکترین زیرکان (و هوشمندترین افراد) کسی است که به حساب نفس خویش پردازد (و پاسخگوی خدا و وجدان خویش باشد) و برای پس از مرگ خویش تلاش نماید".

5 - تقوا و پاکی راستی و امانتداری از مهم ترین و بارزترین ویژگی های مورد انتظار برای شیعیان و مؤمنان دو صفت نفسانی تقوا و ورع است که انسان را در مقابل انجام گناه و دوری از محرّمات حفظ و تقویت می کند، و در کنار آن دو، دو صفت والای امانتداری و راستگویی است که آنچنان اهمّیت دارد که اساس نظم و انسجام و آرامش هر جامعه ای را می توان با تقویت و ترویج این اوصاف در میان افراد جامعه پی ریزی نمود و مشکلات را حل و سعادت جوامع را تضمین نمود. امام حسن عسکری(علیه السلام) با تأکید بر اوصاف فوق و برخی اوصاف دیگر خطاب به شیعیان خود می فرماید:

"اُوصیکُم بِتَقویَ اللّهِ وَ الوَرَعِ فی دِینِکم والاِجتهاد لِلّه و صِدقِ الحَدیثِ وَ اَداءِ الاَمانَهِ اِلی مَن اِئتَمَنَکُم مِن بِرِّ اَوفاجِرٍ وَ طُولِ السُّجُودِ وَ حُسنِ الجَوار فَبِهذا جاءَ مُحَمَّد (ص) صَلّوا فی عَشایِرِهِم وَ اَشهِدُوا جَنائِزَهُم وعُودُوا مرضاهُم، وَ اَدّوا حُقُوقَهُم، فَاِنَّ الرَّجُل مِنکم اِذا وَرِعَ فی دِینِهِ وَ صَدَقَ فی حَدیثِهِ وَ اَدّی الاَمانَهَ و حَسُنَ خُلقُه مَعَ النّاس قیلَ هذا شیعی فَیسرّنی ذلک؛(17)

شما را سفارش می کنم به تقوای الهی و ورع در دین خود و کوشش در راه خدا، راستگویی و ردّ امانت به هرکه به شما امانت سپرد - خوب یا بد - و طولانی بودن سجده و خوب همسایه داری؛ چرا که محمد (ص) برای این ها آمده است. در گروه های آنها (مخالفان) نماز بخوانید (یعنی در نماز جماعت شرکت کنید) و در تشییع جنازه آنها حضور داشته باشید و بیمارانشان را عیادت، و حقوق آنان را ادا نمایید، زیرا اگر مردی (و فردی) از شما در دین خود ورع داشت و در سخنش راست گفت و امانت را رد کرد و اخلاقش با مردم خوب بود گفته می شود این شیعه است. پس من از این (گفته) شادمان می شوم."

و در جای دیگر فرمود: "المُؤمِنُ بَرَکَهٌ عَلی المُؤمِنِ و حُجّهٌ عَلی الکافِر(18)؛ مؤمن (و شیعه) برکتی برای مؤمن و (اتمام) حجّتی برای کافر است.

پی نوشت ها: 1. مسعودی و علی بن عیسی اربلی تولد حضرت را در سال 231 ق دانسته اند.

2. اصول کافی، ج 1، ص 503.

3. شیخ عباس قمی، الانوار البهیه، ص 151.

4. محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 5، ص 231.

5. بحارالانوار، ج 95، ص 348 و مصباح المتهجد، ص 787، روضه الواعظین، ج 1، ص 195.

6. بحارالانوار، ج 22، ص 431.

7. سوره نحل، آیه 44؛سوره آل عمران، آیه 191 و سوره نحل، آیه 69.

8. آمار استخراج شده بر اساس اطلاعات کتاب "المعجم المفهرس" محمد فؤاد عبدالباقی (دارالحدیث القاهره) می باشد.

9. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 8، ص 115 و الحکم الزاهره، ج 1، ص 19.

10. علی بن شعبه حرّانی، تحف العقول، ص 513 و 514.

11. سوره طه، آیه 126.

12. بحارالانوار، ج 71، ص 322، وسائل الشیعه، ج 11، ص 153 ؛ اصول کافی، ج 2 ص 55 و تحف العقول، ص 518، حدیث 13.

13. تحف العقول، ص 518، حدیث 14.

14. همان، ص 487.

15. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 16، ص 98.

16. همان.

17. همان، ج 8، ص 389، حدیث 2 و تحف العقول، ص 518، حدیث 12 و میزان الحکمه، ج 10، ص 491.

18. تحف العقول، ص 519، حدیث 20 و درچاپ انتشارات آل علی(ع) ص 892، روایت 20.

Powered by TayaCMS