فضیلت نماز عید قربان در قرآن

فضیلت نماز عید قربان در قرآن

فضیلت نماز عید قربان در قرآن

الف) آیات قرآن:

ب) روایات: روایات این بخش در دو قسمت بیان می شود.

بخش اول: ضرورت و لزوم نماز عیدین

بخش دوم: فضیلت نماز و روز عیدین

1. روز گرفتن جائزه

2. روز اجتماع مسلمین:

3. همچون روز قیامت:

4. بخشیدن گناهان:

5. روز عطای فراوان و بخشش بزرگ:

فضیلت نماز عید قربان در قرآن

در قرآن و متون روایی مأثور، آیات و احادیثی پیرامون فضیلت برپای داشتن فریضه نماز عیدین، وجود دارد که در ذیل به اختصار اشاره خواهد شد:

الف) آیات قرآن:

1."قد افلح من تزکی و ذکر اسم ربه فصلی"(1)

به یقین کسی که پاکی جست (وخود را تزکیه کرد) رستگار شد و (آنکه) نام پروردگارش را یاد کرد سپس نماز خواند در روایت چنین تفسیر شده است "و ذکر اسم ربه فصلی"؛

"قال صلوه الفطر و الاضحی" که مراد از صلوه نماز عید قربان و عید فطر است.(2)

2. فصل لربک وانحر:(3) پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن. در این آیه امر شده است به نماز عید و امر هم دلالت بر وجوب دارد. مراد از صلوه هم طبق گفته مفسران و روایت پیامبر اکرم _ صلّی الله علیه و آله _ نماز عید قربان است.(4)

آیات مذکور در عین حال که لزوم نماز عیدین را می رساند متضمن فضائل آنها نیزرمی باشد چرا که آیه اول می گوید رستگاری از ان کسی است که خود را پاکیزه کرد (یا قربانی نمود) و نماز عید برگزار نمود و در آیه دوم با توجه به اینکه مراد از کوثر فاطمه زهراء _ سلام الله علیه _ می باشد، به شکرانه این نعمت عظیم بهترین تشکر از خدا این است که نماز عید و قربانی انجام شود. (و یا نماز گذارد و هنگام نماز برای تکبیر دستها را بالا بیاورد.)(5)

ب) روایات: روایات این بخش در دو قسمت بیان می شود.

بخش اول: ضرورت و لزوم نماز عیدین

"صلوه العیدین فریضه"(6)

"لا تجسوا النساء عن الخروج فی العیدین فهو علیهن واجب"(7) زنها را از رفتن در نماز عیدین منع نکنید چرا که نماز عید بر آنها لازم (و ثابت) است.

منتهی روایات بسیاری آورده شده است که لزوم نماز عیدین را مشروط به وجود امام معصوم _ علیه السّلام _ نموده است از جمله امام باقر _ علیه السّلام _ فرمود:

"لا صلوه یوم الفطر و الضحی الا مع امام"(8) نماز عید فطر وعید قربان بدون وجود امام (معصوم) لازم نیست.

بخش دوم: فضیلت نماز و روز عیدین

1. روز گرفتن جائزه

پیامبر اکرم _ صلّی الله علیه و آله _ فرمود:

"اغدوا الی جوائزکم... ثم قال هو یوم الجوائز"

ای مؤمنان صبح عید بدنبال گرفتن جوائز خود باشید، ای جابر جوائز الهی مانند جوائز شاهان نیست، آنگاه فرمود روز عید روز گرفتن جائزه است.(9) در روایت دیگر فرمود:

"الیوم الذی یثاب فیه المحسنون" روزی که خوبان در آن روز پاداش و ثواب دریافت می کنند.(10)

2. روز اجتماع مسلمین:

امام هشتم _ علیه السّلام _ فرمود: روز عید فطر عید قرار داده شده تا مردم در آن روز گرد هم آمده، نعمتهای خدا را ستایش گویند، آن روز، روز عید، دادن زکات، روز تضرع و زاری و روزی است که خوردن و نوشیدن حلال است.(11)

3- (8) . وسائل الشیعه، پیشین، ج 5، ص 96، روایت 1 و 2 و 3 و 4.

4- (9) . وسائل الشیعه، پیشین، ج 5، ص 140.

5- (10) . همان، ص 140، روایت3.

6- (11) . همان، ص 141، روایت 4.

3. همچون روز قیامت:

علی _ علیه السّلام _ فرمود: روز عید فطر روزی است که به نیکان ثواب داده می شوند و بدان زیانکار می شوند، آن روز شبیه ترین روز به روزقیامت شما است پس هنگام خروج از منزل به سوی مصلی به یاد آن لحظه باشید که از قبرها به سوی پروردگار خروج می کنید و در لحظه ایستادن به نماز در مصلی به یاد آن وقتی باشید که در پیشگاه الهی قرار می گیرید و در لحظه برگشت بسوی خانه ها به یاد برگشتن بسوی بهشت یا جهنم باشید.(12)

4. بخشیدن گناهان:

پیامبر _ صلّی الله علیه و آله _ فرمود:"هنگامی که به سوی نماز عید خارج شدید، خداوند براین مسئله اگاهی دارد و می فرماید:

(عبادی لی صمتم و لی صلیتم عودوا مغفورا لکم)"(13)

5. روز عطای فراوان و بخشش بزرگ:

پیامبر _ صلّی الله علیه و آله _ در این رابطه فرمود:

"ان الملائکه یقومون یوم العید علی افواه السکه و یقولون اغدوا الی رب کریم یعطی الجزیل و یغفر العظیم."(14)

فرمود: ملائکه روز عید بر لبان انسانهای ساکت قرار گرفته و یا در مسیر مردم ایستاده می گویند بر پروردگار کریم صبحگاه وارد شوید که عطای فراوان و بخشش زیاد دارد.

پاورقی

  1. همان، ص 141، روایت 1 ٫
  2. مستدرک الوسائل، پیشین، ج 6، ص 121 ٫
  3. همان، ج 6، ص 154 ٫
  4. قد افلح من تزکی و ذکر اسم ربه فصلی"
  5. فصل لربک وانحر:
  6. اعلی/ 15 - 16
  7. بحار الانوار، پیشین، ج 87، ص 348.
  8. کوثر/ 2.
  9. بحار الانوار، پیشین، ج 78، ص 349.
  10. تفسیر صافی، پیشین، ج 5، ص 383.
  11. نماز عید فرض و واجب است. امام صادق _ علیه السّلام _ فرمود:
  12. علی _ علیه السّلام _ فرمود:
  13. وسائل الشیعه، پیشین، ص 94، روایت 1 و 4.
  14. بحار الانوار، پیشین، ج 87.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟

پر بازدیدترین ها

از خود تا خدا (قسمت اول)

از خود تا خدا (قسمت اول)

براي ارتباط با خداوند مراقب باش . ارتباطت با خداوند يه ارتباطي باشه كه خودت خجالت نكشي . بعضي وقتها خدا به بنده ها ايراد مي گيره ، مي گه : بندة من ! خودت رو مسخره كردي ؟! مثلاً مي گه : چي شده ؟ خدا مي گه : ما هر وقت تو رو ديديم اومدي در خونة ما قيافه ات مثل گداها بوده ، ” بده در راه خدا ! ” من مگه گدا خونه باز كردم ؟! من تو رو براي معارف عاليه خلق كردم .
آرمان‏های انقلاب

آرمان‏های انقلاب

خلاصه سخنرانی | آرمان‏های انقلاب انقلاب هم شیرینی دارد و هم سیلی. ما اگر در شرایط سخت انقلاب و شکنجه و خفقان بودیم، آیا واقعاً دیندار می ماندیم ؟! * انقلاب ما انقلاب در مادیات نبود،انقلاب در معنویات و ارزش ها بود.
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟
No image

دعای ماه رجب یامن ارجوه

از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
Powered by TayaCMS