مهارت جذ ب جوانان 11

مهارت جذ ب جوانان 11

یکی از روشهای اختصاصی جذب جوانان خیرخواهی است بر مدار مهر و محبت و توضیح داده شد که پیامبر و ائمه برای جذب افراد از این روش فراوان استفاده کردند.

ادامه راههای ایجاد محبت اهل بیت علیهم السلام :

  1. برپایی مراسم و تعظیم شعائر؛ بزرگداشت عید غدیر خم، پوشیدن لباس نو، ترویج مسائلی مثل وقف و نذر و هدیه به اهل بیت محبت را به همراه دارد.
  2. استفاده از حس کمال جویی است؛ مردم به کمال و جمال گرایش دارند کمال جویی انسان به ویژه در سنین جوانی سبب می شود به سوی انسانهای برتر گرایش پیدا کنند. اگر چنین انسانهایی پیدا نکنند در ذهن خودشان چنین انسانهایی را پرورش می دهند و با او زندگی می کنند. لذا بیان فضیلت ها و معجزات و کرامات و شفا دادن های اهل بیت جزء این مقوله است. اهل بیت نه تنها به شیعه بلکه به همه انسانها  عنایت دارند. دختر جوانی سنی بود از خطة آذربایجان بود اردو آمده بود حرم حضرت فاطمة معصومه می آید و زیارت می کند و مي رود بعد از مدتی مریض می شود بطوری که پزشکان ناامید می شوند و می گویند کاری از دست ما برنمی آید و خلاصه متوسل می شود به حضرت معصومه (س) شب می بیند که حضرت شفایش می دهد آمده بودند حرم و بخشی هست که کرامات حضرت را مي نویسند و سند می کنند این جریان را ثبت کردند. کرامات اینها بسیار زیبا و دل انگیز است. زیبایی های عاشورا شجاعت هایی است که از خود نشان دادند یکی بعد از دیگری میدان می رفتند در برابر لشکر اینگونه اینها برای جوانان دل انگیز است. طرح اینکه اهل بیت به عنوان چهره های آرمانی می تواند محبت ایجاد کند. امام رضا (ع) می فرماید: پرهیزکاری ، پاکدامنی، راستگویی، شایستگی، تلاش امانت داری نسبت به نیک و بد، سجود طولانی شب زنده داری، پرهیز از حرام ها، معاشرت خوب و رفتار مناسب با همسایه، بخشش و نیکی، پرهیز از آزار و گشاده رویی و خیرخواهی و رحمت برای مومنان، از دین و مرام ائمه (ع) است. (تحف العقول، ص 416)
  3. معرفی ولی نعمت ها ؛ از هر کسی که ما مهر و محبت ببینیم دل به او می بندیم. در زیارت جامعه هست، به سبب موالات و دوستی شما خداوند نشانه های دینمان را به ما آموخت و آنچه از دنیایمان تباه شده بود اصلاح کرد، به سبب دوستی شما سخن تمام شد و نعمت و عظمت یافت تفرقه ها به همدلی گرایید و.... امام می فرمود، محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته، فداکاری سیدالشهداست که اسلام را برای ما زنده نگه داشته است، شهادت سیدالشهدا مکتب را زنده کرد، اگر قیام سیدالشهدا نبود امروز ما هم نمی توانستیم پیروز شویم، انقلاب اسلامی ایران پرتویی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است. امام صادق (ع) می فرماید: «لولاهم ما عرف الله عزوجل» (بحار ، ج 2، ص 31)
  4. ذکر فضایل و فرهنگ و تعالی اهل بیت؛ امام رضا (ع) مي فرماید: « إن الناس لو علموا محاسن کلامنا لتبعونا» مردم اگر خوبی های حرف ها و تعالیم ما را بشناسند از ما پیروی می کنند. ( کافی، ج 1، ص 193) نام گذاری اسم خیابانها به نام اهل بیت، ذکر فضایل اهل بیت، مسابقه حدیث گذاشتن، معرفی کودکان اهل بیت برای بچه ها و حضرت علی اکبر را به جوانها معرفی کردن.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟

پر بازدیدترین ها

از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
کاریزمای مهدوی

کاریزمای مهدوی

در دین مبارک اسلام و در مکتب حقه ی شیعه، ما معتقد به این هستیم که منطق به تنهایی کارگزار نیست. در قرآن، خداوند خطاب به پیامبرش می فرماید : لو كنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولك... اگر با محبت با مردم برخورد نمی کردی، مردم از اطرافت متفرق می شدند: کاریزمای قوی.
Powered by TayaCMS