اسامي معصومين:
حضرت محمد سلام الله عليه و آله ،امير المومنين عليه السلام ، امام حسين عليه السلام ،امام صادق عليه السلام
«قال الله تبارك و تعالي، اعوذ بالله من الشيطان الرجيم، وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ».[1] «و قال رسول الله(ص)إِنَّمَا بُعِثْتُ رَحْمَةً»[2].
مرحوم حاج آقاي دولابي دو چيز را خيلي سفارش مي كردند، يكي استغفار و يكي صلوات بود. گمان نمي كنم ذكري زيباتر، قشنگ تر، جامع تر، كامل تر از ذكر صلوات باشد. هم توحيد، هم نبوت، هم امامت، هم معاد درش هست. اللهم كه مي گوييم اقرار به خداست، توحيد است. درود بر پيامبر، پس پيامبر را قبول كرده ايم، نبوت و رسالت درست شد. آل پيامبر را ضميمه كرديم، امامت و ولايت درست مي شود. جزاي صلوات به ما مي رسد، معاد و قيامت مان درست مي شود. اگر چيزي از اين بهتر بود خدا همان كار را مي كرد. «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يصَلُّونَ عَلَى النَّبِي يا أَيهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً»[3] كار خداست. كار همة ملائكه است.
در روايت داريم: يك شخصي از امام صادق عليه السلام پرسيد: آقا بين دو تا آيه يك مقداري تناقض است. يك جا در قرآن خداي متعال مي فرمايد: «يسَبِّحُونَ اللَّيلَ وَ النَّهارَ لا يفْتُرُونَ»[4] ملائكه كارشان دائم تسبيح است. شب و روز تسبيح مي كنند، سست هم نمي شوند. سستي هم ندارند. يعني ملائكه كارشان دائم تسبيح است. آيه ديگري هم مي گويد: «اِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يصَلُّونَ عَلَى النَّبِي» هم يعني دائم كارشان صلوات است. از امام صادق عليه السلام پرسيدند كه جمع بين اين دو آيه چيست؟ حضرت فرمودند: چون در صلوات تسبيح هم هست. در روايات داريم: در صلوات هم استغفار هست، هم لا اله الا الله هست. ما ديگر چيزي به اين جامعي نداريم. هم تسبيح، سبحان الله هست، هم تحميد الحمد لله هست، هم تكبير، الله اكبر هست. خيلي ذكر جامعي است«يسَبِّحُونَ اللَّيلَ وَ النَّهارَ لا يفْتُرُونَ» مصداقش مي شود. بعد از ذكر خدا، شيرين ترين ذكرها ذكر پيامبر و اهل بيت است. بلكه ذكر آنها از ذكر خدا هيچ جدا نيست. «إِذَا ذُكِرْنَا ذُكِرَ اللَّهُ»[5]. روايت داريم ياد ما ياد خداست. چون آنها منسوس في ذات الله هستند. فقط او را نشان مي دهند. تجلي صفات خداوند هستند. لذا يكي از چيزهايي كه هم دل را خيلي نوراني مي كند. و هم مجالس را نوراني مي كند، صلوات بر محمد و آل محمد است.
صلوات باعث مي شود، شياطين بروند. باعث مي شود، ملائكه بيايند. باعث مي شود رحمت خدا جذب شود. صلوات در روايت داريم: «إرفعوا أصواتكم بالصّلاة علىّ فإنّها تذهب بالنّفاق»[6]. فرمود: بلند صلوات بفرستيد که بلند صلوات فرستادن نفاق را از بين مي برد. پيامبر يكي از سنت هايش اين بود: روي زمين مي نشست. هيچ تعيني با ديگران نداشت. كسي وارد مي شد نمي دانست كدام پيامبر است. اين ها خيلي مهم است. در روايت داريم كه مي فرمايد: من دوست ندارم رفتارم و كردارم يك جوري باشد كه فرقي با ديگران ايجاد بشود. يا برتري در نظر مردم ايجاد بشود.
صلوات در واقع توسل به پيامبر و آل پيامبر است. نام اين ها رمز درهاي رحمت الهي است. گره ها را باز مي کند. زمين خورده ها را بلند مي كنند. در روايت داريم: جبرئيل يك روزي محضر پيامبر خدا شرفياب شد. متبسم و خندان عرض كرد: يا رسول الله امروز چيز عجيبي ديدم. (حضرت جبرئيل گهواره جنبان نوه پيامبر است. امام حسين عليه السلام روز عاشورا فرمود: «فَجَبْرَائِيلُ مِنْ أَهْلِ الْبَيتِ وَ إِنَّهُ لَخَادِمُنَا»[7]. در يك روايتي در بحار داريم كه جبرئيل يك ميوه اي از باغ ما اهل بيت خورده كه اين مقام را پيدا كرده است)
جبرئيل عرض كرد: يا رسول الله امروز چيز عجيبي ديدم، از آسمان كه مي آمدم به كوه قاف رسيدم. فرشته اي را در آنجا ديدم، پر و بال سوخته و به حالت توبيخ و تبعيد آنجا معذب است. قبلاً اين فرشته را در آسمان ها ديده بودم. هفتاد هزار فرشته تحت فرماندهي او بودند، تحت نظر او بودند، و خيلي مورد عنايت بود. و امروز ديدم به اين حال افتاده خيلي تعجب كردم. سؤال كردم چرا اين طور شدي؟ گفت اي جبرئيل، شب معراج كه پيامبر خدا به معراج تشريف فرما شدند. همة اهل آسمان ها موظف بودند، نهايت احترام و ادب را بگيرند. همه مي آمدند استقبال، احترام مي كردند، بدرقه مي كردند. من در ادب كردن كوتاهي كردم. به خدمت پيامبر.
جبرئيل سيد ملائكه است، سيد در عربي يعني بزرگ، آقا، برتر. هرچيزي سيدي دارد. «جَبْرَئِيلُ سَيدُ الْمَلَائِكَةِ أَوْ قَالَ إِسْرَافِيلُ وَ أَنَا سَيدُ الْأَنْبِياءِ وَ عَلِي سَيدُ الْأَوْصِياءِ»[8]. سيد الانبياء فرمود من هستم، پيامبر خدا. سيد الاوصياء، علي عليه السلام . سيد الملائكه جبرئيل، بزرگ ملائكه است. «ذِى قُوَّةٍ عِندَ ذِى الْعَرْشِ مَكِينٍ، مُّطَاعٍ ثمَ َّ أَمِينٍ»[9]. در آسمان بر ملائكه فرماندهي دارد. سيد اعمال چيست در اين حديث؟ خيلي زيباست، اين قسمت آخرش را من بيشتر دوست داشتم. « لِكُلِّ أَمْرٍ سَيدٌ وَ حُبِّي وَ حُبُّ عَلِي سَيدُ مَا تَقَرَّبَ بِهِ الْمُتَقَرِّبُونَ مِنْ طَاعَةِ رَبِّهِمْ»[10]. يعني بزرگ آن چيزي كه خيلي از آن چيز درمي آيد!! بزرگترين عمل، آن گل اعمالي كه انسان را به خدا نزديك مي كند، محبت من و محبت اميرالمؤمنين عليه السلام است.
ذكر صلوات بهترين ذكرهاست. اثر عجيبي براي زدودن گناهان و پاك كردن گناهان دارد. اميرالمؤمنين سلام الله عليه فرمود: ذكر صلوات براي از بين بردن گناهان قوي تر است از اثر آب بر آتش. آب چگونه آتش را خاموش مي كند، و رحمت بر غضب غالب است، آب بر آتش غالب است. و بعد فرمود: سلام دادن به پيامبر، از آزاد كردن بنده در راه خدا افضل است. اگر صلوات ها ضميمه با سلام هم بشود كه اجرش خيلي بالاست. «اللهم صل و سلم و بارك» بركت بده. در باب صلوات كيفيت صلوات هاي مختلف نقل شده، در خيلي هايش سلام هم هست. و يا انسان هر روز سلام بدهد. و بعد فرمود: محبت پيامبر خدا از جهاد و شهادت در راه خدا افضل است. كسي كه محبت پيامبر در قلبش بيايد، افضل از جهاد و شهادت در راه خداست.
حديث داريم: در ميزان حسنات نهاده نمي شود که سنگين تر از تسبيحات اربعه باشد. «سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ»[11]. ولي روايت داريم: اگر كسي ذكر صلوات را بگويد، ثواب آن 4 ذكر را هم دارد. يعني جامع آن 4 ذكر هم هست. چه معجوني است. چون مفت و ارزان دستمان رسيده ما قدر نمي دانيم. يعني در صلوات هم لا اله الا الله هست، هم سبحان الله، هم الحمد لله، هم الله اكبر. هم تكبير است، هم تحميد است، هم تسبيح است، هم تحليل است.
يكي از آثار زياد صلوات در روايات فراوان هست كه باعث پاك شدن گناهان مي شود. امام هشتم عليه السلام فرمود: «مَنْ لَمْ يقْدِرْ عَلَى مَا يكَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ فَلْيكْثِرْ مِنَ الصَّلَوَاتِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فَإِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْما»[12]. گناهان را منهدم مي كند. نور كه بيايد ديگر ظلمت نيست. گناهان را ذوب مي كند. پيامبر ما فرمود: «مَنْ صَلَّى عَلَي مَرَّةً لَمْ يبْقَ لَهُ مِنْ ذُنُوبِهِ ذَرَّة»[13]. اگر كسي يك بار بر من درود بفرستد، ذره اي از گناهانش باقي نمي ماند. مثل قطره اي كه وصل به دريا بشود. چون صلوات اتصال است، صله است. كار خداست. كار ملائكه است. وصل كه مي شوي، با صلوات وصل مي شوي، صله مي كني، به آنها نزديك مي شوي. در يك روايت ديگر حضرت فرمود: اگر كسي سه بار در روز از روي محبت به من، اين ذكر را بگويد، خدا گناهان آن روز او را مي آمرزد. در يك روايت ديگري باز اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: تأثير ذكر صلوات براي پاك كردن گناهان قوي تر است از ريختن آب بر آتش. از روايات استفاده مي شود، كسي كه جهنمي باشد توفيق صلوات را هم ازش مي گيرند. يعني اين ها باهم قابل جمع نيستند. در روايت داريم پيامبرفرمود: شفاعت من بر او واجب مي شود. عاقبت به خير مي شود. قبرش نوراني مي شود. خيلي روايات داريم.
ذكر صلوات در كل عالم آثار و بركات دارد. امام صادق عليه السلام فرمود: «فَأَكْثِرُوا الصَّلَاةَ عَلَيهِ فَإِنَّهُ مَنْ صَلَّى عَلَى النَّبِي ص صَلَاةً وَاحِدَةً صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ أَلْفَ صَلَاةٍ فِي أَلْفِ صَفٍّ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ لَمْ يبْقَ شَي ءٌ مِمَّا خَلَقَ اللَّهُ إِلَّا صَلَّى عَلَى ذَلِكَ الْعَبْدِ لِصَلَاةِ اللَّهِ عَلَيهِ وَ صَلَاةِ مَلَائِكَتِهِ وَ لَا يرْغَبُ عَنْ هَذَا إِلَّا جَاهِلٌ مَغْرُورٌ وَ قَدْ بَرِئَ اللَّهُ مِنْهُ وَ رَسُولُه »[14]. اگر كسي يك بار ذكر صلوات را بگويد، خداي متعال هزار رحمت و صلوات نازل مي كند با هزار صف از ملائكه به كساني كه صلوات بر محمد و آل محمد بفرستند. بعد فرمود: «لَمْ يبْقَ شَي ءٌ مِمَّا خَلَقَ اللَّهُ إِلَّا صَلَّى عَلَى ذَلِكَ الْعَبْدِ لِصَلَاةِ اللَّهِ عَلَيهِ وَ صَلَاةِ مَلَائِكَتِهِ». فرمود وقتي خدا و ملائكه به فرستندة صلوات رحمت نازل مي كنند، عالم، بازتاب صلوات در كل عالم و نظام آفرينش است. شايد سرش اين باشد، وقتي ما درخواست رحمت و بركت و صلوات بر پيامبر و آلش مي كنيم، آنها قيم همه عالمند. و صلوات هم دعاي مستجاب است. مي گوييم رحمت و لطف خاصت را بر پيامبر و آلش نازل كن، مستجاب مي شود. يك فيض جديد، چون لطف و عنايت خدا اندازه ندارد، پايان هم پيدا نمي كند. لطف خاصي كه نازل كرد، آنها هم سرريز مي كنند به همة عالم. و لذا بازتابش اين است كه همة عالم دعا مي كنند به كساني كه صلوات بر محمد و آل محمد بفرستند. در آخر حديث هم امام صادق عليه السلام توبيخ عجيبي كرده اند به كساني كه بي اعتنا هستند به اين ذكر. فرمودند: «وَ لَا يرْغَبُ عَنْ هَذَا إِلَّا جَاهِلٌ مَغْرُورٌ وَ قَدْ بَرِئَ اللَّهُ مِنْهُ وَ رَسُولُه » اولا جاهل است كسي كه ميل و رغبت در صلوات نكند. مغرور است. خدا ازش بيزار است، پيامبر بيزار است، اهل بيت بيزارند از كساني كه بي اعتنا هستند به صلوات بر محمد و آل محمد. پيامبر خدا فرمود: «أَوْلَى النَّاسِ بِي فِي يوْمِ الْقِيامَةِ أَكْثَرُهُمْ عَلَي صَلَاة»[15]. سزاوارترين، نزديك ترين افراد به من روز قيامت كساني هستند كه بيش از همه صلوات بر محمد و آل محمد بفرستند.
«إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يصَلُّونَ عَلَى النَّبِي يا أَيهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً»
[16]. خود خدا دائما مشغول صلوات است و همه نيرو هايش را هم بسيج كرده كه اين كار را بكنند. يعني اگر كاري از اين بهتر بود، خود خدا مي كرد و ملائكه را هم مي گفت بكنيد. بيائيد همكار خدا بشويم. صلوات تخلق به اخلاق الله است. پيروي كردن از خلق و صفات خداست. «اللَّهُ يبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يشاءُ»[17]، « تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ»[18]، «وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَيرِ حِساب»[19] .
لا حول ولاقوة الا بالله
[1] . الأنبياء/ 107
[2] . الإحتجاج على أهل اللجاج/ احمد بن على طبرسى/ ج 1/ 212 احتجاجه ع على اليهود من أحبارهم ممن قرأ الصحف و الكتب في معجزات النبي ص - و كثير من فضائله ..... ص : 210
[3] . الأحزاب/ 56
[4] . الأنبياء/ 20
[5] . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار/ مجلسي/ ج 71/ 258 باب 15 حقوق الإخوان و استحباب تذاكرهم و ما يناسب ذلك من المطالب ..... ص : 221
[6] . پيام پيامبر/ بهاء الدين خرمشاهى- مسعود انصارى متن عربى/ 568 103 فضيلة الصلاة على النبي9..... ص : 566
[7] . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار/ مجلسي/ ج 26/ 345 باب 8 فضل النبي و أهل بيته صلوات الله عليهم على الملائكة و شهادتهم بولايتهم ..... ص : 335
[8] . بحارالأنوار/ مجلسي/ج27/ 128 باب 4- ثواب حبهم و نصرهم و ولايتهم و انها امان من النار.... ص: 73
[9] . التکوير/20،21
[10] . بحارالأنوار/ مجلسي/ج27/ 128 باب 4- ثواب حبهم و نصرهم و ولايتهم و انها امان من النار.... ص: 73
[11] . مفاتيح الجنان/ شيخ عباس قمي/1/259 و سيد بن طاوس در اقبال ذكر فرموده سبحان .... ص: 259
[12] . جامع الأخبار/ تاج الدين شعيرى /59 الفصل الثامن و العشرون في الصلاة على النبي6... ص: 59
[13] . همان
[14] . ثواب الأعمال و عقاب الأعمال/ شيخ صدوق/ 154 ثواب من صلى على النبي ص صلاة واحدة ..... ص : 154
[15] . جامع الأخبار/ تاج الدين شعيرى/ 59 الفصل الثامن و العشرون في الصلاة على النبي6... ص: 59
[16] .الأحزاب/ 56
[17] . الرعد/ 26
[18] . آل عمران/ 26
[19] .آل عمران/ 27