کلید واژه ها: صلوات, لااله الالله, حق الناس, اذیت دیگران, عفو, آشتی کردن, کظم غیظ, صفات متقین, روضه فاطمه زهراء علیهاالسلام
اسامی معصومین: پیامبر صلی الله... , امام علی علیه السلام , امام سجاد علیه السلام , امام صادق علیه السلام
سخنران استاد فرحزاد
«قال مولانا امیرالمومنین علیه السلام : ذكر الموت جلاء القلوب» (على رضا صابرى یزدى/ محمد رضا انصارى محلاتى/ الحكم الزاهرة با ترجمه انصارى/ ص: 226).
- سـحـر با باد مـی گـفـتم حـدیـث آرزومـنـدیخطاب آمد كه واصل شوبه الطاف خداوندی
- دعـای صبح وآه شـب كلید گنـج مقصود است بدین راه و روش می رو كه با دلدار پیوندی
- الا ای یوسف مصری كه كردت سلطنت مغرور پدر را باز پرس آخر كجا شد مهـر فرزندی
- همایی چون عالی قدر حرص استخوان تا كیدریغ آن سـایه همـت كه بر نااهـل افكندی
روایت داریم كسی كه آخرین كلامش در این دنیا ذكر «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» باشد عاقبت به خیر می شود. پیامبرعظیم الشان صلی الله... می فرماید: «مَنْ كَانَ آخِرُ كَلَامِهِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ دَخَلَ الْجَنَّةَ» (شیخ صدوق/ من لایحضره الفقیه/ ج1/ ص: 131). كسی كه خدا توفیق بدهد پایان كارش با كلمه طیبه «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» جان بدهد و«لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» بگوید و از دنیا برود اهل بهشت می شود و همچنین كسی که آخرین كلامش در این دنیا ذكر صلوات باشد و موقعی که نفسش بند می آید ذكر صلوات بگوید و پرونده اش بسته شود او هم اهل بهشت خواهد بود.
در دعاهایمان از خدا عاقبت به خیری و ثابت قدم بودن بخواهیم. تا انسان لحظه آخر با ایمان از دنیا برویم. در حالات یكی از عرفاء نقل كردند که به او گفتند: راحت شدی؟ گفت: هنوز نه، ممكن است لحظه آخر شیطان به دین و ایمان من دستبرد بزند. اگر با دین و ایمان از دنیا رفتم راحت می شوم. همان طوری كه خانه و زندگی امان را تمیز می كنیم باید خانه دلمان را هم با توبه و استغفار نظافت و جلا بدهیم. یك مرحله توبه هم اداء كردن حق الناس (حق مالی، عرضی، آبرویی نسبت به دیگران) است. انسان حقوقی را ضایع كرده، حق پدر و مادر، همسر، اولاد، دوست، فامیل، شاگرد یا زیر مجموعه ای كه با آن ها كار می كند. ادا كردن حقوق دیگران و گذشت از حق خود یکی از راه های توبه کردن است. در حالات یكی از بزرگان نقل كردند كه خدمت یك شخصیت برجسته ای یك عالمی شرفیاب شد گفت: آقا من را موعظه بفرمایید. ایشان فرمودند: تمام مكارم اخلاق و تمام نصیحت های اخلاقی و آداب اجتماعی خلاصه و فشره می شود در دو كلمه و آن دو كلمه این است که مرنج و مرنجان، انسان در زندگی سعی كند آزار و اذیتش به دیگران نرسد. و رنجش و ناراحتی دیگران را فراهم نكند.
- زخود هرگز نرنجانم دلی را كه می ترسم در او جای تو باشد
یا به قول طبیب اصفهانی كه می گفت:
- مرنجان دلم را كه این مرغ وحشی زبامی كه برخواست مشكل نشیند
آدم باید رنجش دیگران را فراهم نكند. حق مردم گردنش نباشد. اگر كسی مومنین را مورد اذیت و آزار قرار بدهد ملعون است پیامبر می فرماید: «مَنْ آذَى مُؤْمِناً فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى اللَّهَ»(محدث نوری/ مستدرك الوسائل/ ج9/ ص: 99). كسی مومنی را اذیت و آزار كند پیامبر را اذیت و آزار كرده و كسی كه پیامبر را اذیت و آزار كند خدا را آزار داده و كسی كه خدا را اذیت و آزار دهد در چهار كتاب آسمانی ملعون است. «فَهُوَ مَلْعُونٌ فِی التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الزَّبُورِ وَ الْفُرْقَانِ»(همان).
اولین قدم برای جذب رحمت الهی این است كه انسان رنجش و ناراحتی كسی را فراهم نكند. دلی را نشكند. اگر هم دلی را شكست مرهم بگذارد و عذرخواهی و حلالیت بطلبد. مخصوصا اول سال نو بهانه خوبی است انسان با فامیلی که قطع رحم کرده برود صله رحم كند. به قول سعدی که می فرماید:
- بدی را بدی سهل باشد جزا اگر مردی «احسن الی من عصی»
انسان با خوب ها خوبی بكند این هنر نیست. هنر این است كه با بدها خوبی بكند. باز به قول سعدی که می گوید:
- كم مباش از درخت سایه فكن هر كه سنگش زند ثمر بخشش
هنر این است فامیلی كه با شما قطع رابطه كرده بروید با او صله رحم كنید. فامیلی كه به شما بی اعتنایی كرده شما به او اعتنا بكنید. در قبضه شمشیر پیامبر خاتم حضرت محمد مصطفی صلی الله... این سه جمله نوشته بود. «صِلْ مَنْ قَطَعَكَ وَ اعْفُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ وَ أَعْطِ مَنْ حَرَمَكَ وَ أَحْسِنْ إِلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَیكَ»(مجلسی/ بحارالأنوار/ ج68/ ص:397). به كسی كه با شما قهر و قطع رحم می كند صله و دوستی كن. هنر این جاست حالا که كدورتی پیش آمده برو آشتی كن. اگر آشتی كردی مشكلت حل می شود و رحمت خدا شامل حال شما خواهد شد. حالا طرف هم آشتی نكرد دیگر همه وزر و بال هایش گردن او هست. از طرف شما كوتاهی نباشد. و اگر كسی برای آشتی آمد طرف مقابل آشتی نكرد دوبار مورد لعنت قرار گرفته است. امام صادق علیه السلام فرمود: «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ رَجُلٌ یبْدَؤُهُ أَخُوهُ بِالصُّلْحِ فَلَمْ یصَالِحْهُ» (محدث عاملی/ تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة/ ج 16/ ص : 272). ملعون و از رحمت خدا دور است كسی كه دیگری می آید با او آشتی كند و او حالت غدگری و لجاجت و عناد دارد. کسی که زیر بار آشتی و صلح نمی رود دو بار مورد لعنت قرار گرفته است. حتی حدیث داریم كسی که دروغكی هم می آید عذرخواهی می كند عذرش را بپذیرید. چون باز هم خودش را شكسته و این خیلی مهم است. پیامبر عظیم الشان به امیرالمومنین علیه السلام فرمود: «یا عَلِی مَنْ لَمْ یقْبَلِ الْعُذْرَ مِنْ مُتَنَصِّلٍ صَادِقاً كَانَ أَوْ كَاذِباً لَمْ ینَلْ شَفَاعَتِی»(شیخ صدوق/ من لایحضره الفقیه/ ج4/ ص: 352). یا علی اگر كسی آمد از شما عذرخواهی كرد حالا واقعا از صمیم دل و واقعا عذرخواهی می كند یا نه كارش گیر كرده و ظاهری آمده از شما عذرخواهی كند عذرش را بپذیر. اگر كسی عذر عذرآورنده را قبول نكند شفاعت من رسول الله به او نمی رسد. قابل توجه آن هایی كه حلال نمی كنند و نمی بخشند. آن هایی كه گذشت نمی كنند خیلی خیلی كارشان خراب است. چه وقت جام محبت و ایمان و تقوا به ما می دهند؟ وقتی كه كینه ها را از دلمان بیرون كنیم. خدا می گوید تو از دیگران نمی گذری من چطور از تو بگذرم. در مقابل هزارها، میلیون ها گناه كه كردی می خواهی ببخشمت ولی تو حاضر نیستی از خطاء و لغزش دیگران بگذرید. اگر می خواهی خدا شما را ببخشد شما هم باید از گناه دیگران ببخشید. هر طور رفتار كنید و مزد بدهید همان طور هم به تو مزد می دهند. حدیث داریم کسانی که اهل گذشت و عفو باشند بدون حساب وارد بهشت می شوند. روز قیامت از طرف خدای متعال خطاب می رسد كجا هستند كسانی كه به خدا حق دارند. آخر كسی به خدا نمی تواند حق پیدا كند چون خدا به همه منت دارد. خدا از همه طلب دارد. كسی از خدا طلب ندارد. همه مدیون لطف و انعام و الطاف الهی هستیم. اما بعضی جاها بعضی ها این قدر گل كاشتند این قدر گذشت و فداكاری كردند که خدا می گوید شما حق پیدا كردید. روز قیامت می فرماید: كجا هستند كسانی كه اهل عفو و گذشتند. آن ها به خدا حق دارند. «فَیقَالُ مَنْ ذَا الَّذِی أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ فَیقَالُ الْعَافُونَ عَنِ النَّاسِ یدْخُلُونَ الْجَنَّةَ... بِغَیرِ حِسابٍ»(مجلسی/ بحارالأنوار/ ج64/ ص: 261). خطاب می رسد كسانی كه در دنیا عفو و بخشندگی و گذشت داشتند كجا هستند. کسانی که به خدا حق دارند به بهشت ببریدشان. «فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ»(الشورى: 40). كسی كه عفو و صلح و آشتی بكند اجرش با خداست. خدا می گوید: به من حق داری. اجرت با من است. كسی خیلی اهل عفو و گذشت بود. می گفتند: آقا فلان کس پشت سرت حرف زده است. می گفت: ولش كن. به این چیزها گیر نده. (مثلا الآن با ماشین می خواهیم مشهد برویم ممكن است یك جایی ما خطاء كنیم به یكی بزنیم و یك كس دیگری هم به ما بزند. اگر گذشت نكنیم همه اش باید گیر كنیم. ولی تا وقتی گذشت كردیم راهمان باز است.) اگر گیر بدهی به تو هم گیر می دهند و اگر رها كنی رهایت می كنند. آدم های بی گذشت هیچ وقت كارشان رونق نمی گیرد. كارشان پیش نمی رود. همه اش درگیر دادگاه و قهر و ناراحتی و كدورت و ضعف اعصاب و فكر و خیال ناراحتی هستند. ولی آن هایی كه گذشت می كنند بی خیال و آسوده می شوند.
روایات زیادی داریم كه سفارش می کنند از بدی دیگران غفلت كنیم. امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: «مِنْ أَشْرَفِ أَفْعَالِ الْكَرِیمِ غَفْلَتُهُ عَمَّا یعْلَم» (مجلسی/بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار/ ج 72/ ص: 46). بهترین كار آدم با كرامت بزرگوار اسن است که از چیزی كه می داند غفلت كند. می داند پشت سرش بد و بیراه می گویند حرف می زنند ولی اعتناء و توجهی نمی کند. كسی حضرت امیر را سب می كرد و حرف ناسزا می زد. ولی حضرت می گفت: انشاءالله به من نمی گوید. آدم ندیده و نشنیده بگیرد چقدر راحت است. و هر كس هم، هر چیزی می گوید به خودش می گوید. هر گل و خاری می زند به سر خودش می زند
- «و لقد أمر على اللئیم یسبنیفمضیت عنه و قلت لا یعنینی »
(متشابه القرآن/ ابن شهرآشوب مازندرانی/ ج2/ ص : 257).
ولی آدم های پست و لئیم همه اش درگیر می شوند، که چرا او به من متلك گفت من هم باید ده تا متلک بارش كنم. اگر مقابله به مثل کنید شما هم مثل او یا بدتر از او شدی. او یك متلك گفته ولی شما ده تا گفتی. شما نه برابر بیشتر از او بدتر شدی. هنر این است كه آدم گذشت كند، ندیده بگیرد، نشنیده بگیرد. امیرالمومنین می فرماید: «قلة العفو أقبح العیوب و التسرع إلى الانتقام أعظم الذنوب»(عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدی/ غررالحكم/ ص:465). كم عفو و گذشت كردن از زشت ترین عیب هاست. تا کسی حرفی می زند این عقده و كینه طرف را در دل می گیرد. این خیلی بد است. انسان گذشت نكند مثل غذایی می ماند كه سر دل انسان بماند چقدر باعث رنجش و دردسر می شود. بگو خدایا من دیگران عفو می كنم تو هم من را عفو كن. قطعا كسی كه اهل گذشت است خدا هم با او همان طور رفتار خواهد كرد و كسی كه گیر می دهد خدا هم به او گیر خواهد داد. آقا در ادامه فرمودند: «و التسرع إلى الانتقام أعظم الذنوب» از بزرگترین گناهان هم این است كه انسان برای انتقام گرفتن عجله کند. تا كسی رنجش و ناراحتی فراهم كرد ما فوری انتقام بگیریم. فوری عقده ها و كینه هایمان را خالی كنیم. این خیلی بد است صفت شیطانی و شمرگری است. كسی خیلی اهل گذشت بود تكیه كلامش هم این بود که می گفت: ولش كن. می گفتند: آقا پشت سر شما چنین كردند چنان كردند. حق شما را خوردند. می گفت: ولش كن در دنیا باید گذشت كرد. ارزش این ها را ندارد. این آقا فوت كرد رفیقی داشت او را خواب دید، دید که جایش خیلی خوب است. رفیقش گفت: چه خبر؟ گفت: من گناه زیاد داشتم ولی وقتی من را در قبر گذاشتند یكی از ملائكه آمد گفت: چرا فلان گناه را كردی؟ فرشته دیگر گفت: ولش كن. آن یکی گفت: یعنی چه ولش كن؟ گفت: چون این در دنیا همیشه در مقابل بدی دیگران می گفت ولش كن، ما هم در مقابل بدی هایش بگوییم ولش کن. همان طوری كه او می گفت ولش كن، همان ولش كن سر خودش هم آمد.
خدای متعال در اوصاف متقین می فرماید: «الَّذینَ ینْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْكاظِمینَ الْغَیظَ وَ الْعافینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یحِبُّ الْمُحْسِنینَ»(آل عمران: 134). متقین كسانی هستند كه خشم خودشان را فرو ببرند. آن حالت غضب و عصبانیت را قورت بدهد. امام سجاد علیه السلام می فرماید: نوشیدنی گواراتر و خوشمزه تر و شیرین تر از جرعه خشم و غضبی كه فرو بردم ننوشیدم. صفت اول متقین فرو بردن خشم است. گاهی آدم خشمش را فرو می برد اما در دلش ناراحت است گذشت نكرده اما باید دلت را هم پاك كنی.
- رو سینه را چون سینه ها هفت آب شوی از كینه هاوانگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو
صفت دوم متقین عفو و گذشت است. برادرهای حضرت یوسف علیه السلام جنایت بزرگی در حقش کردند. او را در چاه انداختند. از خانه و زندگی دورش كردند. چهل سال به فراق پدر مادر و برادرها مبتلا شد. ولی حضرت یوسف صدیق علی نبینا و آله و علیه السلام یك ذره كینه جویی نكرد. یك ذره قصاص كرد. برادرها بعد از چهل سال قطع رحم و آزار و اذیت آمدند عذرخواهی كردند گفتند: «تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَینا وَ إِنْ كُنَّا لَخاطِئینَ»(یوسف: 91). برادر خدا تو را بر ما مقدم گذاشت برتری داد ما خطا كردیم نفهمیدیم اشتباه كردیم. با این كه حضرت یوسف علیه السلام در موضع قدرت هم بود یك ذره به این ها گیر نداد. اذیتشان نكرد. انتقام نگرفت. فرمود: «قالَ لا تَثْریبَ عَلَیكُمُ الْیوْمَ یغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمینَ»(یوسف: 92). من سرزنش و ملامتان هم نمی كنم. هیچ ایرادی به شما نمی گیرم خدا شما را بیامرزد و او ارحم الراحیم است. هم برایشان دعا كرد و هم طلب مغفرت كرد و گفت: خدا ارحم الراحمین است. پدرشان حضرت یعقوب هم آن ها را بخشید. بی خود نیست حضرت یوسف این قدر درجه و مقام پیدا كرد. چهل سال برادر آزاری کردند ولی با یك عذرخواهی گفت: همه را بخشیدم ملامت و سرزنش هم نمی كنم. دعایشان هم کرد. خلاصه اخلاق و مكرمت های اخلاقی در دو كلمه مرنج و مرنجان هست. قدم اول این است كه انسان وسیله رنجش و ناراحتی دیگران را فراهم نكند و قدم دوم این است كه دیگران را هم تحمل كند. از اذیت دیگران ناراحت نشود، نفرین و ناله نكند، كینه جویی و انتقام جویی نداشته باشد. رنجش از دیگران در دلش نباشد. چون رنجش مال نفس ماست. روح و قلب ما اهل عفو و ببخشش هستند. این به نفس ما بر می خورد که ناراحت می شود. از نفس و هوی و هوس بیرون بیاییم تمام این رنجش ها از بین می رود. حافظ می گوید:
- وفا كنیم و ملامت كشیم و خوش باشیم كه در طریقت ماكافریست رنجیدن انسان از آزار دیگران
انسان رنجش پیدا كند و به دل بگیرد و ناله بزند اسباب ناراحتی دیگران هم فراهم می شود. در روایت داریم همسایه خوب فقط آن نیست كه آزارش به همسایه ها نرسد. این یك مرحله است مرحله بالاتر این است كه آزار همسایه ها را هم تحمل كند. حالا كسی از همسایه فوت كرده ناله اشان بلند شده، مهمان دارند، عروسی و امر خیری دارند مهمان می آید و می رود، همسایه خوب آن است كه آزار و سختی های همسایه را هم تحمل كند و دعا كند خدا هدایتشان كند. انسان باید رنجش دیگران را فراهم نكند و در مقابل بدی های دیگران هم تحمل بكند. آن وقت شما مومن می شوید.
بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهراء علیها السلام روز قیامت از همه دوستان و شیعیانش شفاعت خواهد كرد. آن هایی كه مدت طولانی برای اباعبدالله گریه كردند این ها مشمول شفاعت بی بی فاطمه زهراء علیهاالسلام قرار می گیرند. پیامبر صلی الله... فرمودند: روز قیامت فاطمه زهراء علیها السلام پیراهن غرق به خون فرزندشان اباعبدالله علیه السلام را می آورند و عرضه می دارند بار پروردگارا تو حكم كن بین ما و كسانی كه به ما ظلم كردند و آزار رساندند. بعد از درگاه الهی تقاضا می كند خدایا هر كس برای مظلومی فرزندم اباعبدالله گریه كرده و اشك ریخته مرا شفیع او قرار بده تا از او شفاعت كنم. آن هایی برای اباعبدالله عزاداری می کنند مورد شفاعت فاطمه زهراء علیهاالسلام قرار خواهند گرفت.
بی بی تنها یادگار پیامبر بود بعد از شهادت پیامبر عظیم الشان با تنها یادگارش چه كردند؟. عوض این كه بیایند دلداری بدهند تسلی بدهند چه ها کردند. فاطمه جان
- چه نیكو با تو هم دردی نمودند كه با آتش در بیتت گشودند
- سرایت جنت ای خاكم به دیدهبهشت و شعله آتش كه دیده
- كه دیده حـور در آتش بسوزدكه دیده باغ جنت برفروزد
- گمانم مرتضی شد كشته آن روز كه بشنید از تو آن فریاد جانسوز
مرحوم سید بن طاووس نوشند هنوز بدن رسول الله دفن نشده بود که آمدند خانه مولا را آتش زدند و ناله زهراء بین در و دیوار بلند شد. دو ندا داد بار اول صدا زد باباجان برخیز ببین با یادگارت چه كردند. همه گرفتارهای عالم برای حل مشكلاتشان مولا را صدا می زنند مولا در خانه بودند اما بی بی شرم و حیا كرد و صدا زد فضه من را دریاب به خدا محسنم را كشتند، محسنم كشته شد و آنان كه تماشا كردند سند تیر به اصغر زدند و امضا كردند. «أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمینَ»( هود: 18).