حکمت 31 نهج البلاغه : ارزش و والايى انجام دهنده كارهاى خير

حکمت 31 نهج البلاغه : ارزش و والايى انجام دهنده كارهاى خير

متن اصلی حکمت 31 نهج البلاغه

موضوع حکمت 31 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 31 نهج البلاغه

31 وَ قَالَ عليه السلام فَاعِلُ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنْهُ وَ فَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْهُ

موضوع حکمت 31 نهج البلاغه

ارزش و والايى انجام دهنده كارهاى خير

(اخلاقى)

ترجمه مرحوم فیض

31- امام عليه السّلام (در برترى علّت از معلول) فرموده است

1- كننده كار نيكو از نيكى بهتر و كننده كار بد از بدى بدتر است (زيرا كار بسته به كننده آنست پس كننده از كار برتر است).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1103)

ترجمه مرحوم شهیدی

32 [و فرمود:] نيكوكار از كار نيك بهتر است، و بد كردار از كار بد بدتر.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 366)

شرح ابن میثم

27- و قال عليه السّلام

فَاعِلُ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنْهُ وَ فَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْهُ

المعنى

و إنّما كان كذلك لأنّ العلّة أقوى من معلولها فكان أقوى في خيريّته و شريّته و تأثيرهما ممّا صدر عنه من خير أو شرّ.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 259)

ترجمه شرح ابن میثم

27- امام (ع) فرمود:

فَاعِلُ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنْهُ وَ فَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْهُ لأن كلا منهما علة و العلة أفضل من معلولها و أقوى فيما هي علة فيه

ترجمه

«انجام دهنده كار نيك از نيكى بهتر، و كننده كار بد از بدى بدتر است».

شرح

البته كه چنين است زيرا علت قويتر از معلول، و در نتيجه از نظر نيك و بد بودن و اثر آنها نيز بالاتر از خير و يا شرى است كه برخاسته از آن علّت است.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 440)

شرح مرحوم مغنیه

32- فاعل الخير خير منه، و فاعل الشّرّ شرّ منه.

المعنى

كل ما فيه جهة صلاح للناس بلا ضرر على أحد فهو خير، و كل ما فيه جهة فساد بلا نفع أو كان ضره أكثر من نفعه فهو شر. و ليس من شك ان الفاعل علة للفعل، و العلة أقوى و أكمل من المعلول، لأن لها من الصفات الذاتية ما لا يظهر و لا يمكن أن يظهر في المعلول أي أن في العلة ما في المعلول و زيادة. و غير بعيد أن يكون مراد الإمام مجرد الحث على فعل الخير و ترك الشر، و ليس من قصده التفاضل بين الفعل و فاعله.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 237)

شرح شیخ عباس قمی

178- فاعل الخير خير منه، و فاعل الشّرّ شرّ منه. و ذلك لأنّ الخير و الشرّ ليسا عبارة عن ذات حيّة قادرة، و إنّما هما فعلان، أو عدمان، أو مختلفان، فلو قطع النظر عن الذات الحيّة القادرة الّتي يصدران عنها، لما انتفع أحد بهما و لا استضرّ، فالنفع و الضرر إنّما حصلا من الحيّ الموصوف بهما لا منهما على انفرادهما، فلذلك كان فاعل الخير خيرا من الخير، و فاعل الشرّ شرّا من الشرّ.

قال ابن أبي الحديد:

خير البضائع للإنسان مكرمة تنمي و تزكو إذا بارت بضائعه

فالخير خير و خير منه فاعله

و الشرّ شرّ و شرّ منه صانعه

( شرح حکم نهج البلاغه، ص 153)

شرح منهاج البراعة خویی

الحادية و الثلاثون من حكمه عليه السّلام

(31) و قال عليه السّلام: فاعل الخير خير منه، و فاعل الشّرّ شرّ منه.

اللغة

(فاعل) اسم فاعل مضاف إلى مفعوله و ذي الاضافة اسمها لفظية فلا يفيد التعريف فان اعتبر مبتدأ كان من باب الابتداء بالنكرة و لا يجوز الابتداء بالنّكرة إلّا لفائدة، فتأمل.

المعنى

الفعل من الفاعل كالثمرة من الشجرة و التمرة من النخلة و الضوء من القمر فهو فرع على أصله و كونه أفضل، أوضح من أن يذكر و يفصّل، و الظاهر أنّ غرضه عليه السلام التنبيه على تقدير عمّال الخير بذاتهم و تشويقهم ليكثروا، و المبارزة مع عمّال الشرّ و محوهم ليبادوا، أو تنبيه على نحو من الأصول العلمية و الوصول من المعلول إلى العلّة.

الترجمة

فاعل خير بهتر از خير است، فاعل شر ز شر بود بدتر

  • هر كه نيكى كند به از نيك است و آن كه بد كرد بدتر است از بد

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص66و67)

شرح لاهیجی

(51) و قال عليه السّلام فاعل الخير خير منه و فاعل الشّرّ شرّ منه يعنى و گفت عليه السّلم كه فاعل منفعت و احسان بهتر است از ان منفعت و احسان و فاعل مضرّت و نقصان بدتر است از ان مضرّت و نقصان يعنى فاعل احسان بكسى بهتر و محبوب تر است در نزد آن كس از ان احسان و فاعل مضرّت و نقصان بدتر و مبغوض تر است از ان مضرّت و نقصان

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 295)

شرح ابن ابی الحدید

32: فَاعِلُ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنْهُ وَ فَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْهُ قد نظمت أنا هذا اللفظ و المعنى- فقلت في جملة أبيات لي-

خير البضائع للإنسان مكرمة تنمي و تزكو إذا بارت بضائعه

فالخير خير و خير منه فاعله

و الشر شر و شر منه صانعه

- . فإن قلت كيف يكون فاعل الخير خيرا من الخير- و فاعل الشر شرا من الشر- مع أن فاعل الخير إنما كان ممدوحا لأجل الخير- و فاعل الشر إنما كان مذموما لأجل الشر- فإذا كان الخير و الشر هما سببا المدح و الذم- و هما الأصل في ذلك- فكيف يكون فاعلاهما خيرا و شرا منهما- . قلت لأن الخير و الشر ليسا عبارة عن ذات حية قادرة- و إنما هما فعلان أو فعل و عدم فعل أو عدمان- فلو قطع النظر عن الذات الحية القادرة- التي يصدران عنها لما انتفع أحد بهما و لا استضر- فالنفع و الضرر إنما حصلا من الحي الموصوف بهما- لا منهما على انفرادهما- فلذلك كان فاعل الخير خيرا من الخير- و فاعل الشر شرا من الشر

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 149)

شرح نهج البلاغه منظوم

[31] و قال عليه السّلام:

فاعل الخير خير منه، و فاعل الشّرّ شرّ مّنه

ترجمه

نيكوكار خودش از كارش بهتر، و بدكار خودش از كارش بدتر است (زيرا تا شخص خودش خوب يا بد نباشد كار خوب و بد از وى سر نزند).

نظم

  • ز هر كس كار نيكوئى زند سرخودش از كار نيكش هست بهتر
  • براى آنكه چون قلبش مصفّا استبه نيكوكارى و نيكى مهيّا است
  • بلى كس شكّر از حنظل نبيند ز اسپر غم گل خوشبو نچيند
  • بجاى آورد ور كس كار بد رانمايان كرده زشتيهاى خود را
  • درونش بوده چون پر عيب و پر آكپديدار آمد از وى كار ناپاك
  • ز ناپاك آنكه كار پاك خواهدز پاكيهاى خود بيهوده كاهد

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص 39)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

میزان حسنات

میزان حسنات

گل سر سبد انبیاء

گل سر سبد انبیاء

هر گلستانی، چه مادی و چه معنوی گلی دارد که از قدیم از آن گل به گل سرسبد تعبیر می کردند؛ کنایه از اینکه این گل ویژه است،در گلستان معنوی هم همینطور است، امام صادق(ع) بیان فرموده 124 هزار، "فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ"؛ روی مصلحت و ظرفیت رسولان، می فرماید: عده ای از آنها بر دیگران که سایر انبیاء هستند، برتری دارند، یعنی در این گلستان نبوت پنج تا گل سرسبد
سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

دعیتم الی ضیافت الله؛ آن سفره ای که برای مسیح و حواریون آمد ضیافت الله بود" مائده یعنی سفره، صاحب مائده میزبان، حواریون مهمان سر سفره، سفره کامل نتیجه اش هم چون مومن بودند، شادی برای نسلشان و آینده شان و قیامتشان، چون وقتی آدم نعمت را می خورد، خدا را بندگی می کند
نشانه های شجره طیبه (پاک) و شجره خبیثه (ناپاک)

نشانه های شجره طیبه (پاک) و شجره خبیثه (ناپاک)

شجره طیبه ریشه ثابت و مستقری دارد و چون در حوزه ربوبیت پروردگار عالم روئیده می شود، تجلی و ظهور می کند، این ریشه از بین رفتنی نیست چون اتصال به ربوبیت دارد، ریشه شجره خبیثه داخل زمین نیست، در بیابان ها و کویرها بروید، آن را می بینید، ثبات و قراری ندارد، کافی است در کویر و بیابان بادی بوزد که مقداری سنگینی داشته باشد، این شجره با این درخت پوک، پوسیده و خبیث را با خود می برد یعنی شجره، خبیثه باشد، هیچ ربطی به ربوبیت پروردگار ندارد، ریشه ثابتی ندارد، میوه ندارد،
قلعه استوار برای پناه بردن

قلعه استوار برای پناه بردن

در سوره های قرآن از حمد تا الناس یعنی میان اولین و آخرین سوره، کلمه "رب" بسیار آمده، در تفسیر این کلمه، انسان می فهمد که چرا پروردگار در گفتن این "رب" در قرآن این همه اصرار دارد و جالب این است که وقتی در این آیات قرآن به دشمنان سرسخت خود می رسد و می خواهد خود را مطرح کند، می فرماید: «ربهم؛ پروردگارشان»، یعنی من در ربوبیتم اصلا از آنها جدا نیستم که این هم سرّی دارد؛

پر بازدیدترین ها

حضور قلب در نماز

حضور قلب در نماز

No image

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان در رابطه با موضوع اخلاق در این قسمت قرار دارد.
نعمت هاي معنوي

نعمت هاي معنوي

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان با عنوان اهداف بعثت پیامبر اکرم صلی الله... در رابطه با موضوع دهه صفر در این قسمت قرار دارد.
Powered by TayaCMS