روز عرفه 3 بیانات حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی

روز عرفه 3 بیانات حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی

اشاره

بیانات حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی به مناسبت روز عرفه

سعادت دنیا و آخرت، مرهون عافیت

عافیت دین و انواع آن:

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین...

اللهم کن لولیک الحجهابن الحسن...

بیانات حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی به مناسبت روز عرفه

عرفه، روز عبادت و خداپرستی است؛ روزی است که انسان ها در آن، خود را به رحمت خدا نزدیکتر از سایر روزها میبینند.

دعا هایی که انسان در این روز می خواند همه عروج دهنده و بینش آفرین و کمال بخش روح است مخصوصاً دعای عرفه حضرت امام حسین علیهالسلام که نمیتوان رقائق و معارف آنها را توصیف کرد.

1- (7). کافی، ج 4، ص 316؛ علل الشرایع، ج 2، ص 436.

2- (8). سنن الکبری، ج 5، ص 192.

3- (9). جعفریات، ج 114، ص 415.

4- (10). تنبیه الغافلین، ص 489.

هر جمله از آن نور است که بر باطن شخص میتابد و آن را روشن میکند و کدورات و زنگارهای آن را زایل میسازد و حیات و سعادت را تفسیر میکند و نعمت های خدا را بر میشمارد و قصور و تقصیر آن را در ادای شکر این نعمت ها شرح میدهد که هر انسانی در هر اوج از معرفت که باشد از خواندن آنها لذت میبرد و خود را در عوالم روحانی مشاهده کرده و هر دم حضور خود را در درگاه خداوند تعالی بیشتر میبیند.

واقعاً جامعهای که چنین ذخائر عرفانی و تربیتی را در اختیار دارد باید از همه اوضاع و احوال و برنامههایش نور و معنویت و بیاعتنائی به مال و منال و اعتبارات دنیا ظاهر باشد.

سعادت دنیا و آخرت، مرهون عافیت

یکی از مهمترین حوائجی که حضرت سید الشهداء علیه السلام در دعای عرفه از خداوند می خواهد، عافیت در بدن و دین است؛ "اللّهم .... عَافِنی فی بَدنی و دینی" که هر کسی این دو نعمت خداوند را داشته باشد، سعادت دنیا و آخرت را دارا شده است.

عافیت در بدن

عافیت در بدن، عبارت از تندرستی و سلامتی از بیماری ها و نقص های عضوی و کمال استوای خلقت و آفرینش است که از نعمت های بزرگ خداست که با توجه به انواع و اقسام امراض، سلامتی از هر یک از آنها نعمتی جداگانه به شمار میرود و غالب مردم از شکر این نعمتها غافلند چون از خود نعمت غافلند؛ یا اصلاً آن را نمیشناسند؛ زیرا اطلاع بر این نعمت ها نیاز به اطلاع وافی و کامل در علوم متعدده دارد که همه مربوط به جسم انسان از گوشت، پوست، استخوان، رگ، پیه، خون، مفاصل، سلولها، اعضا و جوارح ظاهره و باطنه میباشد که به فرض اینکه کسی از این همه علوم مطلع باشد چون این علوم کامل نشده است باز هم از شناخت نعمت های خدا در این رابطه و شکر آنها قاصر است.

عافیت دین و انواع آن:

و امّا عافیت در دین که اهمیت آن بیشتر است و اگر آن نباشد عافیت در بدن وسیله احتجاج بر عبد و استحقاق توبیخ و معاقبه زیادتر است بر سه قسم است:

1-عافیت فکری و اعتقادی

عافیت فکری و اعتقادی این است که شخص در شناخت خدا و صفات و اسماءالحسنای او در شناخت ملائکه و مسائل نبوّت پیغمبران و وحی و امامت خصوصاً شناخت حضرت خاتمالأنبیاء صلی الله علیه وآله و اوصیا و خلفای آن حضرت و در شناخت معاد و خلاصه کلّ امور اعتقادی، ایمانش سالم از انحرافات و پاک از بدع و شبههها باشد و از خطی که انبیاء خصوصاً حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه وآله ترسیم فرمودهاند بیرون نباشد و همه را با معیارهای صحیح عقلی و نقلی تحصیل کرده باشد و به آنچه بر حضرت محمّد بن عبدالله صلی اللهعلیه وآله نازل شده است؛ اعم از اصول یا فروع ایمان داشته باشد که حتّی به جزئیترین امری از امور اعتقادی و کوچکترین فرع از فروع و احکام شرعی و عملی، ایمان مطمئن داشته باشد و میل نفس خود را در همه امور، تابع شرع قرار دهد، بدیهی است گاه یک انحراف و انکار یک موضوع مسلّمِ دینِ اسلام، شخص را زیر سؤال برده و موجب کفر او میشود.

2-عافیت اخلاقی

و امّا عافیت اخلاقی عبارت از اتّصاف انسان به اخلاق اسلامی است که در قرآن مجید و احادیث مرویه از پیغمبر و ائمه صلواتالله علیهم بیان شده است. مثل: صبر، زهد، تواضع، صداقت سخاوت، شجاعت، عدالت، ترحّم، حلم، عفّت، مروّت، حرّیت، فتوّت، عفو و گذشت، ایثار، صله رحم، رعایت حقّ همسایه حق پدر و مادر، مواسات، احسان، انصاف، کظم غیظ، صدق وعده، تفویض، توکّل، رضا و تسلیم و سایر صفات حمیده و مکارم اخلاق که در قرآن مجید و احادیث شریفه و ادعیه بر آنها ترغیب و توصیه شده است.

و بر حسب حدیث معروف: "اِنّما بُعِثْتُ لاُتَمِّمَ مَکارِمَ الأخلاق" پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله برای اتمام و آموزش کامل اخلاق مبعوث شده است.

در موضوع اخلاق، تعالیم اسلام کاملترین و سازندهترین تعالیم است. بسیاری از حکما هم که علم اخلاق را حکمت عملی مینامند در حکمت عملی وارد نمیشوند؛ زیرا معتقدند با تعالیم اسلام در این موضوع دیگر جایی برای کلام و مقال دیگران نیست.

کتاب های اخلاق و اشعار شعرا و حکایاتی که از مسلمانان تربیت شده در مکتب اسلام نقل شده، مسلمانان را در اخلاق به قدری غنی و صاحب افتخار نشان میدهد که بالاتر از آن تصور نمیشود.

شخص پیغمبر اکرم صلیالله علیه وآله که خدا به او خطاب فرموده است: "اِنَّکَ لَعَلی خُلُق عَظیم" دارای عالیترین اخلاق انسانی بود و یکی از علل عمده نفوذ دعوت آن حضرت در اعراب جاهلیت که تغییر عادات آنها امری ناممکن به نظر میآمد همان اخلاق کریمه آن حضرت بود.

همچنین اهل بیت آن حضرت امیرالمؤمنین و سایر ائمه طاهرین علیهالسلام_ همه نمونه اعلی و مثل اکمل اخلاق انسانیت بودند که دوست و دشمن به آن اعتراف داشتند و این اخلاق سرّ و رمز محبوبیت فوقالعاده آنها در قلوب مردم بود.

3-عافیت عملی

و امّا عافیت عملی به این است که انسان در اعمال و کارهای خود خواه فردی، اجتماعی، سیاسی و مالی و همچنین در عبادات و تکالیف و فرایض، رعایت کامل احکام شرع مقدّس را بنماید و نسبت به این دستورات که عمده آنها در کتاب های فقه مدوّن است، تعهّد کامل داشته باشد و از معصیت و مخالفت پرهیز کند و تقوا پیشه سازد و حتی در گناهان صغیره نیز اگر چه وعده گذشت از آنها در صورت اجتناب از گناهان کبیره داده شده بپرهیزد و چنان عمل کند که شاعر در این شعر میگوید:

خلّ الذنوب صغیرها و کبیرها فهو التقی*

کُن مثل ماش فی طریق الشوک تحذر ماتری*

لاتحقرن صغیره ان الجبال من الحصی؛

از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کن که این کار، تقوی است. مانند رونده ای باش که در یک راه پر از خار، با احتیاط گام بر می دارد و هیچ کوچکی را حقیر مشمار که کوه ها از سنگریزه ها تشکیل شده است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

میزان حسنات

میزان حسنات

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .

پر بازدیدترین ها

نعمت هاي معنوي

نعمت هاي معنوي

No image

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان در رابطه با موضوع اخلاق در این قسمت قرار دارد.
سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان با عنوان اهداف بعثت پیامبر اکرم صلی الله... در رابطه با موضوع دهه صفر در این قسمت قرار دارد.
حضور قلب در نماز

حضور قلب در نماز

Powered by TayaCMS