1- قرب الإسناد عَنْ هَارُونَ عَنِ ابْنِ صَدَقَةَ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ: إِنَّ أَعْرَابِيّاً أَتَى النَّبِيَّ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ ص إِنِّي كُنْتُ رَجُلًا ذَكُوراً فَصِرْتُ نَسِيّاً فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ ص لَعَلَّكَ اعْتَدْتَ الْقَائِلَةَ فَتَرَكْتَهَا فَقَالَ أَجَلْ فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ ص فَعُدْ يَرْجِعْ إِلَيْكَ حِفْظُكَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.[1]
امام صادق از پدرش امام باقر علیه السّلام روایت می کند که فرمود: روزی يك اعرابى نزد پيغمبر آمد و گفت: يا رسول الله! من مردى خوش حافظه بودم اما اکنون فراموشكار شدم. آن حضرت فرمود: شايد عادت به خواب نيمروز داشتى و آن را واگذاشتى؟ گفت: آرى. فرمود: بدان بازگرد تا حافظهات به تو برگردد، ان شاء الله.
2- دَعَوَاتُ الرَّاوَنْدِيِّ، عَنْ زَيْنِ الْعَابِدِينَ ع أَنَّهُ كَانَ يُصَلِّي صَلَاةَ الْغَدَاةِ ثُمَّ يُعَقِّبُ فِي مُصَلَّاهُ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ ثُمَّ يَقُومُ فَيُصَلِّي صَلَاةً طَوِيلَةً ثُمَّ يَرْقُدُ رَقْدَةً ثُمَّ يَسْتَيْقِظُ فَيَدْعُو بِالسِّوَاكِ فَيَسْتَنُّ ثُمَّ يَدْعُو بِالْغَدَاةِ. [2]
امام زین العابدین علیه السّلام نماز صبح را مي خواند و در نماز خانهاش تعقيب مي خواند تا آفتاب مي زد. سپس برمي خاست و نماز طولانى ميگزارد. سپس خواب اندكى مي كرد و بيدار مي شد و مسواك مي خواست و مسواک می زد و آنگاه چاشت مي خواست.