حکمت 163 نهج البلاغه : نادانى و دشمنی ها

حکمت 163 نهج البلاغه : نادانى و دشمنی ها

متن اصلی حکمت 164 نهج البلاغه

موضوع حکمت 164 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 163 نهج البلاغه

163 وَ قَالَ عليه السلام النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا

موضوع حکمت 163 نهج البلاغه

نادانى و دشمنى ها

(اخلاقى، علمى)

ترجمه مرحوم فیض

163- امام عليه السّلام (در نكوهش نادانى) فرموده است

1- مردم دشمنند آنچه را كه نمى دانند (زيرا نادانان آنچه مى دانند دانش پندارند و جز آنرا نادرست، چنانكه در قرآن كريم س 10 ى 39 مى فرمايد: كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا يعنى انكار ميكنند چيزى را كه بآن دست نيافته اند).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1168)

ترجمه مرحوم شهیدی

172 [و فرمود:] مردم دشمن آنند كه نمى دانند.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 392)

شرح ابن میثم

158- و قال عليه السّلام:

النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا

المعنى

الجهل بالشى ء مستلزم لعدم تصوّر منفعة العلم به فيحصل الجاهل من ذلك على اعتقاد أنّه لا فايدة في تعلّمه فيستلزم ذلك مجانبته له، ثمّ يتأكّد تلك المجانبة و البعد بكون العلم أشرف فضيلة يفخر بها أهله على الجهّال و يكون لهم بها الحكم عليهم و انتقاصهم و حطّهم عن درجة الاعتبار، مع اعتقاد الجهّال لكما لهم أيضا لذلك.

فيشتدّ لذلك مجانبتهم للعلم و أهله و عداوتهم لهذه الفضيلة.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 336 و 337)

ترجمه شرح ابن میثم

158- امام (ع) فرمود:

النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا

ترجمه

«مردمان، دشمنان چيزى هستند كه نسبت به آن ناآگاهند».

شرح

ناآگاهى به چيزى باعث مى گردد كه شخص براى آگاهى از آن منفعتى را تصور نكند در نتيجه شخص ناآگاه به اين عقيده مى رسد كه در آموختن آن چيز فايده اى نيست، و لازمه چنين عقيده اى فاصله گرفتن از آن است آن گاه امام (ع) اين فاصله گرفتن و دورى گزيدن را با اين مطلب- كه علم بالاترين فضيلتى است كه صاحبان آن بدان وسيله بر نادانان افتخار كرده و حكومت مى كنند و بر آنها خرده مى گيرند و درجه اعتبارشان را پايين مى آورند- مورد تأكيد قرار مى دهد، بعلاوه افراد نادان خود نيز به كمال ايشان معتقدند. به اين ترتيب بر دورى كردن آنها از دانش و دانشمند، و دشمنيشان با اين فضيلت افزوده مى شود.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 569)

شرح مرحوم مغنیه

171- النّاس أعداء ما جهلوا.

المعنى

الجهل من أمهات الرذائل و أكثرها خطرا، و كفى بالجهل غيا و فسادا أن الجاهل يعادي و يعاند ما فيه خيره و صلاحه دنيا و آخرة، و لا دواء للجاهل إلا أن يعلم بأنه جاهل، و أنه لا غنى له عمن يقوده و يهديه، و أخطر الخطورة أن يرى الجاهل نفسه عالما، و أن يرى العالم أنه دائما على صواب.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 326 و 327)

شرح شیخ عباس قمی

349 و 350- النّاس أعداء ما جهلوا. و العلّة في أنّ الإنسان عدوّ ما يجهله أنّه يخاف من تقريعه بالنّقص و بعدم العلم بذلك الشي ء، خصوصا إذا ضمّه ناد أو جمع من الناس فإنّه تتصاغر نفسه عنده إذا خاضوا فيما لا يعرفه، و يحقره في أعين الحاضرين، و كلّ شي ء آذاك و نال منك فهو عدوّك.

و في الديوان: «و الجاهلون لأهل العلم أعداء».

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص254)

شرح منهاج البراعة خویی

الثالثة و الستون بعد المائة من حكمه عليه السّلام

(163) و قال عليه السّلام: النّاس أعداء ما جهلوا.

المعنى

الجهل ظلمات متراكمة في فضاء القلب بعضها فوق بعض، و محيط الظّلمة منشأ الخصومة و العداوة و الخوف و الوحشة، فترى الأطفال و ضعفاء العقول يخافون في ظلمة الليل و يتوهّمون كلّ ما يتراءى لهم سبعا ضاريا، أو عدوّا فاتكا.

فالجاهل التائه في ظلمات جهله يتوهّم كلّما لا يحيط به علما عدوّا و مضرّا له فيخاف منه و يحسبه منافيا لمقاصده، و قد كثر الخصومات بين الشعوب و الأفراد من ناحية الجهل و القصور في المعارف.

و قد تنبّه زعماء البشرية في هذه العصور لما أفاده عليه السّلام في أسبق القرون و الدهور فتوسّلوا إلى بسط العلم و المعرفة بين الشعوب ليرتفع الخصومات و يحلّ السلم و التودّد محلّ العداوة و الشحناء و الخصومات الّتي أثارت حروبا دامية شعواء تلفت فيها الوفا و ملائين من أفراد البشر الأبرياء، و هدمت صوامع و مساجد و بلادا عامرة و غلب عليها الخراب و الدّمار.

الترجمة

مردم دشمنند هر آنچه را ندانند.

  • مردمان دشمنند آنچه ندانند سعى نمايند تا ز خويش برانند

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص249و250)

شرح لاهیجی

(200) و قال عليه السّلام النّاس اعداء ما جهلوا يعنى و گفت (- ع- ) كه مردمان دشمنان چيزهائى باشند كه نمى دانند

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 309)

شرح ابن ابی الحدید

174: النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا هذه الكلمة قد تقدمت و تقدم منا ذكر نظائرها- و العلة في أن الإنسان عدو ما يجهله- أنه يخاف من تقريعه بالنقص و بعدم العلم بذلك الشي ء- خصوصا إذا ضمه ناد أو جمع من الناس- فإنه تتصاغر نفسه عنده إذا خاضوا فيما لا يعرفه- و ينقص في أعين الحاضرين- و كل شي ء آذاك و نال منك فهو عدوك

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 403)

شرح نهج البلاغه منظوم

[163] و قال عليه السّلام:

النّاس أعداء ما جهلوا.

ترجمه

مردم بدانچه نادانند دشمنند.

نظم

  • بهر چيزى كه خلق آن را ندانندز نادانى بدان از دشمنانند
  • كه خود با علم و دانش ديده انبازز علم از جهل از آن رو تن زده باز

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص197)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

میزان حسنات

میزان حسنات

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .

پر بازدیدترین ها

No image

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان در رابطه با موضوع اخلاق در این قسمت قرار دارد.
No image

سخنرانی استاد فرحزاد با عنوان خصلت های نیک زنان

سخنرانی استاد فرحزاد با عنوان خصلت های نیک زنان در رابطه با موضوع اجتماعی در این قسمت قرار دارد.
حضور قلب در نماز

حضور قلب در نماز

No image

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان اقامه عزا بر امام حسین(علیه السلام )

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان اقامه عزا بر امام حسین(علیه السلام ) در رابطه با موضوع دهه محرم در این قسمت قرار دارد.
سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان با عنوان اهداف بعثت پیامبر اکرم صلی الله... در رابطه با موضوع دهه صفر در این قسمت قرار دارد.
Powered by TayaCMS