شرح مناجات شعبانیه یازدهم

شرح مناجات شعبانیه یازدهم  

قسمت یازدهم

اِلهی لَوْ اَرَدتَ هُوانّی لَمْ تَهْدِنی وَ لَوْ اَرَدْتَ فَضیحَتی لَمْ تُعافِنی، اِلهی ما اَظُنُّکَتَرُدُّنی فی حاجَةٍ قَد اَفْنِیَتُ عُمْری فی طَلَبِها مِنْک.

معبود من! اگر خواریم را می خواستی هدایتم نمی فرمودی، و اگر می خواستیکه رسوا شوم، این همه آثار و اسباب رسوایی برانگیز را از من نمی زدودی.معبود من! هرگز به تو این گمان را ندارم که در حاجتی که عمرم را در طلبشبه پایان رساندم، ردم فرمایی.

نکاتی از این فراز

1. آثار عنایت خداوند به آدمی؛

2. گمان نیکو به خداوند و ثمرات آن.

«اِلهی لَوْ اَرَدْتَ هَوانی...».

1. توجه الهی؛ هدایت و حرمت بنده

پی بردن به محبت ربوبی نسبت به بنده، کاری صعب و مشکل نیست. به وسیلهنشانه ها به آسانی می توان مهرورزی خداوند را در حق بنده اش دریافت. به عنوانمثال، «مولانا»، درخشش برق مهر دوست در دل بنده را علامت آن دانست که ازآن طرف در نهاد معبود نیز دوستی و مهر وجود دارد، و نیز عنوان نموده است کهاگر عاشقی، جویای وصل معشوق باشد و در سرش سودای وصال او را بپروراند،بداند که معشوق نیز جویای او است:

چون در این دل،برقِ مهرِ دوست جَست

اندر آن دل، دوستی می دان که هست

هیچ عاشق، خود نباشد وصل جو

که نه معشوقش بود جویای او

در دل تو مهر حق چون گشته نو

هست حق را بی گمان مهری به تو

مولانا

و به تعبیر عارف و شاعر شوریده همدان، بابا طاهر: «اگر دوست با ما سر یارینداشته باشد، چرا هر نیمه شب به خوابمان می آید».

دو زلفونت بُوَد تار رُبابُم

چه می خواهی از این حال خرابُم

اگر با مو سر یاری نداری

چرا هر نیمه شو آیی بخوابُم

حاصل سخن آنکه، امام علیه السلام برای بیان دلگرمی به عنایت و توجه معبودش درحق او، دو علامت عنوان می نماید: یکی آنکه هدایت نمودنش، نشانه آن است کهخداوند خواری بنده را بر نمی تابد و در نتیجه، بنده اش را دوست می دارد. دیگر آنکه،بنده خویش را رسوا نکرده است و رسوا نکردنش، علامت آن است که او را از این جهتعافیت بخشیده است و عافیت بخشی او نیز ریشه در عنایت او و مهر و محبت او دارد.

«اِلهی ما اَظُنُّکَ تَرُدُّنی...».

2. گمان نیک به خداوند

خداوند در برابر «گمان نیک» بنده اش در حق او حساب ویژه ای باز نموده است، وابواب بی شماری را تنها، به سبب خوش گمانی بنده اش در حق او، گشوده است.

حسن ظن است و امید حق تو را

که تو را گوید به هر دم برتر آ

مولانا

برای بیان اهتمام به گمان شایسته داشتن به پروردگار و برکات و خیراتفراوان حاصل از آن به نقل یک روایت و نیز یک حکایت اکتفا می کنیم؛ «تو خودمفصل بخوان از این مُجمَل».

از امام رضا علیه السلام چنین نقل است:

اَحْسِنِ الظَّنَ بَاللّه ِ فَاِنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ یَقوُلُ: أنَا عِندَ ظَنِّ عَبدِی الْمُؤمِن بی، اِنْ خَیْراًفَخَیراً وَ اِنْ شَرّاً فَشَرّاً.

خوش گمان باش، زیرا خدای عزوجل می فرماید: من نزد گمان بنده مؤمنخویش می باشم. اگر گمان خوب بود، رفتار من نیز خوب خواهد بود و اگرگمان او بد بود، رفتار من نیز با او بد خواهد بود.(77)

صاحبدلی را به خواب دیدند. او را گفتند: خدای عزوجل با تو چه کرد؟

گفت: مرا در موقف سؤال نگه داشت و گفت: دیدی در دنیا چه کردی؟

من ترسیدم: آنگه گفتم: بار خدایا! از تو نه این خبر دادند! خدای تعالی گفت:چگونه؟

گفتم: از تو خبر دادند که فرمودی: «من با بنده آن کنم که از من چشم دارد و بهمن گمان برد.» و من گمان بردم که بر من رحمت کنی!

خدای تعالی مرا گفت: رو که تو را آمرزیدم و بر تو رحمت نمودم.(78)

و این گونه است که امام علیه السلام از سرمایه خوش گمانی خویش به خداوند سودجسته و عرض می کند: «معبود من، آن گمان به تو ندارم که حاجتی را که عمرخویش بر آن گذاشتم روا نسازی».

 پاورقی:

77. اصول کافی، ج 3، ص 116.

78. رشید الدین میبدی؛ کشف الاسرار، ج 1، ص 372.

 

تهیه وتنظیم: رسول غفارپور

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

میزان حسنات

میزان حسنات

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .

پر بازدیدترین ها

نعمت هاي معنوي

نعمت هاي معنوي

حضور قلب در نماز

حضور قلب در نماز

No image

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان در رابطه با موضوع اخلاق در این قسمت قرار دارد.
سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان با عنوان اهداف بعثت پیامبر اکرم صلی الله... در رابطه با موضوع دهه صفر در این قسمت قرار دارد.
Powered by TayaCMS