بسم الله الرّحمن الرّحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
بحث ما درباره يك آيه است كه بالاخره يك ترياكي سالي چند تا ترياكي درست ميكند يك پرتغال پوسيده يك صندوق پرتغال را خراب ميكند بدها در بديشان فعال هستند خوبها چرا در خوبيشان فعال نيستند عدهاي اهل روزه هستند انقلابي هستند اهل تحصيل هستند اهل خدمت هستند عدهاي هم وضعشان كم رنگ است ميگويد ماشينهاي قوي ماشينهاي ضعيف را بكسل كنند دعوت يكي از اصول ما است كه موضوع بحثمان دعوت ديگران آيه قرآن ميفرمايد «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ» النحل/۱۲۵ بسوي راه خدا دعوت كن از چه طريقي «بِالْحِكْمَةِ» از طريق حكمت «وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ» موعظـة نيكو «وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» النحل/۱۲۵ دعوت كن به راه خدا تو كه خوب هستي ديگران را هم به سوي خير دعوت كن راه دعوت سه تا است، يا از طريق حرفهاي حكيمانه، يا از طريق نصيحت، يا از طريق جدال ميزگرد، يكي تو بگو يكي من بگويم گفتگو استدلال موعظه بحث راهي ديگر ندارد؟ ميگويد خدا ميداند كه اگر مردم بنا باشد توي راه بيايند از يكي از اين سه تا راه ميآيند يا از طريق حكمت دعوت را ميپذيريند يا از طريق موعظه آدم حسابي ميشوند يا از طريق جدال كوتاه ميآيند همانا پروردگار تو او بهتر ميداند چي را بهتر ميداند؟ بهتر ميداند كه كي از راهش گمراه ميشود يا كي هدايت ميشود همين سه تا راه را كه گفته راه چهارمي نيست خدا ميداند اگر بنا باشد كسي توي راه باشد از يكي از اين سه تا راه ميآيد اين ترجمـة آيه.
۱- حكمت، موعظه، جدال
مردم يا خواص هستند يا عوام هستند يا مخالف اگر خواص بودند حكمت اگر عوام بودند توده مردم موعظه اگر مردم جزو مخالف بودند جدال حالا. . . توي اين آيه يك حسنه هست يك أحسن ولي حكمت چيزي توي آن نيست گفته وقتي دعوت ميكني حكمت قيد ندارد اما موعظه كه گفتند ميگويد موعظه بايد حسن باشد يعني نيكو باشد جدال هم بايد أحسن باشد. موعظه خوب جدال خوبتر اما اينرا نه گفته خوب نه گفته خوبتر اين پيداست كه حكمت، حكمت يعني استدلال، استدلال يك رقم بيشتر نيست استدلال هر چي باشد خوب است ولي موعظه ممكن است موعظـه بد باشد ممكن است موعظـة بد باشد ممكن است موعظـة خوب باشد موعظه چند رقم است گفته از آن رقم خوبش جدال چند رقم است گفته بهترينش اما حمكت يك رقم بيشتر نيست يعني هيچوقت استدلال و حمكت بازارش بي رونق نيست دو دو تا چهار تا است در هر رژيمي اما بعضي و قتها نه يك موعظهاي در يك شرايطي زيباست در يك شرايطي زيبا نيست مثلا دختر يا پسر توي خانه خلاف ميكنند مادر روبروي مهمانها به دخترش ميگويد حرف زشت ميزند تند حرف ميزند توبيخ ميكند توبيخ دختر روبروي مهمان توبيخ حسن نيست من اگر خلاف كردم تنگ گوشم بگو راننده يك آهنگي را توي ماشين گذاشته شما ميگوئي آقاي راننده تو دين نداري؟ خاموش كن، خوب اين موعظه حسن نيست بنويس به او بده شاگرد شوفور را دعوت كن تنگ گوش او بگو سلام من را به آقاي راننده برسان بگو آقا اين آهنگ حرام است موعظه ميشود حسن باشد ميشود خوب باشد ميشود بد باشد جدال ميشود خوب باشد ميشود بد باشد ميشود حسن باشد ميشود أحسن باشد اما استدلال منطقي هيچوقت دو رقم نيست يك رقم است و آن هم رقمش خوب است يك رقم است و آن هم خوب است حالا يك نكتـة ديگر، موعظه را گفته حسن اما جدال را گفته أحسن خوب و خوبتر چرا آنرا گفته خوبتر؟ چون موعظه خودي است براي خوديها خوب بس است جدال مخالف است مخالف چون ترش است شما بايد شكرش را زياد كني مثل يتيمي كه بابا ندارد شما بايد محبتت به يتيم بيشتر باشد اينها همه عنايت است حكمت را حسن نميگويد موعظه را حسن ميگويد جدال را أحسن ميگويد اين پيداست كه خود اين دعوت كه به ما ميگويد اين رقمي باشيد خود اين بهترين روش است يعني از آياتي كه ميگويد چه جوري با مردم حرف بزن خود همين آيه است كه كجا استدلال باشد كجا حسن باشد يعني خود اين آيه. . . ميگفت بچه رفوزه شد آمد توي دفتر مدير مدرسه ميخواست بگويد به چه مجَوزي مرا رد كردي گفت به چه مجُوزي من را رد كردي! گفت به همين مجُوز كه تو بلد نيستي بگوئي مجوز حالا اين آيهاي كه به ما ميگويد دعوت كنيد خود آيه هم خيلي قشنگ گفته يك جا خالي گفته حكمت يك جا حسن گفته يك جا أحسن گفته يعني خود آيه هم كلماتي كه در آن بكار رفته كلمات قشنگي است.
۲- موعظه بايد حسنـــه باشد
حالا موعظـة حسنه چيه؟ موعظـة حسنه اين است كه واعظ به آنچه ميگويد عمل كند حالا البته عمل هم لازم نيست في الجمله باشد ببينيد يك بالجمله داريم يك في الجمله، في الجمله يعني چند درصد بس است مثلا وقتي بنده بگويم نماز را به جماعت بخوانيد يعني خودم هم بايد اهل مسجد و جماعت باشم اما لازم نيست كه تمام نمازهايم را به جماعت بخوانم يك كسي به يك آقا گفت شما حرفهايي را كه روي منبر موعظه ميكنيد خودت به همـة حرفهاي خودت عمل ميكني گفت شغل شما چيه؟ گفت من كفاشم، گفت شما همـة كفشهايي كه ميدوزي خودت پا ميكني؟ ! اين نبايد همـة كفشهايش را خودش پا كند مگر نانوا همـه نانهايي كه ميپزد بايد خودش پا كند؟ همين مقداري كه گويند مقداري عمل كند يعني گوينده وقتي حرف ميزند سلولهاي وجدانش به او فحش ندهد كهاي نامرد تو خودت عمل نميكني اين يكي جدال برتر چيه؟ پس موعظـة حسن اينست كه واعظ به حرفهايش عمل كند جدال أحسن هم اين است كه توهين توي آن نباشد تحريك احساسات هم نباشد.
ما يك جسم داريم يك روح براي فكر گفته حكمت استدلال فكر ما را بالا ميبرد موعظه وجدان ما را بالا ميبرد يعني هم از طريق وجدان هم از طريق فكر هم به فكر خوديها باشيد موعظه هم به فكر بي تفاوتها باشيد استدلال هم به فكر مخالفين باشيد. خودي موعظه بي تفاوت منطق مخالف جدال اينها همهاش فرق ميكند شما دو شاخ برق را بزني توي تلفن دو شاخ تلفن را بزني توي برق جواب نميدهد اينها همه. . . (تبليغ روانشناسي ميخواهد كه چه كلمهاي را بگوئيم كي بگويد اصلا يك كلمه از يك حلقوم يك معنا دارد همين كلمه از يك حلقوم ديگر يك معناي ديگر دارم يك جوان اگر به يك دختر گفت عزيزم ميزنند توي گوشش اما اگر يك پدر بزرگ به يك دختر گفت عزيزم توي گوشش. . . عزيزم از حلقوم جوان فرق ميكند تا عزيزم از حلقوم پير گاهي صبح حرف يك معنا دارد ظهر يك معنا دارد گاهي يك حرف تابستان يك معنا دارد زمستان يك معنا دارد. نميدانم اينرا گفتهام يا نه بنده اگر بيايم توي تلويزيون بگويم بحث امشب كفن، همه تلويزيون را خاموش ميكنند روايات كفن را بگويم اما اگر گفتم بحث امشب لباس، رنگ لباس دوخت لباس لباس عروس لباس جنگ شستن لباس وصله كردن لباس لباس تجمل اسراف در لباس پُز دادن با لباس لباس كفار وصله كردن لباس لباس دادن به برهنهها هي لباس لباس لباس لباس همـة اينها را گفتم بعد بگويم آخرين لباس كفن همين حديث كفن را كه آخر ميگويم چند ميليون گوش ميدهند اگر اول بگويم چند ميليون تلويزيون را خاموش ميكنند الان پنج تا از كشورهاي مختلف دنيا دكتراي روانشناسي تبليغ ميگويند يعني تبليغ و موعظه روانشناسي ميخواهد دعا روانشناسي ميخواهد قرآن بخوانم چرا از خودم حرف بزنم ميفرمايد وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ الذاريات/۱۸ استغفار در سحر،) بينندگان بحث ماه رمضان ميبينيد حيف كه ماه رمضان دارد تمام ميشود انشاءالله روز قدس را هم فراموش نكنيد حالا راجع به روز قدس هم ميخواهم يك چيزي بگويم سحرها ساعات آخر روز جمعه دعا مستجاب ميشود وقتي باران ميآيد دعا مستجاب ميشود وقتي اشك انسان جاري ميشود دعا مستجاب ميشود يعني دعا يك زماني دارد شب جمعه دعا مستجاب ميشود پس اين زمان دارد مكان دارد تبليغ مكان دارد وظيفـة همه ما است منتطر واعظ نباشيد منتظر مسجد و محراب نباشيد مسجد و محراب گاهي هست گاهي نيست روحاني گاهي هست گاهي هم نيست گاهي هم حرف شما اثرش از حرف من طلبه بيشتر است يكوقت يك دبير فيزيك ممكن است دو تا كلمه بگويد يا استاد دانشگاه دو تا كلمه بگويد اثرش از سخنراني من طلبه بيشتر باشد حالا من راجع به اينكه چگونه دعوت كنيم خيلي حرف دارم حرفهاي كاربردي كه هم تجربـة چهل سال عمر من است. . . من از بيست سالگي تبليغ را شروع كردم الان هم تقريباً شصت سال دارم هم چهل سال تبليغ كردهام نوشتهام گفتهام توي كشورهاي دنيا گشتهام توي راديو و تلويزيون هم تجربه است هم قرآن و حديث است يعني از آيات و روايات استفاده وافر كردهام مقداري هم خدا به من تجربه داد بحث خوبي است انشاءالله اگر گوش بدهيد براي برخورد با ديگران.
۳- حكمت يعني سخن محكم و مستدّل
حكمت يعني چه؟ حكمت يعني سخن محكم، حكمت و محكم و حكيم، خدا حكيم است قرآنش هم حكيم است پيغمبرش هم حكيم است به ملت هم گفته راهتان راه حكمت باشد حكمت ديدي است كه انسان را از كار بد باز ميدارد و به كار محكم وا ميدارد كلمـة حكيم بيست مرتبه توي قرآن آمده. به كسي گفته ميشود كه كارش را از روي تشخيص و مصلحت محكم ميكند ببخشيد كلمـة حكيم نود و هفت بار توي قرآن آمده حكمت بيست بار آمده.
۴- دعوت بسوي خدا، نه خود
«ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ» دعوت كن بسوي راه خدا راه پرودگار بعضيها دعوت ميكنند اما به حزب خودشان به قبيلـة خودشان به سليقـة شخصيشان به نژادشان به خط سياسيشان به كانديداشان ميگويد اگر دعوت ميكني به خدا دعوت كن به خدا دعوت كن به ديگران دعوت نكن. . . چون الان تبليغات زياد است ما تبليغ ميكنيم براي پفك صابون ماكاروني چراغ گاز لباسشويي دعوت به تبليغ زياد است يا توي ايام انتخابات دعوت زياد است اما همه دعوت به خط سياسي و جناهاي سليقهاي بعد هم نگفته(ادع إلى سبيل الله) رب گفته، يعني اگر تو دعوت كني رب يعني تربيت ميكند اگر دعوت كني به اين راه تربيت ميشوي ولذا نگفته(ادع إلى سبيل الله) يعني اگر دعوت به رب كني مردم رشد پيدا ميكنند تو هم رشد پيدا ميكني يك خانم يا آقايي كه دارد لباس ميشوريد ضمن اينكه لباس ميشوريد دست خودش هم پاك ميشود عرق بدنش هم درايد غذايش هم هضم ميشود يعني اينطور نيست كسي كه دعوت ميكند يك جوي كه آب را ميبرد به مزرعه درختهاي كنار خودش هم سبز ميشود بنده كه توي تلويزيون هستم يك دور تفسير هم ديدم گفتم نوشتم يعني وقتي رفتم مطالعه كنم براي شما بگويم آب چشمـة قرآن را خواستم به مزرعـة سبز ملت برسانم جوي خودم همتر شد خودم هم يك چيزي ياد گرفتم فقط معلم به شاگرد حق ندارد شاگرد هم به گردن معلم حق دارد اگر من پيش نماز نماز جماعت راه انداختم ثواب بردم شما هم به گردن من حق داريد هر چه تعداد شما بيشتر باشد ثواب جماعت بيشتر ميشود.
دعوت باعث حيات است قرآن ميفرمايد«دَعَاكُمْ» اينجا ميفرمايد(ادع) «دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ» پيغمبر شما را فرا ميخواند براي چيزي كه شما را زنده ميكند مگر ما مردهايم؟ بله، ما چند رقم مرگ داريم يك مرگ نباتي داريم يك مرگ حيواني داريم يك مرگ فكري داريم آن انساني كه راست بت گريه ميكند اين روحش مرده است بت پرست و مشرك مردهاند ميگويد پيغمبر دعوت ميكند براي چيزي كه شما را احياء كند امام علي ميفرمايد ميدانيد دعوت پيغمبر فايدهاش چيه؟ (يثير لهم دفائن العقول) يعني باعث ميشود كه عقل شما رشد كند همين انقلابي كه حضرت امام راه انداخت باعث رشد شد انقلاب ما در بچههاي فلسطين اثر ميگذارد راهپيمايي روز قدس نخي است به سوزن فلسطين يك سوزن وقتي يك سوزن ديد كه عقب او نخ هست توي پارچه شيرجه ميرود اما اگر سوزن ديد كه پشت سر او نخي نيست جرأت شيرجه رفتن ندارد بچههاي فلسطين سوزني است كه نخ آنها همين راهپيماييها است هر چي دنيا پشت سر فلسطين باشد قدرت فلسطين بيشتر ميشود ممكن است بگوئيد بچههاي فلسطين كشته ميشوند اما خواب را از سر اسرائيل گرفتهاند اسرائيل زور دارد ولي آبرو ندارد ممكن است يك سگي افرادي را گاز بگيرد اما اين سگ هيچوقت عزت ندارد(توي قرآن چند رقم عذاب داريم عذاب شديد مثل بمباران ما از نظر عذاب شديد ممكن است فلسطين حريف اسرائيل نشود اما يك عذاب ديگر هم توي قرآن هست ميگويد عذاب مهين(مهين) يعني اهانت بچههاي فلسطين وقتي پرچم آمريكا را آتش ميزنند بچههاي فلسطين وقتي پرچم اسرائيل را آتش زدند او از راه عذاب شديد حمله ميكند فلسطين از راه عذاب مهين ممكن است يك كسي ميزند توي گوش كسي طرف نميتواند سيلي بزند اما آب دهان پرتاپ ميكند سيلي زدن عذاب شديد است پرتاپ آب دهان عذاب مهين است اگر كسي نميتواند عذاب شديد. . . زينب كبري در عذاب شديد كه با او برخورد شد در عذاب شديد بني اميه و يزيد برنده شد اما در عذاب مهين خطبههاي زينب كبري و امام سجاد(عليه السلام) بني اميه را ضايع كرد يزيد يك روز آمد خانهشان ناهار بخورد ديد بچهاش ميگويد نكبت خانمش عليهاش بچهاش عليهاش يعني انقلاب از توي خانهاش جوش آمد با سخنراني ميشود كسي را خوار كرد گرچه ممكن است توي سخنراني بمباران بشود آن با بمب آن هم با گاهي يك خطبه خيلي اثر دارد قدرت زبان اگر همراه با استدلال و منطق باشد از قدرت چرچيل كمتر نيست ظاهرش اينست كه بچههاي فلسطين سنگ توي دستشان است ولي عذاب مهين است.)
۵- دعوت به حق، مايه حيات جامعه است
(يثير لهم دفائن العقول) دعوت عقل را جوش ميآورد راه رب چيه؟ راه رب قرآن است مردم را دعوت كنيد به وحي عقل خوب است اما همـة جنايتهايي را هم كه ميكنند عقلهايي ميكند كه تربيت نشده عقل ميتواند برنامه ريزي كند براي كارهاي خطر ناك ديوانه توي جامعه چقدر ضرر دارد؟ يك سنگ برمي دارد جايي را ميشكند اما خطر عقلا چيه؟ بمباران يك كشور عقل اگر دستش توي دست وحي نباشد جنايت كار ميشود مثل چاقو در دست آدم مست. (ادع الي سبيل ربك) برويم توي خط رب توي خط خدا نرويم تكنولوژي خطرناك است علم خطرناك است مدرك خطرناك است يك كفاش خطري ندارد يك بي سواد خطري ندارد پرتقال پوسيده را قاطي پرتقالهاي خوب ميكند جنايتش در همين يك صندوق پرتقال است يك كفشي كه ميگويند بدوز اين بايد كوكها را ريز بزند ميدزدد به جاي اينكه ريز بدزدد. . . يعني كفاش دزد دزدياش توي چهار تا كُرك است اما يك مهندس دزد يك تكنولوژي كه. . . يك مخترع دزد ديگر به چهار تا كوك قانع نيست بنابراين اگر دعوت به راه خدا نباشد اگر بشر دستش را توي دست انبياء نگذارد همين ميشود كه الان شده هر كس فاصلهاش از انبياء بيشتر است جنايتش بيشتر است علم هم بشر را نجات نداد هنوز كسي نتوانسته در دنيا نتوانسته ثابت كند كه بيايد توي تلويزيون بگويد بسم الله الرحمن الرحيم من نمايند يونسكو هستم از نظر علمي هر كشوري دانشگاهش بيشتر است آمار فسادش كمتر است هنوز اين كلمه را ما نشنيدهايم و نديدهايم جايي هنوز نتوانسته بفهميم كه آمار طلاق و آمار فتنه و فساد در خانوادههاي مرفه كمتر از خانوادههاي فقير است فقرا يك نوع فساد ميكنند اغنيا يك نوع ديگر نه تكنولوژي آدم را نجات ميدهد نه نفت آدم را نجات ميدهد نه اسلحه آدم را نجات ميدهد آن چيزي كه آرام بخش است ايمان است. قرآني كه ذرهاي انحراف در آن نيست از قرآني كه از كسي است كه صددرصد معصوم است پيغمبر اسلام. . . برويم دنبال كسي كه سه تا بيمه هست ۱- از نظر فكر «مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ» النجم/۱۱ قلب پيغمبر خلاف نميرود، از نظر بيان و زبان «وَمَا يَنْطِقُ عَنْ الْهَوَى» النجم/۳ نطق پيغمبر كج نميرود از روي هوي و هوس نميگويد۳- از نظر چشم، چشم پيغمبر كج نميبيند «مَا زَاغَ الْبَصَرُ»النجم/۱۷٫ دنبال چه مكتبي برويم مكتبي كه «لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ» فصلت/۴۲ ذرهاي باطل توي آن نيست مكتبي كه «وَلَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجَا» الكهف/۱ ذرهاي انحراف ندارد مكتبي كه «يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ» الجن/۲
۶- سفارش يكديگر به كارهاي حق و پايداري بر آن
دعوت يك دستور واجب است به همين خاطر سوره والعصر ميفرمايد «وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» العصر/۳ يعني همديگر را سفارش كنيد سفارش مخصوص واعظ نيست من به شما سفارش ميكنم شما هم به من سفارش كنيد همديگر را به حق سفارش كنيد آقا اين كتاب خوبي است بگير مطالعه كن يك كتاب كه مطالعه ميكني جاهاي حساس آنرا نقطه بگذار زنگ بزن آقا يك كتابي است بسيار كتاب خوبي است اين كتاب را من مطالعه كردم جاهاي حساس آنرا من يك نقطه گذاشتهام اگر حوصله داري همهاش را بخوان اگر حوصله نداري لااقل جاهاي حساس آنرا بخوان آقا اين واعظ بيانهايش خيلي حرفهاي حسابي دارد برويم پاي منبرش آقا اين مقاله را بخوان آقا يك خانه هست خيلي فقير است من تنهايي نميتوانم به او كمك كنم بيائيد با هم پنج شش نفر بشويم به ايشان كمك كنيم بيائيد اينرا عروس كنيم بيائيد اينرا داماد كنيم بيائيد اين بار را برداريم بيائيد اين مشكل را حل كنيم آنچه حق است سفارش كنيد همديگر را البته توي حق هم يك كسي ميگويد به تو چه مگر فضولي تو چكارهاي كه به من دعوت ميكني اصلا نميخواهم گوش به حرف تو بدهم ميگويد وقتي هم دعوت ميكني ممكن است چهار نفر توي ذوق تو بزنند ميگويد « وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» ممكن است افرادي هم برخورد بكنند اما تو بايد با صبر و مقاومت مقوا نيستي كه آب روي تو بريزند آب شوي(المؤمن كالجبل) حديث داريم مؤمن مثل كوه است همان هم كه جسارت ميكند براي تو حريم قائل است آدم وقتي روي قلـة كوه هم ميايستد با اينكه كوه زير پايش است اما باز هم از او ميترسد زير پاي من است اما باز هم از او ميترسم آدمي كه حرف منطقي ميزند آن كسي هم كه به او جسارت ميكند با اينكه به او جسارت ميكند پا روي او ميگذارد پا روي حرف او ميگذارد اما در عين حال هيبتش تحت تاثير هيبت او است اگر بگويند آدم جگر دار كيه ميگويد يكي فلاني است گوش به حرفش نميدهدام او را بعنوان يك آدم منطقي و جگر دار قبول دارد گاهي ممكن است كه شاگرد درس معلم را ياد نگيرد اما معلم را بعنوان يك معلم پرمطالعه و تحصيل كرده ميپذيرد ميگويد اين دانشمند است من بازيگوش هستم حرف حق بزنيد اگر براي خدا قيام كنيد همان كسي هم كه به شما دري وري ميگويد. . . حديث داريم اگر موعظه حسنه باشد و با سوز و محبت و اخلاص باشد حديث داريم همان كسي هم كه ناراحت ميشود و دري وري ميگويد در آينده مريد او ميشود ما داشتيم افرادي كه اول برخورد كردند بعد ميآيند عذرخواهي ميكنند ميگويند آقا ما آنوقت جوان بوديم نفهميديم شما راه حق را برو و ديگران را دعوت كن.
يكي از سفارشهاي حق اينست سفارش به راهپيمايي است چون ماهواره راهپيمايي ايران را نشان ميدهد و در طول سال دنيا از ما ياد ميگيرد هم آنها كمك به فلسطين ميكنند هم فلسطينيها دلگرم ميشوند يكي از حقها همين حمايت از مستضعفين است حمايت از فلسطين است.
خدايا تو را به حق محمد و آل محمد ما را از عمل كنندگان(ادع الي سبيل ربك) قرار بده(الهي آمين).
كارهاي ما را حكمت موعظـة حسنه جدال احسن شير ما را شير قرآني قرار بده(الهي آمين)
خدايا تو را به حق محمد و آل محمد به ما توفيقي بده كه هر كس ما را موعظه كرد امام سجاد ميفرمايد خدايا به من حالتي بده كه هر كس من را ارشاد ميكند من نگويم به تو چه يك روح متواضع به من بده كه حق را بپذيريم(الهي آمين).
آنهايي كه گردن كلفتي ميكنند در مقابل اسلام خدايا با قهر و غضب خودت اگر قابل نيستند اينها را به تواضع جبري بكشان(الهي آمين).
والسلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته